در شهری مانند ماهشهر که سهم مردمش از استخراج منابع کربنی فقط آلودگی و فقر بوده است، چه کاری جز مسدود کردن مسیرها و خطوط انتقال منابع و کالاها میتواند صدای اعتراض مردم را به گوشها برساند؟
بندر ماهشهر یکی از وسیعترین شهرستانهای استان خوزستان و از شاهراههای اصلی جنوب ایران است. منطقهای که دستکم بیست پالایشگاه پتروشیمی فعال دارد. وضعیت ماهشهر و بسیاری از مناطق مشابه آن روشن است؛ مردم بومی به شیوه مسلط توزیع کار و سرمایه معترضاند.
مسدود کردن مسیرها و خطوط انتقال منابع، از ابتداییترین شکلهای بیان اعتراض در مناطق صنعتی است. مناطقی که در نتیجه متمرکز شدن نیروی کار حول استخراج و انتقال منابع کربنی، امکان اختلال در جابهجایی منابع به دست جمعیتهای ساکن در مراکز و حاشیههای این مناطق به مرور تقویت شده است. چرخهای که همزمان ثروت و آلودگی تولید میکند و در این میان سهم مردمان این مناطق، تنها دومی است.
در آخرین روزهای آبان ۹۸ ماهشهر یکی از بلندترین صداهای اعتراضهای سراسریای بود که در واکنش به افزایش سه برابری قیمت بنزین آغاز شد. جایی که ساکنانش با میانگین درآمدی کمتر از دو میلیون تومان (شرق، ۱۶ آذر ۹۸)، در کنار یکی از مهمترین ناحیههای صنعتی تولید ثروت در ایران زندگی میکنند.
کارخانههای پتروشیمی سلامت مردمان این منطقه را به خطر میاندازند، بدون اینکه به هیچ یک از نیازهای اولیه آنها پاسخ دهند. «در حالی که زیانهای صنایع به ما میرسد و دود صنعت سلامت ما را به خطر میاندازد». (همان) آیا اعتراض به این شکل از توزیع ثروت، راهی جز مسدود کردن مسیر جابهجایی منابع است؟
در روزهای تلخی که گذشت، بخشهایی از مسیر منتهی به شهرک شهید چمران (معروف به جراحی) به دست ساکنین بومی منطقه قدیمی ماهشهر برای چندین روز مسدود شد که بلافاصله با واکنش شدید نیروهای امنیتی مواجه شد. هنوز آمار مشخصی از کشتهها و زخمیهای این مناطق، در نتیجه واکنش نیروهای امنیتی اعلام نشده است. اما از میان روایتهای ضدونقیض، تصاویر منتشر شده و سکوت بسیاری از مسئولان، بوی مطبوعی به مشام نمیرسد. تنها روایت صریح مردمان این مناطق در این روزها، شرکت کردن در تعداد زیادی مراسم ختم و سوگواری است.(همان)
قدمت این نوع اعتراض به قامت نظام صنعتی جدید است که شکلی از تولید و توزیع ثروت را به صورتی طبیعی و مسلط بدل کرده است.
بستن مسیرهای منتهی به مناطق صنعتی، یکی از رایجترین و قدیمیترین روشهای بیان اعتراض به شکل توزیع و باز توزیع فرصتها و ثروت است. قدمت این نوع اعتراض به قامت نظام صنعتی جدید است که شکلی از تولید و توزیع ثروت را به صورتی طبیعی و مسلط بدل کرده است. این شکل مواجهه را تیموتی میچل (نویسنده کتاب «دموکراسی کربنی»)، هسته اصلی مشترک دموکراسیها میداند؛ متوقف کردن خطوط تولید و جابهجایی منابع کربنی و مشتقات آن، در ساختار اقتصادی مدرن، از اصلیترین راههای اعتراض به سیستم توزیع و بازتوزیع منابع است، و هسته مشترک تمامی دموکراسیهای نظامهای اجتماعی جدید.
دموکراسی در اینجا به معنی نظام سیاسی مستقر و مسلط نیست، که به معنی خواست و مطالبهای است که در مقابل سیستم توزیع و بازتوزیع منابع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قد علم میکند و به سیاستگذاریهای نابرابرانه آن اعتراض میکند. این روشنترین صورتبندی از شکل واکنش مردمان بندر ماهشهر و مناطق مشابه دیگر در روزهای آخر آبان ۹۸ است، هرچند که نمیتواند شکل همه اعتراضهای سراسری را توضیح دهد. با اینحال این شکل اعتراض بهطور روشن و مستقیم از تجربه زیست مشترک این مردمان در کنار شهرکهای صنعتی نشات میگیرد.
مردم ناحیه جراحی به روشنی میگویند که «هدفشان از بستن مسیر پتروشیمیها این بوده که تولید در این واحدها متوقف شود تا شاید صدای اعتراضشان به تهران برسد.»(همان) برخی از مردم ماهشهر معتقدند که «خطوط تولید راندهشده به سراسر دنیا، در منطقه بندر ماهشهر جا خوش کردهاند و آلایندگی این واحدها، سلامت آنها و خانوادههایشان را به خطر میاندازد […] در حالی که زیانهای صنایع به ما میرسد و دود صنعت سلامت ما را به خطر میاندازد»(همان) و فایده و سود حاصل از این کار در مسیری جز مسیر ساکنان این مناطق قرار میگیرد.
۹۰درصد کارکنان منطقه ویژه غیر بومی هستند. بچههای بومی اینجا یا در حراست کار میکنند یا موقت هستند و بعد از چند روز اخراجشان میکنند.
مردم ماهشهر به طور روزمره کارکنان کارخانههای پتروشیمی را در مسیر تردد به محل کارشان میبینند؛ در حالی که ۹۰ درصد آنها غیربومی هستند و از شمال و پایتخت ایران به آنجا آمدهاند. «۹۰درصد کارکنان منطقه ویژه غیر بومی هستند. بچههای بومی اینجا یا در حراست کار میکنند یا موقت هستند و بعد از چند روز اخراجشان میکنند.»(همان) آنها تنها نظارهگر هستند و حال به روشنی اعتراض میکنند.
مسدود کردن مسیر جابهجایی منابعی که ثروت تولید میکند، یکی از ابتداییترین روشهای بیان اعتراض است. اعتراضی که با قطع کردن شریانهای اصلی -که گویی اکسیژن را به بخشهایی از این بدن میرسانند- و با ایجاد شوک برای لحظاتی، امید دارد صدایش را به مرکز «تصمیمگیرنده برای همه امور» برساند.
منبع: میدان
لینک مطلب در تریبون زمانه
-ماهشهر پس از روز واقعه: شرق از حالوهوای منطقه ماهشهر پس از اعتراضهای بنزینی گزارش میدهد. روزنامه شرق، ۱۶ آذر ۱۳۹۸.
-دموکراسی کربنی. تیموتی میچل. ترجمه شهریار خواجیان. نشر ققنوس ۱۳۹۵.
#سرخط : «نادر آلبوصبیح» ۳۴ ساله ساکن ماهشهر، نیمهشب گذشته با یورش ماموران اطلاعات در منزل خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
«محمد عسکری» ۲۵ ساله، ساکن منطقه زرگان اهواز نیز در تاریخ ۱۱ آذرماه، توسط مامورین اطلاعات بازداشت شد.
صبح امروز ۱۹ آذرماه نیز «عاطف نیسی» ۲۸ ساله ساکن آبادان، به دست ماموران اطلاعات به مکان نامعلومی منتقل شد.
پایگاه بسیج حوزه ۱۴ عمار یاسر زرگان و دیگر نهادهای امنیتی مستقر در شهرهای خوزستان به سیاق دیگر استانها نیز، مشغول گشت منطقهای و دستگیری جوانانی هستند که از آنان با نام «لیدر اغتشاشات» یاد میکنند. بازداشتهایی هر روزه و فراگیر که در کنار بیخبری از وضعیت آمار اولیهی حداقل ۷۰۰۰ بازداشت شده در آبان خونین ۹۸ جای میگیرد.
بازداشت شبانه در ماهشهر / 11 December 2019
ماهشهر قتلگاه جوانان معترض، چرنوبیل ایران است
▪️اردوی کار: قتل عام نیزاز و اعتراف مقامات حکومتی به کشتار جوانان پس از دو روز سکوت و انکار نام ماهشهر را بر صدر دادخواهی خانواده های جانباختگان و همه ملت ایران نشانده است، ماهشهر اما فقط قتلگاه جوانان معترض نبود، ناصر کرمی فعال محیط زیست از آن به عنوان «چرنوبیل ایران» یاد کرده و نوشته است:
▪️پیامبری دیگر باید بیاید و بگوید: ماهشهر؟ تو چه میدانی ماهشهر کجاست؟ ماهشهر بزرگترین قربانی آلودگی محیط زیست در ایران است. زادگاه بیشترین کودکان ناقص الخلقه ، زیستگاه بیشترین مردان عقیم شده به نسبت دیگر شهرهای ایران. ماهشهر قطعا #چرنوبیل_ایران است.
▪️در زیر لینک چند خبر به نقل از منابع رسمی در باره فاجعه آلودگی محیطی در ماهشهر را میبینید. ماهشهر یک کیفرخواست ابدی است علیه یک دوران.
****
دریا در آلودگی ها غرق می شود
درست ۹ سال پیش بود که در جریان سفر رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست به بندر ماهشهر، تولد ۲۷۰ کودک ناقص الخلقه و درصد بالای مردان عقیم شده به دلیل آلودگی آب دریا و آبزیان به پسابهای جیوه شرکتهای پتروشیمی خبر ساز شد….
ماهشهر = چرنوبیل ایران / 11 December 2019
وضع فاجعه بار مردم مسجد سلیمان
▪️«کار شهر و مردم مسجدسلیمان که اولین چاه نفتی درخاورمیانه در آن جوشیده و بزرگترین معبد روباز هخامنشی در آن برپا بوده به جایی رسیده است که روزی ۷ هزار قرص نان برای خانوادههای کمبرخوردار در این شهر توزیع میشود.
مثل بید میلرزم پس از شنیدن این خبر!
آخ که دلوم سیت کبابه
آخ که دلوم سیت کبابه / 11 December 2019
حمله دوباره به قدرت خرید لایه های خانه خراب به صورت «کوتاه مدت و زودگذر»
▪️اردوی کار: با عبور دلار از مرز 14 هزار تومان در روز جاری توجیه تراشی ها شروع شده! دژپسند وزیر اقتصاد و دارایی با تاکید بر اینکه نوسانات بازار ارز «کوتاه مدت و زودگذر» است، گفته: «براساس متغیرهای بنیادی اقتصاد نرخ واقعی دلار بین ۸۵۰۰ تا ۹۰۰۰ تومان است».
▪️▪️پ.ن: سال گذشته هم که دلار به بالای 20 هزار تومان رسید، «کوتاه مدت و زودگذر» بود و شاهد بودیم که بعدا مقداری پائین آمد اما هنوز زخم های عمیق آن بر قدرت خرید مزد و حقوق بگیران و بازنشستگان باقی است و درمان نشده است. »
▪️صعود قیمت دلار پس از فروکش شوک ناشی از کشتار پنج روزه معترضان در خیزش آبان، چه نشانه انتظار شتابگیری روند فروپاشی اقتصادی و سیاسی حاکمیت و تشدید بی ثباتی اوضاع از منظر «بازار» و پناه بردن به ارز نیرومند و با ثبات به این دلیل باشد، چه ترفند آگاهانه دولت برای فروش ارز و تامین بخشی از کسری بودجه، و چه آمیزه ای از هر دو، قربانی اصلی و مستقیم آن لایه های محروم و فرودست جامعه هستند.
حمله دوباره / 11 December 2019