«بهراستی ما باید کدام شعر، کدام قصهی واقعی را از این روزها برای کودکان بنویسیم تا بتوانیم همچنان بگوییم ما نویسندگان کودک و نوجوان زمانهی خود بودهایم؟»
به نام پروردگار کودکی
اگر ادبیات صدای زمانه است، اگر ادبیات پژواک همهی آن صداهایی است که در لایههای زیرین جامعه رسوب کردهاند و اگر ادبیاتِ کودک از دیرباز قصهی فضیلتها و رویاروییشان با رذیلتها را برای کودکان روایت کرده است، و اگر ادبیات کودکان در زمانهی شرارتها و کینهتوزیها، مهربانترین داستان جهان، داستان پیرزنی که همهی موجودات جهان را در خانهی اندازهی غربیلش میهمان میکند، بازآفریده است، و در هیاهوی جنگ و فاشیسم، «شازدهکوچولویی» را برای کودکان میآفریند که بلاهت و دیوانگی آدمبزرگهای خشونتزده را به چالش می کشد، و در زمانهی خدعه ونیرنگ، «پینوکیو» و «چوپان دروغگو» را، و در اوج خفقان ستمشاهی، «ماهی سیاه کوچولو» را، و مصیبتها و رنجهای کودکانه را از جنگ تحمیلی، در واهمههای بی نامونشان «هستی»،و لحظههای آمیخته به فقر و اندوه را در طنز زهرآگین «قصههای مجید»،و بغضهای فروخورده و دستهای پینهبستهی نمکو را در «بچههای قالیبافخانه»،و آرزوهای رحمآور کودکان محروم اقلیتهای قومی را در «دو خرمای نارس»، و رویاهای کودکانه برای تصویری زیباتر، مهرآمیزتر و واقعیتر از خدا و زندگی را در شعر قیصر، و لحظههای انقلابی را که قرار بود انقلاب پابرهنگان باشد، در قصههای انقلاب…
اینک اما، در هنگامهی خون و خشم جاری در خیابانهای ماه آبان، ادبیات کودکان کدام قصه را باید بگوید؟ در روزهایی که لهیب شعلههای بیپروا، گروهی از نوجوانان میهن را نیز دامن سوخت، کدام قصه را باید نوشت؟
و ما… که نویسندگان کودکان و نوجوانانیم، قصهی پُرغصهی آن نوجوان پابرهنهای را که پیش چشمان حیرتزدهمان، بر سنگفرش خیابانهای نزدیک و محلههای دور، جان بر سَر نان نهاد، چگونه باید روایت کنیم؟
اگر ما نویسندگان کودکان و نوجوانانیم، کدام رویا را میبایست از این هنگامهی خشم و آتش برای کودکانمان بسازیم؟ کدام خاطره را از این روزهای اندوهبار در ذهنشان ماندگار کنیم؟ چشمان حیرتزده، بیقرار و هراسیدهشان را با کدام قلم به آرامش برسانیم؟
بهراستی ما باید کدام شعر، کدام قصهی واقعی را از این روزها برای کودکان بنویسیم تا بتوانیم همچنان بگوییم ما نویسندگان کودک و نوجوان زمانهی خود بودهایم؟
انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، آکنده از اندوه و پرسش، نسبت به آثار زیانبار و ماندگار آسیبهایی که وقایع آبانماه بر روح و جان کودکان و نوجوانان وارد ساخته، هشدار میدهد.
ما تردید نداریم که اگر ادبیات صدای زمانه است، و اگر ادبیات پژواک همهی آن صداهایی است که در لایههای زیرین جامعه پنهان ماندهاند، نویسندگان کودک و نوجوان به ندای وجدان خود، روزی حقیقتِ قصهی پُرغصهی این روزها را در شعرها، داستانها، شروهها و لالاییهای خود برای کودکان روایت خواهند کرد.