از آن روزی که آیت الله خمینی صریحا دستور منع ورود نیروهای مسلح به سیاست داد تا زمانی که فرمانده سپاه کهگیلویه و بویراحمد گفت: «خیالتان راحت سپاه در سیاست حضور فعال خواهد داشت»، چهل سال گذشته است؛ و طی این چهل سال سپاه پاسداران به عنوان یکی از ارکان نیروهای مسلح آن چنان در تار و پود زندگی مردم ریشه دوانده که فرصتی برای تنفس باقی نمانده است.
دستور صریح آیت الله خمینی برای منع نیروهای مسلح از ورود به سیاست
حداقل چهار نقل قول مستقیم از بنیان گذار جمهوری اسلامی در خصوص منع نیروهای مسلح از ورود به عرصه سیاسی وجود دارد.
•«اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران، برای قوای نظامی و انتظامی وارد شدنش جایز نیست، به فساد می کشد این ها را و من عرض می کنم کسانی که در رأس ارتش هستند و کسانی که در رأس سپاه پاسداران هستند، موظف هستند که ارتش را و سپاه را و سایر قوای مسلح را از احزاب کنار بزنند». صحیفه امام خمینی جلد ۱۶ صفحات ۱۱۰
•«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروه ها و جبهه ها است، به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر این ها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی های سیاسی دور نگه دارند». صحیفه امام خمینی جلد ۲۱ صفحات ۴۳۲
•«ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است، این را باید بدانید و شرعاً جایز نیست». سایت جامع امام خمینی
•«برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته بندی، و آن طرف دار آن یکی، آن یکی طرف دار آن یکی. به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها هم باز صحبت هست. خوب! انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آن ها هم اختلاف پیدا کنند؟ برای سپاه جایز نیست این. برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می دارد و همین طور ارتش را؛ و ما در گفتارمان، در کردارمان که در محضر خدای تبارک و تعالی واقع است، باید فکر بکنیم…». صحیفه امام خمینی جلد ۱۹ صفحات ۱۲
با این حال اما نیروهای مسلح، یا حداقل سپاه و بسیج، بارها به دنیای سیاست ورود کرده اند.
خصوصا طی سال های اخیر که نقش سپاه در مناسبات سیاسی بیشتر نیز شده است، رسانه های وابسته به این نیروی نظامی با استناد به یکی از اصول قانون اساسی، راه دور زدن از فرمان صریح آیت الله خمینی را یافته و آن را به صورت مکرر منتشر می کنند؛ «طبق قانون اساسی حفاظت ازدستآوردهای انقلاب اسلامی وظیفه اصلی سپاه است».
وب سایت های مشرق، رجا و خبرگزاری فارس و تسنیم، از جمله رسانه هایی بودند که بارها به استناد این اصل از قانون اساسی به تضاد بین فرمان آیت الله خمینی و قانون اساسی پرداخته و به طرق مختلف سعی در اثبات آن داشتند که «قانون اساسی بر فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی» ارجحیت دارد.
«به نظر می رسد در مورد فعالیت سیاسی سپاه و بسیج با نوعی تناقض مواجه هستیم. از یک سو، طبق سفارش حضرت امام(ره) سپاه و بسیج نباید در سیاست دخالت کند- امری که مخالفان نظام برای تضعیف سپاه و بسیج از آن سو استفاده ی زیادی می کنند- از سوی دیگر طبق قانون اساسی حفاظت ازدستاوردهای انقلاب اسلامی وظیفه اصلی سپاه است. سپاه اگر سیاسی نباشد، در فضای سیاسی نباشد، از انحراف گروه های سیاسی خبر نداشته باشد، چگونه می تواند توطئه های سیاسی علیه انقلاب را خنثی و از دست آوردهای انقلاب حفاظت کند». وب سایت مشرق، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰
«نیروهای نظامی اعم از ارتش و سپاه نباید در احزاب سیاسی و بحث انتخابات دخالت کنند اما از بسیج نامی برده نشده است؛ امام(ره) در وصیت نامه خود اظهار می کنند که “فرزندان بسیجی من اجازه ندهید نااهل ها در انقلاب نفوذ کنند”. خبرگزاری فارس ۲۰ تیر ۱۳۹۰
«به موجب ماده اول اساس نامه سپاه پاسداران(مصوب ۶۱/۶/۱۵) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی است تحت فرماندهی عالی مقام معظم رهبری که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای آن و کوشش مستمر در راه تحقق آرمان های الهی و گسترش حاکمیت قانون خدا طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیه دفاعی جمهوری اسلامی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و آموزش و سازمان دهی نیروهای مردمی می باشد». خبرگزاری فارس، ۸ خرداد ۹۱
سپاه و دریای غیر شفاف سیاست
برای دست یابی به تصویری شفاف تر از نحوه ورود سپاه به سیاست، باید در ابتدا نقش این نیروی نظامی را در اقتصاد مورد بررسی قرار داد. در دو دهه گذشته، تقریبا هیچ فعالیت سودآور اقتصادی بدون حضور مستقیم یا غیرمستقیم سپاه رخ نداده است.
استفاده از رانت های اطلاعاتی و نیروی سازمان یافته نظامی، سپاه را در برخی حوزه ها میدان دار بی رقیب تجارت و تولید کرده است. فعالیت اقتصادی سپاه از بانکداری تا صنایع نفتی را دربر می گیرد. بزرگ ترین شرکت های ساختمانی و راه سازی، و مهم ترین صنایع و کارخانه ها یا به سپاه متعلق اند یا به شرکت های ظاهرا خصوصی زیر مجموعه این نهاد نظامی.
اصل ۱۴۷ قانون اساسی به دولت اختیار می دهد «در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی» استفاده کند. ظاهرا این اصل مبنای فعالیت های اقتصادی نظامیان است.
با تکیه بر این اصل و به بهانه بحران های اقتصادی در سال های پس از جنگ، سپاه پاسداران قدم به قدم به فتح «حیات اقتصادی» ایرانیان نزدیک تر شد. این ارگان نظامی به پشتوانه توانایی لجستیکی که در اختیار داشت با یا بدون مناقصه، تقریبا تمامی قراردادهای دولتی در حوزه ساخت و ساز را در اختیار گرفت. این روند به جایی رسید که در سال های میانی دهه هشتاد دیگر حتی به صورت صوری نیز مناقصه ای برگزار نمی شد و تمامی پروژه های کلان و متوسط به صورت مستقیم به سپاه پاسداران احاله می شد. نتیجه این روند بسته شدن شریان اقتصادی بخش های وسیعی از طبقه متوسط کشور بود؛ در نتیجه منبع درآمد این افراد یا به صورت کامل قطع شد و یا به صورت دسته دوم از سوی سپاه به پیمان کاران دیگر واگذار می شد.
تنگنای اقتصادی طبقه متوسط، منجر به این شد که «طبقه حامل دموکراسی» در ایران بیش از ارکان دموکراسی به نان شب بیاندیشد. با این حال دست سپاه پاسداران لااقل تا انتخابات مجلس پنجم، از دخالت در امور سیاسی به صورت وسیع، کوتاه بود.
روزنامه کیهان ۲۹ فروردین ۱۳۷۵ از قول فرمانده کل سپاه خطاب به نظامیان نوشت، در دور دوم انتخابات مجلس پنجم به صحنه بیایند و با رای خود جلوی ورود «لیبرال ها ولو یک نفر آن ها به مجلس» را بگیرند. پس از انتخابات، حزب الله با انتشار بیانیه ای از هدایت «جریان انتخابات به مسیر صحیح» سخن گفت و فرمانده کل سپاه این اقدام را «اولین عملیات سیاسی این نیرو» خواند که به گفته او، در تاریخ فعالیت هایش به ثبت خواهد رسید.
گرچه استراتژی فرمانده کل نیروهای مسلح در آن مقطع به نتیجه نرسید و در انتخابات بعدی محمد خاتمی به ریاست جمهوری دست یافت اما این تازه آغازی بود برای حضور گسترده نیروهای مسلح وفادار به رهبری جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی.
ریشه دواندن سپاه در سال های اصلاحات
در طی سال های اصلاحات به موازات رشد مقطعی نهاد های مدنی، سپاه پاسداران نیز با حمایت های پنهان و آشکار رهبری، شروع به فراهم آوردن شرایط نقش آفرینی سیاسی کرد.
محسن سازگارا از بنیانگذاران سپاه، در خصوص نقش سپاه در سال های اصلاحات در گفت وگوی با رادیو فردا توضیح داده بود که «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را آقای خامنه ای در دوره جنبش اصلاحات، برای سرکوب این جنبش وارد عرصه سیاست کرد و پاره ای از فرماندهان سپاه نیز که جاه طلبی های سیاسی داشتند از این کار استقبال کردند».
نقش آفرینی سپاه در امر سیاسی در نهایت به جایی رسید که این نیروی نظامی به صورت غیر مشهود در انتخابات سال ۸۴ و به صورت مشهود در انتخابات سال ۸۸ دخالت و نتیجه آن را تحت تاثیر قرار دهد.
ورود علنی سپاه به حیطه سیاست
انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را شاید بتوان اولین حضور علنی سپاه در سیاست و به صورت خاص، انتخابات دانست. طی ماه های گذشته چند ویدئو از سخنرانی های فرماندهان وقت سپاه منتشر شده که به روشنی نقش سپاه را در این انتخابات اثبات می کند.
نقش آفرینان سپاه در وقایع منتهی به انتخابات ۸۸ و پس از آن اما برای اولین بار نه تنها دست به تکذیب دخالت سپاه در سیاست و انتخابات نزدند، که این موضوع را وظیفه ذاتی سپاه نیز دانستند. مجتبی ذوالنور، جانشین سابق ولی فقیه در سپاه پاسداران و نماینده فعلی مجلس در واکنش به ویدیوی منتشر شده از سخنان فرماندهان سپاه بعد از انتخابات سال ۸۸، گفته بود: «دغدغه داشتن و رصد تحولات جامعه، دخالت سپاه در سیاست نیست».
او تاکید کرده بود که اگر منظور از «دخالت سپاه در سیاست»؛ «حفظ انقلاب»، «دغدغه داشتن و رصد تحولات جامعه و خط و خطوطی که ممکن است انقلاب را کمک کند یا به آن آسیب برساند»، باشد این «دخالت سپاه در سیاست نیست». همچنین علی سعیدی، نماینده وقت رهبری در سپاه، پنجم مرداد ماه در گفت وگو با خبرگزاری ایلنا در توجیه دخالت سپاه در امر سیاسی و تضاد آن با فرمان آیت الله خمینی، گفته بود که باید «شرایط زمانی و مکانی آن [فرمان] مد نظر قرار گیرد چرا که ممکن است یک مطلبی در زمان خاصی مقتضیات لازم را داشته باشد و در زمان دیگر نداشته باشد». او با انتقاد از کسانی که به نظر آیت الله خمینی استناد می کنند، افزود: «در امور حکومتی نظر ولی فقیه حاکم باید مورد توجه باشد». علی سعیدی می گوید: «باید شرایط زمانی و مکانی و تهدیدات و توطئه ها را لحاظ کرد».
این بار اما سخنان فرمانده سپاه کهگیلویه و بویراحمد، این طور می نمایاند که گویا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصد دارد نه فقط در مقطع انتخابات که حضور سیاسی خود را «رسمی تر» و «گسترده تر» کند. چرا که او رسما وعده داده است «سپاه حضور خود را در عرصه سیاسی» ادامه خواهد داد. حضور سپاه در عرصه سیاسی، با توجه به ابزار سرکوب امنیتی- قضایی این نهاد، اطلاعات سپاه، از یک سو حاشیه امنی برای فعالیت سیاسی وابستگان و نزدیکان این نهاد در امر سیاسی ایجاد کرده است، از سوی دیگر هرگونه حرکتی خارج از منافع این نهاد را در نطفه خفه می کند.
سپاه همچنین با استفاده از منابع بی پایان اقتصادی و رانت سیاسی، هر روز بیش از پیش خیمه خود را بر حیات سیاسی ایرانیان گسترده می کند.
حیات اجتماعی، پاشنه آشیل سپاه
در این میان شاید تنها سنگر باقی مانده تا همین چند سال پیش، عرصه اجتماعی بود؛ جایی که تا پیش از سال های پایانی دهه هشتاد همچنان از سیطره سپاه خالی باقی مانده بود.
به مرور اما سپاه به عرصه فرهنگ و در نتیجه حیات اجتماعی مردم نیز وارد شد. از روزنامه ها ، هفته نامه ها تا سازمان های فرهنگی مانند سازمان اوج به مرور طی ده سال گذشته به دست سپاه ایجاد شدند تا به فرهنگ مخاطب عام جهت بدهند و حیات اجتماعی مردم را متاثر کنند.
اکثر این نهاد های به ظاهر فرهنگی، کارکردی تبلیغاتی برای تکرار و جا انداختن خواست های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند. مقاله ها، گزارش ها، فیلم ها و… ساخته می شوند تا مخاطبان تحت تاثیر آن ها به چیزی جز آن چه از بلندگوهای سپاه تکرار می شوند نیاندیشند. از سوی دیگر بازوی امنیتی- قضایی سپاه به قلع و قم صداهای متفاوت می پردازد. روزنامه نگارهای مستقل اگر هم بتوانند از بحران های اقتصادی-رانتی ساخته شده توسط سپاه، جان به در برند، توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت و روزنامه ها تعطیل می شوند.
فیلم های مستقل یا شانسی برای ساخت و پخش ندارند و یا فیلم سازها بازداشت و ممنوع الکار می شوند.
در این میان از همه مهم تر شمشیری ست که اطلاعات سپاه به روی نهادهای مدنی و ان.جی.او ها(NGO) بسته است. برخلاف آن چه در طول دوران اصلاحات رخ داد، سال هاست که مجوزی برای تاسیس ان.جی.او صادر نمی شود و تعداد معدود فعالین این عرصه نیز که از سال های سیاه پس از وقایع انتخابات ۸۸ جان به در بردند، یکی یکی بازداشت می شوند. تا جایی که حتی در اوج روزهای بحرانی مانند سیل سراسری ابتدای امسال، در تلویزیون علیه امدادگران مستقل، برنامه ساخته و بازداشت می شدند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اگر روزی برای دفاع از مرزهای این کشور در اوج بحران جنگ بین ایران و عراق ایجاد شد، امروز نه ابزار سرکوب که به نفس سرکوب مردم در تمامی عرصه های حیات ایشان تبدیل شده است. ابزاری مسلط به رانت سیاسی، منابع اقتصادی، زندان، بازجو و قاضی تا جایی برای تنفس هیچ منتقدی باقی نگذارد، چه به رسد به مخالفین.
ممنون از این تحلیل در پیت شما.
خیلی وقت بود انقدر نخندیده بودم
معلومه موشکها و پهپادهای سپاه بد جوری اونجاتونو سوزونده.
پیشرفتهای سپاه و ارتش و بسیج به کوری چشم شماها ادامه داره…
شماها هم مثل چهل سال گذشته،
تحلیلهای شخمی بدید به خورد طرفدارای ساده لوح خودتون.
اقبال / 04 October 2019
همانطور که قزلباشهای صفوی از بین رفتند . کا گ ب شوروی همراه آن از بین رفت و صدها سگ پاچه گیر که توسط نظامهای سرکوبگر پروار شده بودن از بین رفتن سپاه هم به جهنم خواهد رفت .
ali / 04 October 2019
سلطه نیروهای نظامی بر هستی اجتماعی ایرانیان دقیقآ” و بدون هیچ کم وکاستی براجتماع مرمان کشورهای بلوک شرق اروپا بعد ازخاتمه جنگ جهانی دوم و اطراق کردن روس ها و تزریق سیاست های چپاولگروارنه و استعمارگرایانه با نظامیون و شبه نظامیون دراین کشورها بود..اساس و فلسفه این سلطه نظامی برهستی مردمان کشورهای بلوک شرق اروپا درحقیقت محض به تبدیل آنها به مجسمه های زنده ای بود ومغزشوئی مردمان با زورواقتدارنظامیون گماشته روس ها چندین دهه تابه فروپاشی شوروی ادامه داشت…درآلمان شرقی که دراحاطه شوروی و درحقیقت روس ها بود نه تشکلات سیاسی آزادی وجود داشت و نه دگراندیشان اجازه گفتگو با دیگران داشتند …تحصیل کرده کان و دانشگاهیان و روزنامه نگاران و کارمندان و استخدامی های کارخانه ها و شرکت ها و مقامات دولتی همواره مورد شنود بودند…چنان فاجعی برمردمان شده بود که همسایه گان برعلیه همسایه گان جاسوسی وخبرچینی میکردند…دانه های تسبیح بخودی خود به کنارهم نمی نشینند که تسیبح را بسازند بلکه نخی است که ازمیان دانه های تسبیح می گذرد و آنها را کنارهم قرار میدهد…روس ها بدرستی میدانستند که تنها حکومت کردن شان برکشورهای بلوک شرق اروپا برپایه ورود نظامیون برهستی و موجودیت مغزی مردمان است …حکومت آخوندی بدون هیچ شک وشبهی الگوی روس ها را برای حکومت کردن و ادامه حیاتش درایران انتخاب کرده است…درزمان ظهورحکومت آخوندی ایران بیست و چند میلیون جمعیت داشت که این جمعیت هم بنابه به قول های قاقالی وارانه خمینی آب و گازوبرق وتحصیل و درمان و خانه مجانی و دریافت سهم پول فروش نفت درحمایت ازحکومت آخوندی برخواست ولی علاوه براینکه این قاقالی ها برمردم تعلق نگرفت بلکه جنگ و خسارت های کلان جانی ومالی هم نصیب مردمان ایران شد…ولی حکومت آخوندی به رهبری خدا اسلام علی خامنه ای با جمعیتی بیش ازهشتادمیلیون مردم که اکثریت مخالف و ناراضی هستند مواجه است و که تنها حکومت کردنش با نظامیون و شبه نظامیون وتهدید و دستگیرها و شکنجه ها و کشتارها و حتی دخول به درون منازل مردم و دخول به مغزها میسراست…
حقیقتگو / 04 October 2019
اقبال خان ساده لوح واقعی کیست؟
لطفا دقت کنید به این امر که اگر دیروز در عراق و سوریه و لبنان و افغانستان پرچم آمریکا را آتش می زدند, امروز در عراق و سوریه و لبنان و افغانستان پرچم جمهوری اسلامی ایران را آتش میزنن.
اگر تعریف شما از “پیشرفت” هر چه بیشتر منفور شدن حکومت اسلامی ایران در منطقه و جهان است, بله کاملا درست می فرمایید, این رژیم آخوندی آنقدر “پیشرفت” داشته که حالا به جای آمریکا منفورترین رژیم نزد مردم عراق, سوریه, لبنان و افغانستان است.
در خود ایران هم که ۴۰ سال است که رژیم بدون حضور علنی بسیج و گشتهای خیابانی یک روز هم نمیتواند دوام بیاورد.
این ارازل و اوباش رژیم اگر در خیابانهای کشور حضور نداشته باشند, کل رژیم ملاها در عرض یک روز که سهله, ۱۲ ساعت تبخیر میشه و از بین میره.
این نوع “پیشرفت”ها پیشکش خودتان و دیگر فاطمه کماندوهای سایبر بسیج.
واقعا که باید کور و کر باشید تا این درجه از نفرت و انزجار مردم از حکومت را به حساب “پیشرفت” بگذارید.
احمد / 05 October 2019
متأسفانه نویسندۀ متن همچنان در فضای آکواریومی و مصنوعی تقابل دوتایی بین دو جناح رژیم یعنی اصلاح طلب و اصولگرا غوطه می خورد، و قادر به مشاهدۀ مسائل واقعی سیاست ایران نیست. نویسنده در رابطه با دخالت یا عدم دخالت نظامیان و مشخصاً سپاه پاسداران در سیاست به قضاوتی ارزشی دست می زند و رویکرد وی رئال نیست. در یک سو نظامیانی را قرار می دهد که به فرمان امام امت گوش نسپرده و وارد سیاست شده اند و این امر با رهنمود رهبر جمهوری اسلامی انجام شده است (دوگانۀ خمینی خوب، در مقابل خامنه ای بد) و در سوی دیگر مدام یادآور می شوند که اصلاحات راهی برای رهایی از دخالتگری نظامیان بوده و سپاه برای «سرکوب» آن وارد میدان شده است! (اصلاح طلب خوب، اصولگرا و سپاهی بد) چنین نگرشی همان چیزی است که مردم در دی 96 مشت محکمی بر دهان یوقچی هایش کوبیدند و نشان دادند که دو جناح جمهور یاسلامی هیچ فرقی برای مردم تهیدست و کارگران ندارند و برای دموکراسی رادیکال راهی به جز عبور از این دوگانه وجود ندارد.
نکتۀ دیگر هم اینکه تخیلاتی که دربارۀ پیشتازی طبقۀ موسوم به «متوسط» در دموکراسی دارید، مدتهاست منسوخ و بی آبرو شده و بر همگان ثابت شده که این طبقه فقط «حق مصرف» خود را جستجو میکند و به محض آنکه طبقۀ کارگر خواهان احقاق حقوق خود بشود، بلافاصله تغییر رویکرد داده و به اژدهای فاشیسم پناه خواهدبرد و ارتجاعی ترین رویکردها را دنبال خواهد کرد.
کارو / 05 October 2019
از تحلیل های آبکی تون ، معلومه خیلی می سوزید
فقط بدان سپاه مالک هیچ بنگاه اقتصادی نیست و قرارگاه خاتم هم فقط برای آبادانی کشور عزیزمان ایران در حال فعالیت است
جواد / 05 October 2019