پروانه سلحشوری، نماینده مردم تهران در مجلس دهم شورای اسلامی است. او که دانش آموخته دکتری جامعه شناسی است، در تمام طول عمر مجلس دهم در کمیسیون فرهنگی و همچنین فراکسیون زنان این مجلس فعال بوده است. این نماینده اصلاح طلب مجلس در طول دوران نمایندگی اش تاکنون بارها اظهاراتی را در حوزه معضلات مدنی جامعه ایران انجام داده که خودش می گوید، همین اظهارات و ورود به پرونده های مختلف به مانند پرونده فعالین مدنی بازداشت شده، باعث شده تا او مورد حمله و آزار و اذیت منتقدین و مخالفینش قرار بگیرد.
در این شماره خط صلح با این نماینده مجلس، با محوریت احکام سنگین فعالان مدنی که اخیرا توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران صادر شده به گفتگو نشست و سلحشوری هم گفت که “که به نظر نمی رسد این افراد، سزاوار چنین احکامی باشند.” این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس همچنین از پیگیری این احکام از مراجع رسمی قضایی و امنیتی خبر داد و اما تصریح کرد که “اگر هم عنوان مجرمانه ای وجود داشته باشد و کسی جرمی انجام داده باشد، فرقی نمی کند که چه کسی باشد، نهادهای امنیتی و قضایی باید به مسئله ورود کرده و رسیدگی بکنند. این در هر نظام و کشوری هم رایج است و مسئله عجیبی نیست.”
این عضو فراکسیون امید مجلس دهم با تصریح بر این که ما “می توانیم نطقی بکنیم یا تذکری بدهیم. فراتر از این چیزی در دست ما نیست”، در پاسخ به پرسشش خط صلح در خصوص مشکل ورود زنان به ورزشگاه ها، با نفی ابعاد امنیتی و سیاسی مسئله از خصلت فرهنگی ای صحبت کرد و گفت: “می گوییم”حرف مرد یکی است”! فکر می کنیم که اگر تغییری به وجود بیاید، به منزله این است که ما کنار رفتیم و بر عقیده مان استوار نبودیم. این ویژگی عمومی است. به نظر من بیش تر این مسئله است.”
سلحشوری، عضو فراکسیون زنان مجلس همچنین در ادامه تصریح کرد که خود مردم هم به طور سنتی با این مسائل، در اینجا رفتن زنان و دختران به استادیوم ها مخالف هستند و گفت که “شاید و البته شاید از خود من هم بپرسند؛ می گویم که نمی گذارم فرزندم به استادیوم ها برود! البته “شاید” عرض کردم.”
مشروح گفتگو با پروانه سلحشوری، نماینده مجلس دهم با ماهنامه خط صلح را در ذیل می خوانید:
در ماه های اخیرا با صدور احکام سنگین توسط دستگاه قضایی برای فعالان مدنی و حقوق بشر، زنان، کارگران مواجه هستیم. دلیل این سطح از شدت برخورد را چه می دانید؟
با وجود این که من منتقد این وضعیت هستم اما این سوال را از نماینده مجلس نباید پرسید، بلکه از قوه قضائیه باید پرسیده شود. من هم چندی پیش در تذکری که داده ام، این سوال را پرسیده ام و گفتم که به نظر نمی رسد این افراد، سزاوار چنین احکامی باشند. البته هم که منتظر پاسخ از سوی قوه قضائیه به تذکر و سوال خودم هستم تا ببینیم که دستگاه قضا چه پاسخی خواهد داد.
اساسا به لحاظ قانونی هم به این صورت نیست که ما در مجلس بتوانیم پاسخگویی از قوه قضائیه بطلبیم. اما جایی که شائبه ای وجود دارد به عنوان نماینده مردم و وظیفه نمایندگی از مردم، به موضوع ورود و پرسش گری می کنم. البته لازم به تذکر است که چه در زمان رئیس سابق قوه قضائیه و چه ریاست فعلی، قوه قضائیه با ما همکاری داشته و دارد. همچنین وزارت اطلاعات یا دیگر نهادهای اطلاعاتی و معاونین پارلمانی آن ها بارها به یاری ما آمده اند و به درخواست های ما پاسخ داده اند و توانستیم حتی به نتیجه برسیم. یعنی رابطه میان مجلس و این نهادها قطع نیست بلکه رابطه خیلی خوبی هم میان این مجموعه ها وجود دارد و ما هم تلاشمان را می کنیم.
در مورد این احکام هم نه تنها شخص من بلکه دیگر همکاران نیز ورود کرده و پیگیر ماجرا هستند که ان شاء الله بتوانیم به نتایج بهتر برسیم.
ما هم امیدواریم، اما نکته همین جاست. بخشی از این پرونده ها را نهادهای امنیتی ای ایجاد، ساخته و پرداخته کرده اند که مورد نظارت مجلس هستند. وزارت اطلاعات پرونده های مربوط به هفت تپه، نشریه گام یا آقای نصرالله لشنی از زندانیان سیاسی و فعالان ملی مذهبی را سامان داده است. مجلس هم به وزیر اطلاعات رای اعتماد می دهد.آیا تلاشی برای پرسش و بازخواست از این وزارت خانه در خصوص این پرونده سازی ها انجام شده است؟
بله تلاش شده است. ما پیگیر هستیم. همان طور که عرض کردم وزارت اطلاعات هم همکاری می کند. اما باید بگویم که پروسه های بدین شکل در کشور ما، قدری زمان بر است، اما از این که بتوانیم در جهت صلح و امنیت کشور اقداماتی انجام بدهیم، نا امید نیستیم. بالاخره اگر هم عنوان مجرمانه ای وجود داشته باشد و کسی جرمی انجام داده باشد، فرقی نمی کند که چه کسی باشد، نهادهای امنیتی و قضایی باید به مسئله ورود کرده و رسیدگی بکنند. این در هر نظام و کشوری هم رایج است و مسئله عجیبی نیست.
در خصوص این پرونده ها می گویم که ما پیگیر هستیم و به نظر می رسد که روندی امیدوارانه، در جریان است.
زنان زیادی از فعالین مدنی بازداشت می شوند و احکام طولانی مدت می گیرند. اخیرا نرگس محمدی از زندان هم در نامه ای به این موضوع اشاره کرده است. دلیل تمرکز بیش از حد حاکمیت بر موضوع زنان چیست؟
من جدیدا مصاحبه ای کرده ام که می توانید از آن استفاده کنید. صحبت بنده همان است که قبلا اظهار کرده ام. خانم سلحشوری در گفتگو با مستقل آنلاین در این خصوص: ” تفکری در کشور می خواهد هزینه فعالیت سیاسی زنان را افزایش دهد که هیچ زنی جرات نکند قدم به وادی فعالیت های سیاسی بگذارد”.
نیروی انتظامی و سایر نهادهای امنیتی هم در برخورد و بازداشت مردم رفتارهای خشنی انجام می دهند. از آخرین نمونه های آن را در حمله گروه ضربت نیروی انتظامی و برخورد با کارگران معترض هپکوی اراک شاهد بودیم. وظیفه مجلس در این حوزه چیست که بتواند جلوی این گونه برخوردها را بگیرد؟
به نظر می آید که قوه قضائیه اعلام ورود کرده و کسانی هم که در بازداشت بودند، آزاد شدند. صادقانه بگویم که من خبرهای مربوط به این وقایع اخیر را دنبال نکرده ام و درگیر مسائلی بودم که اخیرا مطرح کرده اند. البته خدا رو شکر مشخص شده است که به خاطر همین اظهارات و ورود به همین پرونده هاست که من را دارند اذیت می کنند.
چه در حوزه بازداشت ها و چه در مورد استادیوم های ورزشی و حضور زنان، آیا حضور نهادهای پنهان قدرت را موثر می دانید؟ فکر می کنید چرا چنین شرایطی رخ داده است؟
اتفاقا من فکر نمی کنم آن ها باشند. به نظرم نه دولت پنهان و نه حتی امر سیاسی در این حوزه، مسئله نیستند. ما خصلتی فرهنگی داریم که می گوییم “حرف مرد یکی است”! فکر می کنیم که اگر تغییری به وجود بیاید، به منزله این است که ما کنار رفتیم و بر عقیده مان استوار نبودیم. این ویژگی عمومی است. به نظر من بیش تر این مسئله است. یعنی ابعاد امنیتی و سیاسی و مانند آن ها نیست، که مسئله است.
به نظر من ماجرا مسئله ساده ای است که اکنون پیچیده شده و مهم هم به نظر می رسد. در حالی که همه ما دغدغه های جدی تری داریم. اما مطمئن باشید که به تدریج شرایط بهتر خواهد شد.
پرسش این جاست که برای برون رفت از این شرایط در مجلس چه راهکارهایی پیش بینی شده است؟
شما دیده اید که ما چقدر تلاش های خودمان را کرده ایم. ما در مجلس قانون گذار هستیم و بر قانون نظارت می کنیم. همچنین می توانیم نطقی بکنیم یا تذکری بدهیم. فراتر از این چیزی در دست ما نیست. در آن چه که در دست ما هم بوده، ما تلاشمان را کرده ایم. الان نهادهای دیگر باید کمک کنند.
من فکر می کنم که خود مردم ما هم به طور سنتی خیلی مخالف این مسائل هستند. شاید و البته شاید از خود من هم بپرسند؛ می گویم که نمی گذارم فرزندم به استادیوم ها برود! البته “شاید” عرض کردم. ولی می گویم که اگر مسئله ای برای حضور زنان در استادیوم ها وجود نداشته باشد، اساسا تعداد معدودی هستند که خواهند رفت و طالب این مسئله اند. الان به نظر می رسد که مطالبه تعداد زیادی است. ولی واقعا به این صورت نیست. این گونه نیست که اگر آزاد باشد همه دخترها به استادیوم ها بروند. مسئله علاقه است که کسی که دوست دارد می رود. مهم این است که کسانی که دوست دارند، بتوانند بروند.
آیا قوانین و رویه فعلی و آرایش قدرت به صورت فعلی اجازه می دهد، شرایط در جهت تحقق مطالباتی که اکثریت جمعیت جوان کشور خواهان آن است، پیش برود؟
اساسا منع قانونی ای در مواردی که گفتید، وجود ندارد. ما در مجلس هم ورود کرده ایم و مسئولان امر گفته اند که فراهم سازی شرایط برای ما مهم است. شما دیدید که یک دختر خانمی(دختر آبی) اخیرا فوت کرد که موجب ناراحتی جدی شد. ببینید واقعا آمادگی هم وجود ندارد. چون اگر وجود داشت این اتفاق رخ نمی داد.
آمادگی از سوی چه کسی؟
منظورم به لحاظ زیرساختی است؛ اگر این زیر ساخت ها به صورت مطمئن، قوی و ایمن وجود داشت، ما با حوادثی چون از دست رفتن یک کودک شش ساله که اخیرا در جریان یک دیدار ورزشی (دیدار پرسپولیس-نفت آبادان) قربانی شد مواجه نبودیم. مسئله عدم وجود امکانات و شرایط مناسب است. تا جایی که اطلاع دارید برای مسابقات بین المللی هم فیفا به زمین های ورزشی و سایر امکاناتی که وجود دارد، خیلی ایراد گرفته بود. یعنی اساسا چنین امکاناتی آن چنان وجود ندارد که شرایط برای حضور زنان فراهم باشد. ما حتی مردهایمان هم در همین رفت و آمدها به استادیوم ها، خیلی آسیب دیده اند. بنابراین، پیش شرط فراهم شدن زیر ساخت ها بسیار مهم است. و امیدواریم که شرایط به گونه ای فراهم بشود که مردم بتوانند بنابر علاقه شان به ورزشگاه ها بروند.
این فراهم آوردن ها، نیازمند بودجه است. آیا در این خصوص، بودجه برای وزارت ورزش لحاظ می شود؟
ما بودجه زیادی برای وزارت ورزش گرفته ایم. من به نمایندگی از کمیسیون فرهنگی در کمیسیون تلفیق حضور داشتم و پیشنهاد هم دادم که ۲۷ درصد مالیات بر ارزش افزوده صرف ورزش بشود. البته بعدا خصلت سخت افزاری اش را از آن گرفتند و بیشتر به موارد قید شده ای چون گسترش ورزش و تهیه امکانات برای ورزشکاران، و همچنین تبلیغ برای ورزش همگانی، ورزش زنان و ورزش معلولان اختصاص پیدا کرد که آن موقع با توجه به میزان مالیات بر ارزش افزوده عددی حدود ۱۴۰۰ میلیارد تومان می شد که کمک خوبی برای این وزارت خانه بود.
نکته مهم این که این بودجه برای ورزش زنان تخصیص داده شده بود. و نکته مهم تر این که قرار نبود این بودجه به تهران بیاید. این بودجه دقیقا به استان ها اختصاص پیدا می کند که هر استانی به اقتضای نیاز خودش آن را خرج کند.
اما در کنار کاستی ها باید توجه داشت که روزانه چقدر خبر از موفقیت های ورزشکاران زن ایران به گوش می رسد. واقعا به نسبت جمعیت و امکانات، رشد ورزش زنان ما بی نظیر بوده است. در کشورهای دیگر که آزادی کامل دارند، اساسا چنین موفقیت هایی را در حوزه ورزش زنان نداشتند.
به نظر من در این روند توسعه، ما در وضعیت مطلوبی به لحاظ پیش روی در حوزه ورزش زنان هستیم. به خصوص نسبت به کشورهایی که به لحاظ فکری یا اجتماعی شبیه به ما هستند. وضعیت زنان کشور ما اساسا بد نیست. مسئله عدم امکان داشتن نمود بیرونی آن است.
با سپاس از وقتی که در اختیار ماهنامه خط صلح گذاشتید.