برگرفته از تریبون زمانه *  

بحث پس از بیش از یک هزاره هم چنان ادامه دارد. آیا معنای کلمات خمر و بحثی که در مورد آن چه سکرآور است مطرح می شود، عام بر هر نوشیدنی است که مست کننده باشد و یا تنها زمانی این معانی مراد می شود که آن قدر نوشیده شود تا فرد مست گردد؟ بحثی در مورد شرب خمر و مستی که هم چنان هم ادامه دارد. البته در این میانه قولی است عام و اقوالی است بعضاً خاص. قول عام در میان تمام مسلمین، از شیعه و تا اهل سنت بر حرمت مطلق شرب خمر است. اما گاهی در این میان می شود حرف های دیگری هم شنید. البته نویسنده متخصص امور اسلامی نیست. پس آن چه می نویسد، فهمی است از آن چه که با خواندن و شنیدن و دیدن دریافت کرده است.

چنان که که گفته شد، نظر مبنی بر حرمت مصرف آن چیزی است که امروزه به آن مشروبات الکلی می گوییم. چهار آیه در قرآن صراحت بر آن دارد و حتی اگر در آن نفع و سودی هم هست، بنا بر نظر قرآن در آیه ۲۱۹ سوره بقره، ضررش بیش تر است. ۸۰ ضربه شلاق حد شرب خمر است که در ماده ۱۷۴ قانون مجازات اسلامی نیز بدان تصریح شده است. این ماده می گوید: «حد شرب مسکر برای مرد یا زن ۸۰ تازیانه است. تبصره ـ غیر مسلمان فقط در صورت تظاهر به شرب مسکر به هشتاد تازیانه محکوم می شود». اثباتش هم به دو راه میسر است. اول اقرار فرد نوشنده و دوم شاهدین. دو شاهد مرد به طریق همان قصه شهادت در سنت اسلامی.

در فقه اهل سنت هم قصه به همین منوال است. در صحیح بخاری نقل است که «ابو برده از پدرش و او از ابوموسی اشعری روایت می کند که رسول الله او را به یمن فرستادند و در مورد نوشیدنی های اهل یمن از وی پرسیدند، و او در پاسخ فرمود: بتع و مزر، از ابو برده پرسیده شد که “بتع” چیست؟ پاسخ داد: “بتع” نبیذ عسل و “مزر” نبیذ جو می باشد، سپس فرمود: هر مست کننده ای حرام است». (۱)

اما در میان این بحث ها، حرف های دیگری نیز زده شده است. حرف هایی که گاه صدای سنتی ها را در آورده و اعتراضشان را برانگیخته است. مثلاً مصطفی راشد، از شیوخ مصری که در سال ۱۳۹۳ در مسجد سیدنی استرالیا خطیب بوده، در مباحثه ای تلویزیونی در همان زمان گفته است: «قرآن تنها مستی را حرام می داند و آیه ای در کلام الله مبنی بر حرام بودن شراب وجود ندارد». وی با استناد به آیه ۴۳ سوره نساء، ادامه داده است: «هر آن چه در این باره در قرآن کریم هست، مربوط به حرام بودن مستی است و درباره تحریم خود شراب صدق نمی کند». او در ادامه هم گفته که: «با توجه به این آیات نمی توان دروغ را به خدا نسبت دهیم». (۲)

و البته حرف های او مخالفین بسیاری در میان علمای هر دو جریان اصلی مسلمین دارد. نکته این جاست که در برخی منابع در خصوص کلمه “خمر” گفته شده که با توجه به نبود شراب انگور در مدینه در عصر پیامبر و بودن شراب خرما، خمر هر مایع مست کننده ای را شامل می شود. در واقع در اصل معنی کلمه میان اهل نظر اختلاف است. ایضاً بحث هایی نیز مطرح شده، چونان که پیش تر اشاره شد که نوشیدن مشروبات الکلی به شرطی که موجب مستی نشود، بلااشکال است. بحث ها هنوز هم هست. فتاوی عامی هست و برخی فتاوی شاذ و خاص که بعد از طرح، همیشه مخالفت هایی جدی را برانگیخته و جماعتی از متعصبین را که اهل تعصب و فریاد اند و نه اهل بحث و تعقل، به واکنش می اندازد که کف بر لب فریاد وا اسلاما سر دهند و به جای اندیشه ورزی به فریاد زدن مشغول باشند.

شاید در این میانه پرسش بشود که آخر چرا؟ دلیل این ممنوعیت چیست؟ این دلیل آیا نقلی است یا عقلی؟ آن چه از ظاهر استدلال ها به نظر می رسد -و با توجه به همان فهم فوق الذکر که با ارجاع به نص آیات و روایات مطلق نوشیدن هر مست کننده ای را حرام می داند-، باید گفت که در بادی امر، این مسئله نهی، نقلی است. و البته پس از آن، استدلال های عقلی با استناد به متن قرآن (۲۱۹ سوره بقره) که از مضاری بیش از منافع این گونه نوشیدنی ها سخن می گوید، پای استدلال های عقلی و ارجاع به برخی سخنان پزشکان باز می شود. از سوی دیگر، حرمت نوشیدنی های الکلی و مست کننده امری اجماعی میان علمای همه مکاتب فکری سنتی اسلامی است و چون اجماع اولاً، چهارمین دلیل از ادله اربعه فقهی (در شیعه) است و ثانیاً، در این نگاه امر اجماعی نقل شده از اصحاب اجماع، امری صادق است و نه حتی تائید شده، پس با توجه بر این اجماع، حرمت این گونه نوشیدنی ها به طور مطلق اثبات می شود. البته چونان که گفته شد، تلاش هایی در خصوص عقلی تر شدن استدلال ها در این خصوص و ایضاً کاستن اجماع به امری صرفا تائید کننده و گشتن دلیل برای مسئله شده است که بعضاً منجر به برخی فتاوی شاذ هم شده یا ممکن است بشود. اما در میان معتقدین متعصبی که هرگونه سخن غیرقابل درکی برایشان مصداق بدعت و انگار ضروری دین و امثالهم تعریف می شود، گفتن این سخنان شاذ البته دل شیر می خواهد و سری نترس. (۳) و (۴)

اما با وجود این حرمت تقریباً اجماعی مصرف مشروبات الکلی، حتی به قدر غیرمست شدن، کشورهای مسلمان نشین -یا آن چه که در جهان به عنوان کشورهای اسلامی معروف اند-، بسیار اند که در آن ها نوشیدن و مصرف مشروبات الکلی برای همه، از مسلمان تا غیرمسلمان مجازات حکومتی ندارد و در واقع نوشیدن یا عدم نوشیدن آن به اراده آزاد شخص مسلمان واگذار شده است.

پیش از نام بردن برخی کشورها باید یک نکته را مد نظر قرار داد و آن هم توجه به نظام حکومتی آن هاست. بخشی از این کشورهای اسلامی دارای قانون اساسی و قوانین موضوعه سکولار است و ساخت حکومتی دمکراتیکی دارند. منظور از سکولار در این جا، جدایی نهاد دین از نهاد قدرت است؛ به صورتی که نهاد دین توجیه کننده نهاد قدرت نباشد. یعنی دین، نقش اجتماعی خودش را در متن جامعه بازی می کند، اما حضور سیاسی به عنوان عامل اصلی در امر حکومت و قانونگذاری ندارد. اما بخشی دیگر از این کشورها، یا تازه پا به عرصه دارا بودن ساختی دمکراتیک گذاشته اند-به مانند افغانستان و عراق پس از جنگ که هنوز از خاکستر جنگ برنخواسته اند-، یا دارای انواع و اقسام حکومت های اقتدارگرا هستند؛ از پادشاهی عربستان سعودی تا شیخ نشین های امارات متحده عربی و حکومت های جمهوری اسلامی بی یا با ولایت فقیه چونان پاکستان و ایران.

با احتساب این نکته اما می توان از زاویه امکان یا عدم امکان مصرف مشروبات الکلی به کشورهای اسلامی یا در واقع کشورهای با اکثریت ساکنان مسلمان نگاهی انداخت. لیست کشورهایی که در آن ها مصرف مشروبات الکلی ممنوع است، مشخص است: افغانستان که در آن فروش مشروبات الکلی ممنوع است و اما خبرگزاری جمهور افغانستان، در ۲۹ آبان ۱۳۹۶، خبر از فروش مشروبات الکلی دیپلمات های خارجی در بازار سیاه افغانستان داده است. یعنی فروشش ممنوع است و اما طالبان مشروبات الکلی به طریقی آن را می یابند؛ به مانند هر متاعی که ممنوع شود. سخنی مشهوری است که می گوید: الناس حریص علی ما منع! (۵)

بنگلادش با اکثریتی حدود ۹۰ درصدی از مسلمانان، دیگر کشور مسلمانی است که مصرف مشروبات الکلی در آن ممنوع است. برونئی نام کشور دیگری است و بعد ایران. کشوری با جمعیتی بالغ بر ۸۰ میلیون نفر که مشروبات دست ساز اخیراً باز هم دست به کشتار مردمانش زده و حاکمیت هم چنان قصد ذره ای نرمش را هم ندارد. کشوری که سرانه بالایی در مصرف مشروبات الکلی دارد و حتی درصد میزان مصرف مشروبات الکلی توسط نوشندگانش از ایالات متحده آمریکا بالاتر است. (۶)

در عراق به جز اقلیم کردستان عراق -که منطقه ای خودمختار است-، در الباقی آن این ممنوعیت به جای خود است. در اندونزی هم در مغازه های کوچک نشانی نیست و اما در مارکت های بزرگ و ایضاً مناطق توریستی امکان مصرف مفصل آن وجود دارد. در هند و در برخی ایالات هایش با اکثریت مسلمان -به مانند گجرات-، این ممنوعیت وجود دارد. کشورهای لیبی، کویت، موریتانی، عربستان سعودی، سودان، سومالی و یمن هم از جمله کشورهای ممنوع هستند و در مالدیو و پاکستان تنها مسلمانان شامل این ممنوعیت می شوند. در امارات عربی متحده هم، امارت شارجه شامل این امر است.

اما کشورهای مسلمان دمکراتیک دیگر که قوانین اساسی سکولار هم دارند، بعضاً ممنوعیت هایی را برای فروش و مصرف مشروبات الکلی اعمال کرده اند. در مالزی، مسلمانان از نوشیدن و خرید و فروش مشروبات الکلی ممنوع اند. اگر مسلمانی از مالزیایی ها در باری نشسته باشد و مشغول نوشیدن باشد و پلیس شرعیت سر برسد، فرد بازداشت شده و با او برخورد می شود. البته این بحث بالاخص در سال های اخیر در مالزی بحثی داغ است. این که قوانین مالزی باید سکولار باشد، یا باید با قوانین شریعت همگام شود. احزاب اسلامگرای این کشور به شدت بر اسلامی شدن قوانین اصرار دارند و غیرمسلمانان در کنار احزاب و گروه های مختلف مسلمان نواندیش -که عموما از فرهیختگان و دانش آموختگان جامعه مالزی هستند-، بر سکولار بودن قوانین اصرار می ورزند. فشارها بالاخص در اواخر دوره نجیب تون رزاق، نخست وزیر سابق مالزی از سوی اسلامگرایان بیش تر شد و اما با انتخاب ماهاتیر محمد و بازگشت او به قدرت می توان امید داشت که مالزی به ثبات سابقش برگردد.

کشوری با اکثریت مسلمان؛ این بار ترکیه. نوشیدن و مصرف و خرید و فروش مشروبات الکلی در آن آزاد است و اما در شهرهای کوچک و عموماً مذهبی ترکیه برخی ممنوعیت ها و محدودیت ها اعمال می شود. برخی پناهجویان ایرانی در شهرهای کوچک ترکیه شکایت می کنند که مجبورند مشروب مصرفی شان را در پاکت های سیاه و به صورت قاچاقی حمل کنند. جو عمومی برخی شهرها فضا را بر نوشندگان تنگ می کند. از سویی دیگر در ترکیه، استانبول همیشه زنده و اسکی شهیر شاداب و آنکارا و ازمیر و شهرهای دیگرش را هم دارد که در آن می و میگساری حتی بعضاً در تمامی ۲۴ ساعت آزاد آزاد است.

کشور دیگر مصر. کشوری که سه هزار سال تاریخ آبجو سازی دارد و اما مبادله الکل در این کشور هنوز به گونه ای زیرمیزی است. گفته می شود در مصر مبادله زیرمیزی الکل توسط مسلمانان وجود دارد و البته برای مسیحیان و دیگران معتقد به ادیان دیگر، خرید و فروش الکل آزاد است. (۷)

دو نکته در این قیاس میان کشورها حائز اهمیت است. اول مسئله نوع حکومت و قانون اساسی آن هاست. نظام های دمکراتیک با قوانین اساسی سکولار یا ساخت هایی نزدیک به آن ها در خصوص شرب خمر برخوردی روادارانه دارند و نوشیدن یا عدم نوشیدنش را بر عهده خود شخص می گذارند. البته این مطلق همه کشورهای اسلامی که مجوز خرید و فروش مشروبات الکلی را صادر کرده اند، نیست. چونان که گفته شد مثلاً در مالزی، این مسئله برای مسلمانان محدودیت دارد؛ اما به شرطی که پلیسی بیاید و برخورد کند و البته اگر نیاید، قصه همان است که می گویند دزد نگرفته پادشاه است! در برخی کشورها چونان ایران و عربستان سعودی شرب و خرید و فروش مشروبات مطلقاً ممنوع است. اما در همین عربستان سعودی واردات آن اخیراً و تنها برای هتل ها و میهمانان خارجی غیر مسلمان غیر سعودی آزاد می شود. در امارات عربی متحده در یک شیخ نشین مصرف الکل بخشی از زندگی رایج آن جاست و در یک شیخ نشین دیگر ممنوع. در هند همین قاعده بر اساس ایالات مراعات می شود.

نکته دوم جامعه و سنت های آن است. هر جا جامعه سنتی تر و مذهبی تر است، مصرف مشروبات الکلی در آن جا کم تر است و این امر بیش تر قبیح به نظر می رسد. شهرهای مختلف ترکیه نمونه و نشانه ای از آن است. تفاوت مشخصی میان امکان و میزان مصرف به نفر مشروبات الکلی، مثلاً در میان شهرهای کایسری یا نوشهیر تا اسکی شهیر و استانبول وجود دارد. در مالزی هم وضعیت به همین منوال است. مصرف مشروبات الکلی در کوالالامپور امری عادی است. اما همین که از مرکز این کشور دور می شویم و به شهرهای کوچک تر می رسیم، وضعیت متفاوت می شود. در برخی ایالت ها مثل ایالت کلانتان هم کلاً مصرف مشروبات ممنوع است. در واقع میزان یا امکان مصرف مشروبات الکلی، فارغ از بعد قانونی آن، تابعی از فضای اجتماعی موجود است. می تواند مصرف مشروبات الکلی ممنوع نباشد و اما شرایط جامعه به گونه ای اقتضا کند که فرد مصرف کننده مجبور شود که در پاکت سیاه، در کیف و در جایی مخفی این مشروب را جابه جا کند. در واقع این مخفی کاری نه از ترس پلیس و قانون، که ترس نگاه و حرف و برخورد مردم انجام می شود.

مصرف مشروبات الکلی، چونان که گفته شد و بنا بر توافق اکثریت قریب به اتفاق علمای شیعه و سنتی، شرعاً حرام است و قاعدتاً مسلمانان شریعت محور نباید از این گونه نوشیدنی ها استفاده کنند. اما نکته این جاست که امکان آن در کشورهای اسلامی بنا به دو مبنای پیش تر گفته شده، تغییر می کند.

شاهدان دهه های پیش، پیش از انقلاب بهمن ۵۷، بر سر در مسجد هدایت بیتی را دیده اند که به خواست آیت الله سید محمود طالقانی در آن جا نصب شده بود. بیت از یک دوبیتی از باباطاهر عریان بود و می گفت: متاع کفر و دین بی مشتری نیست/ گروهی این، گروهی آن پسندند.

طالقانی برخورد دین با معتقدان را از سر اجبار نمی دانست و سهم را بر انتخاب مردمان می داد. قصه دیگری نیز از سید موسی صدر در لبنان مطرح است که او در جایی شراب سفارش داده و بعد قطعه ای از جگر گوسفند را در شراب انداخته و بعد از تغییرات در جگر گوسفند به موعظه در نهی شراب نشسته است. در واقع نه از موضع حکومتی که تلاش کرده تا از موضع استدلالی با مسئله برخورد کند. برخوردی که امروز در میان کشورهای اسلامی غریب است. دینداران و مبلغان رسمی دین در کشورهای اسلامی بیش تر از منطق اجبار برای نهی استفاده از مشروبات الکلی استفاده می کنند تا از منطق استدلال. در واقع انگار خود حضرات، مسئول فرستادن مردمان به بهشت اند. عموماً هم کسانی که می خواستند و می خواهند مردمان را به بهشت بفرستند، برای خلائق جهنم ساخته اند؛ جهنمی از اجبار و زور و سلب اختیار خلائق.

منبع: ماهنامه خط صلح

لینک مطلب در تریبون زمانه


پانوشت ها:

  1. شرب مسکرات در قرآن و سنت حرام است، وبسایت جامع فرق، ادیان و مذاهب، ۴ آبان ماه ۱۳۹۴
  2. اندر فتاوی شیخ مصری؛ قرآن مستی را حرام می داند نه شراب! + پاسخ شیعه، خبرگزاری ایکنا، ۱۵ آذرماه ۱۳۹۳
  3. پنج دلیل بر حرام بودن شراب، پایگاه اینترنتی شفقنا-افغانستان، ۴ اردی بهشت ماه ۱۳۹۳
  4. اجماع از دیدگاه امام خمینی، ویکی فقه
  5. فروش مشروبات الکلی دیپلماتهای خارجی در بازار سیاه افغانستان، خبرگزاری جمهور افغانستان، ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۶
  6. مصرف مشروبات الکلی در ایران بیشتر از آمریکا، پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا، ۳ مرداد ماه ۱۳۹۶
  7. نوشیدن الکل در مصر رازی آشکار است، پایگاه اطلاع رسانی مونیخز (Muniches)، ۱۹ آگوست ۲۰۱۶