سی‌امين دوره جشنواره فيلم فجر، يکی از ناهماهنگ‌ترين و بی‌نظم‌ترين دوره‌های جشنواره در ۱۰ سال اخير، به‌کار خود پايان داد.
به گزارش خبرگزاری ميراث فرهنگی، جشنواره سی‌ام جشنواره فيلم‌سازان متوسط و يکی از “بدترين دوره‌های جشنواره” در ۱۰ سال اخير بود.
مراسم پايانی سی‌امين جشنواره فيلم فجر شامگاه روز گذشته، يکشنبه ۲۳ بهمن‌ماه در تالار وحدت تهران به‌کار خود پايان داد.
اين خبرگزاری در توصيف جشنواره سی‌ام نوشته است که در اين جشنواره حتا “به‌زور چشم‌پوشی از کاستی‌ها، بيش از دو يا سه اثر خوب در بين آثار به‌چشم نمی‌خورد.”
بنا به اين گزارش از همان آغاز “دست هايی پنهان”، جشنواره سی‌ام را اداره می‌کرد.
درست در آن زمان که دبير جشنواره خبر داد بر خلاف دو دوره گذشته سينمای رسانه امسال در برج ميلاد نيست و به يکی از سينماهای سطح شهر خواهد رفت او از شمقدری نامه‌ای دريافت کرد که در آن دستور داده بود تا همان برج ميلاد به‌عنوان سينمای رسانه‌ها اعلام شود.
به گفته خبرگزاری ميراث فرهنگی همان “دست‌های پشت پرده در مديريت جشنواره” اجازه به ورود فيلم‌های “موفق و قابل احترامی” چون “خودزنی”، “زندگی خصوصی آقا و خانم ميم” و “سه‌ونيم” به بخش مسابقه را نداد و به‌جای آنها “فيلم‌هايی ضعيف و سطحی” به اين بخش وارد شدند.
جواد شمقدری، رئيس سازمان تازه تأسيس سينمايی ايران: رثيه‌سرايی برای فيلم‌هايی که ما با رويکرد آنها مخالفيم، مشکلی را حل نمی‌کند؛ امسال برخی از فيلم‌ها حدود اخلاقی را رعايت نکرده بودند
“ناهم‌ترازی وجايگزينی فيلم های خوب با فيلم‌های بد” و از سوی ديگر “بدقولی” برخی از سينماگران برای حضور در نشست‌های خبری جشنواره، دستاوردی جز نشست‌هايی همراه با “درگيری‌های لفظی و تسويه‌حساب‌های شخصی” به‌همراه نداشت.
بی‌نظمی و مشکلات بسيار فنی در پخش فيلم‌ها نيز به بی‌نظمی‌های اين دوره افزود وقتی که فيلم “محرمانه تهران” به‌دليل آماده نشدن نسخه کامل صداگذاری؛ در ميانه نمايش قطع و نمايش دوباره آن به روز ديگری موکول شد.
تارنمای خبرآنلاين نيز گزارش داد که بر خلاف وعده دبير جشنواره که گفته بود در صدور کارت‌های خبرنگاران و رسانه‌ها دقت کافی می‌کند امسال، شش هزار کارت ثابت و هفت‌صد کارت ميهمان برای يک سالن دو هزار نفری صادر کردند و دوباره امسال، سالن جشنواره پر بود از کودکان، زن‌های خانه‌دار و کسانی که هيچ ارتباطی به مطبوعات و سينما نداشتند.
همچنين خبرگزاری کار ايران (ايلنا) در گزارش خود از مراسم پايانی جشنواره فيلم فجر نوشته است ازدحام دعوت‌شدگان و جلوگيری از ورود آن ها توسط مسئولان سالن، اعتراض برخی را برانگيخت و يکی از مدعوين در سالن از دبير جشنواره خواست تا جوابگوی وضعيت پيش آمده باشد.
جواد شمقدری معاون سينمايی وزير ارشاد و رئيس سازمان تازه تأسيس سينمايی ايران در مراسم پايانی جشنواره از سينماگران خواست تا به “حادثه ۲۲ بهمن” بيشتر بپردازند.
وی گفت: “ما نمی‌خواهيم در سينمای ايران تک صدايی رواج پيدا کند اما به راستی صدای مردم؛ انقلاب اسلامی و ۳۳ سال پايداری مردم ايران در سينمای ما کجاست؟”
وی همچنين گفت: “مرثيه‌سرايی برای فيلم‌هايی که ما با رويکرد آنها مخالفيم، مشکلی را حل نمی‌کند؛ امسال برخی از فيلم‌ها حدود اخلاقی را رعايت نکرده بودند و من از مسئولان صدور پروانه نمايش خواهم خواست تا با سازندگان اين فيلم‌ها صحبت کنند و آنها را به اصلاح هدايت کنند.”
در بخش برگزيدگان جشنواره سی‌ام فجر، ديپلم افتخار بهترين فيلم به کارگردان‌های روزهای زندگی و ضد گلوله، در بخش بهترين کارگردانی، سيمرغ‌های بلورين به پرويز شيخ‌طادی برای روزهای زندگی و بهترين فيلم‌نامه به مصطفی کيايی برای فيلم ضد گلوله اهدا شدند.
سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را فرهاد اصلانی برای خرس و زندگی خصوصی به‌دست آورد و در بخش بهترين بازيگر زن ديپلم افتخار به بهناز جعفری برای بازی در تلفن همراه رئيس جمهور و سيمرغ نيز به هنگامه قاضيانی برای روزهای زندگی رسيد.
اکبر عبدی برای خوابم می‌آد به‌عنوان بهترين بازيگر مکمل مرد و يکتا ناصر برای يکی می‌خواد باهات حرف بزنه، بهترين بازيگر مکمل زن برای دريافت سيمرغ بلورين انتخاب شدند.
سيمرغ بهترين فيلم‌برداری به امير کرمی برای روزهای زندگی و بهترين تدوين نيز به هايده صفی برای فيلم نارنجی‌پوش رسيد.
سيمرغ بهترين موسيقی را حسين عليزاده برای ملکه و ديپلم افتخار بهترين موسيقی را ناصر چشم‌آذر برای گشت ارشاد به‌دست آوردند.
در بخش جايزه ويژه هیأت داوران را داريوش مهرجويی برای نارنجی‌پوش دريافت کرد و جايزه بهترين فيلم‌نامه اقتباسی را علی مصفا برای پله آخر گرفت.
در بخش پايانی اين مراسم، سيمرغ مردمی به فيلم برف روی کاج‌ها به کارگردانی پيمان معادی و تهيه‌کنندگی سيدجمال ساداتيان رسيد.
پيمان معادی؛ بازيگری که چندی پيش اصغر فرهادی را در دريافت جايزه گلدن گلوب همراهی کرده بود؛ در حالی که ازسوی شرکت‌کنندگان در مراسم پايانی به‌شدت تشويق شده بود؛ گفت: “اين همان روزی ست که من به خاطرش به سينما پا گذاشتم! من وارد سينما شدم و در سينما خواهم ماند.”
معادی همچنين جای دوست خود؛ اصغر فرهادی را در اين مراسم خالی کرد.
سی‌امين دوره جشنواره فيلم فجر شامگاه چهارشنبه ۱۲ بهمن‌ماه آغاز به‌کار کرد.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان ۰۰۰ تا سیه روی شود آنکه در او غش باشد!!! نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد ۰۰۰ ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد آری محک تجربه به میان آمد و آدمهای غش دار و بی مرام و****و همراه با فاشیستها را افشا کرد. افشاگری ای که قلندر نمایان بی مایه و فرومایه و پست را رسوا کرد. آنان که گاهی به یونگ جسبیدند و گاهی به فروید فحش دادند و گاهی وانمود کردند که سینما گرند اما ***و تکیه گاهشان ساعدی بود که اینان را شریف پنداشته بود. اما در برابر ظلم به همممیهنانشان خاموش مکاندند و برای تکه نانی پلید و خونآلوده در برابر ظالمترین ظالم ایران زمین دستگاه پلید روحانیت سر تعضیم فرود آوردند و نان بنرخ سرسامآور روز خورند. اما چه قدر خوب شد که کسانی همچون داریوش مهرجویی در این دام افتادند که ارزش واقعی خود را نمودار کردند.***** ایکاش مردم ایران بیادشان بماند و سینمای تک این سینما نمایان را تحریم کنند. آری وقتی رستمانه ها سینما چون پناهی در بند باشند رقاصان حرم ولایت باید برقصند. و یر تعظیم فرود آورند و از دست خونین روحانین خونخوار شاباش بگیرند.
کاربر مهمان / 13 February 2012
خنده ی رسوای داریوش مهرجویی را ببینید! او که در حسرت گرفتن جایزه ای در حتا قطر و ابوذبی و کویت درمانده بود٬ چه برسد به اروپا٬ به کمک روحانیون و سپاه پاسداران درمانده آمد تا شاید با استناد به گاو و آقای هالو بتواند دستگاه ولایت را نجات دهد. اما ای وای که ولی فقیه در سرازیری چاه جهالت است. . *****. چنانکه آن فیلسوف نما نیز مالی نیست که حتا جرآت یک کلمه حرف حساب در بر این همه ظلم ندارد که اگر داشته باشد با آنهمه اسرار مواد مخدرش چه کند!!! آری بد زمانه ای برادر برای آنها خودشان را به**** می فروشند.
کاربر مهمان / 13 February 2012
حیف از بعضی سینماگران و کارگردانان که خودشان را در این فستیوال که بایست آنرا مرثیه ی سینمای ایران نامید شرکت کردند. من امیدوارم داریوش مهرجویی پاسخ دهد که برای کدام کیفیت در این فستیوال ولایت شرکت کرده است. این پرسشی اساسی ست از کسی که خودش را مبرا از آلودگی میداند. طبق کدام معیار شماها رفتید و خودتان را این چنین پایین آوردید! نزول دست کم حسابگری هم اندازه ای دارد. آقای مهرجویی پاسخ دهید!! شما که خودتان را آدمی معنوی و درویش معرفی می کنید. برای چه رفتید در آن منجلاب. رفتید چه بگویید. تمامی شماها که در آن جشن ولایتمداری شرکت کردید رفتید با خامنه ای در حال مرگ بیعت کنید. فکر فرداتان را نکردید! گول نان و آب خوردید. حالا این جایزه بدرد کجاتان می خورد.
کاربر مهمان / 13 February 2012
این جشنواره در حقیت بد نبود خیانتکارانه و جنایتکارانه بود. در حالیکه ایرانیان در خانه های امن مورد تجاوز جنسی قرار می گرفتند۲ سرکوب شکنجه می شدند٬ در زندانهای حکومت عدل علی در حال جان دادن بودند آقایان و خانمها در حال دادن و گرفتن جایزه بودند.
کاربر مهمان / 13 February 2012
پیمان معادی از صمیم قلب برایت متاسفم. متاسفم که سزاوار این جشن مرگ سینما شدی! ایکاش هم تو هم اکبر عبدی و هم داریوش مهرجویی یک ذره فکر می کردید و وارد چنین جشنی نمی شدید. شاید هم ما باید خوشحال باشیم که شماها خودتان را نشان دادید. شاید هم بیشتر از اینها نمی ارزیدید و ما اشتباه می کردیم. و اما معلوم نیست چرا از طرف خودتان از سوی فرهادی چک می کشید!!! این جشنواره فقط جای کسانی چون کیمایی و مجید مجیدی و محمد رضا شریفی بود٬ شماها شاید باید نمی رفتید. نه؟؟
کاربر مهمان / 13 February 2012
این اصلا جشنواره نبود یک سیرک بود که عده ای بیخرد را یک عده افراد مافیا آوردند و آنها برای حضار خوشرقصی کردند و سله ای سفله گرفتند و رفتند.
کاربر مهمان / 13 February 2012
این فستیوال عینا شبیه فستیوال برلین در زمان اشغالش توسط نازیها بود. با این تفاوت که ناتزیها با یهودیان و کمونیستها و همجنسبازان و قربتی ها رفتاری ضد انسانی داشتند اما روحانیت با تماتمی ایرانیان و کل بشریت سرجنگ و کشتار و تجاوز دارد. واقعا کاری از این بدتر نمیشود کرد. اما حتما برای داریوش مهرجویی و اکبر عبدی و پیمان معادی و… کار بسیار خوبی ست. اما خب برای انسانهای شرافتمند شرمآور است.
کاربر مهمان / 13 February 2012