در دورهای که دولت ترامپ در حال افزایش تحریمها و تهدید به جنگ علیه ایران است، موجی از اعتراضهای معلمان در ایالات متحده و ایران میتواند امکان همبستگی بینالمللی کارگران را به وجود آورد و آن را جانشین شستشوی مغزی ایدئولوژیک و نظامیگرانه کند. در این مقاله قصد دارم جزئیاتی را از اعتراض معلمان هر دو کشور ارائه دهم و بپرسم نقاط اشتراک آنها چیست. معلمان آمریکایی چگونه میتوانند از مطالبهگری معلمان ایرانی بیاموزند؟
اعتراضهای معلمان در ایران در ۱۰ مه به مرحله جدیدی رسید. معلمان در سرتاسر ایران در برابر سازمان برنامه و بودجه (تهران) و دفاتر وزارت آموزش و پرورش (در ۱۲ شهر دیگر) برای بیان خواستههایشان تجمع کردند. آنها به پایینبودن دستمزدها، فقدان منابع مالی برای آموزش و پرورش و پولی سازی خدمات آموزشی دولتی معترض بودند و خواهان آزادی معلمان زندانی و پایاندادن به سرکوب شدند. یکی از شعارها این بود: «نان، کار، آزادی، آموزش رهایی». بیانیه آنها شامل مطالباتی از جمله حق تشکیل اتحادیههای مستقل و آزاد و پایاندادن به تبعیض و خشونت بود.
معلمان زن و مرد شاغل و بازنشسته در تهران هدف حمله خشونتبار نیروهای امنیتی قرار گرفتند و به شدت کتک خوردند. ۱۵ تن از بازداشتشدگان با قرارهای سنگین وثیقه بعدتر آزاد شدند. دیگر بازداشتشدگان در زندان ماندهاند و به جمع دیگر معلمان زندانی عضو اتحادیه معلمان ایران، محمود بهشتی لنگرودی، محمد حبیبی و اسماعیل عبدی پیوستند. عبدی که دبیرکل پیشین اتحادیه معلمان ایران است، در اعتراض به حکم زندان خود به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توطئه علیه امنیت ملی» در اعتصاب غذا به سر میبرد.
عبدی در نامهای که در۲۱ مارس ۲۰۱۸ در زندان نوشت، یک میلیون معلم ایرانی و سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و حقوق کارگران را خطاب قرار داد و به وعدههایی اشاره کرد که انقلاب ۱۹۷۹ ایران به تودهها داد اما آنها را برآورده نکرد:
نوروز ۹۷ چهلمین نوروز پس از انقلاب است، انقلابی که با وعده عبور از دیکتاتوری، استقرار دموکراسی، ایجاد شفافیت و جلوگیری از انباشت ثروت در دست طبقهای خاص در سال ۵۷ به وقوع پیوست. انقلابی که به گفته روحانیون و برخی گروههای سیاسی قرار بود در ایران پیامآور صلح و آزادی و پایاندهنده فقر و تبعیض باشد، بهگونهای که مردم علاوه بر آب و برق مجانی دارای حقوقی چون آزادی اندیشه و بیان، آموزش و پرورش رایگان و برابر، تشکیل انجمن و اتحادیه، اعتراض و اعتصاب، تجمع و راهپیمایی و تساوی در برابر قانون باشند.
اما این آرمانها در حد شعار باقی ماند و نعمات و سفره انقلاب به جای فقرا، نصیب اصحاب زر و زور و تزویر شد و در این مدت گروههایی به میدان آمدند که با تبلیغات رسانهای حکومت، با وعده بهبود وضعیت معیشت و منزلت، اعتقادات و ارزشهای اجتماعی مردم را دستمایه جذب آرا قرار داده و تمام مدت مشغول ثروتاندوزی از بیتالمال بودند و حالا به یمن رقابتهای جناحی، پرده از اسرار هم برمیدارند.
همانطور که در نامه عبدی و اعتراضات اخیر میبینیم، بسیاری از معلمان ایرانی خواهان پایانیافتن فقر و تبعیض هستند و آموزشی آزاد، رهاییبخش و باکیفیت را برای همه فارغ از تبعیضهای طبقاتی، جنسیتی، قومی و دینی خواستارند.
هرچند اعتراض معلمان در ایران از برخی جنبهها با اعتصابات معلمان در ایالات متحده متفاوت است، شماری از مطالبات بین آنها مشترک است.
موج اعتصابها و اعتراضهای معلمان ایالات متحده در فوریه از ویرجینیای غربی آغاز شد و به آریزونا، کولورادو، اوکلاهما، کنتاکی، پورتو ریکو و اکنون کارولینای شمالی کشیده. آنها علیه دستمزدهای پایین، هزینههای فزاینده خدمات بهداشتی، مستمریهای بازنشستگی اندک یا فقدان آنها و نیز نبود پشتیبانی اتحادیهها در ایالت هایی مبارزه میکنند که از لحاظ قانونی تشکیل اتحادیههای قوی و کارآمد را ناممکن کردهاند.
معلمان در اوکلاهاما آشکارا از این سخن میگویند که چگونه مجبورند برای گذران زندگی خونشان را بفروشند یا به شغلهای ثانویه همچون حمل چمدان و رانندگی اوبر دست بزنند.
معلمان در پورتوریکو برای باز نگهداشتن مدارس دولتی پس از طوفان ویرانگر ماریا و تلاش دولت برای اختصاص بودجه این مدرسهها به مدارس خصوصی-دولتی (charter schools) در حال مبارزهاند.
معلمان (و اغلب زنان معلم) در بیشتر ایالتهایی که شاهد اعتصاب و اعتراض آنها بودهاند، تنها خواهان افزایش حقوق و مزایای خودشان و دیگر کارکنان نیستند، بلکه افزایش بودجه آموزش و بالاتررفتن کیفیت آموزشی را در کنار آن مطالبه میکنند. آنها با «پیروی از الگوی کسب و کار برای مدیریت مدرسهها»، همچون استفاده فزاینده از آزمونهای استاندارد برای ارزیابی پیشرفت دانشآموزان و تکیه بر نتایج کمی این آزمونها به جای کیفیت تدریس برای پرداخت مزایا به معلمان مخالفند. خلاصه، معلمان احساس میکنند که به «چرخدندههایی در ماشینهای شرکتی» بدل شدهاند.
به علاوه، اغلب این اعتصابها و اعتراضها در ایالتهای موسوم به «ایالتهای سرخ» رخ داده که اکثریت رأیدهندگان آنها در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ از دونالد ترامپ حمایت کردند. با این وجود، معلمان نتایج سیاست کاهش مالیاتی را ــ که ترامپ آن را دستاورد بزرگش میخواند ــبه پرسش کشیدهاند. و اغلب آنها نیز با خشونت مربوط به تیراندازی در مدرسهها و نیز پیشنهاد ترامپ برای مسلحکردن معلمان مخالفند.
شاید یکی از آموزههای موج اعتراضات معلمان ایران برای معلمان آمریکا این باشد که مطالبه زندگی محترمانه برای معلمان را نمیتوان از به پرسش کشیدن استثمار، تبعیض و نظامیگری در جامعه به طور کلی جدا کرد.
در دورهای که دولت ترامپ بازگرداندن تحریمهای کمرشکن علیه ایرانیان را آغاز کرده و ایران را به جنگ مستقیم تهدید میکند، ضروری است که معلمان ایرانی و آمریکایی ضداستثمار و ضدتبعیض و ضدنظامیگری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
۱۹ مه ۲۰۱۸
منبع انگلیسی: https://www.allianceofmesocialists.org/what-can-u-s-teacher-protests-learn-from-iranian-teacher-protests/
منبع و ترجمه: اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه