در دو سال گذشته بیش از هر زمان دیگری، سرعت اینترنت در ایران به‌شدت کند شده و یا به‌کلی قطع شده است. بازه‌های کندی و قطعی هم عموما با مناسبت‌های سیاسی تقارن دارد ولی هربار دلایلی مانند برخورد کشتی‌ها به کابل و قطع‌شدن آن را به‌عنوان عامل اصلی عنوان کرده‌اند.1 توجیهی که به شکل یک شوخی رایج در میان کابران ایرانی اینترنت درآمده است.
 
اما این بار بروز آخرین مشکل با اعلام نهایی شدن پروژه “اینترنت ملی” همراه شده است. آن طور که اعلام شده ظرف دو هفته آینده و یا نهایتا تا 22 بهمن، کل محدوده ايران به شکل يک شبکه در می‌آ‌يد که متوليان آن اجازه می‌دهند کاربران به کدام سايت‌ها سر بزنند يا کدام سايت‌ها با کمترين سرعت ممکن در دسترس باشند.
 
در همین زمینه گفت‌وگویی کرده‌ایم با مهندس علی اکبر موسوی خوئینی، فعال سیاسی و نایب رئیس کمیته مخابرات در مجلس ششم که در ادامه می‌خوانید:
 
فکر می‌کنید جمهوری اسلامی واقعا به دنبال راه‌اندازی اینترنت ملی و منفک شدن از شبکه جهانی اینترنت است؟
 
بله. حکومت درایران به منظور ایجاد محدودیت و قطع ارتباطات مردم، مدتهاست به دنبال اجرای چنین طرحی بوده که البته به دروغ ازآن به عنوان اینترنت ملی یاد می‌کند. چون درواقع نه اینترنت است و نه ملی؛ بلکه درست برعکس فلسفه وجودی‌اش، محدودیت کامل یا درمواقع لازم قطع ارتباط با اینترنت جهانی است و ملی هم نیست چون حذف بخش مهمی از صدا و ارتباطات ملت، در دستور کار آنهاست.
 
عملا این پروژه یک اینترانت یا شبکه داخلی حکومتی بوده و عامل سلب یکی از حقوق اولیه میلیون‌ها شهروند ایرانی در دسترسی به تکنولوژی اینترنت است.
 
اقناع افکار عمومی امکان‌پذیر نیست و اطمینان دارم عمده مسئولان نمی‌توانند حتی فرزندان خود را برای اجرای چنین طرح ضدتوسعه‌ای قانع کنند چه برسد به عموم مردم. چرا که امروزه اینترنت در ایران یک وسیله لوکس نیست، بلکه بخشی از ضروریات زندگی اجتماعی است
 
اما یک سوال مهم این است که آیا اساسا امکان راه‌اندازی اینترنت ملی به لحاظ تکنولوژیکی و از سوی دیگر توان مدیریت و اقناع افکار عمومی برای توجیه و تبیین آن وجود دارد ؟
 
امکان تکنولوژیکی آن با صرف بودجه‌های کلان در کوتاه مدت وجود دارد ولی اقناع افکار عمومی امکان‌پذیر نیست و اطمینان دارم عمده مسئولان نمی‌توانند حتی فرزندان خود را برای اجرای چنین طرح ضدتوسعه‌ای قانع کنند چه برسد به عموم مردم. چرا که امروزه اینترنت در ایران یک وسیله لوکس نیست، بلکه بخشی از ضروریات زندگی اجتماعی است.
 
آیا این پروژه می تواند منویات حاکمیت را برای تحدید فضای آزادی بیان عملی کند، یا این که همچون محدودیت‌های پیشین(مانند فیلترینگ) امکان دور زدن و مقابله با آن وجود دارد؟
 
هر چند ممکن است به برکت فضای پلیسی و امنیتی به ویژه در آستانه انتخابات، در کوتاه‌مدت آن را اجرایی کنند ولی رویگردانی اکثریت مردم از محتوای  تحمیلی حکومت در فضای مجازی از طرفی و تداوم بازی موش وگربه تکنولوژیکی کاربران تشنه جریان آزاد اطلاعت  در درازمدت، حکومت را در رسیدن به خواستش یعنی قطع ارتباطات  ناکام خواهد ساخت.
 
نمونه این ناکامی بنا به شواهد مطرح شده استفاده بیش از ۶۰ درصد ودر مناطقی بیش از ۷۰ درصد مردم از ماهواره برای خبرگیری و سرگرمی و استفاده میلیون‌ها ایرانی و حتی بسیاری از مقامات و خانواده‌های آنان از اینترنت وفیس بوک با استفاده از ابزار فیلترشکن و ضد سانسور، برخلاف تمام محدودیت‌های اعمال شده است.
 
اتفاقا همین مساله هم باعث شده کنترل‌ها بی‌اثر شود و حکومت به جای قاعده‌مند کردن استفاده از آن ابزار، عصبی شده و در جهت حذف صورت مسئله تلاش کند. این حرکات نشان از کاهش تعادل روانی مسوولان دارد؛ حرکاتی مانند حملات کماندویی به پشت بام‌های مردم برای جمع‌آوری و شکاندن آنتن‌ها و پارازیت‌اندازی بر روی شبکه‌های ماهواره‌ای.
 
در پروژه اینترنت ملی هم در کوتاه‌مدت به مردم محرومیت بزرگی تحمیل شده و شوک عظیمی وارد خواهد آمد ولی در بلندمدت گرفتن اینترنت از مردم عملی نیست. اینترنت ماهواره‌ای هم  به عنوان یک چاشنی بازدارنده حتا با ابعاد محدودتری مطرح خواهد شد و عملا اینترنت به جای در، از پنجره وارد خواهد شد
 
در مورد پروژه اینترنت ملی هم در کوتاه‌مدت به مردم محرومیت بزرگی تحمیل شده و شوک عظیمی وارد خواهد آمد ولی در بلندمدت گرفتن اینترنت از مردم عملی نیست.
 
از لطاظ تکنولوژیکی هم علاوه بر تشدید بازی موش وگربه، اینترنت ماهواره‌ای هم  به عنوان یک چاشنی بازدارنده برجسته‌تر ولو با ابعاد محدودتری مطرح خواهد شد چرا که  بر اساس قوانین اتحادیه بین‌المللی مخابرات، نهاد وابسته به  سازمان ملل – که ایران هم در آن عضو است و پروتکل‌های آن را امضا کرده- به مردم ایران اجازه استفاده از آن داده شده است و عملا اینترنت به جای در، از پنجره وارد خواهد شد.
 
امروزه اکثر کشورها از جمله ایران بر مبنای همین قوانین تحت پوشش تکنولوژی ماهواره‌ای تلویزیونی و اینترنتی قرار دارد که البته با وجود سرویس‌های ارزان‌تر کابلی، عمدتا در زمان وجود محدودیت‌های جغرافیایی از تلویزیون و اینترنت ماهواره‌ای (به دلیل گرانتر بودن) استفاده می‌شود.
 
در ایران تلویزیون کابلی ممنوع بوده و تلویزیون در انحصار حکومت است. با این حال میلیون‌ها نفر هر چند با مشقت بیشتر ولی از طریق ماهواره به شبکه‌های تلویزیونی مختلف دسترسی دارند وهمین موضوع ممکن است در مورد اینترنت ماهواره‌ای هرچند با سختی‌های بیشتر و در ابعاد دیگری مصداق پیدا کند.
 
به نظر شما مانور روی اینترنت ملی در آستانه سخت‌تر شدن فشارهای بین‌المللی بر روی ایران، چه معنا و تعبیری می‌تواند داشه باشد؟
 
به نظرم این مانور عمدتا جنبه داخلی دارد برای سرپوش گذاشتن به شوک احتمالی ناشی از کاهش بی‌سابقه و مستمر سرعت اینترنت در کشور وزمینه سازی برای آن است تا از وحشت آگاه شدن مردم در داخل و ارتباطات آنان با یکدیگر رهایی یابند.
 
البته مطمئنم به دلیل دروغ بودن عنوان  اینترنت ملی، ماهیت واقعی آن خیلی زود آشکار خواهد شد . تاسف‌آور آن که در اخبار آمده بود وزیر ارتباطات که به دلیل قطع ارتباطات مردم صلاحیت خود را از دست داده است در تشریح برنامه خود میان تنی چند از مجلسیان گفته شبكه ملی اطلاعات تاریکی حاکم بر اینترنت را تبدیل به هدایت وروشنایی خواهد کرد! و روابط عمومی وزارتخانه از تشکر نمایندگان مجلس به جای مواخذه و استیضاح وزیر خبر داده است.
 
به گمانم اگر چنین فردی در زمان مجلس ششم مجری  چنین اقدام ضد ملی بود، حتما با استفاده از ابزار قانونی نمایندگان برخورد حقوقی لازم با وی صورت می‌گرفت تا با چنین دروغ‌هایی به شعور مردم توهین نکرده و ایرانیان را در عقب ماندن از حیث سرعت دسترسی به اینترنت جهانی از کشورهایی مانند افغانستان و جزیره بورکینافاسو بیش از این تحقیر نکند.
 

1 – منبع: خبرگزاری ایسنا