کنفرانس حفظ محیط زیست دوربان بیش از هر وقت دیگری نشان داد که درد مشترک را کسی جدی نمیگیرد. اصولاً رقابت اقتصادی چنان فشرده، و محیط سیاسی چنان متشنج است، که کسی رغبت نمیکند به محیط زیست هم اعتنایی کند. بحث و گفتگو بر سر چیزی به نام محیط زیست زیادی و در مواردی لوکس تلقی می شود.
شاید با وضع فعلی دنیا که همه جا قاراشمیش است، انتظار دیگری هم نشود داشت. خیلی از کشورها هشتشان گرو نهشان است و غم نان نمیگذارد به چیز دیگری فکر کنند.
فکر کردن هم مفت نیست، خرج دارد. از کشورهای دنیا، ازجمله کشوهای فلکزده انتظار دارند گازهای گلخانه ای کمتری تولید کنند. چگونه؟ با صرفهجویی در سوخت و انرژی و نوسازی صنایع قدیمی و تجهیز آنها به امکاناتی که محیط زیست را نیالاید.این نکات همه حرف حساب است، اما امکانرعایت آن ها در عمل مانند این است که از کسی که در حلبیآباد با یک موتور سیکلت فکسنی سر کار میرود و برای کمک خرج چند سر عائله با آن بارکشی و مسافرکشی هم می کند، توقع داشته باشیم همه اصول فنی، بهداشتی وایمنی را موبهمو رعایت کند!
برای چیزی به اسم محیط زیست بیشتر کشورها زورشان می آید دست توی جیبشان کنند. تناقض دیگر هم اینکه کشورهای ثروتمند برای کمک به کشورهای در حال توسعه باید بیشتر از صنایعشان کار بکشند و تولید بیشتر، یعنی گازهای گلخانه ای بیشتر
تناقض بین بحث های محیط زیست با وضع اقتصادی کشورهای غنی و فقیر هم دست کمی از همین نمونه ندارد.
کشورهای بافرهنگ اروپا بیش از همه برای حفظ محیط زیست عزوجز می کنند و پستانبهتنور میچسبانند. بیش از دیگران هم مایه میگذارند، اما اینجور که پیداست چشم وهمچشمیهای سیاسی و اقتصادی خیلی شدیدتر از آن است که بگذارد کشورها بر سر مسائل ظاهراً کم اهمیت توافق کنند. پیشقدم بودن اروپای غربی در این مبحث از جمله نشانه های مثبت رشد فرهنگ اصیل بورژوایی است. چنین رفتاری از سرمایه داری مهاجم آمریکا برنمیآید. آمریکا هیچ علاقه ای به این موضوع ندارد و همراه با چین، بیشترین نقش را در گرمایش زمین و فجایع مربوطه دارد.
رعایت مقررات حفظ محیط زیست هر چند برای همه مفید و حتی ضروری است، اما دستو پاگیر است و خیلی گران تمام میشود.این است که بساز و بفروشهای صنعتیهیچ علاقهای به آن ندارند و بههرکلکی از زیر بارش در میروند.
دعوا فقط سر این نیست که هوای سالم استنشاق کنیم. قضیه خیلی بالاتر از این حرفهاست. اصل دعوا بر سر این است که نگذارند زمین از این بیشتر گرم شود. چطور؟
رعایت مقررات حفظ محیط زیست هر چند برای همه مفید و حتی ضروری است، اما دستو پاگیر است و خیلی گران تمام میشود. این است که بساز و بفروشهای صنعتیهیچ علاقهای به آن ندارند و بههرکلکی از زیر بارش در میروند
حالا دیگر همه می دانند که عمدتاً گازهای گلخانه ای باعث این کارند. این گازها را هم همه کشورها تولید میکنند، بعضی بیشتر، بعضی کمتر. آمریکا و چین از همه بیشتر. هرجا صنایع بیدر وپیکرتر کار کنند و مردم در مصرف سوخت و انرژی کمتر صرفه جویی کنند، این گازها بیشتر هوا را کثیف و زمین را گرم می کنند. سال ۱۹۹۷ در شهر کیوتوی ژاپن توافقنامه ای برای کاهش این گازها امضا شد که همین سال آینده منقضی میشود.
کنفرانس دوربان در آفریقای جنوبی در کشوقوس برای ادامه آن ظاهراً دستاورد چندانی نداشته، جز اینکه قرار شده هفت، هشت سال دیگر باز در مورد آن گفتوگو شود، شاید که کار به امضای توافقنامه الزامآور برسد.
حالا چرا اصلاً سر این مسئله دعوا شده و گرم شدن زمین چرا این قدر اهمیت دارد؟
موضوع این است که یخ های قطبی دارند آب میشوند و خرسها که محیط زیستشان از دست رفته، دارند از گرسنگی همدیگر را میخورند. می شود گفت به ماچه؟ اینهمه انسان هم در آفریقا گرسنهاند، اگر رسیدنی هم باشد باید اول به آنها رسید.
اتفاقاً موضوع درست همین است که قضیه یکجوری به آنها هم مربوط میشود: تغییرات آب و هوایی به افزایش توفانهای سهمگین و سونامی میانجامد، که بهویژه در سالهای اخیر جان هزاران انسان را گرفتهاند. از این گذشته قحطی و خشکسالی هم بهدنبال میآورند و این مشکلات مستقیما بر زندگی انسانها اثر میگذارد. بعضی جزایر و کشورهای ساحلی (مانند کشور کوچک توالو در اقیانوس اطلس) در اثر بالا آمدن آب دریاها درسته زیر آب میروند. یعنی که قضیه جدی است و” این توبمیری از آن تو بمیریها نیست.”
تغییرات آب و هوایی به افزایش توفانهای سهمگین و سونامی میانجامد، که بهویژه در سالهای اخیر جان هزاران انسان را گرفتهاند. از این گذشته قحطی و خشکسالی هم بهدنبال میآورند
هر چند مشکل همگانی است، اما بهظاهر بیشتر مشکل کشورهای فقیر و فلکزده است. برای همین کشورهای ثروتمند تصمیم به ایجاد یک صندوق سبز گرفته اند، تا سال ۲۰۲۰ صد میلیارد دلار به اینجور کشورها کمک شود تا کمتر هوا را آلوده کنند و برای جایگزینی انرژیهای جایگزین بکوشند.
منتهی این فقط وعده خشک و خالی است و هیچ معلوم نیست بشود این پول را فراهم کرد. چون برای چیزی به اسم محیط زیست بیشتر کشورها زورشان می آید دست توی جیبشان کنند. تازه یک تناقض دیگر هم این جاست که کشورهای ثروتمند برای کمک به کشورهای در حال توسعه باید هر چه بیشتر از صنایعشان کار بکشند و تولید کنند، و تولید بیشتر، گازهای گلخانه ای بیشتر تولید می کند.
هر چه هست جز این راهی نیست و باید هر جور شده جلوی گرم شدن زمین گرفته شود. آمریکا و چین هیچ زیر بار نمیروند. هندیها هم دبه در آورده اند و کانادا هم از پیمان جدا شده و قضیه را قوز بالا قوز کرده.
البته بهانه کانادا تقریباً موجه است و حرف وزیر کانادایی پر بی راه نیست: وزیر محیط زیست کانادا گفته گرمایش زمین عمدتاً به علت عملکرد غیرمسئولانه آمریکا و چین است. وقتی آنها رعایت نمیکنند، چرا ما بکنیم؟ راست می گوید، منتهی مسئله اصلی کانادا این است که میخواهد از زیر بار تکالیفش شانهخالیکند.
بوی منابع نفتی کانادا کاناداییها را حالیبهحالی کرده و آنها میخواهند بیشتر روی صنایع نفت کار کنند و به جای کمک به دیگران به خودشان برسند
کانادا قرار بوده شش درصد از تولیدات گازهای گلخانهای کم کند، اما از پس این کار بر نیامده. تازه زیادی هم تولید کرده. بیخود نیست که میخواهد جیم شود. از این گذشته بوی منابع نفتی کانادا کاناداییها را حالیبهحالی کرده و آنها میخواهند بیشتر روی صنایع نفت کار کنند و به جای کمک به دیگران به خودشان برسند. وزیر کانادایی رک و راست گفته، ماندن در پیمان کیوتو و رعایت ضوابط و اجرایتکالیف آن برای کانادا خیلی آب میخورد. گفته ۱۴ سال پیش هم اشتباه کردیم این پیمان را امضا کردیم و بیخود خودمان را به دردسر انداختیم. او کاسه کوزه ها را سر لیبرالها شکست که آنوقتها بر سر کار بودند. به هرحال به گفته او این پیمان برای کانادا تقریباً ۱۴ میلیارد آب میخورد، یعنی هر خانواده کانادایی ۱۶۰۰ دلار از کیسه اش می رود. این است که کانادا ترجیح داده به جای درد مشترک به درد خودش برسد و این زنگ خطری است که دیگران هم به او اقتدا کنند.
همه بر روی یک کره و زیر سقف یک آسمان زندگی می کنیم. محیط زیست یک مسئله عام است و اگر همه در آن مشارکت نکنند به جایی نمی رسد. ژاپن از این رفتار کانادا انتقاد کرده، در عوض استرالیا به کانادا حق داده. خلاصه اینکه اقدام کانادا آب سردی بوده بر سر تلاش برای بهبود محیط زیست و کاهش گرمایش زمین.
به نوشته “دی سایت” وقتی یک کشور صنعتی مانند کانادا چنین رفتاری میکند، از هند و چین چه انتظاری میشود داشت.
به نوشته “دی سایت” از سال ۱۹۹۰ برخلاف پیمان کیوتو تولید گازهای گلخانهای کم که نشده، هیچ، ۴۰ درصد هم زیادتر شده. اروپاییها بیش از دیگران به فکر بوده و مسئولانه عمل کرده اند، منتهی نه همه اروپاییها. فقط فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، سوئد و انگلیس حد نصابهای محیط زیستی خود را رعایت کردهاند. جز این چند کشور، کشورهای اروپای شرقی هم وضعشان بد نیست، منتهی نه به دلیل اینکه مسئولیت پذیرند، بلکه بیشتر به این دلیل که صنایعشان بعد از سال ۱۹۹۰ (فروپاشی دیوار برلین) از هم پاشیده است و مانند گذشته کار نمیکند.
هند در کنفرانس دوربان پرسید: چرا کشورهای در حال توسعه باید رشد اقتصادی خودشان را فدای حفظ محیط زیست کنند، در حال که کله گندههای دنیا چنین نمیکنند؟
اختلاف بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، بهعلاوه اختلاف بین خود کشورهای در حال توسعه کنفرانس دوربان را تحت الشعاع قرار داده بود.
جایانتی ناتاراجان (Jayanthi Natarajan) نماینده هند در کنفرانس دوربان پرسید: یک پیمان بین المللی چه ارزشی دارد وقتی کشورهایی که خودشان مسبب تغییرات وخیم آب و هوایی شده اند، آن را به پشیزی نمیگیرند؟ چرا کشورهای در حال توسعه باید رشد اقتصادی خودشان را فدای حفظ محیط زیست کنند، در حال که کله گندههای دنیا چنین نمیکنند؟
منتهی مشکلی که هند با دیگران دارد، بعضی از دیگران با خود هند دارند. هند هر چند ظاهراً هنوز یک کشور درحالتوسعه محسوب میشود، اما در دو دهه اخیر چنان رشد و توسعه پیدا کرده که تقریباً با بزرگان سربهسر شده. حقیقت این است که هند اگر میخواست به مقررات حفظ محیط زیست پایبند باشد هرگز نمیتوانست این همه رشد کند.
کارل هود (Karl Hood) وزیر خارجه گرانادا ضمن حمله به عملکرد و مواضع هند، با لحنی گزنده پرسید: در همان حال که شما دارید توسعه پیدا میکنید، ما داریم میمیریم. چرا باید چنین باشد؟
“فکر نان کن که خربزه آب است”
متاسفانه همینطوره. هیچکس به فکر محیط زیست نیست. همین امروز در فیلیپین سیل آمده و ۲۰۰ نفر مرده اند، علتش هم همونطور که در بالا آمده، گرم شدن زمینه.
شهین / 17 December 2011
اقای اکبر زاده سلام. از اینکه اینگونه صریح و مسئولانه و بیطرفانه موضع کورهای مختلف را در رابطه با افزایش گرمای کره خاکی نوشته اید.قدردانی میکنم.
ببینید که طلوع یک نفر چقدر با غروب دیگری در ارتباط است: « کارل هود (Karl Hood) وزیر خارجه گرانادا ضمن حمله به عملکرد و مواضع هند، با لحنی گزنده پرسید: در همان حال که شما دارید توسعه پیدا میکنید، ما داریم میمیریم. چرا باید چنین باشد؟ » ایا نظیر و یا بهتر از این جمله را در کتابهای کمونیستها نخوانده اید؟ ( در همان حال که شما دارید توسعه پیدا میکنید، ما داریم میمیریم. چرا باید چنین باشد؟ ) منتهی روشنفکران چپ خطابشان به سرمایه داران استثمارگر و استعمارگران بود. در ادبیات پارسی هم شاعران بزرگ انساندوست چنین جملاتی و یا کنایاتی در این رابطه دارند :بنی آدم اعضای یکدیگرند …….. مزن بر سر ناتوان دست زور …که روزی در افتی به پایش چو مور
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 16 December 2011
محشر. واقعا دستخوش. دست مریزاد به این قلم.
کاربر مهمان / 16 December 2011
سپاس از این نوشته که ساده همه چیز را شرح داده.
این را هم بگم که من انتظار این را نداشتم که کانادا از پیمان کیوتو بیرون بره. اما همانطور که گفته اید “بوی نفت به دماغشان خورده”.
[email protected] / 16 December 2011
من چند گاهی هست که در کشور کانادا زندگی میکنم. باید بگویم خودخواهی و بالا دانستن منافع از هر چیز، گاه فرهنگ و اندیشه رو هم قربانی میکنه.
با آنکه کشور کانادا از مردمانی بافرهنگ تشکیل شده و کشوری صنعتی و قوی به شمار میاد، تا بحث استخراج نفت آلبرتا (که بر پایه بررسیها میزان نفتی برابر با ذخایر عربستان سعودی دارد) آغاز شد، همین مردم بافرهنگ نگاهی به جیب پر از پولشان انداختند و از خود پرسیدند “چرا بیشتر نه؟”
اینجا با افتخار صحنههای زیبایی از مراکز استخراج نفت نشان میدهند و به مردم اطمینان میدهند که ما خیلی «انسانی» نفت بیرون میکشیم، اما هنگامی که بناست خط لوله از جنگلهای بکر و زیبا (و شاید تک در جهان) شمال بریتیش کلمبیا رد شود منافع ملی جای فرهنگ و محیط زیست و این «روشنفکری»ها را میگیرد.
انسان، انسان است. فرهنگ و اندیشهی اصلی را باید جای دیگری جست نه در ظاهر.
نوژن / 17 December 2011
مرسی . خیلی جالب بود.
کاربر مهمان / 17 December 2011