دولتیان و حکومتیان مدعی هستند که “اعتراضات مردمی تمام شده است و با کنترل فضای مجازی توانستهاند جلوی آن را بگیرند. با دستگیری سران آنان، دیگر مردم فریب نمیخورند و همه سر به راهِ حکومت هستند”. این تحلیلها را اگر در کنار تحلیلهای نخبگان حکومتی دورهی سالهای آخر سلطنت شاه بگذاریم؛ مشاهده خواهیم کرد که بخشی از آن، الگو برداری و بخشی هم بسیار عقب مانده تر از آن تحلیل هاست. مثلاً شریف امامی از آخرین نخست وزیرهای شاه آن قدر میدانست که اگر مردم اعتراض و اعتصاب میکنند باید حداقل به بخشی از خواستههای مردم پاسخ داد تا جلوی برخی اعتراضات گرفته شود و به همین دلیل در دوران نخست وزیری او، اعتراضات و اعتصابات تا حدودی آزاد شد؛ حقوقهای معلمان و بخش هایی از کارمندان افزایش یافت و برخی از اعتصابات خاتمه یافت. اما ازهاری بیشتر همین منطق حکومتگران فعلی را داشت که “این اعتراضات شبحی بیش نیست و خونهای خیابان، گردِرنگ است و اعتراضات شبانه، نوار است و به زودی این اعتراضات تمام میشود و” …
دولتمردانی که میگویند اعتراضات مردم تمام شده یا به تحریک بیگانه و فلان و بهمان بوده است و آنگاه میروند دانشجویان و کارگران را دستگیر میکنند؛ ناتوانی خود را از درک مسایل اجتماعی را به نمایش میگذارند. زیرا اگر تحریک خارجی میتواند روشنفکران و قشر آگاه جامعه را فریب دهد که وای به حال شما حکومتگران است. پس شما با این جوانانی را که در جمهوری اسلامی به دنیا آمده، در اینجا تربیت شده و در دانشگاه هایی آموزش دیدهاند که در آن انقلاب فرهنگی شده، به گونهای رفتار کردهاید که آنها به سادگی آلت دست خارجیان میشوند و خواستههای نامناسب دارند و… تسلیم فضای مجازی میشوند!!؟؟ گویا که اساساً با این منطق در ایران مشکلی وجود ندارد و همهی مشکلات با بستن فضای مجازی و دستگیری سران به اصطلاح معترض تمام میشود.
گویا که در این مملکت نه گرانی بوده است و نه بیکاری و نه آن که بیش از ۵۲ میلیون نفر زیرخط فقر (به گفته نمایندگان مجلس) نه اختلاسی و نه فسادی و نه رشوهای و نه دزدی خاکها و آبهای جنوب و نه ریزگرد و نه شکنجهای و کهریزک هایی وجود نداشته و نه تا کنون دروغی از مسئولان شنیده شده و یا اگر وجود داشته در همین چند روز اخیر حل شده و راههای قانونی برای رساندن اعتراضات مردم به صورت مسالمت آمیز باز شده و…
این موضع گیریهای مسئولان، مردم را تشویق به آن میکند که هر روز بیش از پیش به درست بودن راهشان ایمان بیاورند. این مواضع مسئولان و خود را به بی خبری زدن و به گونهای رفتار کردن که گویا هیچ اتفاق مهمی نیفتاده است؛ تنها با رفتار امثال ماری آنتوانت قابل مقایسه است که وقتی در جریان انقلاب فرانسه مردم جلوی کاخ ورسای از گرسنگی جمع شده بودند پرسید اینها چه میخواهند و ملازماش گفت که نان ندارند و او در جواب گفت خوب باشد بروند شیرینی بخورند…
انکار نبود معترض و ناراضیتی به وضعیت موجود، خودفریبی حکومت دینی ایارن است. مشکل اینجاست حکومت دینی اساس دغدغه ملی ایرانی ندارد. 40 سال ثابت شدهف اینها برای پیشبرد اهدافشان حاضرند ایران نابود شود، ضربات مهلکی به انسجام مردمان و ملیت ها و اقوام ایران زدند و تعلقیت ایران بودن چنین ضعیف کرده اند.
اکنون مهمترین دلیلی که معترضان از سراسر کشور گردهم آورده و منجسم می کند، درد مشترک حکومت دینی است و این یعنی خلوص یک جنبش. دیگر توهمان پان ایرانیستی و ناسیونالیزم ایرانی نیست.
این گردهمایی بر اساس واقعیت ملموس است. اصالت و پایداری این جنبش اعتراضی از اینجا است که مردمان ایران دیگر برایش جناح های حکومتی و ختی اپوزیسون نماهای خارج اهمیت ندارند.
صورت مسئله باقیست / 16 January 2018
بخش بزرگی از مردم (شاید بیش از نیمی )مردم از همه موجودیت حکومت دینی عبور کرده اند. این چیزی است که حکومت ناشیانه و خودخواهانه منکر شده و نمی داند بالاخره فشارهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی تمام طبقات به یک درد مشترک می رساند، بویزه کم کم همه به آلترناتیو پی می برند، دقیقا مسئله دیکتاتور ی حکومت دینی است و راه حلش نیز استقرار سکولار دموکراسی فدرالی است.
هر حکومت مرکزی متمرکز کشوری بزرگ و کثرالقومه مثل ایران با این شرایط رانتزا و موقعیت، منجر به دیکتاتور یمی شود. کشورهای خاورمیانه استعداد شیدی به استبداد دارند، حکومت شبه توتالیتر اردوغان ار درون دموکراسی نوپای لائیک ترکیه و دهها سال کمالیسم زد!
من چرا حقیقت نگویم، در کوتاه مدت تنها روش سرنگونگی اخوندها و حکومت دینی شان، کودتای میهن پرستانه نیروهای مسلح است که با توجه انبوه سارن ضد ایرانی و وطن فروش و ولایی پرست بعید است.
حقیقتا اگر نیورهای مثل فقط ده درصد عرق ملی ایرانی داشتند بایست تا حال علیه اخوندهای حاکم کودتا می کردندف من کرای به بدنه نیورهیا مسلح ندارمف اما به نظرم سران نظام حکومت اخوندب، از بی غیرت رتین و بی عر ضه ترین نظامیان تاریخ بشریت هستند. حکومت دینی شبه از نیورهای مسلح مشتی بیگانه غیر ایرانی و زامبی وار ساخته است که فقط بر اساس خوی توحش حکومت دینی فرمان می گرند و انگاری فاقد شعور و معرفت انسان دوتسی هستند. مشتی سران رانتخورا و دزد که همه چیزشان از شرف تا عرق ملی به حکومت دینی فروخته اند!
کودتا ضد حکومت دینیف، حتی یک حامکیت نه چندان دموکرات ویل سکولار بیاورد، کار ساده می کند، سران نظامی می توانند با کودتا خودشان از ننگ همدستی با یکی از شریرترنی و بدرتین استبدادهیا تاریخ پاک کنند! اما دریغا از یک جو غیرت و شعور ! سران ظنامی ایارنم عمدتا ادم های چاپلو سو فاسد و رانتخورا است که اندکی مادیات یک کشور بزرگ 80 میلیونی را تحت تسلط این هیولا حکومت دین نگه داشتند.
اما چاره ای نیست، یا با یست ننگ بردگی حکومت دینی را پذیرند یا آن را سرنگون کنند.
صورت مسئله باقیست / 16 January 2018