برگرفته از تریبون زمانه *  

دانشگاه تهران با «سردر پنجاه تومنی اش» برای نسل‌های پیاپی گره‌گاهی برای بیان اعتراض بوده است. خیزش سراسری دی ماه سال جاری نیز از این قاعده مستثنا نبود. روز شنبه ۹ دی‌ماه ۱۳۹۶ دانشجویان دانشگاه تهران طنین صدای سرکوب شده مردم در طول تاریخ جمهوری اسلامی بود که سطح جامعه و رسانه‌ها فریاد شد.

آنچه دست آویز تحقیر خیزش اخیر از سوی اصلاح‌‌طلبان طرفدار حکومت شده، شعارهای فرعی است که به حمایت از خاندان پهلوی یا در تقبیح نژادی اعراب سر داده می شد. اما این خلا و فقدان ترجمانی ایجابی از خواسته های مردم نتیجه‌ی مستقیم سالها سرکوبِ هر شکل از سازمان‌یابی بدیل، و همچنین ناکارآمدی و بی ریشگی پروژه‌ی اصلاحات در جامعه بوده است. دانشجویان دانشگاه تهران در روز شنبه توانستند به سهم خود این خلا را پر کنند. شعاری مانند «زنا به ما پیوستن – بی غیرتا نشستن» با تذکر دانشجویان کنار گذشته شد و شعارهایی مانند «اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا» یا «نان، کار، آزادی» به تمام اعتراضات در سرتاسر ایران وارد شد.
مقابله‌ی دانشجویان با نیروهای سرکوب بیانگر درک روشن و هوشمندانه‌ی آنها از وضعیت جامعه و نیروها و برد اثرگذاری آنان بود که ثمره‌ی سالها تلاش صنفی دانشجویان برای اعتراض به خصوصی‌سازی و پولی‌سازی دانشگاه بوده است. اما برخورد دستگاه‌های امنیتی دولت و وزارت علوم با دانشجویان زنگ خطری است که حتی طرفداران دولت را نیز به واکنش واداشته است. روز یکشنبه دانشجویان به شکل جمعی تصمیم گرفتند که به سبب همکاری مسئولان دانشگاه با نهادهای امنیتی بیرونی، بهتر است در این روز از ادامه‌ی تحریک وضعیت پرهیز کنند، اما نیروهایی که از بیرون دانشگاه به واسطه ی بسیج وارد شدند تعمدتا دست به تحریک دانشجویان زدند. و در نهایت تعدادی از دانشجویان دستگیر شدند. روز دوشنبه اما همکاری نهادهای دانشگاهی و وزارت علوم با دانشگاه به سطح جدیدی وارد شد. تعدادی از دانشجویان در خانه دستگیر شدند، که برخی از آنها در شهرستان بودند و در چند ماه اخیر حتی به تهران نیامده بودند. در ادامه، ریاست دو دانشگاه تهران و علامه رسماً دامی برای دانشجویان پهن کردند. این دو دانشگاه از دانشجویان و فعالان صنفی درخواست جلسه برای تعیین تکلیف وضعیت بازداشتی ها کردند. در دانشگاه تهران که تمامی شرکت کنندگان اعضای شورای صنفی دانشگاه تهران بودند، به محض خروج از جلسه با دستگیری توسط لباس شخصی ها مواجه شدند. پس از دستگیری چهار نفر، سایر اعضای شورای صنفی که حدود بیست نفر بودند، در اعتراض به عدم امنیت اعضا و همکاری دانشگاه با نهادهای امنیتی درون دانشگاه ماندند و دست به تحصن زدند که در نهایت منجر به آزادی چهار دانشجو شد.
در دانشگاه علامه، پس از جلسه، تمام اعضای شرکت کننده در جلسه را در بوفه ی دانشگاه دستگیر کردند که با پیگیری دانشجویان، دختران آزاد شدند و تمام پسرها اکنون به مکانی نامعلوم منتقل شدند. در تمام این مدت مسئولین دانشگاه و وزارت علومی که با وعده ی عدم برخورد امنیتی و «صیانت از ساحت مقدس دانشگاه» روی کار آمده بود، درباره‌ی وضعیت دانشجویان جواب‌های سربالا داده اند و در سرکوب دانشجویان از هیچ همکاری با نهادهای امنیتی امتناع نکرده اند.
در حال حاضر، بیش از سی دانشجو بدون هیچ توجیه و توضیح و پاسخگویی از طرف نهادهای امنیتی دستگیر شده‌اند و هیچ مقامی پاسخگوی وضعیت و محل نگهداری آنان نیست. همراه با نیروهای امنیتی، مسئولین حراست دانشگاه نیز به اشکال مختلف دانشجویان و فعالان دانشجویی را تهدید می کنند. حراست دانشگاه‌های مختلف با تک تک دانشجویان یا خانواده‌های آنانها تماس می‌گیرند و می‌گویند که «قرار است شما را دستگیر کنند». این شیوه‌ی برخورد یادآور الگوی برخورد فاجعه‌بار حکومت استبدادی شیلی با دانشجویان است که در نهایت در یک عملیات سراسری منجر به کشتار و حذف فیزیکی بیش از چهار هزار دانشجو، روشنفکر و فعالن سیاسی در شیلی شد. در این وضعیت جلوگیری از موج سرکوب دانشجویان و دانشگاهیان وظیفه‌ای است که باید مستقل از تعلق خاطرهای سیاسی و حزبی به آن رسیدگی شود. در اولین گام لازم است که مردم ایران و افکار عمومی مطلع شوند که دولت حسن روحانی و نهادهای امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایران در زیر نقاب رواداری و تحمل اعتراض، چگونه با روشهایی شبیه به آدم‌ربایی مشغول بازداشت و پاسکازی دانشگاه است. ظاهرا وزیر علومی که بیست و یکمین وزری پیشنهادی حسن روحانی به علی خامنه‌ای بوده است گامی جدید را در راستای خواسته رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر پاکسازی و اسلامی‌سازی دانشگاه‌های ایران است.

لینک این مطلب در تریبون زمانه