در حالی که نگاه تمامی جهانیان به کف خیابان‌ها و فریاد‌های معترضان عرب و غربی در گرماگرم بهارعربی در خاورمیانه و جنبش والاستریت در قلب اقتصاد دنیا، آمریکا دوخته شده است، پردهبرداری از طرح ترور عادل الجبیر سفیر عربستان در کافه میلانو جورج تاون واشینگتن بسیاری را در بهت وحیرت فرو برد. طرحی که به گفته برخی از مقامات آمریکایی همانند رابرت مولر، رییس اف‌بی‌آی، “بیشتر شبیه یک فیلمنامه هالیودی است اما تاثیرات و تلفات آن می‌توانست واقعی و ویرانگر باشد”.

 
جدا از انکار مقامات جمهوری اسلامی از طرح ترور یاد شده که آن را سناریوی آمریکایی برای منحرف کردن افکار عمومی از جنبش ضد سرمایهداری والاستریت می‌دانند، بسیاری دیگر این طرح را سرآغاز برخورد سخت ایالات متحده با جمهوری اسلامی قلمداد می‌کنند که زمینه‌ها و پیامد‌های اقتصادی و سیاسی آن در دنیای دیپلماسی فعال کنونی در حال شکلگیری است و در صورت تحقق می‌تواند نتایج ویرانگری قبل از هرگونه برخورد برای حکومت اسلامی به بار بیاورد. در این مقاله به رمزگشایی از طرح ترور در واشینگتن و پیامدها و نتایج چنین اقداماتی در سپهر سیاسی بینالمللی در ارتباط با ایران خواهیم پرداخت.
 
دلایل طرح ترور چه می‌توانست باشد؟
 
از جمله خصوصیات بارز و مشهود هر ترور دولتی انکار آن با توجه به به‌کارگیری پتانسیل روابط دیپلماتیک و پوشاندن آن به‌وسیله عوامل غیر دولتی و نامرتبط با تابعیت بیگانه است. مدت‌ها بود مقامات جمهوری اسلامی برای دخالت در هر عمل تروریستی بخصوص در اروپا و خاورمیانه دیگر از عوامل مستقیم با هویت ایرانی استفاده نمی‌کنند، اما بعد از یازدهم سپتامبر دیگر اروپا و آمریکا ماوای امنی برای ابر تروریست‌های بین‌المللی لبنانی- فلسطینی عرب و غیر عرب نبوده و نخواهد بود. به‌کار گیری ایرانیان مقیم آمریکا برای اعمال تروریستی توسط حکومت اسلامی خود اگر نه غیر ممکن ولی کاری بس مشکل است. ایرانیان با تابعیت آمریکایی در حدود یک میلیون از جمعیت جامعه آمریکایی را تشکیل می‌دهند و اگر نه تمام آنها ولی اکثریت آنها به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی مجبور به ترک خانه و کاشانه و دیار خود در ایران شده‌اند و با مشکلات مهاجرت دست و پنجه نرم می‌کنند و دلیلی برای همکاری با حکومت اسلامی آن هم در حوزه تروریستی حتی در مخیله‌شان نمی‌گنجد. به‌هر روی این طرح توسط شخصی ایرانی به نام ارباب سیر و با کنترل یکی از عوامل سپاه قدس به نام غلام شکوری در حال عملیاتی شدن بود که خنثی شد، اما دلایل اصلی این طرح تروریستی از جانب مقامات جمهوری اسلامی چه می‌توانست باشد؟
 
۱ـ جلوگیری از گسترش قیام مردمی در سوریه و احتمال سرایت آن به ایران
 
در جریان تظاهرات مردمی در هشت ماه گذشته در سوریه که بالغ بر سه هزار کشته بر جای گذاشت و حال این خیزش‌ها وارد مراحل سرنوشت‌سازی شده و به تمامی مناطق در شهرهای بزرگ سوریه ازجمله مناطق با اقلیت مذهبی و قومی نیز سرایت کرده است، هفته گذشته با ترور مشعل تمور، فعال کرد و از اعضای شورای انتقالی سوریه درشهر قامشلی سوریه بهار عرب نیز به مناطق کردنشین نیز رسید و حکومت اسد را یک قدم دیگر به سقوط نزدیک‌تر کرد. به این ترتیب تظاهرات مردم سوریه می‌رود تا هر روز ابعاد و تبعات سیاسی خطرناک‌تری را برای حکومت اسد و هم پیمان استراتژیک حکومت اسلامی در پی داشته باشد.
 
۲- انحراف توجه بین‌المللی از برنامه هسته‌ای ایران
 
 جمهوری اسلامی سال‌ها با خریدن وقت با مذاکرات بی‌نتیجه با طرف‌های غربی گام‌های بزرگی را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای برداشته است. کشف مرکز بزرگ هسته‌ای در نزدیکی قم و نصب سه هزارسانتریفوژ برای غنی‌سازی اورانیم 2۰ درصدی زنگ خطر را برای طرف‌های غربی به صدا درآورده است. پیشبینی می‌شود آقای آمانو، رئیس سازمان بین‌المللی اتمی در گزارش اخیر خود از پروژه‌های غیر صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی رونمایی کند و جمهوری اسلامی را در شرایطی که داشتن سلاح هسته‌ای حکم مرگ و زندگی را برای او دارد، با مشکلات سخت‌تری مواجه کند.
 
۳- تشکیل بلوک مسلمانان ضد آمریکایی
 
 در جریان ترور سفیر عربستان، جمهوری اسلامی بی‌شک به‌دنبال رویارویی مستقیم و همه‌جانبه با آمریکا نبوده است و نخواهد بود، ولی از برخوردی محدود و حساب شده و کنترل شده در حد سقوط چند هواپیما یا غرق چند قایق تندرو استقبال می‌کند. خود این حمله ایران را در کانون بلوک مسلمانان ضد آمریکایی قرار داده است و نوعی اتحاد در بین کشورهای عربی و مسلمان حول جمهوری اسلامی به وجود خواهد آورد. ترکیه کشوری سنی و طرفدار آمریکا و غرب را نیز که حالا به الگویی در بین کشورهای مسلمان بدل شده است به حاشیه می‌راند. در چنین شرایطی خاورمیانه جولانگاه عوامل سپاه قدس برای طرح‌های بعدی شده است تا بوق پاراپاگاندای اسلامی ضد آمریکایی این بار هرچه رادیکال‌تر از ام‌القری اسلامی، تهران، کل کشورهای اسلامی را درنوردد. از سوی دیگر اختلاف‌ها و مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی نفس جمهوری اسلامی را گرفته است و وقوع جنگ، نعمتی الهی برای سردمداران حکومت تهران خواهد بود که با سرپوش‌گذاری بر این مشکلات فایق آیند و چند صباحی بیشتر حکومت کنند.
 
۴- یک تیر با دو نشان
 
 در آغاز حج تمتع در عربستان و بروز قیام شیعیان بحرین، کشاندن دامنه آشوب از بحرین به عربستان از منویات مقامات جمهوری اسلامی است. در طول ۳۲ سال عمر حکومت دینی ایران، این نظام همواره در درون بحران به زندگی خود ادامه داده است و در شرایط خطیر کنونی باید از ابزار قدیمی و البته نخ نما شده خود (ایجاد بحران) استفاده کند. غائله سال ۱۳۶۶ در عربستان توسط عمال حکومت ایران که به مرگ ۴۰۲ نفر به پایان رسید، هنوز در یادها مانده است. همزمانی ترور با این مناسبت مذهبی بزرگ مسلمانان خود آتشی بود به خرمن حکومت سعودی که شاید تا خاموش کردن آن نه از تاک اثری می‌بود و نه از تاکستان.
 
عملیات در خاک آمریکا، ممکن یا غیر ممکن؟
 
استفاده از کارتل‌های مواد مخدر مکزیکی که البته نه آزادانه ولی تا حدودی راحت به خاک آمریکا نفوذ می‌کنند و دستی هم در اعمال تروریستی دارند برای از پای درآوردن مقامی دیپلماتیک کار سختی نمی‌تواند باشد. ترورسفیری که به راحتی و آزادانه همانند شهروندی آمریکایی هفته‌ای یک‌بار برای صرف غذای مطبوع خود به منطقه‌ای پررفت آمد تردد می‌کند بی‌شک کار محیرالعقولی از جانب زمامداران حکومت اسلامی با تجربه‌های فراوان تروریستی و داشتن پشتوانه فراوان دلارهای نفتی به حساب نمی‌آید. حزب‌الله لبنان به عنوان پروکسی جمهوری اسلامی در منطقه توسط همین کارتل‌های قاچاق به انواع و اقسام سلاح‌های سنگین و از جمله موشک‌های دوربرد اسکاد مجهز شده‌اند و هم اکنون به شبکه‌ گسترده تروریستی و اطلاعاتی در آفریقا و آمریکای جنوبی تبدیل شده است. کافی است انفجار مرکز همیاری یهودیان در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ در بوئنوس آیرس را مورد بازبینی قرار دهیم که به بمب‌گذاری آمیا شهرت یافت. این واقعه تروریستی‌، جان هشتاد و پنج نفر از یهودیان آرژانتینی‌تبار را گرفت و در حدود دویست نفر زخمی بر جای گذاشت. دولت آرژانتین سال‌ها بعد از آن مدعی شد که دستور و نقشه زدن ضربه به بزرگ‌ترین مرکز اقلیت یهودی در آمریکای لاتین در تهران کشیده و مسئولیت اجرای طرح عملیات به ستاد ویژه عملیات حزب‌الله لبنانسپرده شد که به گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان وابسته است.
 
مقامات آمریکایی بعد از ناکام گذاشتن طرح تروریستی افشا کردند، ارباب سیر دوبار در ماه جولای با کارتل‌های قاچاق مواد مخدر در شهر مرزی رینوسا در شمال مکزیکوسیتی ارتباط برقرار کرده است و گفت وگو‌هایی در خصوص عملیاتی کردن طرح ترور و پرداخت ۱.۵ میلیون دلار در قبال آن انجام داده است. دو پرداخت ۴۹۹۶۰ دلاری نیز به عنوان پیش‌پرداخت به حساب مامور اف‌بی‌آی در لباس مبدل قاچاقچی بعد از بازگشت به ایران واریز کرده است.
 
پیامدهای سیاسی و اقتصادی
 
پرزیدنت اوباما در اقدامی تلافی‌جویانه به دنبال خنثی کردن طرح ترور سفیر عربستان، فشار را بر بازرسان سازمان بین‌المللی اتمی (IAEA) افزوده است تا اسناد و داده‌های جمع‌آوری شده از سازمان‌های اطلاعاتی غربی را مبنی بر تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح‌های اتمی افشا کنند. افشاگری‌ای که در صورت موافقت و تحقق آن از جانب گروه بازرسان سازمان ملل بیش از هر زمان دیگر حکومت اسلامی در ایران را در حالت تدافعی و برعکس آمریکا و متحدانش (اتحادیه اروپا و اسرائیل) را در حالت تهاجمی برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران قرار خواهد داد.
 
از سخنان مقامات آمریکایی اینگونه می‌توان برداشت کرد که از جمله اهرم‌های فشار بر جمهوری اسلامی، تحریم‌های گسترده علیه بانک مرکزی ایران در دستور کار آمریکا و متحدانش قرار دارد. این اقدامی است که از طرف مقامات چینی و کشورهای آسیایی مخالفت‌هایی را به دنبال داشته است. کره جنوبی و ژاپن از جمله متحدان آمریکا که پرداخت‌های خود در قبال خرید نفت از ایران را از طریق بانک مرکزی ایران انجام می‌دهند، از این تحریم خشنود نخواهند شد. این تحریم روی چین به عنوان خریدار بزرگ نفت ایران تاثیر چندانی ندارد. چون راه پرداخت چینی‌ها از طریق دیگری به‌جز بانک مرکزی ایران انجام می‌گیرد، ولی با این وجود تحریم بانک مرکزی از طرف خزانه‌داری آمریکا منجر به بروز مشکلات بسیار در تبادلات ارزی و تجارت بین‌المللی جمهوری اسلامی خواهد شد.
 
 از دیگر اقدامات تنبیهی می‌توان به عدم خرید و تحریم فرآورد‌های نفتی جمهوری اسلامی اشاره کرد. این اقدامی است که حتی طرفداران برخورد سخت با جمهوری اسلامی به عملی شدن آن در آمریکا با شک و تردید نگاه می‌کنند. ایران با صادراتی در حدود ۲.۲ میلیون بشکه نفت خام در روز از بزرگ‌ترین کشورهای صادرکننده نفت در جهان است. بسیاری از کارشناسان انرژی در آمریکا و اروپا نگران آن هستند که قطع خرید نفت ایران در شرایط بد اقتصادی و بالا بودن مصرف سوخت موجب سر به فلک گذاشتن قیمت نفت در جهان شود و فشاری مضاعف بر گرده اقتصاد ضعیف و در حال احیای غرب وارد بیاید. از طرفی دیگر این امکان وجود دارد که این نوع تحریم به‌طور کامل جلوی فروش نفت جمهوری اسلامی را نگیرد. از طرفی دیگر این امکان وجود دارد که حکومت اسلامی با فروش نیم بهای نفت به طرف‌های خریدار این تحریم‌ها را دور بزند.
 
از سوی دیگر، تهیه و ارسال گزارش کاملی از نقض فاحش حقوق بشر در ایران از جانب آقای احمد شهید فرستاده ویژه سازمان ملل خود حکایتی دیگر دارد و جبهه دیگری را علیه حکومت اسلامی در زمینه حقوق بشری باز خواهد کرد.
 
احمد شهید با وجود ممانعت مقامات جمهوری اسلامی برای سفر به ایران، در اولین گزارش خود از وضعیت حقوق بشر در ایران، شرایط را غیر شفاف و نگران‌کننده ارزیابی کرده است و این امکان وجود دارد در صورت پاسخگو نبودن مقامات ایرانی در قبال سئوالات احمد شهید پرونده نقض حقوق بشر به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود. همانجا که قرار است شکایت مقامات عربستان و آمریکا به دنبال طرح ناکام ترور عادل الجبیر (سفیر عربستان در واشینگتن) فرستاده شود. باید در انتظار نشست و دید حکومت اسلامی آیا توان رهایی از باتلاق خود ساخته‌ای که در آن اسیر شده است را دارد یا خیر؟