محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی در حالی بامداد دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۹ سپتامبر، تهران را به سوی نیویورک برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل ترک کرد که با آشکارشدن اختلافهای او با آیتالله خامنهای در چندماه گذشته، نه رسانههای حکومتی استقبالی از این سفر کردند، نه رسانههای خارجی. چون او نتوانست شرایط آزادی دو زندانی کوهنورد آمریکایی را که در روزهای اخیر وعده میداد، فراهم کند.
هفتمین سفر آقای احمدینژاد به آمریکا، در ششسال ریاستش که رکوردی برای رؤسای پیشین جمهوری اسلامی است، با سفرهای پیشین او متفاوت است. در واپسین ساعات یکشنبهشب، برنامه سخنرانی زنده تلویزیونی او پیش از سفر به نیویورک از سوی صداوسیمای جمهوری اسلامی لغو شد. دفتر آقای احمدینژاد دلیل لغو این سخنرانی تلویزیونی را مشغله زیاد رئیسجمهور پیش از سفر به نیویورک عنوان کرد.
تیترهای اول روزنامههای تهران، در روزهای اخیر مربوط به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی از شبکه بانکی کشور بودند. روزنامه کیهان که زیر نظر خامنهای اداره میشود نوشت: “سفر احمدینژاد به نیویورک با هدف لاپوشانی افتضاح بهبار آمده و در سایه قراردادن پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است.”
حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه روز دوشنبه در سرمقاله کیهان آقای احمدینژاد را متهم کرد که دروغ اسفندیار رحیم مشایی را تکرار کرده مبنی بر این که دولت او پاکترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی است. با وجود این برخی روزنامهها و سایتها در چندروز اخیر خبرهایی درباره غیبت آقای مشایی، مشاور ارشد وی در سفر به نیویورک نوشته بودند، اما وی دوشنبه همراه آقای احمدینژاد به نیویورک رفت.
در این میان برخی روزنامهها قاچاق و فروش میراث فرهنگی ایران را نیز بهعنوان اتهامی تازه به دولت آقای احمدینژاد و نزدیکان او مطرح کردهاند. حمید بقایی که پیشتر رئیس سازمان میراث فرهنگی بود نیز در این سفر جزو همراهان رئیسجمهوری اسلامی است.
در نیویورک نیز برخی سازمانهای غیر دولتی آمریکا و نهادهای حقوق بشری با انتشار اعلامیهها و شعارهای اعتراضی، حضور محمود احمدینژاد در آمریکا را زیر سئوال بردهاند. این سفر در حالی صورت میگیرد که نگرانی سازمان ملل دیگر گفتههای تکراری رئیس جمهوری اسلامی مانند “نفی اسراییل”، “نفی هولوکاست” و “آمادگی برای ایفای نقش در مدیریت جهانی” نیست و حال مسئله تقاضای فلسطینیها برای عضویت یک دولت کامل در این سازمان مطرح شده است.
در گفتوگو با رضا تقیزاده، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی در گلاسکو از او پرسیدهایم: به نظر شما کسی در انتظار رئیس جمهوری اسلامی در نیویورک خواهد بود یا خیر؟
رضا تقیزاده: در حقیقت این سفر، سفری است کسالتبار و بینتیجه، ولی وقتی از نگاه او به این مسئله چشم میاندازیم، میبینیم که چارهای هم شاید بهجز انجام این سفر بینتیجه و کسالتبار برای خود نمیدید. زیرا خودداری از انجام سفر به نوعی قبول شکست تلقی میشد. آقای احمدینژاد در طول ششسال گذشته با انجام سفرهایی به نیویورک و شرکت در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل برای خود شهرتی دست و پا کرده بود. او این شهرت را در داخل به قدرت تبدیل کرده و به هرحال حوزه اختیارات دولت را از حدود دولتهای سابق بسیار فراتر برده بود، ولی از سال گذشته بهنظر میرسد که بخت آقای احمدینژاد رو به افول بوده است، هم در داخل و هم بیشتر در منطقه و خارج از کشور. سفر سال گذشته نشان داد که نه در منطقه استقبالی از اظهارات تکراری آقای احمدینژاد میشود و نه او مانند گذشته از حمایت مجامع داخلی برخوردار است.
سفر امسال به مراتب سردتر و کسالتبارتر از سفر سال گذشته خواهد بود و به یقین با توجه به اولویتهایی که جامعه جهانی دارد و کشورهای منطقه و بهخصوص با تحولاتی که پس از بهار عربی در منطقه شکل گرفته است، هیچ گوش شنوا و مشتاقی برای شنیدن اظهارات تکراری آقای احمدینژاد نه در منطقه و نه نزد مردم منطقه وجود دارد و همانطور که شما نیز اشاره کردید، این در شرایطی است که دولت آقای احمدینژاد از داخل هم با فشارهای فزاینده روبهرو است.
به نظر میرسد که رهبری جمهوری اسلامی با یک جمعبندی ساده از وضعیت کنونی دولت آقای احمدینژاد شاید چندان هم مخالف با انجام این سفر نبوده است. زیرا در بهترین شرایط دستاورد رئیس دولت از سفر جاری به نیویورک شاید ضعیفترشدن موقعیت ایران در منطقه خواهد بود. در بهترین وضعیت از نظر رهبر جمهوری اسلامی نیز منتهی به متوجه شدن دامنه انتقادات و حتی تمسخر بیشتر در منطقه به رئیس دولت ایران و بنابراین برگشتن او با دست بسیار خالی و ضعیفتر شدن موقعیت شخصیاش نسبت به سابق خواهد شد.
از سوی دیگر یک هفته سرنوشتساز برای فلسطینیها آغاز شده که قرار است درخواست خودشان را برای پذیرش کشور فلسطینی روز ۲۳ سپتامبر به سازمان ملل دهند. در این مورد موضعگیری آقای رئیس جمهور اسلامی چه خواهد بود؟
در این مورد شاید وضعیت دولت آقای احمدینژاد و اظهاراتی که در مجمع عمومی خواهد داشت، بسیار دشوارتر از آن چیزی است که حتی خود ایشان پیش از این فکر میکرد. پیشنهاد پیوستن فلسطین به سازمان ملل و ارتقای موقعیت دولت خودگردان در مجمع عمومی از طرف دولت محمود عباس به سازمان ملل مطرح شده است.
دولت آقای محمود عباس در گذشته از طرف دولت آقای احمدینژاد به خیانت و خودفروشی و جاسوسی برای اسراییل متهم بوده است. حال آن که با توجه به تغییراتی پس از بهار عربی در منطقه بهوجود آمده است، گروههای فلسطینی نوار غزه و ساحل غربی باهم سازشهای اساسی و اصولی کردهاند و اختلافهای درونی خود را با توجه به وضعیت موجود منطقه کنار گذاشتهاند، به این امید که به هدفهای بزرگتری دست پیدا کنند. در مورد این تغییرات، جمهوری اسلامی و دولت آقای احمدینژاد کمترین سیاست پیشرو و پیشگامی نداشتهاند. حال در صورت بیاعتنایی به تقاضای پیوستن فلسطین به سازمان ملل، میتواند مورد انتقاد حتی گروه حماس در نوار غزه قرار گیرد و بیتردید افکارعمومی مردم مسلمان منطقه را بیش از پیش از دست خواهد داد. در صورت حمایت از دولت آقای عباس مجبور است که حرفهای گذشته و آن انتقادات جدی را که متوجه محمود عباس و دولت خودگردان در ساحل غربی کرده بود، فرو دهد و گذشته برخورد با این گروه را به فراموشی بسپارد که این هم باز یک شکست سیاسی و یک وضعیت بسیار دشوار برای آقای احمدینژاد خواهد بود.
نپرداختن به این موضوع نیز از نظر کسی که در گذشته تصور میکرد باید خود را بهعنوان قهرمان خواستههای فلسطینیها معرفی کند، بسیار دشوارتر از بیاعتنایی است. آنچه امروز در منطقه شاهد آن هستیم، قهرمان شدن آقای اردوغان نخستوزیر ترکیه است که از طرح عضویت فلسطین در سازمان ملل پشتیبانی میکند و این حمایت در کشورهای شمال آفریقا که در نتیجه بهار عربی حالا حکومتهای انتخابی را در انتظار دارند، مورد استقبال قرار میگیرد.
در حالی که آقای احمدینژاد نه تنها در گذشته بیتفاوتی و بیاعتنایی دولتها را تجربه میکرد، بلکه اکنون بیاعتنایی و بیتوجهی مردم کوچه و خیابان را نیز در کشورهای مسلمان در برابر خود دارد. بههرحال حضور او در سازمان ملل حضوری است کسالتبار، بینتیجه و بدون هدف. این چیزی است که ما امروز در نتیجه شش سال بیبرنامگی نه تنها در داخل، بلکه در دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی- در دوران ریاست جمهوری او – شاهد بودهایم.
فکر میکنید طرحی که محمود عباس داده است پذیرفته شود؟
این طرح بدون موافقت آمریکا قادر به پذیرفته شدن نیست. یعنی دولت خودگردان فلسطین برای عضویت کامل در سازمان ملل باید حمایت شورای امنیت را جلب کند و آمریکا با داشتن حق وتو میتواند عضویت فلسطین را رد کند. ولی بههرحال دولت خودگردان فلسطین میتواند با رجوع مستقیم به مجمع عمومی تقاضای ارتقای موقعیت کند. این الگویی شبیه الگوی پیوستن واتیکان به سازمان ملل است.
تعداد کشورهایی که هماکنون فلسطین را به رسمیت شناختهاند، در حدود ۱۲۷ کشور است. برای پیوستن به سازمان ملل هر کشوری نیاز به رأی دو سوم اعضای مجمع عمومی دارد که دولت فلسطین این آرا را به راحتی به دست خواهد آورد. همانطور که گفتم این وضعیت آمریکا را با دشواری بسیار زیادی روبهرو کرده است، ولی بههرحال در نتیجه توسعه بهار عربی و امید به گسترش این آزادیخواهیها به کشورهای دیگری مثل سوریه، فلسطینیها با کنارگذاشتن اختلافهای داخلی خود مایل هستند که از وضعیت موجود حداکثر استفاده را ببرند و ابتکار عمل را در دست بگیرند.
اسراییلیها در وضعیت دفاعی هستند، ولی آیا این وضعیت دفاعی به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل میانجامد یا خیر، مسئلهای ثانوی است. زیرا دست کم با به دست آوردن ۱۶۰ رأی یا بیشتر از نظر عدالت اجتماعی و به دست آوردن یک پیروزی تبلیغاتی، طرح مسئله در جهت تأمین خواستهای درازمدت فلسطینیها، طرح موفقی خواهد بود.
در پاسخ به کاربری که نه اشاره مصاحبه شونده به فلسطین را و نه انتقاد من به گفتگو را فهمیده است.زمانی که مصاحبه صورت گرفته بود هنوز احمدی نژاد سخنرانی نکرده بود و نه اقای ادیب زاده و نه مصاحبه شونده و نه بنده مثل شما دارای علم غیب خاص هستیم که همه چیز را بعد از اتفاق افتادن،بگوئیم که میدانستیم.ضمنا بر خلاف شما ویروسی(توریانا) هم نداریم که به مغز اقای احمدی نژاد ارسال کنیم و از کامپوتر طبیعی ایشان اطلاعات بگیریم.
کاربر مهمان / 10 October 2011
جواب mansour piry khanghah
من نفهميدم چرت و پرت های احمدی در جلسه چه ربطی به فلسطين و وتو دارد؟..
اين مرد هيچ سخنی در مورد وضعيت اسفبار مردم ايران نگفت چون چيز مثبتی در ايران وجود ندارد و بعد ميگويی اينها ميهن پرست هستند؟
ايران دوستی يعنی سرکوب و تحقيرمردم و چپاول اموال آنها.؟!..
کاربر مهمان / 24 September 2011
مشایی در رفت
کاربر مهمان / 26 September 2011
براي يک هواپيما همراهانش که خوب بوده تور نيويورک از جيب مردم ايران..خريدو سياحت و هتل و شام و ناهار مجانی …در خواب هم نميديدند…..
احمدي وشرکای تهران سخت در پی گول زدن غرب و تقليل تحريمها هستند تا پول بيشتري را تا زمان باقيست بالا بکشند…..
کاربر مهمان / 22 September 2011
جناب اقای ادیب زاده ایا شما هم مانند خود فروشان گمان می کنید که سیاسیون ایرانی احمق هستند؟ رفتن احمدی نژاد در هر دو صورت برای ج.ا.ا. یک برد است و بازندگان اصلی این قمار هم رژیم صهیونیستی و دولت امریکا و نهایتا دمکراسی غربی مورد نظر شما خواهند بود.دوست گرامی مطمعن باشید که احمدی نژاد باز هم از نادانی اوباما،نتانیاهو و عباس حد اکثر استفاده را برای خود و ملایان خواهد نمود واقای خامنه ای هم پس از وتو امریکا بهترین خوراک تبلیغاتی خود را بدست خواهد اورد و طبق معمول از این فرصت باد اورده، به طور کاملا سیاسی و استادانه بهره خواهد گرفت.چنانچه محمود عباس هم کم فکری کند و باز هم گول وعده های امریکا را بخورد،عواقب این نشست تبدیل به یک کابوس برای عباس و مراسم جشن و پایکوبی برای ج.ا.ا. خواهد بود. در پایان به دوستان فعال در رادیو زمانه و به قول شریعتمداری بخوانید رادیو بیگانه تذکر میدهم که سیاسیون ایرانی اشتباهات زیاد و نا بخشودنی کرده اند و اخوندها هم کم جنایت نکرده اند،اما هیچ یک از این دو گروه به ان اندازه که شما فکر می کنید نادان نیستند و هر دو گروه هم به همان شکل و اندازه ای که می فهمند ایرانی و وطن دوست هستند.*******
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 22 September 2011
باسلام. من یواش یواش از این اقای احمدی نژاد خوشم اومده !! …. ! اخ واخ چرا توی سرم میزنید ..؟؟!! بابا بگذارید حرفم را بزنم ! بعد هرچه لیچار ولنگه کفش دارید نثارم کنید ! من از این ***** خوشم امد! ادم با معرفتی است ! لوطی مسلک و رفیق باز است ! درحالیکه همه نیروهای جهنمی توی سرش میزنند که با این دوستان نا اهل ومنحرف معاشرت نکن ولی او جفت پایش را توی یک کفش کرده: که اینها رفقای من هستند ! به او میگویند که این یکی رمال وجنگیر است ! ان یکی پرونده اختلاس دارد ! وسومیهم مدارک تحصیلی مشکوک وپیشینه بد داردو……ولی با قدرت جلوی همه قد علم کرده ! از همه بالاتر توی دهن اژدها رفته با او یکی به دو میکند ! حالا همه شما رویهم اگر جرئت دارید به اقا بگوئید بالای چشم شما ابروست ؟!. خیلی دلم میخواهد شبی در خلوت خودمان قاشقی ماست خیار توی دهن ایشان بگذارم ! چونکه بدجوری مست کرده !!.
کاربر نادر / 22 September 2011