تحولات سیاسی در سوریه، همچنان در صدر اخبار جهانی است. نظام سیاسی بشار اسد حتی با بهره گرفتن از ادوات سنگین نظامی هم موفق به مهار اعتراض‌های مردمی در شهرهای مختلف نشده است. از سوی دیگر فشارهای بین‌المللی هر روز تشدید می‌شود و جامعه جهانی و به‌ویژه اتحادیه اروپا و آمریکا تدابیر بیشتری برای انزوای بین‌المللی حکومت بشار اسد می‌اندیشند.
 
 
در این زمینه از علی مهتدی، روزنامه‌نگار کارشناس خاورمیانه مقیم پاریس پرسیده‌ام: آخرین تحولات در سوریه و شهرهای مختلف این کشور چیست و اعتراض‌ها تا امروز و این ساعت در چه شهرهایی همچنان ادامه دارد؟
 
علی مهتدی: همانطور که ظرف چندماه گذشته شاهد بودیم، کماکان حمله نیروهای امنیتی و نظامی سوریه به معترضان ادامه دارد. روزهای گذشته این حمله شکل جدیدتری نسبت به یکی دوماه اخیر گرفت و ارتش سوریه با استفاده از تانک، ۳۴ شهر را به شکل همزمان هدف قرار داد و در این شهرها بر اثر حمله ارتش ۳۴ نفر ازجمله یک کودک دوساله کشته شدند.
 
حمله نیروهای سوریه بیشتر متوجه شهرهای اصلی کانون اعتراض‌ها است؛ مثل حما و حمص و نقاط مرزی مثل دیرالزور. گفته می‌شود در حومه دمشق نیز اعتراض‌ها کمی گسترده‌تر شده است و نیروهای امنیتی درحومه دمشق بسیار تمرکز کرده‌اند تا از آنجا اعتراض‌ها به پایتخت کشیده نشود.
 
در روزهای اخیر شاهد حمله قایق‌های توپ‌دار به بندر لاذقیه بودیم و به نظر می‌رسد این حمله در نوع خودش برای اولین‌بار بوده است. از سوی دیگر تلویزیون دولتی سوریه هم مخالفان مسلح را به نمایش گذاشته است که در بعضی از نقاط به صورت مسلحانه به مخالفت با نیروهای دولتی می‌پردازند. شما فکر می‌کنید چه میزان این بحران مسلحانه می‌شود؟
 
ناخودآگاه این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد و اکنون آن‌چه ما مشاهده می‌کنیم شروع این اتفاق است. وقتی چندین ماه اعتراض‌های مسالمت‌آمیز و اصرار مردم سوریه بر تظاهرات آرام به خاک و خون کشیده می‌شود و این‌چنین با ارتش سوریه مسلح به سلاح‌های سنگین مواجه می‌شود، طبیعی است که مردم در نقطه‌ای به دفاع مشروع از خودشان روی می‌آورند.
 
این که مردم اسلحه از کجا می‌آورند تا علیه دولت و نیروهای دولتی به‌کار برند، مشکلی است که نظام سوریه خود برای خود ایجاد کرده است. این نظام قبل از شروع این اعتراض‌ها نقش بسیار مؤثری در عراق و مسلح کردن گروه‌های مختلف عراقی داشت. البته این موضوع خیلی روشن است که در کنار آمریکا که حضور نظامی در ایران دارد، ایران و سوریه هم این حضور نظامی را دارند و گروه‌های حامی خودشان را در این کشور تقویت می‌کنند.
 
 بعد از سقوط صدام حسین مرزهای کشور عراق بسیار ناامن و باز شده بود و سوری‌‌ها از این موضوع استفاده کردند و بسیاری از گروه‌ها را در داخل خاک عراق مسلح کردند. در واقع نقاط عبور و مرور مرزی سوریه و عراق همواره شاهد عبور و مرور اسلحه بوده است. در کنار نظام سوریه، کردهایی که در مرز این کشور در عراق و ترکیه حضور دارند، حدود یکسال پیش برای ایجاد موازنه با کردهای آنسوی مرز مسلح کرده بود و این امر نوعی موازنه نظامی ایجاد کرده بود.
 
اکنون وقتی حملات به این قسمت از کشور افزایش پیدا می‌کند، این سلاح‌ها علیه دولت به‌کار می‌رود. در قسمت دیگر ما مرز مشترک لبنان و سوریه را داریم که نزدیک به ۳۰ سال است که شاهد عبور و مرور غیر قانونی سلاح به داخل خاک لبنان از سوریه است. این سلاح‌ها برای گروه‌های فلسطینی و لبنان ارسال می‌شده و اکنون دولت سوریه مدعی است که این روند تا حدودی برعکس شده است و گروه‌های مخالف سوریه در لبنان و در رأس آن‌ها سعد حریری مشغول مسلح کردن گروه‌های سوری هستند.
 
این که این بخش از ادعای دولت سوریه چقدر می‌تواند واقعیت داشته باشد، موضوعی است که گذر زمان آن را مشخص می‌کند. اما در هرحال این روند سلاح از داخل لبنان به سوریه چیزی است که وجود دارد؛ به‌خصوص با توجه به این که مرزهای بین دو کشور هیچ‌گاه مرزهای امنی نبوده است و هیچکدام از دو کشور کنترل قابل توجهی بر این مرزها نداشته‌اند.
 
ممکن است این مبارزه مسلحانه فراگیر شود و به شهرهای بیشتری در سوریه سرایت پیدا کند؟
 
در حال حاضر در این چهارماهی که درگیری‌ها در داخل سوریه شروع شده، بیشتر متمرکز بوده بر چهار شهر اصلی، اما دولت سوریه تلاش خود را کرده است که این درگیری‌ها به نقاط کردنشین کشیده نشود و همچنین به پایتخت که دمشق است؛ اما در نهایت این درگیری‌ها به آنجاها نیز کشیده شده است و بیم آن وجود دارد که درگیری مسلحانه گسترده‌تر شود و مردم روی به استفاده بیشتری از سلاح بیاورند.
 
ضمن این که خود دولت سوریه و به تبع آن ایران و هم‌پیمانانش مدعی‌اند که غرب برای ایجاد هرج و مرج در داخل سوریه مشغول ایجاد شرایطی است تا وضعیت سوریه به وضعیت کشوری چون لیبی تبدیل شود. مخالفان در مقابل این ادعا را رد می‌کنند و می‌گویند این مردم‌ هستند که با نیروهای ارتشی و نظامی مشغول مبارزه‌‌اند.
 
وقتی آمار کشته‌ها و زخمی‌ها بالا رود (به این شکلی که در این مدت شاهد بودیم)، با توجه به این که نظام اجتماعی حاکم بر سوریه مانند بسیاری کشورهای عربی نظامی قبیله‌ای و طایفه‌ای است، این نگرانی جدی وجود دارد که در صورت طول کشیدن بیشتر این روند، سوریه وارد یک درگیری همه‌‌جانبه شود.
 
این نکته را نباید از نظر دور کرد که به‌هرحال اسراییل در مرز سوریه وجود دارد و با توجه به این که بلندی‌های جولان سال‌هاست تحت اشغال اسراییل است و گروه‌هایی که در این منطقه مستقر هستند، همواره از طرف سوریه کنترل شد‌ه‌‌اند تا دست به خرابکاری در مرزهای سوریه و اسراییل نزنند. این نگرانی جدی هم بین تحلیل‌گران عرب وجود دارد که دولت و ارتش سوریه، وقتی متوجه وضعیت داخلی شود، ممکن است به تبع شرایط از مرزها اندکی غفلت کند و به این ترتیب شاهد ناآرامی در مرزها هم باشیم.
 
در روزهای اخیر سخنگوی آژانس امدادرسانی سازمان ملل متحد خبر از حمله ارتش سوریه به اردوگاه پناهندگان فلسطینی در بندر لاذقیه داده است. این حمله به چه دلیل صورت گرفته و آیا پناهندگان فلسطینی ساکن در شهر لاذقیه سوریه در اعتراض‌های اخیر علیه حکومت بشار اسد مشارکت داشتند یا نه؟
 
تفاوتی بین پناهندگان فلسطینی در لبنان و سوریه وجود دارد. در لبنان پناهندگان فلسطینی به گروه‌های سیاسی مختلف تقسیم می‌شوند و همان‌قدر که وابستگان به جنبش حماس در لبنان حضور دارند، البته هواداران فتح هم حضور دارند، اما در سوریه این اتفاق نیفتاده و می‌شود گفت تقریباً ۸۰ درصد پناهندگان فلسطینی در سوریه وابسته به جنبش حماس یا جهاد اسلامی یا در کل وابسته به جنبش‌هایی‌ هستند که سوریه ظرف سال‌های اخیر از آن‌ها در برابر تشکیلات خودگردان فلسطین حمایت کرده است.
 
فلسطینی‌ها تاکنون در سوریه زیر کنترل شدید دولت بوده‌اند و به نحوی دولت سوریه از آن‌ها به‌عنوان اهرمی علیه غرب استفاده می‌کرده است. در ماه‌های اول شروع اعتراض‌های مردمی در سوریه، اتفاقی در مرز با اسراییل افتاد. بدین‌ترتیب که فلسطینی‌ها به طرف مرز حمله‌ور شدند و از آن طرف اسراییلی‌ها مقابله کردند و این حادثه نزدیک به 15، 16 کشته برجای گذاشت.
 
کسی اگر با نظام سوریه و شیوه کنترل این نظام بر فلسطینی‌ها آشنا باشد، می‌داند که این اتفاق ساده نیفتاده و قطعاً با هماهنگی دولت سوریه بوده است. در نقطه مقابل شاهد بودیم که بعد از شروع تحرک‌های مردمی در سوریه، جنبش حماس شروع کرد به تغییر سیاست خود و وارد مصالحه با جنبش فتح شد و در فحوای سخنان آن‌ها این نکته وجود داشت که احتمال مذاکره با اسراییل هم وجود دارد. یا حتی این که دولت خودگردان با اسراییل مذاکره کند و سکوت حماس هم احتمالش هست.
 
این نوع موضع‌گیری‌ها نشان می‌داد که حماس و گروه‌های هم‌پیمان خودش قافیه را تنگ دیده‌اند و به سرنوشت سوریه و سرنوشت دولت بشار اسد چندان امیدی ندارند و شروع کرده‌اند به ایجاد پایگاهی دیگر برای خودشان تا در صورت سقوط دولت سوریه بتوانند به حیات سیاسی و نظامی خود ادامه دهند.
 
حمله نیروهای نظامی سوریه به اردوگاه‌های فلسطینی این پیام قوی را برای این گروه‌ها دارد که از سیاست‌های رسمی سوریه، سیاست‌هایی که تاکنون با گروه‌های فلسطینی رعایت شده است، نمی‌توانند عدول کنند و این پیام در داخل لبنان هم به اردوگاه‌ها مخابره شده است؛ به طوری که دو اردوگاه عین‌الحلوه و بداوی در لبنان ظرف مدت گذشته شاهد تنش‌های مسلحانه در داخل بودند. اکثر تحلیلگران لبنانی و همچنین عربی می‌گویند این‌ها پیام‌هایی است که از طرف دولت سوریه دارد به غرب مخابره می‌شود.