ما بزرگترها عادت داریم با کودکان در مورد هنجارها، ارزشها و امور درست و غلط صحبت کنیم و معمولاً در توضیح اینکه دعوا کردن، وسایل افراد دیگر را برداشتن و گفتن کلمات زشت اشتباه است، مهارت داریم. به آنها توضیح میدهیم چگونه دوست خوبی باشیم و در مورد تعارضات و خطرات اینترنت صحبت میکنیم. اما موضوعاتی هم وجود دارند که گفتوگو در مورد آنها با کودکان، برای بسیاری از بزرگترها سخت است، مانند روابط صمیمانه، بخشهای خصوصی بدن و اینکه چه کارهایی میتوانیم یا نمیتوانیم با بدن دیگران انجام دهیم.
“،سازمان نجات کودکان” اغلب زمانی که آزار و سوءاستفادهی جنسی کودکان در رسانهها مورد بحث قرار میگیرد، نگرانیهایی از جانب والدین و دیگر بزرگسالان در مورد اینکه چگونه این موضوع را برای کودکان باز کنند، دریافت میکند. چگونه بدون اینکه موجب نگرانی یا ترس شوم منظور “خودم را برسانم؟ در حال حاضر فرزندان من از چه چیزهایی مطلع هستند؟ از کجا باید شروع کنم؟ و همچنین: چگونه از فرزندانم محافظت کنم؟
ای کاش میتوانستم یک راه صددرصد مطمئن برای محافظت از کودکان در مقابل آزار و سوءاستفاده جنسی معرفی کنم. اما نمیتوانم. با اینحال ما بزرگترها با شهامت به خرج دادن و صحبت کردن با کودکان دربارهی بدن و مرزهای آن، کارهای زیادی میتوانیم انجام دهیم، حتی اگر گاهی این صحبتها به نظر ناخوشایند بیایند. با هرچه زودتر آگاه ساختن کودکان نسبت به ارزش بدنشان و چگونگی نه یا بله گفتن، میتوانیم چه برای زمان حال و چه بعدها در زندگی آینده، به آنها احساس امنیت داده و درک اینکه چه چیزی درست و نادرست است را موجب شویم. در عین حال، برای کودکانی که قبلاً مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند صحبت دربارهی این موضوع را آسانتر میکنیم.
به منظور تسهیل این امر برای والدین و سایر بزرگسالان، سازمان نجات کودکان، کتابچهی “به بدن من احترام بگذارید!” را منتشر کرده است که در مورد چگونگی شروع گفتوگو با کودکان در سنین مختلف دربارهی موضوع مورد نظر، توصیههایی را در اختیار آنها قرار میدهد. امیدوارم که پس از خواندن این کتابچه، برای گفتوگوی با کودکان خود یا دیگران در مورد بدن و قسمتهای خصوصی آن، اعتماد بهنفس بیشتری کسب کرده و بتوانید به آنها کمک کنید تا قدرت درونی خود را به دست بیاورند و درک کنند چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
الیزابت دالین
دبیرکل سازمان نجات کودکان، سوئد
گفتوگو با کودکان
آیا تا به حال با کودکان در مورد مسائل مربوط به بدن، تعیین حدود و رابطهی صمیمی صحبت کرده یا سعی کردهاید صحبت کنید؟ اگر بله، احتمالاً میدانید که این کار میتواند احساس ناخوشایندی ایجاد کند. به عنوان والدین یا بزرگترها، ممکن است از این موضوع به دلیل ترس از ایجاد هراس در کودکان یا فراخواندن افکار نامناسب امتناع کنیم. زبان- دشواری یافتن کلمات مناسب و چارچوب صحیح- و همینطور چالشِ یافتن سطح مناسب بحث هم میتواند به عنوان مانع در نظر گرفته شود: چگونه کودک من با این موضوع برخورد میکند؟ آیا زیادی پیش میروم؟ چگونه میتوانم این را توضیح دهم؟ شاید این دغدغهها برای شما آشنا به نظر بیاید.
در مورد چرایی لزوم گفتوگوی صریح با کودکان در مورد حق بر بدنشان، محدودیتهای رفتار و اعمال دیگران نسبت به بدن آنها و برعکس، دلایل مهمی وجود دارد. بنابراین حتی اگر در مورد کلمهها اشتباه کنیم، در سطحِ اشتباهی از بحث قرار گیریم و مجبور باشیم دوباره شروع کنیم، هنوز با سعی در داشتنِ ذهنی باز و صراحت کلام، به کودکان کمک بزرگی میکنیم. با مبادرت به صحبت در مورد مسائلِ محرمانه باعث میشویم که کمتر تابو باشند، و این یک پیام مهم به کودک میدهد: حرف زدن در این مورد اشکالی ندارد. ما با ایجاد این آگاهی در کودکان که بدنشان ارزشمند است و حق تصمیمگیری در مورد آن به خودشان تعلق دارد، احساس امنیت را برایشان فراهم میکنیم.
کنجکاویای که کودکان از سنین پایین در مورد بدن خود و دیگران دارند امر مثبتی است و باید تشویق شود. در عین حال مهم است که با برخی قوانین و دستورالعملهای کم و بیش صریح، مسائلی را روشن کنیم. برای مثال، ممکن است زمانی که به بیرون از خانه میرویم، به کودکان اجازه ندهیم به قسمتهای شخصی بدنشان دست بزنند. تأکید میکنیم که برخی قسمتهای بدن مشخصاً حساس هستند و باید با احترام و مراقبت با آنها برخورد کرد. در عین حال ما مرزهای مشخصی در مورد بدن خودمان داریم. حتی اگر رابطهی فیزیکی خوب و صمیمانهای با کودکانمان داریم، از همان ابتدا مشخص می کنیم که برای این صمیمیت هم مرزهایی وجود دارد. به این طریق، صمیمیت با امنیت همراه میشود.
به کودک یاد بدهید که اشکالی ندارد بگوید نه، حتی به افرادی که دوستشان دارد و یک “نه”، همیشه به معنای نه است.
کودکان همانطور که بزرگ میشوند، کنجکاویشان نیز افزایش پیدا کرده و علاقهشان به روابط صمیمی شکل میگیرد و نیازشان به راهنمایی و صحبت در مورد مرزها تغییر میکند. مهم است که به عنوان بزرگسال، برای صحبت در مورد هنجارها، درست، نادرست و رشد بدن حتی در سالهای نوجوانی نیز در دسترس باشیم.
با در دسترس بودن به عنوان بزرگسال و والدین برای بحث و گفتوگو در مورد این مسائل- در طول تمام مراحل رشد کودک- به درک قویتر کودک از خود و ایجاد احساس امنیت در وی کمک میکنیم.
اما چه زمانی برای صحبت با کودکان مناسب است و چگونه؟ صحبت کردن با کودکان، تا حدی برخلاف آنچه ما احتمالاً تصور میکنیم، به معنای نشستن برای یک مکالمهی طولانی و جدی در یک زمان دقیق و مشخص نیست. بلکه بیشتر یک نگرش است و به معنای اینکه حواسمان جمع باشد و فرصتهای مناسب در زندگی هرروزه را شناسایی کرده و این کار را به صورت مداوم، در طی دوران کودکی انجام دهیم.
چه کودک خردسال داشته باشید و چه نوجوان، نیاز دارید که با آنها در مورد این مسائل صحبت کنید. باید زبان و مفاهیمی متناسب با سطح رشد کودک اتخاذ کنید و این امر میتواند به روشهای مختلف انجام شود.
چگونه این کار را انجام میدهید؟ کودک سه ساله چه چیزی را درک میکند؟ و با یک نوجوان چگونه صحبت میکنید؟ در صفحات پیش رو در مورد اینکه چگونه با کودکان در همهی سنین صحبت کنید به شما توصیههایی ارائه میدهیم.
کوچکترین کودک
کودکان خردسال بسیار سرگرم شناخت خود و اطرافشان هستند. زمان زیادی صرف کشف این میشود که بدن چگونه کار میکند و چه کارهایی میتواند یا نمیتواند انجام دهد. این کار اغلب، صرفاً به این دلیل که کودک وابسته به کمک است، با همراهی بزرگترها انجام میشود.
در تمام مواقعی که مواظب کودک هستید و از او مراقبت میکنید، برای مثال زمانی که او را حمام میکنید، پوشکش را عوض میکنید، کرِم بدن میزنید یا به او غذا میدهید، میتوانید به شیوه های مختلف این موضوع را انتقال دهید که این بدن خود کودک است، ارزش خود را دارد و در تصمیمگیریهای مربوطه، حتی زمانی که شخص دیگری برای کمک به وی لازم است، میتوانید به او یاری برسانید.
یک راه خوب برای دستیابی به این امر آن است که هرچه سریعتر ( کودک میتواند حتی یک ساله باشد) به کودکان اجازه دهید که یادگیری چگونگی شستن قسمتهای خصوصی خود را آغاز کنند. در ابتدا میتوانید در حمام به او نشان دهید که چگونه آلت تناسلی و پشت خود را بشوید و بعد به کودک اجازه دهید خودش این کار را امتحان کند. راه دیگر این است که که به کودک اجازه دهید در تعویض پوشک دخالت داشته باشد و هرچه زودتر به او اجازه دهید که خودش را پس از استفاده از توالت تمیز کند.
دهان نیز یک قسمت شخصی بدن است. کودک را در سنین اولیه تشویق کنید که خودش غذا بخورد (حتی اگر کثیف کاری شود) و غذا را به زور در دهان او نگذارید. از آنجا که کودکان خردسال به کمک بزرگترها وابستهاند و نمیتوان همیشه به آنها اجازه داد برای خودشان تصمیم بگیرند، مهم است که زمان بگذاریم و برای آنها توضیح دهیم چرا کارهایی مانند تعویض پوشک انجام میدهیم، و چرا گاهی اوقات باید کاری کنیم که کودکان حس خوبی نسبت به آن ندارند یا نمیخواهند آن را انجام دهند.
ممکن است تلاشها بر سر میز غذا و یا در حمام سخت و زمانبر باشد، اما در طولانی مدت میتوانند تاثیر بزرگی داشته باشند. با اجازه دادن به کودک برای مشارکت در انجام کارهای مربوط به خود در سنین اولیه، حس کامل بودن و ارزش شخصی او را تقویت میکنیم.
به عنوان بزرگسال یا والدین کودک خردسال، میتوانید به ارتباط فیزیکی کودک با دیگران هم توجه کنید. زمانی که خویشاوندان، دوستان یا غریبهها میخواهند کودکان را در آغوش بگیرند یا ببوسند چگونه برخورد کنیم؟ شاید ما داریم از روی ادب- بدون اینکه بدانیم خودِ کودک چه حسی در مورد آن دارد- او را تشویق به این کار میکنیم. کودک را مجبور به بغل کردن، بوسیدن و در بغل نشستن نکنید. به جای دستور دادن به او که: حالا، برو بغل مادربزگ بشین، از او بپرسید : آیا میخواهی بغل مادربزرگ بشینی؟ این کار به کودک کمک میکند که درک کند که اگر نمیخواهد مجبور نیست به افراد دیگر نزدیک شود. همچنین به وی کمک میکند که از خودش بپرسد آیا نسبت به این کار احساس خوبی دارد یا نه، و با تعمیم آن به او کمک می کند که مرزها را تنظیم کند.
شما میتوانید به صورت کلی در مورد اهمیت گوش کردن به افراد دیگر و احترام گذاشتن به آنچه میگویند و میخواهند، صحبت کنید. مثلاً احترام گذاشتن به فردی که میگوید: نه، نمیخواهم! نسبت به کاری که کردی حس خوبی ندارم، این کار آدم را ناراحت یا عصبانی میکند یا میترساند.
کودکانی که یاد میگیرند به پیامهای دیگران واکنش نشان دهند، همانطور هم میآموزند که به احساساتشان گوش داده و مرزهایی برای خود تعریف کنند.
زمانی که کودک، چهار یا پنج ساله است، میتوانیم این موضوع را مطرح کنیم که ممکن است افرادی باشند که بخواهند “کارهای نادرستی” انجام دهند. سعی کنید راهی پیدا کنید که راجع به این مساله با کودک بدون اینکه او را بترسانید صحبت کنید. میتوانید به او توضیح دهید که اگر کسی کاری با بدن شما انجام میدهد یا میخواهد انجام دهد که شما دوست ندارید، میتوانید بگویید نه! و میتوانید به بزرگترهای دیگر بگویید چه اتفاقی افتاده است. متأسفانه، شایع است که زمانی که کودکان خردسال قربانی سواستفاده جنسی میشوند، فرد آزارگر کسی است که کودکان وی را میشناسند و احتمالاً او را دوست دارند. بنابراین بهجاست به کودکان یادآوری کنیم که اشکالی ندارد حتی به افرادی که برایشان اهمیت دارند نه بگویند، درست مانند زمانی که خواهر یا برادرتان میخواهد بازی کند و شما تمایل به بازی ندارید.
اجازه دهید کودکانتان در مراقبتهای روزانهی خود مانند تعویض پوشک مشارکت کنند. به آنها توضیح دهید در حال انجام چه کاری با بدن آنها هستید و چرا این کار را میکنید.
کودکان خردسال دوست دارند که بدنهای یکدیگر را کشف کنند و بعضی مواقع به شیوهای صمیمانه بازی میکنند. این بخشی طبیعی از روند رشد آنهاست. تا زمانی که سن و جثهی کودکان همبازی به شکلی منطقی در یک سطح بوده و به نظر خودشان بازی بدون اشکال باشد، دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. اما اگر کسی احساس بدی داشته باشد یا مرزها را رد کند، مداخلهی یک فرد بزرگسال مهم است.
فرصتهای خوب بسیاری وجود دارند که راجع به این مسائل با کودکان صحبت کنیم. زندگی هرروزهی آنها پر از موقعیتها و اتفاقاتی است که در آن بدن نقش مرکزی دارد. برای مثال میتوانید زمانی که کودک قسمتهای جدیدی از بدن و کارکرد آنها را کشف میکند یا زمانی که در حال حمام با دیگر کودکان است از فرصت استفاده کنید. اینکه کودکان خردسال اغلب سوالاتی در باره بدن میپرسند فرصتهایی برای مکالمه مستقیم میدهد.
- اجازه دهید کودکانتان در مراقبتهای روزانهی خود مانند تعویض پوشک مشارکت کنند. به آنها توضیح دهید در حال انجام چه کاری با بدن آنها هستید و چرا این کار را میکنید.
- هرچه زودتر آموزش کودکان در مورد شستن قسمتهای خصوصی و تمیز کردن خودشان بعد از دستشویی را شروع کنید.
- کودکان را مجبور به بغل کردن، بوسیدن یا نشستن در بغل دوستان و فامیل نکنید. به جای آن از او بپرسید آیا این چیزی است که او دوست دارد انجام دهد یا نه.
- توضیح دهید که اگر کسی با بدن کودک کاری انجام میدهد که او نمیخواهد یا کسی قصد انجام آن کار را دارد، میتواند بگوید نه و با بزرگترهای دیگر در مورد آن صحبت کند.
- به کودک یاد بدهید که اشکالی ندارد بگوید نه، حتی به افرادی که دوستشان دارد.
رازهای خوب و بد
فکر خوبی است که به کودکان خردسال تفاوت میان رازهای خوب و بد را آموزش دهید. رازهای خوب چیزهایی مانند کادوی تولد و هدیههای کریسمس هستند. چیزهایی که شما را خوشحال میکنند. رازهای بد چیزهایی هستند که شما را ناراحت میکنند یا باعث “دلدرد” شما میشوند. رازهای بد می توانند گفته شوند، حتی اگر کسی گفته باشد که اجازه آن را ندارید. صحبت کردن در مورد رازهای خوب و بد راهی برای تشویق کودکان به منظور در میان گذاشتن اتفاقات ناخوشایندی است که کسی به آنها گفته نمیتوانند راجع به آن صحبت کنند.
کودکان در سنین مدرسه
برای بسیاری از کودکان، بلوغ، همان اوایل، حدوداً میان هشت تا دوازده سالگی، اتفاق میافتد. بدن رشد کرده و تغییر مییابد، شبیه شدنِ بیشتر به بدن بزرگسالان را آغاز میکند و در مقابل، افکاری در مورد تمایلات جنسی و رابطهی با دیگران را به میان میآورد. در اینجا دوستان همسن میتوانند بر کودکان تاثیر داشته باشند.
کودکانی که در سنین مدرسه هستند ممکن است قبلا به این حس قوی رسیده باشند که بدنشان چیزی ارزشمند است و حق تصمیمگیری در مورد آن متعلق به خود آنهاست. در این موارد، آنها میدانند که میخواهند به چه کسانی نزدیک باشند و وقتی نسبت به چیزی حس خوبی ندارند چگونه نه بگویند. اما ناگهان یک سری موضوعات جدید به میان میآیند. کودک مدرسه را شروع میکند، دوستان جدید پیدا میکند، و قواعد اجتماعی جدید شکل میگیرند. بزرگترها با پذیرا بودن نسبت به تغییرات، چه در کودکان و چه در محیط اطراف آنها و صحبت در مورد آن با کودکان، با در نظر داشتن اینکه آنها در چه سطحی از رشد قرار دارند، میتوانند عملکرد مثبتی داشته باشند.
کودکان معمولاً بین هفت تا نه سالگی از وجود روابط صمیمی آگاه هستند و اطلاعات اغلب از خواهر- برادر، دوستان یا رسانه دریافت میشوند، مگر اینکه ما به عنوان والدین انتخاب کرده باشیم که موضوع را مطرح کنیم. کودکان در این سن معمولاً در مورد بدن خودشان که در حال تغییر است کنجکاوند- کنجکاویهایی از قبیل چرا اینگونه به نظر میرسند، چه تفاوتهایی میان جنسیتها وجود دارد و اینکه آیا بدن خودشان متناسب است یا خیر.
بزرگترها فرصت این را دارند که با مشارکت زودهنگام در فراهم کردن اطلاعات متناسب با سن، برای کودکان یک تصویر سالم و دقیق از بدن و تمایل جنسی ارائه کنند. کودکان ممکن است صحبت در مورد روابط صمیمانه را در مدرسه آغاز کرده یا والدینشان را در حال بوسیدن یکدیگر دیده باشند. چنین موقعیتهایی سوالهایی را پیش میکشند و فرصتهایی را برای توضیح این امر فراهم می کنند که “نزدیکی” زمانی امر مثبتی است که بین دو نفر که به هم علاقه شخصی دارند و به یکدیگر اهمیت میدهند، اتفاق بیافتد.
اگر تصویری که کودک میسازد تنها بر مبنای اطلاعات رسیده از رسانه، خواهر و برادر و مانند اینها باشد، به احتمال زیاد تصویری تحریف شده است.
شما به عنوان بزرگتر میتوانید زمانی که با کودکان در مورد روابط صمیمانه صحبت میکنید، توضیح دهید رفتار نامناسب چه معنایی دارد و اگر کسی میخواهد به قسمت خصوصی بدن کودک نگاه کند یا دست بزند، یا از کودک بخواهد قسمت خصوصی بدن خود را لمس کند یا نگاه کند، بدون اینکه کودک آن را بخواهد یا درک کند، به این معنی است که آن رفتار اشتباه و ممنوع است. بگویید که این موضوع بسیار غیرمعمول است، اما میتواند اتفاق بیافتد. توضیح دهید که همهی بزرگترها میدانند که این کار مجاز نیست.
در این زمینه، شما میتوانید اشاره کنید که لزومی ندارد شخص حتماً بزرگسال باشد؛ ممکن است یک نوجوان یا کودک دیگر باشد. به کودک اطمینان دهید که اشکالی ندارد در مورد آن صحبت کند:. اگر کسی نسبت به تو رفتار نامناسبی داره یا تلاش میکنه رفتار نامناسبی داشته باشه، ازت میخوام بدونی که میتونی در مورد آن با من صحبت کنی. فکر خوبی است که به کودک بگویید که بزرگسالان دیگری مانند مادربزرگ، دخترخاله-پسرخاله، معلم، یا کسی که کودک به وی اعتماد دارد نیز وجود دارند که کودک میتواند با آنها صحبت کند و تصمیم در مورد این که با چه کسی صحبت کند، مربوط به خود اوست. تاکید کنید این که کسی نسبت به او رفتار نامناسبی نشان میدهد هیچگاه تقصیر کودک نیست و یا وی مسوول آن رفتار محسوب نمیشود. از آنجاییکه که کودکان معمولاً وفادار هستند و نمیخواهند دیگران را به دردسر بیندازند، میتوانید به او اطمینان دهید کسانی که رفتارهای نادرستی دارند میتوانند در مورد مشکلشان کمک دریافت کنند: افرادی که کارهای بدی با کودکان می کنند برای متوقف کردن این رفتارها نیاز به کمک دارند و میتوانند این کمک را دریافت کنند.
ممکن است صحبت در مورد این قبیل چیزها احساسی ناخوشایندی به وجود بیاورد و پیدا کردن موقعیت مناسب سخت باشد. یک توصیه این است که زمانی که رسانهها در مورد این مسائل گزارش میدهند موضوع را پیش بکشید. برای مثال، ممکن است در مورد کودکانی که در معرض پیشنهادهای جنسیِ آنلاین قرار گرفتهاند یا موقعیتهایی که کودکان، قربانی تعرض یا سوءاستفاده جنسی بودهاند، گزارشی پخش شود. میتوانید از کودک بپرسید آیا در مورد این واقعه شنیده است یا نه، و چه فکری در مورد آن میکند. چه کودک قبلاً از موضوع اطلاع پیدا کرده باشد و چه نه، فرصتی است برای شما که احساسات و افکارتان را بروز دهید و موضوع را به شیوهای طبیعی پیش بکشید.
- به کودک کمک کنید یک تصویر سالم و متعادل از بدن و رابطهی صمیمانه داشته باشد. دانش و دیدگاه خود را برای تکمیل تصویرِ ارائه شده به کودک از طریق رسانه و خواهر برادر بزرگتر مطرح کنید.
- در مورد اینکه رابطه یک چیز مثبت و با ارزش است شفاف صحبت کنید. همچنین توضیح دهید که چه چیزی نادرست و ممنوع است.
- توضیح دهید اگر اتفاقی افتاده است هیچگاه اشکال ندارد که در مورد آن صحبت کنید، و کودک میتواند انتخاب کند که با کدام بزرگسال صحبت کند.
- اگر در پیدا کردن فرصت مناسب برای پیش کشیدن موضوع مشکل دارید، زمانی که در رسانهها موضوع مطرح میشود فرصت را غنیمت بشمارید.
نوجوانان
چه ما بزرگترها خوشمان بیاید و چه نیاید، در طی سالهای نوجوانی، کودکان شروع به درک هویت جنسیشان میکنند. تلاش برای محافظت از کودکان در برابر این جنبه از رشد بیمعناست. با اینحال والدین و دیگر بزرگترها میتوانند به نوجوانان کمک کنند که با تمایلات جنسیشان به روشی سالم و طبیعی برخورد کنند.
اگر با کودکتان راجع به بدن، تمایل جنسی و تعیین مرزها قبل از رسیدن به سالهای نوجوانی صحبت کردهاید، در موقعیت خوبی هستید. در این صورت، در مقایسه با حالتی که این موضوع در طول سالهای گذشته مسکوت باقی مانده، آنقدر سنگین و عجیب نخواهد بود. هرچه کودک بزرگتر میشود، قابلیت تاثیر بر او کاهش مییابد.
کودک را مجبور به بغل کردن و بوسیدنِ اقوام و یا دوستان نکنید.
عاقلانه است به کودک نشان دهید که شما علاقهمند به موضوغ و نسبت به آن آگاه هستید. تلاش کنید در مورد این که رابطهی فیزیکی و جنسی اصولاً موضوعی خوب و مفرح است صریح باشید، اما در عین حال یادآوری کنید که این روابط میتوانند مشکلساز، پیچیده و حتی غیرقانونی باشند. یک روش خوب برای ورود به گفتوگوی با نوجوان پیرامون موضوع مزبور آن است که به گزارشهای رسانهها اشاره کنید: من این را دیدم و داشتم فکر میکردم تو در مورد آن چه فکر میکنی. به کودک افکار و تأملات خود را بگویید. برای اینکه قادر باشید به سمت این موضوع بروید، نیاز دارید که یک مکالمه مداوم با نوجوانتان در مورد مسائل مختلف زندگی داشته باشید. با کنجکاو بودن نسبت به علایق نوجوان و با انجام کارها با هم، فرصتهای صحبت بیشتر پیش میآید و گفتوگوها طبیعیتر پیش میروند.
در سالهای اخیر، دنیای بزرگسالان و سیستم قضایی با این واقعیت روبهرو شده است که آزار و اذیت جنسی میتواند به سادگی میان نوجوانان همسن اتفاق بیفتد همانطور که میان بزرگسالان و کودکان اتفاق میافتاد. پیشتر به این وقایع به عنوان آزار جنسی واقعی نگاه نمیشد، بلکه به عنوان “مشکلات نوجوانان” در نظر گرفته می شد. متأسفانه بسیاری از نوجوانان شاهد آزار دیدن دیگران هستند و یا خودشان قربانی آزار جنسی و تعرض توسط دیگر نوجوانان بودهاند. این اتفاق میتواند در مدرسه، یا به صورت آنلاین و یا در دیگر زمینههای اجتماعی که کودکان دور هم جمع می شوند اتفاق بیافتد. عاقلانه است که به نوجوان نشان دهید که شما از مساله آگاهی دارید. اگر فکر میکنید نیاز به تحقیقات بیشتری دارید این کار را انجام دهید و سعی کنید خودتان را به روز نگه دارید. برای مثال با اشاره به اینکه شما در مورد آزار جنسی و تعرض در جامعه، محله و آنلاین شنیدهاید، به کودک پیغام میدهید که به موضوع اهمیت میدهید و اشکالی ندارد که موضوع را با شما در میان بگذارد.
مسألهی خشونت جنسی میان نوجوانان همسن یک دلیل مهم برای صحبت کردن با نوجوانان در مورد معنای کلمه “نه” است- همانگونه که با کودکان خردسال نیز این کار را انجام میدهیم. به نوجوان یادآوری کنید که یک نه همیشه نه است. و این کلمه خودش به تنهایی بیانگر یک حس قوی درونی است. خیلی محتمل نیست که نوجوان بخواهد در مورد موضوع با شما گفتوگو کند، اما حداقل نشان دادهاید که آگاهید، به این چیزها فکر میکنید و در دسترس هستید.
بدون اجبار یا فشار آوردن بر نوجوان، به او نشان دهید که مایل و خوشحال هستید که با او صحبت کنید. به عدم تمایل آنها در پاسخ به سوالها احترام بگذارید. گاهی اوقات کافی است که تنها افکار خودتان را با او در میان بگذارید. با این روش، نشان میدهید که مایل هستید که مسأله را مورد بحث قرار دهید. شاید، از آنجا که شما پذیرا بودهاید و علاقه نشان دادهاید، نوجوان انتخاب کند که بعداً به موضوع برگردد. حتی تلاش برای پیش کشیدن موضوع بیش از یک بار میتواند ایده خوبی باشد. نوجوان نیز ممکن است برای بار اول شگفتزده شود و ترجیح دهد که جوابی ندهد. هرطور و هرزمان که نوجوانتان میخواهد صحبت کند، پذیرا باشید و گوش دهید. حتی اگر راحتترین و مناسبترین زمان برای شما نیست از فرصت استفاده کنید.
- نشان دهید که آگاه و درگیر بحث هستید و تلاش کنید که یک مکالمه مداوم در مورد زندگی با نوجوانتان داشته باشید.
- توضیح دهید که روابط صمیمانه و جنسی اشکالی ندارد و مفرح است اما میتواند مشکلساز، پیچیده و حتی غیرقانونی باشد.
- اگر در پیدا کردن فرصت مناسب برای پیش کشیدن موضوع مشکل دارید، به وقایعی که برای مثال در رسانه دیدهاید اشاره کنید. به صورت صریح در مورد افکار خودتان صحبت کنید.
- به نوجوان یادآوری کنید که یک نه همیشه نه است.
- بدون اجبار یا تحت فشار گذاشتن نوجوان، نشان دهید که مایل و خوشحال هستید که صحبت کنید. به عدم تمایل وی در پاسخ به سوالات احترام بگذارید.
- اگر دفعه اول در گرفتن جواب موفق نشدید تسلیم نشوید. دوباره تلاش کنید.
کودکان و اینترنت
اینترنت راه بسیار خوبی برای کودکان و کوچکترها جهت ارتباط برقرار کردن، ملاقات دوستان جدید، معاشرت و یادگیری فراهم میکند. اما همانطور که همه میدانیم، خطراتی نیز دارد. بنابراین ممکن است زمانی که کودکانمان کامپیوتر یا موبایلیشان را بدون نظارت استفاده میکنند به نظر نگرانکننده بیاید. ما بزرگترها ممکن است احساس کنیم کنترلی بر روی وضعیت نداریم. چگونه با این مسأله برخورد کنیم و چگونه میتوانیم تضمین کنیم که کودک در دنیای آنلاین در معرض خطر قرار نمیگیرد؟
از آنجایی که کودکان از سن کم شروع به استفاده از اینترنت میکنند، میتوانید زمانی که کودک پنج یا شش ساله است با او در مورد اینکه چه چیزی آن بیرون است، چه چیزهایی را باید در ذهن داشته باشد و چه چیزهایی را اجازه دارد انجام دهد یا ندهد شروع به صحبت کنید. فکر خوبی است که بزرگترها بر فعالیتهای آنلاین کودکان نظارت داشته باشند، اما نه خیلی زیاد به شکلی که آنها را کنترل کند، بلکه در حدی که از مواجه شدن آنها با چیزایی که میتوانند آزاردهنده و مشکلساز باشند جلوگیری کنند.
اگر در مورد اینترنت و کودکتان نگران هستید- به جای شروع به سرک کشیدن در چتها یا فعالیتهای فیسبوکیِ وی- ایده بهتر این است که موضوع را با پیشزمینهی داستانهای جدید مرتبط با وقایع اینترنتی پیش بکشید.
قدم اول، بدون در نظر گرفتن سن کودک، میتواند ابراز علاقه نسبت به آنچه کودکان در اینترنت با آن مواجهند باشد-از چه شبکههایی استفاده میکنند و از چه بازیهایی لذت میبرند. برخی توصیههای کلی نیز وجود دارند که میتوانید در اختیار کودکانتان قرار دهید. برای مثال اینکه نباید اسم و آدرسشان را به غریبهها بدهند، باید در مورد پستهایی که میگذارند مراقب باشند، و این که شخصی که با او چت میکنند میتواند متفاوت از کسی باشد که وانمود می کند. کودکان باید بدانند که اگر با کسی به صورت آنلاین آشنا شوند، اشکالی ندارد با والدین یا دیگر بزرگترهای مورد انتخاب خود، در مورد آن صحبت کنند. اگر کودک تصمیم بگیرد که شخصی را که به صورت آنلاین شناخته ملاقات کند، لازم است که به یک بزرگتر بگوید و نباید با شخص برای دفعه اول به تنهایی دیدار کند. او میتواند دوستی را همراه با خودش ببرد و در مکان عمومی شخص را ملاقات کند.
اگرچه ممکن است ناخوشایند به نظر برسد که ندانید کودکانتان با چه چیزهایی در اینترنت مواجه میشوند، اما بهتر است به یاد داشته باشید که خیلی در کار او سرک نکشید. یک پیشنهاد این است که همانطور که سعی میکنیم در مورد امور روزانهشان در مدرسه بپرسیم، عادت کنید در مورد امور آنلاینشان هم بپرسید: با چه کسی صحبت کردی؟ اتفاق جالبی افتاد؟ اتفاق بدی افتاد؟
اگر در مورد اینترنت و کودکتان نگران هستید- به جای شروع به سرک کشیدن در چتها یا فعالیتهای فیسبوکیِ وی- ایده بهتر این است که موضوع را با پیشزمینهی داستانهای جدید مرتبط با وقایع اینترنتی پیش بکشید. از فرصت استفاده کنید و بپرسید کودک در مورد این مساله چه حسی دارد و دنیای آنلاین او چگونه میگذرد؟
اگر ما والدین و بزرگترها از این که اتفاقی برای کودکمان افتاده باشد، برای مثال قربانی یک آزار یا در بدترین حالت، سوءاستفاده جنسی شده باشد، احساس نگرانی میکنیم، این احساس میتواند به آسانی بر ما مسلط شود. برخی تلههای متداول وجود دارند که دانستن و دوری از آنها میتواند مفید باشد.
یک تلهی معمول برای یک بزرگسالِ نگران و ترسان این است که بر حسمان سرپوش بگذاریم و فکر کنیم که واکنش زیادی نشان دادهایم و احتمالا آنقدرها هم بد نیست. اگر ما به این شیوه واکنش نشان دهیم، کودک ممکن است احساس کند که این موضوع از موضوعاتِ ممنوعه است. اگر وی تجربهی خشونت، قلدری یا هرچیز دیگر دارد که بخواهد بیان کند، آن را برای خود نگه میدارد.
یک دامِ دیگر این است که نقش پلیس را عهدهدار شویم. ممکن است کودک یا افراد دیگر را بازجویی کنیم یا سوالات مستقیم بپرسیم. پیامهای کودک و خاطرات روزانهی او را بخوانیم و کامپیوترش را زیرورو کنیم. با اقدام کردن به روش مزبور، خطر ارسال این پیام به کودک وجود دارد که اتفاق خیلی بدی در حال وقوع است و این ممکن است کودک رااز صحبت کردن بترساند. همچنین تحقیقات خود ما ممکن است کار بازرسان واقعی مانند پلیس و مددکاران اجتماعی را پیچیده کند.
اگر ما به خاطر اتفاقی که افتاده است احساس نگرانی میکنیم، بهتر است ابتدا برای خودمان روشن کنیم که دقیقاً از چه چیزی نگران هستیم. آیا چیزی است که دیدهایم، مانند یک پیغام که اتفاقی آن را خواندهایم یا مربوط به یک رفتار مشخص است؟ زمانی که نشانههای مشخصی داریم، میتوانیم از آنها استفاده کنیم و با کودک صحبت کنیم و بهتر است این کار را بدون پرسیدن سوالات مصرانه که موجب فشار روانی میشوند، انجام دهیم. بهتر است از اشارهی ضمنی به آزار یا سوءاستفاده جنسی اجتناب کنیم. برای مثال: زمانی که دیدم این اتفاق افتاد یا زمانی که تصادفاًً آن پیام را خواندم، احساس خوبی نسبت به آن نداشتم و باعث شد نگران شوم و از خودم بپرسم که چه معنایی میدهد.
ممکن است پاسخی بشنویم یا واکنشی ببینیم که مارا آرام کند، در عین حال ممکن است پاسخی هم بگیریم که حتی بیشتر نگرانمان کند. اکنون، باید تصمیم بگیریم آیا میخواهیم این موضوع را بیشتر پیش ببریم، برای مثال با درخواست کمک تخصصی. یا حتی ممکن است هیچ واکنشی دریافت نکنیم. به کودک برای پاسخ فشار نیاورید. در عوض توضیح دهید من نگرانم و میخواهم بدانی که اگر اتفاقی برای تو بیافتد که احساس بدی داشته باشی، همیشه میتوانی با من صحبت کنی. اما افراد دیگری هم هستند که میتوانی با آنها در مورد آن صحبت کنی. افراد دیگر میتوانند بزرگسالانی باشند که کودک در کنار آنها احساس اعتماد میکند؛ مانند پدربزرگ و مادر بزرگ، معلم، یا مددکار اجتماعی. به طور خلاصه، مسأله این است که کودک بداند که اگر شخصی، چیزی بگوید یا کاری انجام دهد که به هر شکلی، چه فیزیکی و چه روانی، به وی آسیب برساند، اشکالی ندارد که در مورد آن با بزرگترها صحبت کند و بداند که میتواند درخواست کمک کند. این موضوع به هیچ وجه تقصیر کودک نبوده و مسئولیتی متوجه وی نیست!
- اگر نگران هستید که اتفاق بدی برای کودک افتاده است، مراقب واکنشتان باشید. از سرپوش گذاشتن بر آن و یا بر عهده گرفتن نقش پلیس اجتناب کنید.
- زمانی که موضوع را با کودک مطرح میکنید، مکالمهتان را بر یک واقعه یا وضعیت مشخص که شما را نگران میکند بنا کنید.
- از فشارآوردن بر کودک برای پاسخ خودداری کنید. اجازه دهید بداند که شما برای صحبت کردن آنجایید، و اینکه بزرگترهای دیگری هم برای صحبت هستند. (مانند والدین، معلمان و مددکاران اجتماعی)
خشونت و سوءاستفاده جنسی
خشونت و سوءاستفاده جنسی کودکان شامل همهی اعمالی میشود که با ماهیت جنسی توسط شخصی دیگر بر کودک تحمیل میشوند. ویژگی اعمال مزبور این است که توسط یک بزرگسال و یا کودکی که به مراتب بزرگتر است انجام میشود و از موقعیت وابستگی قربانی برای قرار دادن وی در معرض کارهایی که کودک درک نمیکند یا برای فهمیدن آن آماده نیست استفاده میکند. کودک فاقد بینشی است که بتواند عمل را با رضایت انجام دهد و اعتماد وی مورد تعرض قرار می گیرد. سوءاستفاده میتواند فیزیکی یا غیرفیزیکی باشد.
منبع: حق کودکی
* نجات کودکان، یک سازمان مستقل پیشتاز بینالمللی برای کودکان است. ما در ١٢٠ کشور سراسر دنیا فعالیت کرده، زندگی کودکان را نجات داده، برای حقوقشان مبارزه کرده و به آنها کمک میکنیم تا استعدادهای بالقوهی خود را شکوفا کنند.
این مقاله ترجمه ای است از:
Norlen, Anna, (2014). Respect! My body!: A Handbook for grown/ups on how to talk with children about boundaries and sexual abuse. Save the Children, Sweden