ویلیام هگ، وزیر امور خارجه بریتانیا میگوید: «ایران در جریان مانور نظامی دهروزه خود، موشکهای بالستیک با توانایی حمل کلاهک هستهای را به صورت مخفیانه آزمایش کرده و این برخلاف قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل بوده است.»
تهران این اتهام را رد میکند. سپاه پاسداران در «رزمایش موشکی پیامبر اعظم ۶» خود موشکهایی با برد دو تا سههزار کیلومتر را آزمایش کرده است.
میرعلی هادیزاده، فرمانده نیروی هوا- فضای سپاه اعلام کرد: «موشکهای ایران برای حمله به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه و اسراییل طراحی شدهاند.»
این اظهارات با واکنش گسترده خبری روبهرو شده است. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است: «تهران به جای عمل به تعهدات بینالمللی، در مورد قدرت موشکیاش گزافهگویی میکند.»
از رضا تقیزاده، استاد دانشگاه در گلاسکو و تحلیلگر سیاسی میپرسم: هدف سپاه پاسداران از نمایش سیلوهای موشکی و پرتاب موشکها چه بوده است؟
رضا تقیزاده: من اول به این نکته اشاره کنم که حرف ویلیام هگ، وزیر امور خارجه بریتانیا میتواند درست باشد. با این تعبیر که در هر حال موشک «شهاب ۳» که در این مانور اخیر مورد استفاده قرار گرفت، بالقوه قادر به حمل کلاهک هستهای هست، ولی مشروط بر اینکه در دماغه آن که قطر باریکی دارد، بمب اتمی نصب شود.
برای اینکار ایران در صورتی که دست به آزمایش اتمی یا تولید بمب اتمی بزند، نیازمند طراحی یک بمب بسیار باریک با قطر کم است که قادر به نصب در دماغه آن موشک باشد. این کار هنوز صورت نگرفته است. بنابراین حرف آقای میهمانپرست هم که موشک شهاب قادر به حمل بمب اتمی نیست، به علت طراحی نشدن چنین بمبی، به نوعی درست است.
ولی بههرحال، رزمایشهای موشکی ایران و همینطور ابعاد سیاسی و روانی این ظرفیت موشکی به عنوان یک نیرو، خیلی مهمتر از قدرت بازدارندگی آن است. یعنی با اینکه ظرفیت موشکی ایران در منطقه، بیشتر از سایر کشورها به استثنای اسراییل است، هنوز به عنوان یک نیروی بازدارنده سیاسی نمیتواند عمل کند.
علت نداشتن این قدرت، ضعفهایی است که این نیرو دارد. یعنی موشکهای ایران از قدرت هدفگیری کمی برخوردار هستند. همینطور استفاده از کلاهکهای متعارف و غیر اتمی، قدرت آتش آنها را کاهش میدهد و استفاده از سوخت مایع در پرتاب این موشکها، زمان زیادی میبرد که در عمل استفاده از این زمانها، از این موشکها هدفهای خوبی میسازد برای حمله متقابل و یا حمله بازدارنده کشورهایی که ایران با آنها درگیر است.
در مجموع این مانور، بیشتر نوعی رجوع به یک اهرم سیاسی و استفاده تبلیغاتی و روانی از آن است. یعنی ایران بهخصوص در شرایطی که منطقه با بحران یا حکومت داخلی ایران با یک مشکل خارجی روبهرو است، از این وسیله استفاده میکند و معمولاً هزینههای سیاسی آن را هم میپردازد.
در وضعیت فعلی، این شرایط ظاهراً در حال تکرار شدن است و کشورهای خارجی با حساسیتی که نسبت به برنامه اتمی و موشکی ایران دارند، واکنشهای منفی نسبت به اقدام اخیر ایران نشان دادهاند و بهنظر میرسد که واکنش ایران هم یک واکنش طبیعی است.
در همین حال، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته است که پرتاب این موشکها، پیام صلح و دوستی برای منطقه است. شما چه ارزیابیای از این گفته دارید؟
این هم شبیه برگزاری کنفرانس ضد تروریستی در تهران است. ایران در حالیکه متهم به حمایت از تروریسم در منطقه است، به دنبال راههایی برای مقابله با تروریسم میگردد که بعضی از کشورهای خارجی آن را به کنفرانس روباهان برای بحث در مورد نحوه دفاع از لانه مرغها شبیه کرده بودند.
بههرحال برنامه موشکی ایران و همینطور پیگیری برنامه اتمیاش، به عنوان یک خطر منطقهای معرفی میشود. حال این خطر یا بخشی از این خطر یا وسیله این خطر، یعنی موشکها را به عنوان حامل پیام دوستی معرفی کردن، دقیقاً مانند نتیجه برگزاری «کنفرانس مبارزه با تروریسم» در تهران است.
این حرف را رژیم ایران میزند و بعید است که بتوان برای آن به جز در سوریه یا تا حدودی در مناطق شیعهنشین لبنان، در نقطه دیگری از کشورهای خاورمیانه و یا هیچ کشوری خارج از ایران، گوش شنوا و علاقهمندی پیدا کرد.
آیا نمایش سیلوهای نظامی و موشکی در شرایط کنونی جهان، ارزش زیادی دارد؟
ایران در مانور اخیر، دو چیز تازه را به عنوان نوآوری عرضه کرده است: یکی استفاده از سیلوهای موشکی زیرزمینی است و دیگری سکوهای متحرک پرتاب موشکهای کوتاهبرد «زلزال» که روی آنها سه موشک نصب میشود و آنها همزمان قادر به پرواز هستند.
در مورد اول، یعنی سیلوها، این یک نوآوری یا تکنولوژی پیشرفته نیست. در دهه ۶۰، یعنی بیش از ۵۰ سال پیش، آمریکاییها به دنبال انگلیسیها، چنین سکوهایی را برای پنهان کردن موشکهای «اطلس» ایجاد کردند، ولی پنج سال بعد این سیلوها را منسوخ کردند و تا چهار دهه بعد، محل این سیلوها، در ایالات مختلف آمریکا برای فروش گذاشته شد و اگر به یوتیوب مراجعه کنید، هنوز تعدادی از محل این سیلوها که منسوخ شده و دیگر استفادهای از آنها به عمل نمیآید، توسط وزارت دفاع آمریکا برای فروش عرضه میشود.
اتحاد شوروی هم این کار را کرد و برای پنهان کردن موشکهای «یوآر ۱۰۰»، موشکهای بالستیک، تعدادی سکوهای زیرزمینی درست کرد که از نظر تکنولوژی، از سیلوهای آمریکایی بسیار عقبتر بود. آنها هم بعد این سیلوها را منسوخ کردند.
علت منسوخ کردن این سیلوهای زیرزمینی این بود که دقت هدفگیری موشکهای مهاجم افزایش پیدا کرده بود و آنها با قدرت انفجاری بیشتری میتوانستند این موشکها را از راه ماهواره هم شناسایی کنند و هم هدف قرار بدهند. بنابراین پنهان کردنشان، چیزی به ظرفیت دارنده این سیلوها، به عنوان یک نیروی نظامی اضافه نمیکرد. همزمان این موشکهای پنهان شده در سیلوهای زیرزمینی را به زیردریاییهای اتمی منتقل کردند.
در حال حاضر تنها چین است که تعداد بسیار محدودی از این سیلوها را حفظ کرده است. البته چین اگرچه ارتش بسیار بزرگی از نظر تعداد دارد، اما کهنه، بسیار فرسوده و قدیمی است.
ایران حالا این تکنولوژی کهنه ۵۰-۶۰ سال پیش را به عنوان یک ابداع تازه نظامی و یا تکنولوژی پیشرفته به نمایش میگذارد. همانطور که گفتم، فاقد یک برد نظامی با اهمیت است.
نکته دیگری که در این مانور به آن اشاره شد، ابداع یا ساختن سکوهایی برای پرتاب موشکهای زلزال بود. موشکهای زلزال، برد کوتاهی حداکثر تا ۲۰۰-۲۵۰ کیلومتر دارند.
اگر سوریه در همسایگی اسراییل چنین موشکهایی را به تعداد زیاد در اختیار داشته باشد، به علت اینکه برد پرواز آنها کم است، میتوانند خطراتی را علیه بعضی از تأسیسات زیربنایی اسراییل ایجاد کنند، ولی برای ایران خیلی قابل استفاده نیستند.
ایران این موشکها و این سکو را دوسال و اندی پیش، در فوریه ۲۰۰۸ هم یکبار دیگر به نمایش گذاشته بود. آن موقع مشخص شد موشکهایی که روی سکوها نصب شده بودند، موشکهای ماکت بودند و نه موشکهای واقعی. ظاهراً بعد از دو سال و اندی، این سکوها تکمیل شدهاند و از آنها میتوان برای پرتاب همزمان موشکهای زلزال استفاده کرد. موشک زلزال نیز موشکهای تاکتیکی هستند و چندان به بضاعت نیروی موشکی ایران و یا قدرت آتش او اضافه نمیکنند.
البته با توجه به نزدیکی ایران به مرزهای عراق و افغانستان و همینطور در خلیج فارس، ایران به نوعی استفاده از این موشکها را میتواند به عنوان وسیله حمله علیه پایگاههای آمریکایی و یا ناوهای آمریکایی در خلیج فارس مورد استفاده قرار بدهد یا نمایش بدهد که قادر به استفاده از آنها هست.
ایران بیشتر از هر کشور خارجیای آگاه است که استفاده از این موشکهای تاکتیکی علیه هرکدام از کشورها، ازجمله اسراییل یا آمریکا، هزینه فوقالعاده سنگینی را به نظام سیاسی ایران تحمیل میکند و ایران به علت آماده نبودن تحمل هزینههای آن، بههیچوجه نه مایل و نه قادر به استفاده از این ظرفیت است. بنابراین ایران از این وسیله هم برای تقویت برد سیاسی یا روانی برگزاری این مانور استفاده میکند.
شما به سوریه هم اشاره کردید. آیا میتوان گفت همزمانی این مانور موشکی با توجه به بحرانی که بین سوریه و ترکیه وجود دارد، هشداری از سوی جمهوری اسلامی به آمریکا، ترکیه و دیگر طرفهای این ماجراست؟
بههرحال وضعیت موجود بین سوریه و ترکیه، وضعیت پرتنشی است. امکان درگیری نظامی بین ترکیه و سوریه وجود دارد؛ بهخصوص اسراییلیها از این تحلیل استقبال میکنند. آنها که تا بهحال مناسبات کاری مناسبی با سوریه داشتند، حالا دولت بشار اسد را در خطر میبینند. اسراییلیها وضعیت فعلی را با این دید نگاه میکنند که ایران میخواهد برای حفظ رژیم اسد در مقابل ترکیه و آمریکا بایستد.
چنانچه درگیری نظامی بین ترکیه و سوریه، شکل واقعی بهخود بگیرد، در هرحال، امکان مداخله آمریکا در این درگیری، به دفاع از ترکیه به عنوان عضو ناتو، قابل پیشبینی است و گفته میشود که ایران با توجه به اینکه مناسبات کاری مناسبی با آنکارا دارد، مستقیماً نمیخواهد روبهروی ترکیه قرار بگیرد، ولی با برگزاری این رزمایش موشکی، به نوعی حمایت سیاسی یا روانی از دمشق و آمادگی برای دفاع از این کشور را به نمایش میگذارد.
همه این کشورهای منطقه و ناظران آگاه هستند که هم سوریه نزدیکترین شریک سیاسی و نظامی ایران در منطقه است و هم متقابلاً ایران نزدیکترین دوستی است که سوریه در منطقه دارد. بنابراین دفاع از رژیم آقای بشار اسد، برای ایران اهمیت حیاتی دارد و میشود تعبیر کرد که برگزاری نمایش موشکی اخیر، به معنای حمایت غیر مستقیم و قرار گرفتن در کنار سوریه هم خواهد بود که البته به نارضایتی آنکارا از ایران هم منجر میشود.
اشتباه آقای هیگ این است که ایران به طور مخفیانه آزمایش نکرد. اتفاقاً خیلی هم علنی بود.
مهمان / 09 July 2011
من به خاطر دارم که دهه 90 میلادی دیگر همه تقریباً به این توافق رسیده بودند که جنگ از نوع تصرف و اشغال خاک یک کشور و توسعه طلبی امپراطورانه به طور کلی از «مد افتاده». اما از سال 2001 به بعد ما شاهد آشکارترین نوع جنگ و اشغال از نوع واقعاً قرن نوزدهمی آن بوده ایم. بنابراین به نظر من خیلی نمی شود روی «مد» هایی که جهان غرب برای ما دیکته می کند اعتبار کرد.
کاربر مهمان / 05 July 2011
شهاب 3 از سوخت جامد استفاده می کند
کاربر مهمان / 07 July 2011