فرض کنید شما عضوی از یک جریان اقلیت، مذهبی، سیاسی و …، هستید و قصد دارید در انتخابات نقش آفرینی کنید. مهمترین استراتژی و تاکتیک هایی که اتخاذ میکنید چیست؟ این سئوال مهمی است که پیش روی هر جریان اقلیت قبل از هر انتخاباتی قرار میگیرد و برای آن راهکاری مختلفی هم ارائه میشود. اما بیایید این سوال را از یک منظر دیگر تحلیل کنیم. گروههای سیاسی اصلی رقیب، آیا به رای متمرکز یا متشکل شما احتیاج دارند؟ اگر جواب این سئوال مثبت است – که در بسیاری موارد هست – پس شما یک مرحله جلو هستید و توان چانه زنی دارید.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، مصطفی معین کاندیدای اصلاح طلبان نزدیک به جبهه مشارکت بود و مورد حمایت مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان، و روحانیون مورد اعتماد مردم در مناطق مختلف سنی مذهب از جمله ترکمن صحرا قرار گرفت. در نتیجه این حمایت، دکتر معین در سیستان و بلوچستان و همچنین منطقه ترکمن صحرا، بیشترین رای را نسبت به سایر نامزدها بدست آورد (آرای ایشان در کردستان، گرگان، سیستان و هرمزگان نسبت به آرای ایشان در کل کشور بالاتر بود). از جمله مهمترین دلایل این امر، میتوان به وعده دکتر معین برای رفع محدودیتهای سنی مذهبان ایران از طریق تعیین یک معاون سنی مذهب و یک وزیر از قومیتها اشاره کرد.
تجربه انتخاباتی ۱۳۸۴، مثال روشنی است از اینکه وقتی جریان اقلیت امکان موفقیت در سطح ملی را به تنهایی ندارد، یا این امکان از جریان اقلیت گرفته شده، یک راه معمول برای تاثیرگذاری در فضای سیاسی و انتخاباتی، میتواند حمایت از نامزدی باشد که ۱- متعهد میشود برخی خواستههای جریان اقلیت را اجرایی کند و ۲- به رای این جریان هم احتیاج دارد.
این امر هم البته تنها زمانی امکان پذیر است که خود این جریان متشکل باشد. یعنی اگر به عنوان مثال مولوی عبدالحمید یا روحانیون سنی مذهب منطقه ترکمن صحرا، این توان را نداشتند که با حمایت خود از یک کاندیدای انتخاباتی، گروه وسیعی را به حمایت از این نامزد تشویق کنند، اساسا مذاکره و توافق با آنها ضرورتی نمیداشت. این مهمترین نقشی است که یک جریان اقلیت (با قدرت بسیج کنندگی رهبری) میتواند در انتخابات ملی ایفا کند.
رهبران و بدنه اقلیت با باورهای مشترک. در این حالت فرض این است که رهبرانی وجود دارند که قادرند بدنه را حول موضوعی خاص بسیج کنند.
مثالهای دیگری از ائتلاف انتخاباتی اقلیتها، حمایت دراویش گنابادی از مهدی کروبی در انتخابات سال ۱۳۸۸ بود که بازهم با حضور یک رهبر افکار که قطب دراویش باشد معنی پیدا میکرد. البته موارد دیگری هم هست که موضوعات اقلیتها یا گروههایی که به نادرست یا درست تصور میکنند به حاشیه رانده شده اند، در اولویت برنامههای انتخاباتی یک نامزد قرار میگیرد و در سطح ملی برای آن تبلیغ میشود. بهترین مثال این مورد، کاندیداتوری محسن مهرعلی زاده در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، تاکید وی بر اسطورههای مردم ترک زبان – مانند بابک خرمدین – و پیروزی او در ۳ استان آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل در همان انتخابات است.
اقلیتها میتوانند با موفقیتهایی که در سطوح محلی بدست میآوردند (و شاید در سطح محلی دیگر اقلیت هم به شمار نروند) در مقیاس ملی هم تاثیرات معنی دار دیگری داشته باشند. فرض کنید انتخابات مجلس در شهری مثل قشم در جنوب ایران برگزار شده و یک جریان سنی مذهب نماینده یا نمایندههایی را به مجلس فرستاده است. اینکه این نمایندگان در تصمیم گیریهای مهم مجلس مانند انتخاب رئیس و روسای کمیسیونهای مهم از کدام جناح سیاسی حمایت میکنند بسیار اهمیت دارد و میتواند محلی برای چانه زنی و مذاکره برای موضوعاتی هم باشد که مورد توجه جریان اقلیت است. به هر میزان که مستقلها و افراد متعلق به گروههای اقلیت بتوانند بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند و حتی فراکسیون رای خودشان را در جهت منافع مشترک، تشکیل دهند، قدرت مذاکره بیشتری را با گروههای سیاسی اصلی در مجلس و همچنین طرح مطالبات خودشان خواهند داشت.
نکته دیگر در ائتلاف اقلیتها، تشکیل «مومنتوم اقلیت» است؛ به این معنی که جریانی که در مقیاس ملی اقلیت به حساب میآید، اگر بتواند در سطح محلی پیروزهایی در انتخاباتی مانند شوراها یا مجلس، یا مسئولیتهای دولتی در سطح فرماندار، استاندار یا وزیر بدست آورد، میتواند از این امر یک «مومنتوم اقلیت» ایجاد کند و به سایر گروههای اقلیت کمک نماید. تعیین فرماندار زن در یک شهری در استان سیستان و بلوچستان مقدمهای است برای تعیین فرماندار زن در استان کردستان. اگر یک زرتشتی در یزد با رای مردم به عضویت شورای این شهر در میآید، چرا یک یهودی یا مسیحی در شیراز یا اصفهان به عضویت شورای شهر انتخاب نشود؟
اقلیتها موضوع هر انتخاباتی در هر کجای دنیا هستند، مهمترین استراتژی آنها، ائتلاف است. در مورد تاکتیک، بسته به اینکه انتخابات در چه سطحی – ملی یا محلی – برگزار می شود، دست به انتخاب میزنند. اینکه با یکدیگر ائتلاف کنند، از یک نامزد انتخاباتی متعلق به جریان اکثریت حمایت نمایند و اینکه در همین ائتلافات، دیدگاههای سیاسی و اجتماعی مختلف را چگونه نمایندگی نمایند، در ذیل تاکتیکی قرار میگیرد که استراتژی آن ائتلاف است.
منبع: در صحن