«از تبار مردابهای کهن بودی
دو چشمت
دو کرکس خمار برخاسته از مردار بود
لبانت، بوسهگاه ابلیس» (۱)
در اولین سالگرد حضور سیدابراهیم رئیسی، یکی از اعضای فعال هیأت کشتار ۶۷ به عنوان تولیت «آستان قدس رضوی»، جانیان میکوشند «گلزار خاوران مشهد»، یکی از اسناد مهم جنایاتشان را از بین ببرند.
ابراهیم رئیسی که ناماش، با جنایت و کشتار گره خورده و از سوی آیتالله منتظری «جنایتکار تاریخ» خوانده شده، در ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ به فرمان خامنهای به تولیت «آستان قدس رضوی» منصوب شد.
او در عمر ۳۸ سالهی نظام اسلامی، هرکجا که رفته، پیام آور مرگ و نیستی، شکنجه و عذاب و نکبت و ویرانی بوده است. تجربهی مدیریتی او هدایت کشتار و مجازاتهای وحشیانه و تخریب است و از هیچ بیرحمیای فروگزارنمیکند. این بار به در طلیعهی سال نو، و اولین سالگرد حضور او در مسند تولیت «ضامن آهو»، (۲) عمال رئیسی در حالی که وی به فرمان خامنهای خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکرد، به جان «گلزار خاوران» افتادند. در این «گلزار»، ۶۰۸ تن از بهترین فرزندان میهنمان خفتهاند که در اولین فرصت اسامیشان را انتشار خواهم داد.
آخرین نفر در این «گلزار»، در سال ۱۳۶۶ بهخاک سپردهشد؛ محل دفن قتلعام شدگان ۶۷ مشهد نامشخص است. در این «گلزار»، عدهای همبه نام «بچههای غریب» دفن هستند. این عده اهل مشهد نبودند ولی در این شهر دستگیر و اعدام شدند.
اغلب آنان به فرمان علی رازینی و مصطفی پورمحمدی که از مسئولان اصلی کشتار ۶۷ در تهران و غرب کشور و همراهان و همکاران رئیسی در سیاهترین روزهای تاریخ میهنمان در دههی ۶۰ بودند، به قربانگاه فرستاده شدند.
«آنچه میبینی باغ شقایق نیست
آنان پلنگان خستهاند که به خواب سرخ خفتهاند
بی کفن و دفن »
«به جستجوی گور که هستی
همه بینامند
همه همنامند»
امسال دو هفته پیش از نوروز، و در سالگرد انتصاب رئیسی به تولیت «آستان قدس»، در قطعهای که بهترین فرزندان میهنمان خفتهاند، کامیون، کامیون خاکریزی شده است. آنقدر خاک ریختهاند که شقایقهای وحشی نتوانستند سر از گورها برکشند.
طی هفتههای اخیر خانوادهها چندین بار گورها را با گامهایشان شمرده و با جابجایی خاکها، آنها را بازیافته و تفکیک کردهاند، اما پس از بازگشت دوباره با همان وضع روبرو شدهاند. بدتر آن که پس از ۴ سال تمام نهالها و درختچههایی که برای خانوادهها بسان سنگقبر و نشانه به کارمیرود، شکسته و از ریشه درآورده شدهاند.
گور سعید و مجید ناجی ۱۶ ساله و ۱۹ ساله که به همراه ۱۷ نفر دیگر در باغ ملک آباد مشهد در ۲۴ آبان ۱۳۶۰ تیرباران شدند. از زماندستگیری تا اعدام آنها تنها ۲ ماهگذشت.
نباید اجازه داد جانیان «گلزار خاوران مشهد» را از بین ببرند. این «گلزار» محل دفن میترا و ماندانا مجاوریان است که پیش از اعدام در دیماه ۱۳۶۰مورد تجاوز جانیان قرار گرفتند. پدر «میترا» برایم تعریف کرد که پاسداری با دو جعبه شیرینی به خانهی آنها مراجعه کرد.
اینجا محل دفن سیما مطلبی است که پیش از اعدام مورد تجاوز جانیان قرارگرفته بود. پدرش برای یکی از دوستانم تعریف کرده بود هنگامی که کالبدش را برای شست و شو بردند، مشاهده کردند که با خودکار کف پایش نوشته بود که به وی تجاوز کردهاند.
«آزادی، نام گمشدهی خویش را
در پیچ و خم ناپیدای کوچههای این دشت عشق
از استخوانهای پوسیدهی ما میپرسد»
«استخوان ساقه میشود
و هر ساقه برگ دل ماست»
این اولین تلاش جانیان نیست، چند سال پیش، بیشرمان قصد داشتند این محل را توالت عمومی بکنند که با تحصن مادران و خانوادهها مجبور به عقبنشینی شدند.
«آنجا، آنجا که زنی
به شکل مادر همهی پروازها
مهربانی گمشدهاش را
در میان فراموشی خاکها میجوید
آری، آنجا
که هیاهوی رویا و خیال و عطر و اشک و بیتابیست
گور کسیست
که چشمهایش چراغ همهی کوچهها
گامهایش، تصویر همهی رفتنها
و تفنگش، عصای دوره گرد آزادی بود»
«به جستجوی گور که هستی
ماه و زیبایی بیمکان میمیرند»
آیا در پس نی-نی مادران چشمبهراه
خورشید را با جامهی تیره سوگ نگریستهای
آنسوی عطر سیب را تفسیر کردهای»
مشهد امروز در تیول رئیسی و همراهان جنایتکار اوست. تیم رئیسی در «آستان قدس» و خراسان را جانیان تشکیل دادهاند. قائم مقام او، سید مرتضی بختیاری (۳) یکی از جنایتکاران علیه بشریت است. دیگری سیدصولت مرتضوی، (۴) شهردار مشهد است اما در بحبوحهی زلزلهی مشهد وی این شهر را رها کرده، به تهران سفر میکند و به عنوان نمایندهی رئیسی، نامزدی او را اعلام میکند. این دو جزو کسانی هستند که از سوی اتحادیه اروپا به خاطر نقض گسترده و شدید حقوق بشر تحریم شدهاند.
«وقت باران نیست
روزگار آینه و چشمه نیست
هنگامهی ستیزه دیو است و باغ کوکبها
گاه رزم آخرین پاییز است و شاهراه بهار
امروز هر بوسه باید،آتشفشانی باشد
و هر مردمک رعنایی، گلولهی خوشآوایی»
منبع: پژواک ایران
زیرنویس:
۱- شعرهای این نوشته تماماً سرودههای زندان زندهیاد نصیر نصیری است. مسعود رجوی در اقدامی خائنانه او را تحویل رژیم خمینی داد. در مقالههای زیر گوشههایی از زندگی و شعر او را شرحدادهام:
۲- در مورد سوابق رئیسی و «ضامن آهو» در مقالهی زیر توضیح دادهام.
۳- بختیاری در سال ۱۳۶۰ معاون اداری و مالی دادسرای انقلاب تربت حیدریه، در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ جانشین دادستان انقلاب کاشمر، در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰ دادستان انقلاب بیرجند، قائن و نهبندان و در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ معاون دادستان انقلال مشهد و از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳ دادستان عمومی و انقلاب و ویژه روحانیت حوزه مشهد، و از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶ قائم مقام دادگستری استان خراسان و نمایندگی «ستاد اجرایی فرمان امام» و در همان حال به علت انحلال دادسرا و دادستانی به جای دادستان خراسان و در سال ۱۳۷۶ مدیرکل دادگستری استان فارس و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ جایگزین لاجوردی در سازمان زندانها بوده است. وی همچنین از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴ مدیرکل دادگستری استان خراسان رضوی بوده است. در کارنامهی بختیاری استانداری اصفهان در دولت اول احمدینژاد و وزارت دادگستری در دوران ریاست جمهوری وی پس از کودتای انتخاباتی۱۳۸۸ وجود دارد.
وی از سال ۱۳۹۲ معاونت سیاسی امنیتی رئیسی در دادستانی کل کشور را به عهده داشته و پس از کنارهگیری رئیسی از دادستانی کل کشور در اردیبهشت ۱۳۹۵ ابتدا به دادگاه ویژه روحانیت که دادستانی آن به عهده رئیسی بود نقل مکان یافت و سپس به قائم مقامی او در «آستان قدس» منصوب شد.
۴- سیدصولت مرتضوی اهل فارسان چهارمحال و بختیاری است و نخستین مسئولیت وی به عنوان کارمند فرمانداری فارسان، بخشدار مرکزی فارسان بوده است. پس از مدتی فرماندار لردگان، از شهرستانهای همین استان میشود. او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ از فرمانداری لردگان به فرمانداری بیرجند که در آن زمان هنوز مرکز استان نبود، میرود. مرتضوی خیلی زود و با حاشیه فراوان از بیرجند خداحافظی کرد. او به قوه قضائیه رفت و به سمت مدیر کل امور اداری سازمان زندانها منصوب شد. سیدصولت بعداً به عضویت جمعیت ایثارگران درآمد و مدیرمسئولی حمایت، روزنامه قوه قضائیه را عهدهدار شد. در آستانه انتخابات ۸۴ به بیرجند که حالا مرکز استان خراسان جنوبی شده بود، بازگشت و ریاست ستاد محمود احمدینژاد را عهدهدار شد. دیری نپایید که به عنوان دومین استاندار خراسان جنوبی منصوب شد. مرتضوی در دولت دهم به سمت معاونت سیاسی وزارت کشور گمارده شد.
ادرس دقیق اینجا رو دارین؟
سهراب بدبخت / 12 April 2017