یادداشتهای انتقادی نادر فتورهچی، مترجم و نویسنده، در خصوص سریال شهرزاد و بازداشت تهیه کننده آن با واکنش عوامل این فیلم مواجه شده است. متنی زیر آخرین یادداشت نادر فتورهچی در خصوص این سریال است:
به شخصه امیدوارم که خبر آزادی «سید محمد امامی»، تهیه کننده سریال شهرزاد صحت داشته باشد. چرا که بنا به وعدۀ خانم ترانه علیدوستی مبنی بر اینکه «برای روشن شدن این قضیه نیاز است … ما به ایشان(امامی) دسترسی داشته باشیم لااقل تا بفهمیم»، آزادی او میتواند به روشن شدن بسیاری از مسائل بیانجامد.
این مسئله زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که به وضعیت تاسف برانگیز رسانهها توجه کنیم. رسانههایی که به جای طرح سوالات اصلی، به دنبال روشن شدن اختلافات مالی تهیهکنندگان و ذینفعان این پروژه مشکوک با یکدیگرهستند.
در آخرین نمونه، هفتهنامه بیمخاطب «تماشاگران امروز» با آقای سیدهادی رضوی گفتوگو کرده است و به جای طرح ابهامات، دربارۀ «نمایشگاه خودروی خیابان عباسآباد»، «گرایش سیاسی» او، «چه برنامههایی برای دعوت از ستارهها دارید؟» و … سوال پرسیده است.
این درحالیست که سوالات اصلیای که با آزادی سید محمد امامی(در صورت صحت)، او نیز همچون سیدهادی رضوی (دارنده ۵۰ درصد از سهام این پروژه در فاز اول) و دیگر سرمایهگذاران (همسر شهابالدین غندالی، رئیس بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان) باید به آنها پاسخ دهد، از این قرار ست:
۱- نحوه تامین مالی ۱۴ میلیارد تومانی ساخت «شهرزاد ۱» چگونه بوده است؟
۲- دو جوان زیر ۳۵ سال، در شرایطی که کشور در رکود و بیکاری عمیق فرو رفته است، چگونه توانستهاند «درآمد»ی داشته باشند که فقط ۱۴ میلیارد تومان از آن را خرج ساخت یک سریال کنند؟ این پول را از کجا آوردهاند؟
۳- بر اساس کدام قانون جاری در کشور که دستمزد را ماهانه ۸۱۲ هزار تومان تعیین کرده، بازیگرانی که در «شهرزاد۱» بازی کردهاند، چند ده میلیون تومان دستمزد گرفتهاند؟
۴- بر اساس کدام عرف و یا حتی قاعده فقهی/حقوقی، پروژهای که سرمایه اولیه آن آغشته به دهها ابهام ریز و درشت است، نه تنها از سوی عوامل و سرمایه گذارانش رفع ابهام نمیشود، بلکه فاز دوم آن بیش از یکماه است که در مدار تولید قرار است؟
۵- آقای سیدهادی رضوی به خبرگزاری تسنیم گفته است:«چند روز گذشته شنیدم که برای این سریال اسپانسر گرفتهاند، من نمیدانم اگر اسپانسر گرفتهاند چرا حق و حقوق من را نمیدهند. من شرعاً از ساخت شهرزاد۲ راضی نیستم». حال آنکه مسئله نه «حق و حقوق» ایشان، بلکه حق و حقوق معلمان یا بر حسب ادبیات فقهی«حق الناس» است که تا تعیین تکلیف نشود، ساخت «شهرزاد۱» را عرفا و به قول ایشان «شرعا» مجاز نمیکند. بنابراین چگونه است که در چنین شرایطی «شهرزاد۲»، در کمال بیاعتنایی به افکار عمومی و ابهامات موجود، به کار خود ادامه میدهد؟
۶- اگر ادعا شود که ساخت «شهرزاد۲» با سرمایه حاصل از «شهرزاد۱» صورت میگیرد، آنطور که آقای رضوی اطلاع داده، چه لزومی به «گرفتن اسپانسر جدید» است؟
۷- بخشی از عوامل سینمایی این سریال و حامیان رسانهای آن اعم از روزنامهنگاران و …، از حامیان «لیست امید» در انتخابات مجلس گذشته بودهاند. حال سوال این است: چرا نمایندگان «لیست امید» که مدعی «همراهی با مردم و دفاع از حقانیت» هستند، در خصوص ابهامات پیرامون این پروژه که حساسیت افکار عمومی را برانگیخته و شائبه ضایع شدن حقوق معلمان را در پس خود دارد، سکوت محض اختیار کردهاند؟
۸- چرا نمایندگان مجلس به جای بررسی «لایحه اصلاح قانون کار» که همین رسانههای وابسته موجود هم از آن به «بردهداری نوین» تعبیر کردهاند و شرایط زیستی قشر وسیعی از جامعه کارگری را از همینی که هست وخیمتر خواهد کرد، تکلیف این سرمایهگذاریهای مشکوک که قطعا محدود به این فقره نیست را روشن نمیکنند و یا «طرح مبارزه با پولشویی در سینما» و یا «طرح تعیین ضوابط درآمد بازیگران سینما» را در دستور کار قرار نمیدهند؟
۹- در صورت اثبات وقوع تخلف، پولشویی و فساد در پروژه شهرزاد، تکلیف پولهای برباد رفته چه خواهد بود؟
۱۰- چرا رسانههای داخلی و خارجی، روشنفکران مدعی، روزنامهنگاران مدعیتر و هر آنکس که مدعی دفاع از «حق مردم» است، در قبال این ماجرا خود را به نشنیدن و ندیدن زده است؟
…
اینها سوالات «اصلی»ست عالیجنابان!
نه آنچه که رسانههای وابسته با عناوینی چون «گریم بازیگران قسمت دوم چه شکلی است؟» یا «نقش رضا کیانیان چگونه لو رفت؟» و … میپرسند.
سوالاتی که حتی اگر همه رسانهها نیز آنها را انکار کنند، در میان مردم و «حافظه خداوند» باقی خواهند ماند.
سوالاتی که عدم ارائه پاسخ «منطقی» و «مستند» به آنها، نباید یک نتیجه بیشتر در پی داشته باشد:
توقف ساخت «شهرزاد۲»
و بازگردادن پولها و سرمایهها به صاحبان اصلی، آنهم به قول میرزای شیرازی: بای نحو کان؛ یعنی «به هر نحو ممکن».
من که خودم با اینکه از خانواده ای کارمندی و فقیر هستم و از سریال آبکی شهرزاد هم بدم میاد قصد دارم سری دوم این سریال رو حتما بخرم به کوری چشم جماعتی که از رنج و فلاکت دیگران بدنبال شهرت و تو چشم بودن هستند . از شما هم درخواست می کنم نوشته های افراد عقده ای و خشونت طلب رو منتشر نکنید .
bOmb / 06 November 2016
واقعا عجیبه که نظر منو سانسور می کنید .یک باند در اینترنت راه انداختند که به هرکس که مخالف نظرشونه توهین می کنند . ادبیاتشون هم بسیار زن ستیزه . و البته اگه بهشون جواب بدی بلاک می کنند . اینجا هم شما سانسور می کنید؟! اینکه نوشتم : بخاطر بحران میانسالی پرخاشگری می کنند و فرافکنی، مگه فحشه که سانسور می کنید؟!
bOmb / 06 November 2016
در این میانۀ پر آشوب، لطفن یکی هم بپرسد چرا اسم یکی از لومپن ها و آدمکش های سریال شهرزاد، “تقی رفعت”، سردمدار نهضت مدرنیسم و آزادیخواه و دست راست محمد خیابانیِ مبارز بود!!!
پرتو نوری علا / 07 November 2016
اصل پرسش و پاسخ گویی از مصادیق ارزشمند دمکراسی است. ولی پاسخ برخی پرسش ها تنها مراجع ذی صلاح قضایی و انتظامی و کارگاهی و مالی ممکن است و نه مردم عادی/اما برخی ها من شخص عادی هم می تواند جواب بدهم مثلا:
پاسخ پرسش سوم:
قانون کار، تاکید بر حداقل حقوق و مزد دارد و سقفی تعیین نکرده، از طرفی در موارد ی که مشمول نظام هماهنگ پرداخت کشوری نمی شود از جمله بخش خصوصی، سقف نیست. ضمن انکه در هیچ جای دنیای برای کارهای هنری سقفی نمی گذارند و این بازار است که تصمیم می گیرد. متاسفانه ایجا سوال کننده توجهی به این موارد نکرده.
رنج های بشری / 08 November 2016
پرسش پنجم:پاسخ :
گرفتن اسپانسر تضادی با تامین بودجه ندارد/ کار اقتصادی بدنبال حداکثر سود ممکن است/
رنج های بشری / 08 November 2016
من هم از شما میخواهم به توییتر این شخص بروید و توییتی که پین کرده را ملاحظه کنید و توضیح دهید چرا به چنین ادمی تریبون می دهید؟ترامپ هم مخالف وضع موجود است ایا باید نظراتش را تکثیر کرد؟از ان همه ادمی که دور این فرد جمع شده یکی بلد نیست بنویسد و فساد و اختلاسگر را رسوا کند که انشاهای این شخص این همه اهمیت پیدا کرده؟
heiran / 08 November 2016