دعوت جمهوری اسلامی از نمایندگان گروه ۵+۱ برای تور دو روزهی بازدید از تأسیسات اتمی ایران که قرار بود شنبهی آینده انجام شود، با شکست روبهرو شده است. پیشتر کاترین اشتون، مسئول روابط خارجی اتحادیهی اروپا و نمایندهی کشورهای گروه ۵+۱ در مذاکرات هستهای در استانبول در روزهای ۲۱ و ۲۲ ژانویه (اول و دوم بهمنماه) دعوت ایران را برای تور دو روزه رد کرده بود.
ایالات متحده امریکا چنین سفری را سحرآمیز و افسانهای توصیف کرده که البته نمیتواند کمکی به اجرای تعهدات بینالمللی تهران کند. بریتانیا این تور دو روزه را دیدار کنترلشده از تأسیسات دستچینشده خواند که نمیتواند تضمینهای لازم را به جامعهی جهانی ارائه کند.
چین و روسیه هم که هر دو برای بازدید از تأسیسات هستهای به ایران دعوت شده بودند، پنجشنبه ۲۳ دیماه به آن پاسخ منفی دادند. هدف جمهوری اسلامی از این نمایش تور دو روزه چه بود؟ آیا این دعوت تغییر مواضع تهران را نشان میدهند؟
این پرسشی است که با دکتر مهران براتی، تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر دانشگاه برلین در آلمان در میان گذاشتهام.
هدف ایران الان بیش از دوسال است که دور زدن اقتدار شورای امنیت سازمان ملل و تصمیمهایی است که این شورا گرفته. این کار را ایران با آوردن ترکیه و برزیل به صحنهی مذاکرات آغاز کرد و اکنون با آوردن تعداد دیگری از کشورهایی که عضو کشورهای غیر متعهد هستند، در حقیقت صحنهی مذاکرات را گسترش میدهد.
اصل هدف هم این است که به شورای امنیت بگوید که ما در دنیا برای این سیاستی که در پیوند با انرژی اتمی داریم و شورای امنیت میخواهد به ما زورگویی کند متحدینی داریم. مواضعی که ما داریم از طرف بسیاری از کشورها تأیید میشود. این در واقعیت درست نیست. این که شورای امنیت یک نهاد غیر دموکراتیک هست یا نیست، مسئلهای نیست که الان از طریق مسئلهی اتمی ایران قابل حل باشد. البته کوششهایی هم دارد میشود که شورای امنیت گسترش پیدا کند، حق وتو به تعداد زیادی از کشورها داده شود یا اصلاً برداشته شود، ولی فعلاً در دنیا نهاد دیگری که کشورهای عضو سازمان ملل متحد را نمایندگی کند و یک قوهی اجرایی باشد، وجود ندارد. طرفهای مذاکره نمیتوانند کشورهایی باشند که نقشی در این شورا ندارند. دعوتی هم که ایران از بعضی از اعضای شورای امنیت نظیر چین و روسیه، کرده بود، بازهم با همین هدف بود که میان اعضای شورای امنیت هم نوعی شکاف ایجاد کند.
این مسئلهی کاملاً روشنی است که برای بیرون آمدن از وضع موجود، ایران راه عجیب و غریبی ندارد. واگذاری این مسئله به این که حالا تعدادی از کشورها بیایند و ببینند که در نطنز و اراک غنیسازی در حد پایینی انجام میگیرد، هیچ نوع کوشش برای ساخت سلاح اتمی نیست و بروند و بگویند بله ما دیدیم چیزی نبود، اصلاً مشکلی را حل نمیکند.
مسئله و ریشهی مشکل جای دیگری است که ایران نمیخواهد آن را بپذیرد و آن نقش سیاسی ایران است. مشکلی سیاسیای است که دنیا با ایران و نقش آن در کشورهای خاورمیانه و دیگر نقاط دنیا دارد. در واقع نقشی است که در پیشبرد افراط گرایی در دنیای اسلام دارد. به همین دلیل ترس و وحشت وجود دارد. وگرنه هیچ کشوری در دنیا مخالف با این نیست که ایران به انرژی اتمی برای استفادهی صلحآمیز دست پیدا کند. چه بسا همانطور که به درستی ایران هم روی آن تاکید دارد، آژانس اتمی موظف است که حتی کمک کند. این البته علیرغم تشخیص ماست که اصلاً انرژی اتمی به درد ایران میخورد یا به درد ایران نمیخورد.
چه راهحلی در حال حاضر برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟
الان راه حل کاملاً سادهای برای ایران وجود دارد که از این مخمصهی موجود بیرون آید و آن این است که این پروتکل الحاقی به قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی را در مجلس به تصویب رساند. البته ایران همیشه معتقد بوده که در میان مأمورین و مسئولین آژانس بینالمللی اتمی که برای بازرسی میآیند، افرادی هستند که تعلق به سازمانهای امنیتی و جاسوسی دارند و اگر اینها بتوانند به همه جا بروند و با هرکسی که مایلند مذاکره و صحبت کنند، اطلاعات نظامی و امنیتی ایران را به آمریکا و اسراییل و احتمالا به دیگر کشورها میدهند و برای این نمیتواند پروتکل الحاقی را در مجلس تصویب کند. برای این مشکل راه حلی هم حتی بهطور غیر مستقیم ارائه شده است که نوع خفیف شدهای از این پروتکل الحاقی را برای تصویب به ایران بدهند و ایران آن را در مجلس تصویب کند تا این نوع نگرانیهای ایران را هم برطرف کند.
حداقلش این است آژانس بینالمللی اتمی بتواند از تمام جاهایی که فکر میکند ایران در آنجا سانتریفوژهایی را قرار داده است مطلع باشد؛ جاهایی که الان قابل دسترسی نیست و احتمالا نقاطی زیرزمینی هستند یا در دامنهی کوهها قرار دارند؛ جاهایی که آژانس هنوز نمیداند و تنها شک دارد به این که اینجا و آنجا تاسیساتی وجود دارد. الان ایران زیر فشار بیشتری قرار دارد، با این ویروس استاکس نت که گفته میشود ۳۰ هزار کامپیوتر مربوط به صنایع ایران را آلوده کرده و چیزی بیش از هزار سانتریفیوژ در نطنز را از کار انداخته است ماجرا پیچیدهتر هم شده است. به هر روی الان شورای امنیت و دنیا وقت بیشتری برای مذاکره دارد. به همین دلیل هم اگر حکومت آقای احمدینژاد بخواهد این مشکل را از سر راه خودش بردارد، درست این است که این پروتکل الحاقی را در مجلس تصویب کند. آن وقت میتواند به تمام برنامهی اتمیاش ادامه دهد.
پیشبینی شما به این ترتیب از نتایج مذاکرات استانبول چه خواهد بود؟
من فکر میکنم در استانبول نیز باز به روال گذشته خواهد بود. روال گذشته این است که دوباره ایران خواهد گفت ما تأسیساتی نداریم که آژانس تا به حال ندیده باشد. یک پوشهی حاوی پرسش را آژانس به دولت ایران ارائه کرده و در قبال آن پاسخهایی خواسته که تا بهحال نگرفته است. بخشی مربوط میشود به کلاهکهایی که برای انفجار اتمی لازم هستند و به اصطلاح تحقیقاتی هستند که روی این مسئله شده یا تولید نوعی از فلزاتی است که فقط میتوانند برای این کلاهکها مورد استفاده قرار دهند. کشوری که نمیخواهد سلاح اتمی بسازد و از این کلاهکها استفاده کند، نه دنبال ساخت آن فلز میرود و نه دنبال خرید چاشنی انفجاری آن. اینها نکاتی بوده که شک آژانس را برانگیخته و به اینها پاسخ داده نشده است. احتمالاً به این صورت خواهد بود که مذاکرات بعد از این هم ادامه پیدا خواهد کرد و فقط نوع آن تغییر خواهد کرد.
به این معنا که من فکر میکنم شورای امنیت سختگیری بیشتری در این مورد انجام خواهد داد تا مجوز بررسی نقاط مشخصی را بگیرد که تا بهحال ایران به آژانس این فرصت را نمیداده که به آنجا برود و تحقیق کند. البته در گذشته هم جاهایی بوده که اینها رفتند و تشخیص دادند که تأسیساتی که آنجا بوده، قبلاً برداشته و برده شدهاند. بههر روی من نتیجهای که مشکل را حل کند از این کنفرانس نمیبینم. پشت این کنفرانس احتمالاً دو سه کنفرانس دیگر خواهد بود، اما همان طور که گفتم الان به علت عملکرد ویروس استاکس نت دنیا یا شورای امنیت و در این مورد مشخص آمریکا فکر میکند وقت بیشتری هست و لازم نیست که کاری بیش از این کنند، جز این که تحریمها را عملیتر کنند. شما مطلع هستید که الان تعداد زیادی از شرکتهای کشتیرانی که با شرکت کشتیرانی ایران همکاری داشتند، مورد تحریم قرار گرفتهاند. احتمالاً آمریکا این تحریمها را در این سطح گسترش خواهد داد. زیر فشار اقتصادی موجود، احتمالاً ممکن است در یکسال آینده نتیجهای از این مذاکرات گرفته شود.
من در وبلاگم رسوایی هسته ای دولت را بررسی کردم، فارس نیوز اعلام کرده که 200 نماینده وسفیر به این تور هسته ای آمده اند در حالی که سر جمع 28 تا بازدید کننده نامشهور بیشتر حضور ندارند که گل سر سبد آنها سفیر ونزوئلا بوده است.
می توانید به این آدرس بروید و همه عکسها راببنید
http://ariobazanirandoost.blogspot.com/2011/01/28-200.html
با امید رهایی ایران از چنگال دروغ گویان
آریو برزن ایراندوست / 17 January 2011
سرور گرامی اقای مهران براتی،با توجه به اینکه میدانم شما هیچ وابستگی فکری به استعمارگران ندارید،توجه شما را به این نکته جلب می کنم؛چرا گمان می کنید که اگر دولت ج.ا.ا. تن به خواسته های امریکا بدهد ،مشکل ایران و امریکا حل خواهد شد؟ایا سیاست های غط و استعماری امریکائیان منجر به حل اختلافات سیاسی رژیم صهیونیستی با فلسطینیان و کم شدن دشمنی امریکا و صهیونیستها نسبت به فلسطینیان گشته است؟هرچه فلسطینیان کوتاه امدند،صهیونستها و امریکائیان بیشتر طمع کردند و بهانه ای جدید گرفتند.
دوست عزیز مطمعن باشید که امریکا و متحدان غربی اش همان سیاست را در مقابل ایرانیان دنبال می کنند.ضمنا حمایت مستقیم و غیر مستقیم شما از تحریم در جهت خلاف منافع مردم ایران است و من از شما خواهش می کنم نسبت به این سیاست غلط تجدید نظر بفرمائید.
قدرتمند شدن ایران در خاوره میانه هم نتیجه سیاستهای دوگانه و استعماری امریکا و غرب است و راه مبارزه با رژیمهای دست نشانده غربی، بیداریmosalmanan و استفاده از تمایلات مذهبی انان است.اگر مقامات ج.ا.ا. از این تمایلات مذهبی در مبارزه با استعمارگران استفاده می کنند نیز حق مسلم انان است.لذا دلیلی ندارد که هموطن دمکراتی چون شما تمایلات دینی یک و نیم میلیارد انسان مسلمان را نادیده بگیرد.مبارزه با انحرافات فکری مذهبیون نباید منجر به منوعیت اعتقادات مذهبی و فعالیت اجتماعی، سیاسی انان گردد.اگر چنین شود،ازادی بیان،عقیده و حقوق بشر معنی ندارد و ما زندانبانان و شکنجه گران و اعدام کنندکان در ایران فردا خواهیم بود.به بهانه افرط گری و ترس از به قدرت رسیدن مسلمانان و در مقابل ،حمایت از دیکتاتور ها ،شیوه ای قدیمی است که سوخته است و مردم مسلمان منطقه حق تعیین سرنوشت را شعار اصلی خود قرار داده اند و بهتر است شما نیز به انان و خواسته هایشان احترام بگذارید.سپاسگذارم
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 18 January 2011