«کنترباس» نوشته پاتریک زوسکیند به ترجمه حسین منصوری توسط نشر «حکمت کلمه» منتشر شد: اثری درباره هنرمندی حق به جانب با استعدادی متوسط که از ساز خود بیزار است.
تکپردهای «کنترباس» گفتار درونی یک نوازنده میانسال کنترباس است که در یک تئاتر دولتی، در اتاقی که هیچ ارتباطی با فضای بیرون ندارد، برای گروهی از مردم درباره ویژگیهای کنترباس سخنرانی میکند. سخنان او که ابتدا در ستایش این ساز است، به تدریج بر مدار تناقضگویی میافتد و سرانجام معلوم میشود که او نوازندهایست تنها، تلخکام، درونگرا و سرخورده که استعداد متوسطی دارد و از سازش و از موتسارت و باخ هم نفرت دارد و بیشتر مایل است که در هنگام برگزاری کنسرتها از روی یکی دو نت عبور کند. او رهبری ارکستر را نفی و تحقیر میکند و پس از برگزاری هر کنسرت هم فقط الکل است که او را تسکین میدهد.
او در خفا دلباخته خوانندهای ست به نام سارا که در ارکستر، سوپرانو میخواند اما هرگز عشق خود را به او ابراز نکرده. تنها جلوه عشق او به سارا این است که وقتی سارا روی صحنه میآید، تلاش میکند در حد امکان بیغلط ساز بزند، اما سارا هرگز متوجه این تلاش نشده است، با این حال شاید، امشب هنگام اجرای اپرایی از واگنر بخت به او رو کند و سارا از عشق او آگاه شود.
«کنترباس» نوشته پاتریک زوسکیند در سال ۱۹۸۵ در آلمان بیش از ۵۰۰ بار روی صحنه اجرا شد و به این ترتیب موفقترین نمایش در آن سال بود.
مارسل رایش رانینسکی، منتقد فقید بر آن بود که «کنترباس» نوشته زوسکید با طنزی گزنده و ریزبافت در حد نمایشنامههای آنتون چخوف است.
پاتریک زوسکیند (۱۹۴۹) با رمان «عطر» که نخستین بار در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، به شهرتی جهانی دست یافت. این رمان با ترجمه رویا منجم در سال ۱۳۸۵ توسط انتشارات علم منتشر شده است.
«کبوتر» با ترجمه فرهاد سلمانیان (نشر مرکز) و «سرگذشت آقای زومر» با ترجمه احمد کساییپور از دیگر آثار پاتریک زوسکیند است.
«موسیو ابراهیم و گلهای قرآن» نوشته اریک امانئول اشمیت ترجمه دیگری از حسین منصوریست که در ایران منتشر شده.