غزه چه ربطی به ما دارد، ما را چه کار به لبنان؟ مگر در همه سالهای جنگ و بدبختی مردم ما، اونها حرفی از ایران و ایرانی زدند؟ چرا مردم ایران باید این همه پول خرج بقیه بکنند؟ چه وقت مردم ایران اجازه دادند که از جیب اونها اینجور خرج بشه ؟ اینها را از بسیاری از شهروندان ایرانی در همان زمانی می شنویم که کشته شدن افراد بیگناه در غزه موجب انزجار عمومی شده است.
نزدیک به سه هفته است که اسرائیل مردم غزه را آماج حملات خود قرار داده است، تعداد کشته ها از مرز ۱۰۰۰ نفر گذشته (۱ ) که بخش قابل توجه آن را زنان و کودکان تشکیل داده اند. مسابقه ای بین مردم و دولتمردان دنیا برای درخواست آتش بس از یک سو، و دولت اسرائیل و رهبران حماس برای مخالفت با آن از سوی دیگر درگرفته است. گویا صدای ناله های زنان و کودکان فلسطینی را آنان که دورتر از معرکه هستند بهتر می شنوند. بمب های اسرائیل اگر برای فلسطینی ها خون و مرگ به همراه دارد. این جنگ برای میدان داران اصلی عرصه های جدیدی از منافع بزرگ را ایجاد کرده است. بازار کاسبی از اشک و خون زنان و کودکان غزه چنان پر رونق شده که سکه تازه ضرب شده خلافت اسلامی خلیفه رولکس پوش داعش را از رونق انداخته است.
همیشه افراد زیادی کاخ موفقیت های خود را بر روی خون و اجساد مردم بی گناه بنا کرده اند، اما انتظار عمومی این بوده است که این اتفاقات در عصر جدید که دنیا مدعی توسعه در همه عرصه ها است رخ ندهد. از همان روزی که سه نوجوان یهودی ربوده شده و جنازه آنها را یافتند، می شد چنین روزهایی را انتظار کشید. ادامه ماجرا این گمان را به یقین نزدیک کرده که این جنایت با برنامه ریزی قبلی انجام شده تا سلسله ای از حوادث را با قتل وحشیانه و انتقامجویانه یک نوجوان فلسطینی رقم زند، حوادثی که در بحرانی ترین روزهای خاورمیانه رخ می دهد و توجه عمومی را از وحشیگری های داعش منحرف می کند. اما برنده این موج خونریزی تنها داعش نیست، بلکه اسرائیل، حماس، دولت خودگردان فلسطین، تا ترکیه و ایران، گروه های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، و حتی جناح های سیاسی داخل حکومت. . . نیز از آن منتفع می شوند.
دولت اسرائیل گه پس از مرگ چند نوجوان یهودی، بر موج خونخواهی افراطیون سوار شده، تلاش گسترده برای ناامن کردن غزه، تخریب امکانات حماس، و تضعیف قوای آن را هدف قرار داده است و در این معرکه تلاش می کند که در کنار اهداف مقطعی، همچنان نشان دهد که مخاطره گروه های فلسطینی یک مخاطره جدی است و صلح در این منطقه یک رویاست؛ در همین حال حماس از فضای احساسی ایجاد شده برای سرپوش گذاشتن روی اشتباهات سیاسی خود پس از بهار عربی و بندبازی ناموفق بین ایران، ترکیه، مصر، . . . استفاده می کند، آنچه امروز در غزه می گذرد این گروه را همچنین برای مشروعیت بخشیدن به تداوم حضورش به عنوان مدعی نمایندگی فلسطینیان یاری می کند. (۲ ) گروهی که ناگزیر از پاسخگویی در قبال اشتباهات بزرگ خود در چند سال اخیر بود، اینک با چهره یک مدافع قهرمان مردم غزه و بازیگر اصلی معرکه خود را معرفی می کند و بی دلیل نیست که با چشم بستن بر رنج مردم غزه، تمایلی به توافق آتش بس نشان نمی هد. (۳ )
بسیاری از کشورهای منطقه از این آشوب و کشتار برای اهداف کوتاه مدت و تثبیت نظرات خود استفاده می کنند اما جالب تر از همه این است که رسانه های ایران در روزهای اخیر شاهد مطالب زیادی در تایید و رد انتساب شعار “نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران” در جریان جنبش سبز به اصلاح طلبان، و کوبیدن آنها با همین مستمسک است. (۴ ) اصلاح طلبان که مدت هاست دچار انفعال در مقابل اصولگرایان و دهان های گشاد و هتاک منسوب به جبهه پایداری و مدافعان ولایت فقیه است، نیز همچنان منفعلانه این اتهامات را رد می کنند؛ گویا اگر مردم در اوج خشم ناشی از سرکوب جنبش سبز، یکی از وجوه غارت اموال مردم و آبروی کشور در غزه و لبنان را یادآوری کرده اند، اشتباه نابخشودنی مرتکب شده اند. ( ۵) گویا اشتباه است اگر مردم عادی بخواهند که دولت و رهبران سیاسی کشور، نه غزه و نه لبنان، بلکه مردم ایران را موضوع اقدامات خود قرار داده و منابع مادی کشور را به جای گروه های سیاسی تابع خود در اکناف دنیا، صرف امور همین مردم نمایند. نگاهی کوتاه به نوشته ها و اظهار نظرهای روزهای اخیر نشان می دهد که کمتر کسی بر این حق مردم ایران تاکید می کند که اگر نخواهند اموال و منابع و آبروی خود را صرف رفع مشکلات مردم سایر کشورها بکنند (هر چند مظلوم و تحت ستم اسرائیل باشند) این حق و انتخاب آنها است.
همه ما حاضریم برای کشورمان جان خود را فدا کنیم اما اگر این را ابراز کرده و در عین حال به حاکمان تابع ولی فقیه یادآور شویم که نیازی به از خود گذشتگی برای غزه و لبنان نمی بینیم، کار نابخشودنی انجام نداده ایم؛ گرچه قابل درک است که وقتی حکومت ولایت فقیه، کشته شدگان ایرانی جنگ در سوریه را شهید می نامند، و گروه حزب الله را هم وارد درگیری های داخلی سوریه می کند، شنیدن شعار نه غزه نه لبنان، صدای مخالف و ناهنجاری است. صحبت های بسیاری از شهروندان در روزهای اخیر بر این نکته تاکید دارد که تلاش جناح راست برای سرکوب دوباره جنبش سبز با طرح موضوع شعار “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” بهره برداری خباثت آمیز از موج احساسات برانگیخته شده ناشی از جنایات اسرائیل در غزه است. روشن است که کشتار مردم بی گناه و غیر نظامی عملی مذموم و مستوجب عقوبت شدید است، اما بهره برداری از خون این افراد نیز بسیار مشئوم است.
اگر سیاست بازی ها اسرائیل و حماس در پناه خون کودکان غزه ناپسند است، که هست، اگر دولت های منطقه برای بهره برداری های مشابه از این موج خون ریزی محکوم هستند، که هستند؛ سوء استفاده های حکومت ولایت فقیه از این اتفاقات هم ناپسند و محکوم است. در واقع باید گفت که وقتی قرار بر بهره برداری از خون بی گناهان برای دستیابی به اهداف سیاسی و گروهی است، نه غزه، نه لبنان، نه ایران.
پی نوشت:
لینک مطلب در تریبون
بزرگترین سودی که حکومت کرد آوردن مردم به تظاهرات روز قدس بود. خیلی خوب شد واسشون.
darya / 30 July 2014
گوشه ای از تاریخ پربار انساندوستی اسلام و مسلمین
(قابل توجه سینه چاکان غزه و لبنان و مرثیه سرایان یهودستیز)
فصل 26، جنگ بنی قریظه (یهودیان بنی قریظه)
چون [اعراب نامسلمان در جنگ] احزاب از مسلمانان شکست خوردند، رسول الله به جانب [قبیله یهودی] بنی قریظه حرکت کرد و علی را به اتفاق سی تن از مردم خزرج به طرف ایشان فرستاد …
رسول الله به مدت 25 شب قلعه ایشان را محاصره کرده بود و چون بنی قریظه خسته شدند و به ستوه آمدند از وی خواستند تا به داوری سعد بن معاذ با ایشان رفتار شود. سعد بن معاذ حکم کرد که مردان بنی قریظه را بکشند و فرزندان و زنان را اسیر کنند و ثروتشان را [میان مسلمانان] تقسیم کنند. رسول الله فرمود : ای سعد، حکمی کردی که الله بر فراز آسمانها هفتگانه نظرش بدان بود.
رسول الله دستور داد که مردان آنان ( = قبیله یهودی بنی قریظه) را که هفتصد تن بودند ازخانه هایشان خارج کرده و آنها را به مدینه آورند پس ثروت ایشان را تقسیم کرد و زن و فرزندانشان را به اسارت داد.
چون اسیران وارد مدینه شدند، آنها را در یکی از خانه های بنی نجار زندانی نمودند سپس رسول الله وارد محلی از بازار شد و چند گودال کند و علی به اتفاق مسلمانان حضور یافتند و دستور داد اسیران را آورده و به علی فرمان داد که گردنهایشان را زده و در میان گودال بریزد.
—-
کتاب الارشاد شیخ مفید، جلد نخست، صص 110- 111 – چاپ مؤسسة آل البيت، بیروت سال 1995/1416
لینک دانلود کتاب : http://sore.blogsky.com/1392/05/15/post-84/
Xerxes Goodarzie / 31 July 2014