مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زنزندگیآزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگیهایی است که آن را از قیامهای پیشین متمایز میکنند. از جمله میتوان به: ۱) سراسری بودن قیام ۲) محلهمحور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجستهتر میکند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که میخواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشتهاست که میشود به موارد زیر اشاره نمود:
– عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
– تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
– بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
– تقویت جنبش دادخواهی و …
– شنیده شدن صدای ملل تحت ستم
بیشک به این موارد میشود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانستهاست به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله میتوان به موانع زیر اشاره کرد:
– صدای بلند و رسانهای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
– غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
– ائتلاف در هم شکستهٔ سلبریتیها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
– سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و …
به نظر میرسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:
لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهرهگیری از تجربههای قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را بهروز رسانی کنند و به سوی آیندهای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.
این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعهای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.
منبع: مدرسه رهایی