نگاهی تازه همراه با بررسی دست‌کم دو هزار پژوهش، باری دیگر زنگ خطر را برای آینده زندگی انسان بر روی زمین به صدا درآورد. پژوهش کترین ریچاردسون و ۲۳ دانشمند اقلیمی دیگر با بازنگری نسخه‌های قدیمی‌تر این پژوهش (که در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ میلادی منتشر شده بودند) در بخش «پیشرفت‌های علمی» مجله علم می‌گوید که به‌لطف سبک زندگی و فعالیت‌های صنعتی آدمی، از شش «مرز سیاره‌ای» عبور کرده‌ایم، دو مرز در آستانه عبورند و یک مرز هنوز سالم است.

مرزهای سیاره‌ای (planetary boundaries) در ۲۰۰۹ میلادی و به‌عنوان واحدهای سنجش سلامت حیات بر زمین توسط یوهان راکستروم و ۲۷ همکار دیگرش (از جمله یک برنده جایزه نوبل و دانشمندان برجسته ناسا) معرفی شدند. این مرزها به‌گفته دانشگاه استکهلم عبارت هستند از:

  • تغییرات اقلیمی (مقدار دی‌اکسید کربن در اتمسفر + تعادل تابشی زمین)
  • اسیدی شدن آب اقیانوس‌ها
  • وضعیت لایه اوزون
  • چرخه بیوژئوشیمی نیتروژن و فسفر
  • استفاده جهانی از منابع آب شیرین
  • تغییر در استفاده از زمین/خاک
  • فرسایش یک‌پارچگی بیوسفر یا زیست‌کره (مقدار گونه‌های جانداران که هر سال منقرض می‌شوند)
  • آلودگی‌های شیمیایی نوین (آلودگی‌هایی که بانی آن‌ها فعالیت صنعتی انسان است مثل زباله‌های انرژی هسته‌ای، زباله‌های پلاستیکی مانند ریزپلاستیک‌ها یا مواد شیمیایی ماندگار)
  • آلودگی هوا با ذرات معلق

از شش مرز تخطی کرده‌ایم. تنها وضعیت لایه اوزون به خاطر تلاش‌های قبلی جامعه جهانی در تعادل است. آب اقیانوس‌ها هم به شکلی فزاینده اسیدی می‌شود هرچند از مرز آن نگذشته‌ایم.

یا به زبانی ساده: بشر در شرایط سیستمی زمین که در ده هزار سال گذشته برقرار بوده، توانسته رشد کند و تمدن بسازد اما با عبور از این مرزها دیگر شرایط برای ادامه تمدن بشری امن نیست. به گفته دانشمندان نویسنده این پژوهش، زمین مثل بیماری با فشار خون بالا می‌ماند. هنوز دچار حمله قلبی نشده اما ریسک حمله قلبی به شدت بالا رفته است.

حالا در آستانه دورانی هستیم که عصر بشر بر زمین یا آنتروپوسن است و اگر در همین مسیر جلو برویم، دوران هرج‌ومرج جای تعادل اقلیمی پیشین را می‌گیرد و آنچه هم‌اکنون در بسیاری از نقاط ایران یا هر کجای دیگر زمین مشاهده می‌کنیم، تبدیل به روندی تثبیت شده می‌شود: یعنی گذشته دیگر پیشگوی آینده نیست.

یعنی نمی‌توانی چون پیش‌تر زمستان برف داشته تصور کنی زمستان پیش رو هم برف خواهد داشت اما ممکن است در بهار یا تابستان، شاهد بارش گسترده برف باشی. یا اگر می‌توانستی در بهار و تابستان کشت کنی، حالا دیگر تعادل دمایی وجود ندارد تا مطمئن باشی محصول به ثمر می‌رسد. یا اگر در تابستان تعادل دمایی وجود داشت حالا موج‌های گرما گسترده‌تر و طولانی‌تر از پیش، اجازه فعالیت‌های پیشین را به آدمی نمی‌دهند و یورش‌های ریزگرد بدل به بخشی از زندگی بسیاری از مناطق ایران شده است.

تصویر از گوگل مپز از مناطق شمالی و نزدیک به دریاچه ارومیه: فعالیت بشر به هر نقطه زمین که نگاه کنید، زمین را به کل متفاوت از پیش کرده است.

به گفته دانشمندان، از مرز سیاره‌ای مربوط به آب شیرین در اوایل قرن بیستم تخطی کرده ایم، از مرز سیاره‌ای مربوط به یکپارچگی زیست‌کره که شامل کارکرد سالم زیست‌بوم‌های جانوری می‌شود، در قرن نوزدهم عبور کردیم. از مرز امن تغییرات اقلیمی در دهه هشتاد قرن گذشته گذشتیم. مرز مربوط به آلودگی‌های نوین صنعتی و شیمیایی همین سال گذشته عبور کردیم. مرز مربوط به گردش نیتروژن و فسفر را هم پشت سر گذاشته‌ایم.

پژوهش ام‌آی‌تی: پیش‌بینی ۱۹۷۲ میلادی برای فروپاشی تمدن در قرن ۲۱‌ام میلادی

صحبت زندگی از زبان سیاست‌مداران اگر مطرح باشد، همیشه نگران «رشد اقتصادی» هستند اما آیا در واقعیت می‌توان تا ابد و همیشه بزرگ‌تر شد و گسترش یافت؟ این سوالی است که در دهه ۷۰ میلادی، پژوهشگران انستیتو فن‌آوری ماساچوست یا ام‌آی‌تی به‌سراغش رفتند و محدودیت‌های توسعه را سنجیدند.

خلاصه پژوهش آن‌ها می‌گوید جایی در گذر قرن ۲۱‌ام میلادی، تمدن بشر فرو خواهد ریخت و علت بنیادی این فروپاشی، استفاده بی‌حدومرز از منابع سیاره‌ای (planetary resources) توسط آدمی است.

در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی، گایا هرینگتون (Gaya Herrington) مدیر یکی از چهار شرکت عمده حسابداری جهان غرب، دوباره به سراغ همین سوژه رفت و پژوهش «محدودیت‌های توسعه» را منتشر کرد که ابتدا در «ژورنال اکولوژی صنعتی دانشگاه ییل» در آمریکا منتشر شده بود.

خلاصه این پژوهش: اگر در مسیر «تجارت به روال همیشه» (bussiness-as-usual) و با نادیده گرفتن هشدارهای دانشمندان پیش برویم، در گذر دهه میلادی پیش رو، شاهد فروپاشی تدریجی تمدن بشری خواهیم بود. این پژوهشگر می‌گوید در حوالی سال ۲۰۴۰ میلادی می‌توانیم فروپاشی اجتماعی را شاهد باشیم.

هرینگتون البته این پژوهش را نه برای شرکت حسابداری بلکه به‌عنوان تز فوق‌لیسانس خودش در دانشگاه هاروارد نوشت. او ابتدا به‌سراغ بررسی پژوهش دهه ۷۰ رفت اما با تعجب دریافت به‌رغم نام‌آشنایی این پژوهش در فضای آکادمیک، کسی نسخه‌ای به‌روز برایش ننوشته است، هرچند که داده‌های گسترده‌ای در این چند دهه در دسترس داریم.

او در تحلیل خود، متمرکز ۱۰ متغییر کلیدی شد: جمعیت، نرخ باروری، نرخ مرگ، تولیدات صنعتی، تولید غذا، خدمات، منابع تجدیدناپذیر، آلودگی‌های پایدار، رفاه انسان و ردپای محیط‌زیستی فعالیت‌های آدمی.

در اینجا، فروپاشی به‌معنای «انقراض بشریت» نیست. بلکه تنها می‌گوید «توسعه صنعتی و اقتصادی متوقف و سپس تضعیف» می‌شود. در نتیجه‌اش، تولید غذا کاهش می‌یابد و استانداردهای زندگی از بین می‌رود. این گفته می‌تواند برای پیشرفته‌ترین جوامع بشری معنا پیدا کند، اما برای مردمان جوامعی مانند یمن و سوریه معنا ندارد که هم‌اکنون سال‌هاست شاهد فروپاشی اجتماعی سرزمین‌شان هستند.

Ad placeholder

خطر فزاینده نابودی امکان حیات آدمی بر زمین

راکاستورم از دانشگاه استکهلم که پژوهش در ۲۰۰۹ میلادی به ۹ مرز سیاره‌ای معنا داد، در پژوهش اخیر مجله علم هم حاضر بوده است و به آسوشیتدپرس گفت:

وضعیت بسیار بدی را شاهد هستیم. ما در این پژوهش نشان دادیم که انعطاف‌پذیری زمین بتدریج از دست می‌رود و کره خاکی بیمار است.

وقتی فعالیت صنعتی و سبک زندگی آدمی در محدوده این ۹ مرز اقلیمی باشد، ادامه حیات به‌شکل پیشین منطقی است اما وقتی از این مرزها گذر می‌کنیم، آنگونه که راکستورم می‌گوید، شاهد تشدید وضعیت بد در دیگر مرزهای اقلیمی می‌شویم.

یک مثال مقدار دی‌اکسید کربن در اتمسفر زمین است. مرز اقلیمی به ما می‌گوید نباید از ۳۵۰ ذره دی‌اکسید کربن در هر یک میلیون ذره اتمسفر عبور کنیم. اکنون در پایان تابستان ۲۰۲۳ میلادی، شاهد غلظت ۴۲۴ هستیم. همزمان شاهد این هستیم که از دیگر مرزهای اقلیمی خواه عبور کرده‌ایم یا آن‌ها در مسیری رو به بدتر شدن پیش می‌روند.

وقتی غلظت دی‌اکسید کربن از توان زمین فراتر می‌رود، آب اقیانوس‌ها اسیدی‌تر می‌شود. خیلی ساده چون آب‌های زمین، مقدار بیشتر و بیشتری دی‌اکسید کربن جذب می‌کنند و اسیدی‌تر می‌شوند. آب اسیدی، حیات به شیوه پیشین را نابود می‌کند. در نتیجه شاهد این هستیم که گونه‌های آبزی به‌سرعت متفاوت یا منقرض می‌شوند. همزمان ما با مصرف فزاینده گوشت، دامداری را توسعه می‌دهیم. دامداری زباله‌هایش را در آب‌های زمین رها می‌کند و این در مثال خلیج مکزیک، به ما هزاران کیلومتر مربع منطقه‌های مرده هدیه می‌دهد.

منطقه‌های مرده‌ای که در دریای عرب و اقیانوس هند هم رشد می‌کنند و با گسترش اقداماتی مانند مجوز دادن به صید ترال در آب‌های دریای عمان و خلیج فارس، به زیست‌بوم‌ها آسیب گسترده بیشتری می‌زنند. زیست‌بوم‌هایی که همین‌الان از رویدادهای شدید آب‌وهوایی، مانند موج‌های گرما، رنج می‌برند. انگار زخم را چاقو بزنی و انتظار داشته باشی بیمار نمیرد.

Ad placeholder

راه‌حل در این است که دست به عمل برپایه تصمیم جمعی صحیح بزنیم

آیا راه‌حلی وجود دارد؟ پژوهش تازه مجله علم راه‌حل‌هایی هم پیشنهاد می‌کند. یکی از بهترین راه‌حل‌های موجود، این است که زمین را به طبیعت پس بدهیم. یعنی زمین را پاکسازی کنیم و در جایی که جنگل بوده، دوباره جنگل‌ها را توسعه بدهیم. جایی که باتلاق بوده، دوباره باتلاق را احیا کنیم. یا در جایی که دریاچه ارومیه بوده، دوباره دریاچه ارومیه بسازیم.

یک مثال از موفقیت لایه اوزون است. در گذر قرن بیستم، این لایه در وضعیت بیمار و رو به نابودی بود. با نابودی آن و از طریق حفره‌هایی که در لایه خلق شده بود، در نقاط مختلف زمین، امواج خورشیدی و رادیواکتیوی فضا گسترده‌تر وارد اتمسفر زمین می‌شدند و می‌توانستیم حالا حتی نتوانیم بدون یک سایه‌بان در معرض نور خورشید قرار بگیریم.

دولت‌های جهان اما در زمان مناسب، تصمیم درست را گرفتند و طبق آن تصمیم عمل کردند. حالا لایه اوزون یکی از ۹ مرز سیاره‌ای است که وضعیت مناسب‌تری دارد. یا آن‌گونه ریچاردسون، از دانشگاه کپنهاگ در جلسه مطبوعاتی ارائه پژوهش مجله علم به خبرنگاران گفت:

می‌توانیم به زمین مانند بدن انسان نگاه کنیم و مرزهای سیاره‌ای را مانند فشار خون بسنجیم. فشار بالای خون الزاما قطعیت حمله قلبی را مطرح نمی‌کند اما خطر بالای آن را نشان ما می‌دهد.

الان هم پژوهش تازه مجله علم به ما می‌گوید فشار زمین بالا رفته است و سیاره خاکی به‌لطف حضور آدمی بیمار است. درمان هم می‌توان خود انسان باشد. راه‌حل را هم پژوهشگران به دست دولت‌ها و مردم زمین داده‌اند. یک مثال آن، پژوهش منتشر شده در مه ۲۰۲۳ میلادی در مجله طبیعت (نیچر) است که می‌گوید «مرزهای سیاره‌ای» را بهم ریخته‌ایم و راه‌حل بازگشت به وضعیت متعادل این است که به پیشنهاد آن‌ها توجه کنیم:

ما مجموعه‌ای از مرزهای نظام‌های زمین (Earth system boundaries or ESB) پیشنهاد کرده‌ایم تا برای اقلیم، تنوع زیستی، آب شیرین، مواد مغذی و آلودگی‌ هوا، واحدهای سنجش در مقایس جهانی و زیرجهانی داشته باشیم.

در تحلیل آن‌ها، تمدن بشری همین‌الان از عمده این مرزهای نظام‌های زمین عبور کرده است. اگر به‌روال همیشه به تجارت و توسعه ادامه دهیم، به جز فروپاشی با چیزی دیگر روبرو نخواهیم شد. اگر همه‌چیز را تغییر دهیم، می‌توانیم به تعادل پیشین بازگردیم و حیات را هم‌اکنون و در آینده، حفظ کنیم و حتی آن را بهبود ببخشیم.