مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
روز معلم و مراسم اول ماه مه امسال را در حالی برگزار میکنیم که کارگران، معلمان، زنان، دادخواهان، ملتهای تحت ستم، دانشجویان، بازنشستگان و عموم تودههای ستمدیده مردم ایران در مصافی تاریخی و زیر و رو کننده با سیستم ضد انسانی حاکم بر کشور قرار گرفتهاند و به رغم سرکوب خونینی که حکومت طی هشت ماه گذشته انجام داده است جنبش انقلابی مردم ایران همچنان زنده و پویاست و روزی نیست که مردم به جان آمده در هر سو از جغرافیای سیاسی ایران با هر زبانی در خیابان و محل کار و زندگی حکومت را آماج اعتراضات تحول خواهانه خود قرار ندهند.
حکومتی که در مدارس دختران جوان و نوجوان را هدف حملات شیمیایی قرار میدهد و زنان را به مثابه ستون اصلی یک جامعه انسانی علاوه بر محروم کردن از پایه ایترین حقوق انسانی شان در خیابان مورد ددمنشانه ترين حملات جسمی و روحی قرار میدهد، فساد و غارتگری بخش مهمی از موجودیت آن است، حتی به مدت یک هفته قادر به مهار تورم و گرانی نیست و یک جامعه نود میلیونی را در کشوری ثروتمند غرق در فقر و فلاکت کرده است و معلم، کارگر، سینماگر، هنرمند، فعال مدنی و سیاسی، پیر و جوان و همه پیکره جامعه در مقابلش قرار دارند نه شایسته بقاست و نه قادر به ادامه حیات است.
دیگر بر هر ناظر روشن بینی پر واضح است که در پی نزدیک به هشت ماه خیزش سراسری مردم ایران، اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور به روال سابق باز نخواهد گشت و جنبش انقلابی مردم ایران به پیشروی خود تا ایجاد تغییرات بنیادین در کشور ادامه خواهد داد.
بر متن این شرایط عینی و بشدت متلاطم و متحولی است که مدتهاست جناحهای مختلف طبقه حاکم بر ایران چه در پوزیسیون و چه در اپوزوسیون سراسیمه تر از هر دوره تاریخی دیگری دست بکار بند و بست با قدرتهای جهانی و رقم زدن تحولات سیاسی از بالای سر مردم ایران شدهاند تا همچنان به سبک و سیاق گذشته، اینبار نیز آزادیخواهی و برابری طلبی مردم ایران را قربانی مطامع ضد انسانی خود و غارتگران و جنایتکاران بین المللی کنند.
اما آن پدیدهای که امروز در صحنه تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران جاری است، جنین رشد یافته انقلابی را در خود دارد که میتواند سرآغاز یک انقلاب بزرگ اجتماعی در ایران و منطقه خاورمیانه باشد و تاریخی نوین را در این منطقه مهم و استراتژیک از جهان کنونی رقم بزند.
به همین دلیل هم است که ما در منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی و مدنی با تاکید به عینیت تاثیر گذاری عمیق جنبشهای اجتماعی بر تحولات جاری و آتی کشور، وجوه سلبی و اثباتی اعتراضات بنیادین مردم ایران را در پی اعتراضات سراسری به قتل جنایتکارانه ژینا امینی در جای جای این منشور برشمرده و اعلام کرده ایم که پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز در ایران بدست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران، دادخواهان، هنرمندان، رنگین کمانی ها، نویسندگان و عموم تودههای ستمدیده مردم ایران بر افراشته شده است اعتراضی است علیه زن ستیزی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار و فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، تبعیض جنسیتی و ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته بر ما مردم ایران تحمیل شده است.
اگر چه منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی و مدنی در میانهی خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی و از متن و دل جامعه سر بر آورده است و قطب نمای مبارزات همین امروز ما برای شکل دهی به ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آینده ایران است با این حال با توجه به کل شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی حاکم بر کشور، ما بر این باوریم که طبقه کارگر ایران با قرار گرفتن در مرکز ثقل تحولات سیاسی آتی، قادر خواهد شد افق رهائی بخش و تاریخی خود را بطور حداکثری به پیش برد.
ما با حمایت از اعتصاب گسترده کارگران پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی، بار دیگر و به مناسبت روز معلم و روز جهانی کارگر، با قرار دادن مطالبات دوازدهگانهی منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی و مدنی، به مثابه خواستهای حداقلی خود در این قطعنامه، کارگران و معلمان، زنان، دانشجویان و عموم تودههای ستمدیده مردم ایران را فرا میخوانیم با سازمانیابی در تشکلها و شوراهای محیط کار و محلات، مبارزات خود را برای گذر از شرایط ضد انسانی موجود و شکل دهی به آیندهای مبتنی بر تحقق خواستهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه، متکی به اراده و اتحاد و همبستگی خود سازند.
۱. آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردمی.
۲. آزادی بیقید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکلهای محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، شبکههای اجتماعی و رسانههای صوتی و تصویری.
۳. لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.
۴. اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیزعلیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ “الجیبیتیکیوآیایپلاس”، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه.
۵. مذهب امر خصوصی افراد است و نباید در مقدرات و قوانین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور دخالت و حضور داشته باشد.
۶. تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نمایندههای منتخب تشکلهای مستقل و سراسری آنان.
۷. امحاء قوانین و هرگونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیرساختهای مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبانهای رایج در جامعه.
۸. بر چیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد.
۹. مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروتهای اجتماعی مردم ایران را به یغما برده ند. ثروت حاصل از این مصادرهها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوقهای بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی محروم و از امکانات کمتری برخوردار بودهاند.
۱۰. پایان دادن به تخریبهای زیست محیطی، اجرای سیاستهای بنیادین برای احیای زیرساختهای زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شدهاند و مشاع و عمومی کردن آن بخشهایی از طبیعت، (همچون مراتع، سواحل، جنگلها و کوهپایهها) که در قالب خصوصی سازی حق عمومی مردم نسبت به آنها سلب شده است.
۱۱. ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده. ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی قدرتمند برای همه افراد دارای سن قانونی آماده بهکار و یا فاقد توانایی کار. رایگان سازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم.
۱۲. عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.
از نظر ما مطالبات حداقلی فوق با توجه به وجود ثروتهای زیر زمینی بالقوه و بالفعل در کشور و وجود مردمی آگاه و توانمند و نسلی از جوانان و نوجوانانی که دارای انگیزه فراوان برای برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه هستند، به فوریت قابل تحقق و اجراست.
- شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
- اتحاد بازنشستگان
- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)
- صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد ایران (اهواز)
- شورای کارگری بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی (بستا)
- سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه
- کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران
- انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
- ندای زنان ایران
- شورای بازنشستگان ایران
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
- کانون مدافعان حقوق کارگر
- سندیکای نقاشان استان البرز
- اتحادیه آزاد کارگران ایران
لینک منبع اصلی: اتحاد