مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
هر روز یک نفر،
هر روز طنابی
روزی محسن شکاری
روزی ریحانه جباری
روزی دیگر آن بلوچی که حتی نامش را نمیدانیم…برای مخالفت با اعدام، این آشکارترین خشونت قانونی، دلایل زیادی اقامه شده است:
«حق حیات، حقی بنیادیست و وابسته به ارادهی دولت حاکم نیست»؛ «اعدام، کشتن را عادیسازی میکند»؛ «آمارها نشان میدهند که اعدام بههیچعنوان بازدارنده نیست»؛ «در روند دادرسی همواره امکان اشتباه وجود دارد، و باید احتمال بهدارآویختهشدن حتی یک بیگناه را به اعدام گناهکاری رجحان داد و مقابل آن ایستاد»؛ و نهایتا اینکه «اعدام شکلی از سرکوب سیاسی، و شکلی از سرکوب اقتصادیست که فرد را از جامعه حذف میکند تا هزینهی بازگشت او به جامعه را نپردازد، تا مسکن و اشتغال او را تامین نکند.»میتوان با طول و تفصیل و در صفحات زیاد دلایل مخالفت با اعدام را از منظرهای مختلف نوشت، ولی شاید نکتهی مهمتر نحوهی مواجههی ما با اعدام است. در مخالفت با اعدام نباید وارد مصداق، اقرار، نوع جرم، نحوهی ارتکاب جرم یا هر جزئیات دیگر شد، چراکه اساسا هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند. منطقا و مفهوما حتی یک فرد را، یک جرم را و یک صحنهی جرم را هم نباید استثناء کرد.
زنان کرد، مردان عرب، فرزندان بلوچستان، جوانان تهران، معترضان دیروز و امروز و فردا، هرکدام با هر جرمی، هیچ فرقی نمیکند؛ چراکه اعدام چرخهی خشونت را تداوم میدهد؛ چراکه بهانهای برای حذف افراد است؛ چراکه جان آدمی در قانون یا هر قرارداد اجتماعی نمیتواند سلب شود، و حیات، این حداقلیترین شکل زندگی حق سلبنشدنی هر فردیست.
جزییات هر پرونده نباید ما را از این اصل بنیادی غافل کند که مخالفت با اعدام امری مطلق است و باید با تمام اشکال آن مخالفت کرد. قتل حکومتی برای محکومین جرائم مرتبط با قتل، قاچاق، تجاوز، فساد اقتصادی یا هر جرم دیگری باید متوقف شود تا حتی لحظهای امکان اعدام در دوران خیزشهای مردمی نباشد؛ تا هر جرمی که روی دهد، دولت موظف به ریشهیابی و حل مسائل باشد و نه طرد و حذف سوژهها.»