برگرفته از تریبون زمانه *  

مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان می‌توانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آیین‌نامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.

درحالی‌که همیشه نیمۀ دوم سال را فصول «اعتصاب‌خیز» می‌نامند، اما گفتیم که تمهیدات پیش‌دستانۀ حکومت و کارفرمایان سبب وقفه‌ای در اعتراضات کارگری همزمان با دوماهۀ اول خیزش سیاسی مردم شده بود. از هفتۀ پایانی آبان‌ماه به این سو اما فریادهای موقتاً فروخفتۀ کارگری بلند شد و شاهد سریالی از اعتصابات صنفی کارگری بودیم: کارگران پالایشگاه نفت تهران، ذوب آهن اصفهان، شرکت تولید قطعات خودرو (کروز)، داروگر، بهمن دیزل قزوین، بهمن موتور، نیرو محرکه، شرکت مرتب (سیف خودرو)، بیمارستان خمینی و…

سؤالی که بلافاصله در اینجا مطرح می‌شود چنین است: اگر اعتصابات اقتصادی سال‌هاست که بی‌وقفه و در ابعاد وسیع در حال برگزاری بوده‌اند، پس آیا مجازیم که وقوع این اعتصابات را به جنبش اخیر مرتبط بدانیم؟ آن هم درحالی که تمرکز این اعتصابات بر مطالبات اقتصادی بوده و در آن‌ها شعاری در حمایت از جنبش مردمی بیرون نیامده؟ به زعم ما پاسخ هم آری است و هم خیر. اعتصابات کارگری و اقتصادی فارغ از وجود یا عدم وجود جنبش خیابانی همیشه جاری بوده‌اند؛ منتها «کیفیت» اجرای آن‌هاست که از دوره‌های دیگر متمایزشان می‌کند؛ اعتصاباتی که گرچه اقتصادی‌اند، اما به لحاظ روش‌های اعتراضیِ خود از وضعیت تهاجمی اعتراضات مردم در خیابان تأثیر گرفته‌اند. برای مثال اگر به چند سال گذشته نگاه می‌کنیم، سال ۹۷ را می‌توان نقطۀ عطفی در جنبش کارگری دهه‌های اخیر محسوب کرد؛ نه به دلیل جهش عددی اعتراضات کارگری، بلکه به دلیل تحول کیفی کنش‌های کارگری و گرایش به تعرضی شدن آن‌ها. فهم این تغییر و تحول بدون در نظر گرفتن اثرات عمیق خیزش سراسری سال ۹۶ بر این روند ممکن نیست. به همین نسبت تبدیل شعار «فقط کف خیابون به دست میاد حقمون» به مانیفست اصلی کنش‌ورزی معلمان و بازنشستگان طی دو سال اخیر نیز بدون اثرپذیری از خیزش‌های خیابانی سال‌های قبلش نبوده. در سه هفتۀ اخیر نیز هرچند قریب به اتفاقِ اعتصابات کارگری ماهیتی اقتصادی داشته‌اند، اما شواهدِ اثرپذیری عملی از خیزش خیابانی مردم در آن‎ها بارز است:

  • تبدیل اعتصابات سکوت به راهپیمایی صدها نفره درون شرکت همراه با سردادن شعار (نمونه‌های ذوب‌آهن اصفهان[۱] و قطعه‌سازی کروز و بهمن موتور و بهمن دیزل).
  • تجمع همراه با آتش زدن لاستیک و شعارنویسی درب شرکت (شرکت صنعتی تولیدی مرتب)
  • طرح شعارهایی معطوف به کل طبقۀ کارگر و نه فقط واحد و صنف محدود خود (درآمد دلاری، کارگر ریالی/ کارشناس دلاری، کارگر ریالی/ کارگر داد بزن، حقت رو فریاد بزن).
  • سر دادن شعارهای ضدحکومتی کارگری علیرغم هزینه‌ها و مخاطرات سنگین (رانندگان باربری اکبر آباد تهران)

اما این تحول تنها به شیوۀ برپایی اعتصابات کارگری خلاصه نمی‌شود؛ در چند هفتۀ گذشته اشکال بدیعی از اختلال در کار و تولید هم بروز پیدا کرد که مشخصاً می‌توان آن را مولود خیزش سیاسی اخیر دانست. در تصویر زیر خلاصه‌ای از این الگوها را با ذکر تاریخ دسته‌بندی کرده‌ایم: ۱- اعتصابات سیاسی کارگران، ۲-تحمیل تعطیلی از بیرون، ۳-جاده‌بندی به قصد اختلال در کار، ۴-همبستگی نمادین کارگری، ۵-اعتصاب صنفی مؤثر.

الگوی اعتصاب های کارگری – منبع کمیته عمل سازمانده کارگری

در میان اشکال بالا، الگوی «تعطیل‌سازی از بیرون» که حداقل ۵ مرتبه در معادن بلوچستان اتفاق افتاد، تفاوتی ماهوی با سبکِ «جاده‌بندی به قصد اختلال در کار» دارد. چرا که در اولی، مردم با حضور چشمگیر خود در محوطۀ محل کار، رأساً اقدام به خاموش کردن یا تخریب وسایل کار و توقف تولید می‌کنند. در این روش، غلبۀ جمعیت مردم بر تعداد نگهبانان و حراست، به آنان قدرت مداخلۀ مستقیم می‌دهد و هزینۀ همراهی کارگران را با این تعطیل‌سازی یا اعتصاب به حداقل می‌رساند. گرچه دو ویژگی خاص به کم‌هزینه‌کردنِ اجرای این روش در بلوچستان کمک کردند: اول فاصلۀ فیزیکی قابل توجه معادن با محیط شهری (و در نتیجه عدم امکان مداخلۀ فوری نیروهای پلیس) و دوم بسیج طایفه‌ای برای شرکت در این تعطیل‌سازی. با اینحال فارغ از این دو جنبه، اگر این روش بسیج مردم محلی برای ورود به محیط‌های کار تبدیل به سرمشق سایر مناطق شود (خصوصاً مناطقی که در آن‌ها تخریب زیست‌محیطی یا تبعیض‌های استخدامی غالب است)، تحول جدیدی وارد جنبش کارگری خواهد کرد. سرمشق‌سازی از این سبک «تعطیل‌سازی از بیرون» بالأخص در شرایط انقلابی، پشتوانۀ مهمی در یاری رساندن به کنترل کارگری و ترویج ذهنی و عملی مفهوم «مالکیت عمومی» خواهد داشت.

تعطیل‌سازی معادن بلوچستان – منبع کمیته عمل سازمانده کارگری

اعتصابات خرده‌مالکی: در این دوماهه همچنین شاهد اعتصابات پراکندۀ کسبه و بازاریان (به ویژه در کردستان) و اعتصاب سراسری بازار (۲۴ تا ۲۶ آبان) بودیم. البته قبلاً بارها گفته‌ایم که اعتصابات کسبه و بازار، اثر اقتصادی خاصی بر حکومت ندارد و مهم‌ترین کارکردش صرفاً اعلام همبستگی و در مواردی مهیا کردن فضای اعتراض خیابانی است (چنانکه در شهرهای کردستان یا مرکز شهر تهران-در حوالی پاساژ علاء‌الدین و بازار آهن تهران و…- به سنگربندی خیابانی منجر شد). با اینحال از هفتۀ دوم آذرماه اخباری از اعتصاب در میان کامیون‌داران (به ویژه در شهرهای کردستان، کرمانشاه، بندرعباس و…) آمده که اگر موفق به گسترش شود برخلاف اعتصابات بازار می‌تواند اثری فلج‌کننده بر دولت و اقتصاد کشور داشته باشد.

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: کمیته عمل سازمانده کارگری

[۱]  گرچه راهپیمایی داخل کارخانه به خودی خود یک اقدام تعرضی نیست، ولی اولاً باید این اقدام را در فضای شدیداً امنیتی شرکت‌های بزرگی نظیر ذوب‌آهن دید که حتی تشکل‌های فرمایشی همچون شورای اسلامی کار هم در آن ممنوع هستند. ثانیاً پیشرو بودن این کنش را در قیاس با مثلاً اعتصاب غذای نمادین کارکنان سکوهای نفت در همین ایام و با مطالبات مشابه بهتر می‌توان درک کرد (محیطی که کمابیش مشابه با کارخانه ذوب‌آهن امنیتی است).