برگرفته از تریبون زمانه *  

مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان می‌توانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آیین‌نامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.

زهرا امیرابراهیمی، برای بازی در فیلم «عنکبوت مقدس»، برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم کن شد. فیلم «عنکبوت مقدس» به کارگردانی علی عباسی بر پایه داستان واقعی سعید حنایی، قاتل زنجیره‌ای معروف به قاتل عنکبوتی ساخته شده که از تابستان سال ۱۳۷۹ تا تابستان ۱۳۸۰، ۱۶ زن کارگر جنسی را کشت. او که انگیزه‌ خود را از قتل این زنان، پاک کردن جامعه از فساد و فحشا عنوان کرده بود، در فروردین سال ۱۳۸۱ اعدام شد.

زهرا امیر ابراهیمی در این فیلم نقش یک روزنامه‌نگار زن را به تصویر کشیده که برای پیگیری قتل‌ها به مشهد می‌رود و تلاش می‌کند با تعلل نیروی انتظامی و مقام‌های قضایی را برای دستگیری هرچه سریع‌تر قاتل، مقابله کند. گویی پلیس مشهد نیز چندان میل و اضطراری برای دستگیری قاتل نداشته و از اینکه شهر مشهد از وجود این زنان «بدکاره» و «بی‌ارزش» پاک شود، خوشحال است. همچنین فیلم نشان می‌دهد که حنایی با این استدلال که او در حال پاکسازی شهر از گناه است به قهرمان محافظه‌کاران و قشر مذهبی‌ تبدیل می‌شود.

 نکته دیگر فیلم، ارجاع به آزار و اذیت جنسی علیه زنان در محیط‌های کاری است. رحیمی (خبرنگار)، در تهران با سردبیر خود دچار موقعیت آزار جنسی شده و همین موضوع به گوش پلیس مشهد رسیده است. مامور پلیس، با «ولنگار» تلقی کردن این زن خبرنگار، برای خود حاشیه امنی متصور می‌شود و او را مورد تعرض جنسی قرار می‌دهد. زهرا امیرابراهیمی در نشست خبری بعد از نمایش فیلم در جشنواره کن و در مصاحبه با رادیو فردا می‌گوید برای وارد کردن مصائب جنسیتی زنان خبرنگار به فیلم تحقیقات بسیاری انجام داده است. ابراهیمی به ویدئویی اشاره می‌کند که سال قبل از روایتگری زنان خبرنگار منتشر شده است. او می‌گوید بیشترین ایده و الهام را از این فیلم گرفته و کارگردان نیز با پرداختن به این مسئله موافقت کرده است: «در این فیلم  زنان خبرنگار راجع به مشکلات کاریشان با مردها صحبت می‌کنند و از تعرضاتی می‌گویند که در کار روزانه به آن‌ها می‌شود. چه از طرف همکارانشان، چه از طرف ادیتورها و سردبیرهایشان، چه از طرف آدم‌هایی که مورد مصاحبه‌شان هستند. آن ویدیو خیلی به من الهام داد و یک جایش برایم خیلی جالب بود. این شد که تلفن را برداشتم و زنگ زدم به چند نفر که ببینم آن‌ها که آن سال‌ها ایران کار می‌کردند چه جوری زندگی کرده‌اند، و الان وضع چه طور است. و واقعاً سورپرایز شدم. برای این که فکر می‌کردم محیط خبرنگاری محیط اداری و کمی دولتی هم می‌تواند باشد و اصلاً تصورم این نبود که خبرنگاری که توانایی این را دارد که اگر مردی بخواهد به او تعرضی بکند، خبرش را دربیاورد، این قدر راحت مورد این تعرض قرار می‌گیرد. اغلب دوستان خبرنگار من دچار این مسائل بوده‌اند.»

او ادامه می‌دهد: «بعد شروع کردم راجع به این با دوستان خبرنگار غیر ایرانی‌ام صحبت کردن، و دیدم اصلاً همه‌جا هست. اصلا موضوع ایران نیست. یک موضوع رسوایی خبرنگاری الان خبری است در مورد یک مرد فرانسوی، و در آمریکا هم هست. یعنی همه جا هست. بعد دوباره برگشتم به نقطه زن بودن. به اینکه در واقع تو در قالب یک زن قرار است صدا نداشته باشی. یعنی حتی اگر زنگ می‌زنی از یک نفر سؤال خبرنگاری کنی، باید حتماً از او یک متلکی بشنوی. حالا نمی‌خواهم عمومی‌اش بکنم، ولی همه‌مان این تجربه‌ها را کرده‌ایم. من توی حرفه خودم و خبرنگارها حتماً توی حرفه خودشان، بقیه، پرستارها حتما توی حرفه خودشان … این همان چیزی است که امروز راجع به آن صحبت می‌شود دیگر.»

هیچ‌وقت خاکستر نشدم

اما از همان ابتدای نمایش فیلم عنکبوت مقدس در جشنواره کن امسال و حضور او بر فرش قرمز این جشنواره، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی به او لقب ققنوسی را دادند که از خاکستر خود برخاسته است. اما امیرابراهیمی این تشابیه را قبول ندارد و می‌گوید هیچ وقت خودش را خاکستر و قربانی ندیده است: «خیلی عجیب است آدم راجع به خودش این‌ها را بگوید چون من از همان لحظه‌ای که آن اتفاقات برایم افتاد در ایران، داشته‌ام کار می‌کردم تا خود امروز. اصلاً من در مورد کار آدم مریضی هستم، و سینما تنها امید من به این زندگی است. ولی به هر حال آدم‌ها از تو تصوری برای خودشان می‌سازند و قضاوت می‌کنند. همان قدر که من باید خودکشی می‌کردم، من باید خاکستر هم می‌شدم و حالا از آن خاکستر برخاسته‌ام. من فکر کنم به هر جایی برسم در زندگی‌ام [این حرف‌ها هست]. دیروز یک نفر از من پرسید فکر می‌کنم اگر ۱۰ سال دیگر هم کار کنی باز این چیزها را می‌گویند؟ من فکر می‌کنم تا من را در خاک هم بگذارند، آدم‌ها می‌گویند از خاکسترش رفت به خاک. خودم هیچ‌وقت فکر نکردم خاکستر شدم. یکی این، و یکی هم این که خب زندگی‌ام بالا و پایین داشته. حتی از لحاظ روانی بالا و پایین داشته. یک جاهایی کم آورده‌ام و یک جاهایی تا می‌توانسته‌ام انرژی گذاشته‌ام. این چیزها راجع به همه هست. همه‌مان از این تجربه‌ها داریم.»

فراتر از نگاه مردانه یا غفلت از پرداختن به هویت زنان مقتول؟

اما برای نقد فیلم باید منتظر تماشای آن بمانیم؛ «پیتربردشاو» منتقد فیلم در گاردین نوشته است که پیش از آغاز فیلم انتظار داشته که کارگردان مسیری مانند «هالی روبنهلد»، تاریخ‌نگار را دنبال کند که در کتاب خود با عنوان «جک قاتل» روی هویت زنان مقتول تمرکز کرده است. این تاریخ‌نگار سعی کرده ابعاد پیچیده‌ هویت و زیست زنان مقتول را فراتر از آنچه نگاه مردانه به ماجرای جک قاتل اجازه می‌دهد، آشکار کند اما فیلم عباسی بر محور هویت قاتل پیش می‌رود و البته بردشاو معتقد است که عباسی این روند قاتل‌محور را به طور موفقیت‌آمیزی پیش برده است.

منتقد دیگری به تصویر کشیدن صحنه‌های بی‌رحمانه و خشونت‌آمیز قتل را بیش از آنکه دارای جنبه‌ اگاهی‌بخش بداند، ارائه جزئیات و تکرار صحنه‌های قتل را نوعی فتیشیزه کردن خشونت علیه کارگران جنسی عنوان کرده است. این منتقد هم معتقد است که عباسی به اندازه کافی به هویت زنان مقتول، عواقب و آسیب‌های ماندگار این قتل‌ها توجه کافی نشان نداده و به معرفی مختصر آنها اکتفا کرده است.

«ساوینا پتکوا» نوشته است: «هولناک‌تر از خشونت علیه زنان کارگر جنسی، حمایت بخشی از جامعه ایران از این قتل‌ها است. فیلم نشان می‌دهد که عده‌ای از مردم از این قاتل حمایت می‌کنند و خود او نیز از این حمایت اطمینان دارد چرا که “شهر را از گناه پاک می‌کند.”»

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: دیدبان آزار