دانشگاه کابل در روز دوازدهم آبان ماه با حمله چندین فرد مسلح خونین شد و در این حمله ۲۲ نفر کشته و ۲۲ تن دیگر زخمی شدند. مقامات سیاسی افغانستان طالبان را مسئول این حمله دانستند. پس از آن شماری از کنشگران حقوق زنان ایرانی در بیانیهای با اندوهی وصفناپذیر، با بازماندگان سوگوار این دانشجویان در افغانستان ابراز همدلی کردند.
صورتهای به خاک غلتیده، رؤیاهای گمشده و نگاههای خاموش زنان و مردان جوان افغانستان، در تصاویر سرخ منتشر شده از دانشگاه کابل، دلهای همگیمان را به نهایت به درد آورده است. دردی به وسعت نگاههایی که پیش از به خون نشستن، به آیندهای چشم دوخته بودند که نه از آنِ یک تن، که از آن نسلی میتوانست باشد. از آنِ نسلهایی که از دل خاک و خون و شیون و ظلم، قدم نهاده بودند به روزهای دانشگاه و کتاب و تحقیق و درس تا ستون بزنند به سقف میهنشان و آیندهای بنا کنند، روشنتر از دیروز، برای مردمانی که سنگینی دههها رنج و تبعیض، دلهایشان را به درد آورده است. جانهای عزیز مادرها و پدرهایی که جوانهایشان را به امید تعلیم و سازندگی روانهی دانشگاه کرده بودند، و اما کدورت کین و استثمار و افراطگرایی و فریب «صلح» میان دولتها و تشنگان به خون باز هم مجال وصال نداد و ما نیز در جای جای این کرهی خاکی و یا در این سوی مرزهای افغانستان، در ایران، در غم جوانان همسایه، شبانهروزی است که به سوگ نشستهایم.
ما، کنشگران حقوق زنان ایرانی، این واژگان نه چندان توانمند در وصف حزنمان را که حاوی پیام دلداری و تسلیت و همدلی با بازماندگان دانشجویان از دست رفته کشور افغانستان و تمام آنهایی است که در این کشور به عزا نشستهاند، با اندوهی وصفناپذیر به قلم میآوریم تا شاید مرهمی باشد بر زخم عمیقی که در دوازدهمین روز ماه عقرب سال ۱۳۹۹، بر تن دانشگاه کابل و مردم افغانستان نشست. به خون نشستن دانشگاه، کوی آموختن و آموزش و جستار و خلق آتیه، نه تجربه دیروز افغانستان، که تجربهای به دفعات در کشورهای ماست، چرا که افراطگرایی و سلطهجویی و تمامیتخواهی، زبان دانش را نفهمیده و هیچگاه هم نخواهد فهمید. دانشگاهی که نه تنها میتواند مأمنی و بستری برای خلق جنبشهای رهاییبخش باشد، که دریچهای است به سوی آمال و آرزوهای یک خلق. و بیش و پیش از همه، آماج و انگیزههای زنانی که دههها گوش و چشم و دهانشان را با خاک و خون پر کردند؛ با سنگِ سنگسار و با سنگریزهی انفجار. زنانی که به درازای تاریخ، تن و نفسشان به انقیادِ استیلای فرمانروایان زنستیز در آمده است. فرمانروایانی که از درون مرزهای افغانستان، آرمانهای زنان را گردن زدهاند، و از بیرون مرزهای آن، به نامشان، لشگرکشیهایشان را توجیه کردهاند.
ما کنشگران زنان ایرانی اما باور داریم که افغانستان، این سیاهی را به سپیدهی روزهایی خواهند رساند که ملتی دست ترور، استثمار و دخالت را از آن کوتاه کرده باشند و در کنار مردم افغانستان، و به احترام مقاومت و ایستادگیشان، خواهیم ایستاد و مراتب عمیق همدردی و افسوسمان را از این ترور وحشیانه و خونبار اعلام میکنیم. باشد تا روزی دانشگاه، پناهگاهی امن باشد برای تمام علمجویان و علمورزان و آنهایی که رؤیای سازندگی کشورشان را در سر دارند.
منبع این مطلب: ما زنان
لینک مطلب در تریبون زمانه
در همین زمینه بخوانید: