در حالی که ویروس عالمگیر کرونا در ایران و در زندانهای آن بیداد میکند، [۲] مقامات قضایی همچنان افراد را جهت تحمل حبسهای هر چند سبک احضار می کنند، احکامی که به اتهام ارتکاب جرایمی صادر شده که در قوانین بین المللی حتی به رسمیت نیز شناخته نمیشود. این افراد به اتهامات گوناگونی چون “ترویج بهائیت”، “تبلیغ علیه نظام”، شرکت در تظاهرات اعتراضی، و یا انتشار توییتهای انتقادی، مجرم شناخته شده و در دادگاههای ناعادلانه به سلب آزادی و حبس محکوم گردیدهاند. پرسش این است که آیا مقامات قضایی علاوه بر احکام خودسرانهٔ حبس، ابتلا به این ویروس مرگبار را نیز، که حکومت در محافظت از زندانیان در برابر آن عاجز است، به احکام این زندانیان افزوده است؟
زندانیان سیاسی، وکلا و مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، هنرمندان و اهل قلم، حامیان محیط زیست، و دیگر افرادی که به دلایل سیاسی یا عقیدتی به حبس محکوم شدهاند، هیچ خطری برای جامعه ندارند. اصرار و پافشاری مقامات جمهوری اسلامی برای اجرای احکام حبس آنان و یا نگاه داشتنشان پشت میلههای زندان، آن هم در بحبوحه این بیماری همهگیر– با وجود خطرات جانی این بیماری نه چندان شناخته شده، ازدحام جمعیت زندانی، و کمبود منابع بهداشتی– فاقد هرگونه توجیه عقلانی و منطقی است، مگر اینکه هدف واقعی حکومت این باشد که زندانیان نافرمان را با بیماری و مرگ تنبیه کند.
در فروردین ماه ۱۳۹۹، زمانی که گسترش ویروس کرونا در ایران اوج گرفت، بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران (بنیاد برومند) گزارشی جامع از تراکم بیش از حد زندانیان و شرایط غیربهداشتی زندانها منتشر ساخت؛ زندانهایی که از یکسو، مواجهاند با کمبود مستمر بودجه و از سوی دیگر، رویکرد دستگاه قضایی مبنی بر مجازاتهای شدید و حبس- مِحور. این گزارش مبین آن است که چگونه شرایط زندانها، زندانیان را در وضعیتی آسیبپذیر در مقابل این تهدید جدید قرار می دهد، و از مقامات ایرانی میخواهد که توصیههای سازمان بهداشت جهانی و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل برای افرادی محروم از آزادی را به کار گیرند؛ توصیههایی که شامل آزادی جمعی زندانیان، ازجمله آزادی محکومان به ارتکاب اعمالی که طبق قوانین بین الملل جرم نیست نیز میشود. این گزارش همچنین بر لزوم اقداماتی پیشگیرانه تأکید گذاشت که در آغاز برای مقابله با شیوع این ویروس در بخشنامههای قوه قضاییه پیشبینی شده بود. از جمله ضدعفونی کردن منظم زندانها و اعطای مرخصی به برخی از زندانیان واجد شرایط. در این گزارش از انجام ناکافی و نامطلوب تدابیر پیشبینی شده، ابراز نگرانی شده است. در گزارش بعدی بنیاد برومند که در شهریور ماه ۱۳۹۹ منتشر شد، اطلاعات به روز شدهای دربارهٔ متوقف شدن اجرای این تدابیر در زندانها، تا آنجا که برخی از زندانیان حتی به مواد اولیهٔ ضدعفونی کننده و لوازم بهداشتی، همچون آب و صابون نیز دسترسی ندارند، به آگاهی عموم رسید.
برخلاف تصور مقامات حاکم، تکذیبهای پی در پی آنان و تهدید کردن زندانیان برای جلوگیری از اطلاع رسانی، مشکلات جدی زندانها را حل نمیکند. نتایج فاجعهبار عدم رعایت حقوق زندانیان در دوران شیوع ویروس کرونا، کاملاً قابل پیشبینی بود. هزینههای سنگینی که این ویروس بر سلامتی و هستی زندانیان تحمیل میکند، همچنان رو به افزایش است. برای مثال، در اوایل مهر ماه، دو زندانی محبوس در بند ۱ زندان اردبیل که به اتهام قاچاق مواد مخدر به حبس محکوم شده بودند، قرنطینه شدند اما تنها پس از آن که وضعیتشان به وضوح وخیم شده بود. [۳]
در زندان رجاییشهر کرج، که در اواخر مرداد ماه در حدود ۲۰ مورد بیماری در بندهای ۱، ۳، ۶، ۷ و ۱۰ آن گزارش شده بود، تعداد موارد قطعی بیماری در جمعیت زندانیان اخیرا به ۱۱۹ رسیده است و بندهایی که محل نگهداری زندانیان عقیدتی در مجاورت درمانگاه زندان را نیز شامل میشود. تا ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۹، دست کم چهار زندانی در اندرزگاه ۲ به علت ابتلا به بیماری کووید ۱۹ جان خود را از دست دادهاند. [۴]در زمان شیوع ویروس کرونا، اکثر زندانیان عقیدتی زندان رجایی شهر، از رفتن به مرخصی محروم بودهاند، از جمله فرهاد فهندژ، زندانی بهاییِ ۶۱ ساله که ۸ سال از حبس ۱۰ ساله خود را سپری کرده است. فهندژ همچون دیگر زندانیان مبتلا به بیماری کووید ۱۹ به سلول انفرادی فرستاده شد و روز ۲۲ مهر، پس از ۱۳ روز نگهداری در قرنطینه به سالن امنیتی ۱۰ بند ۴ زندان بازگردانده شد. طبق گزارشها، دادستانی علیرغم توصیههای مقامات زندان، از آزاد ساختن فهندژ جلوگیری میکند. [۵] روز ۱۱ مهر ماه، یک زندانی ۷۰ ساله که علاوه بر مشکلات ریوی، از اعتیاد رنج میبرد، جان خود را به علت خفگی از دست داد. مقامات زندان، متوجه علائم بیماری در او نشده بودند (علائمی که شامل سرفه نیز میشد). [۶] عبدالوحید رحمانی، تبعه افغانستان که هفت ماه پیش بازداشت و به اتهام عضویت در داعش به پنج سال حبس محکوم شده بود، یک روز پس از انتقال به بیمارستان مدنی، در روز ۷ مهر فوت کرد. رحمانی در سالن ۱۱ بند ۴ نگهداری میشد. او که از بیماری قلبی و دیابت نیز رنج میبرد، در اوایل مهر ماه به همراه ۶ تن دیگر قرنطینه شده بود با وخیم شدن وضعش به سالن ۱۱ بازگردانده شد و پس از اعتراض همبندیهایش، به بیمارستان منتقل گردید. ۴۵ زندانی اهل سنت نیز در شهریور ماه در سالن ۱۱ به ویروس کرونا مبتلا شدند و از این طریق، جان دهها زندانی در بندهای دیگر نیز به خطر افتاد. [۷]
در اواسط مهر ماه، تست کرونای دو تن از کارکنان بند زنان زندان اوین مثبت شد و این دو نفر به سر کار خود باز نگشتند. از این رو، هراس زندانیان از گسترش بیماری کووید ۱۹ افزایش یافت. در حدود ۴۰ زندانی عقیدتی و مدافع حقوق بشرِ زن در این بند در حبس یا بازداشت به سر میبرند؛ کارکنان زندان لزوماً و به طور معمول ماسک نمیزنند و زندانیان نیز مجبورند از فروشگاه زندان (که دارای تعداد محدودی لوازم بهداشتی است) برای خود ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده دست تهیه کرده و از مواد ضدعفونی کننده دست به طور اشتراکی استفاده نمایند.
نجات بهرامی، آموزگار و از مقامات عالی رتبه سابق وزارت آموزش و پرورش، که از بیماری فشار خون رنج میبرد، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی” به یک سال زندان محکوم شده است. بهرامی که در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ماه راهی زندان اوین شده بود، در روز سوم مرداد ماه به مرخصی استعلاجی اعزام شد. [۸] هنگام نخستین احضار وی به زندان، همسرش اعلام داشته بود که پزشکی قانونی وضعیت وی را “با رعایت مسائل بهداشتی، مناسب حبس تشخیص داده است. ” [۹] وی مجدداً به زندان بازگشت و در روز ۴ مهر ماه، علائم ویروس کرونا در او پدیدار شد. آقای بهرامی در روز شانزدهم مهر ماه، در حالی که وضعیتش بدتر شده بود، به بیمارستان انتقال یافت و در آنجا مشخص شد که وی به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شده است. با این حال او را دوباره به زندان بازگرداندند و در اتاقی در بهداری زندان، نگهداری کردند. [۱۰] تنها در روز ۱۹ مهر ماه، یعنی دو هفته پس از این که اولین علائم بیماری در وی پیدا شده بود، مقامات رضایت دادند او را به لحاظ ابتلا به بیماری و مناسب نبودن شرایط جسمانی آزاد کنند. [۱۱] در روز اول مهر ماه ۱۳۹۹، باپیر برزه، شهروند کرد اهل روستای چیانه واقع در استان آذربایجان غربی که به اتهام “همکاری با حزب دموکرات کردستان ایران” به دو سال و شش ماه حبس محکوم شده بود، جهت سپری کردن دوران محکومیت، خود را به زندان نقده معرفی کرد. وی پس از ابتلا به ویروس کرونا، به مدت پنج روز قرنطینه شد و سپس در روز ۲۰ مهر ماه به بیمارستان منتقل گردید. [۱۲] این نوع مدیریت، بیتوجهی و بیمسئولیتیِ صرف است و زندانیان بیمار و سالم، هر دو را در معرض خطر قرار میدهد.
روز ۴ مهر ماه، محمد یزدانپناه، رئیس مرکز بهداشت شهرستان بویراحمد اعلام داشت ۱۷ زندانی در زندان یاسوج به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شدهاند و دلیل آن را عدم استفاده از ماسک و وضعیت بد نظافت، عنوان کرد. [۱۳] یزدانپناه اظهار داشت ویروس کرونا توسط دو تن از کارکنان به زندان وارد شده است. [۱۴]
تعداد مرگ و میرهای ناشی از بیماری کووید ۱۹ در زندان مرکزی مشهد (که زندان وکیلآباد نیز نامیده میشود) مشخص نیست، اما میزان ابتلا بالا است. یک منبع مطلع، از فوت دو زندانی مبتلا به کووید ۱۹ – که یکی از آنان در راه بیمارستان جان خود را از دست داده – در مصاحبه با بنیاد برومند، اظهار داشت بیماران “تنها در صورتی به بیمارستان منتقل میشوند که در حال مرگ باشند”. این منبع همچنین اظهار داشت که زندانیان مبتلا به ویروس کرونا که علائم خفیفی از خود بروز میدهند، لزوماً از بندهای خود به بیرون منتقل نمیشوند. هاشم بافنده، یکی از دو زندانیی که در فروردین ماه فوت شد، و دو زندانی دیگر، پیش از اینکه به بهداری زندان و از آنجا به بیمارستان منتقل شوند، به مدت یک هفته بیمار بودند. هر سه آنها در سوله بند ۴ نگهداری میشدند؛ این سوله محوطهای است باز با سازهای فلزی که برای ۶۰۰ تن طراحی شده اما ۱۸۰۰ زندانی در آن نگهداری میشوند. [۱۵]
در تاریخ ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۹، مدیرکل زندانهای استان تهران اعلام داشت ۷۰۰۰ نفر از زندانیان در مرخصیاند، از جمله ۲۱۰۰ نفر که شش ماه به پایان حبسشان باقی مانده است. [۱۶] در حالی که سیستم زندانها با یک بحران بهداشت عمومی بیسابقه و کمبود منابع مورد نیاز، دست و پنجه نرم میکند، و مقامات ایران هم ادعا میکنند ۹۵۰۰۰ زندانی از مرخصی موج دوم کرونا استفاده کردهاند، [۱۷] زندانیان عقیدتی همچنان در بنداند. مقامات حتی افرادی را که محکومیتهای جزئی دارند، یعنی به دلیل اقداماتی که اساساً نباید جرم شمرده شود، همچنان برای اجرای حکم به زندان احضار میکنند:
طبق اعلام صفحه فیسبوک کانون نویسندگان ایران، مینا راد، نویسنده و شاعر جوان اهل شهرستان درود (در استان لرستان) که به اتهام “تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در اعتراضات” به دو ماه حبس محکوم شده بود، روز دوم مهر ماه ۱۳۹۹ بازداشت و برای اجرای حکم به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. [۱۸]
یاسمین حنیفه طباطبایی، فعال سیاسی، در تاریخ ۶ مهرماه جهت تحمل دوران محکومیت یک ساله خود به زندان اوین منتقل شد. وی پس از آن که در مسیر رفتن به مراسم سالانه پاسارگاد، پایتخت سلسله هخامنشی در عهد کوروش بزرگ، بازداشت شده بود، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به حبس محکوم گردید. [۱۹]
روز ۲۴ مهر ماه، عباس واحدیان شاهرودی، همسر شهلا جهانبین، در یک پست توییتر گفت همسرش و شهلا انتصاری جهت سپری کردن حبس به زندان اوین احضار شدهاند. هر دو نفر به جرم امضای نامهای که طی آن خواستار استعفای آیتالله خامنهای شده بودند، به ۲۷ ماه حبس محکوم شدند.
روز ۲۰ مهر ماه، شادمان بنی بشر، فعال محیط زیست اهل سنندج، جهت سپری کردن حکم شش ماه حبس به زندان مرکزی سنندج، احضار شد. [۲۰]
سمانه نوروز مرادی، روزهای ۱۹ و ۲۰ مهرماه پس از تشخیص کیست مویی توسط پزشک بهداری زندان و اعلام نیاز به عمل جراحی به بیمارستان اعزام شد اما بدون رسیدگی پزشکی به زندان اوین بازگردانده شد. بیمارستان از بستری کردن وی به بهانه این که یک زندانی است، امتناع کرده است. مرادی که همچنین مبتلا به بیماری لوپوس و عفونت در سینه است در اواخر تابستان ۱۳۹۷ به اتهام “هواداری یکی از گروههای مخالف نظام” از طریق فعالیت در فضای مجازی، بازداشت و به سه سال و ۹ ماه حبس محکوم شده بود. [۲۱]
اشرف نفریه، فعال دانشجویی، در روز ۱۹ مهرماه جهت سپری کردن حکم سه ماه حبس خود به اتهام “تبلیغ علیه نظام” از طریق فعالیت در توییتر، به زندان اوین منتقل شد. [۲۲]
افشار فتحی در روز ۱۹ مهرماه جهت سپری کردن حکم یک سال حبس خود به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به زندان سنندج احضار شد. [۲۳]
لیزا تبیانیان، شهروند بهایی، در تاریخ ۲۵ مرداد ماه جهت سپری کردن دوران محکومیت هفت ماهه خود به اتهام “تبلیغ علیه نظام” از طریق ترویج مذهب بهایی به زندان کچویی کرج احضار شد. دادگاه تجدید نظر، حکم تبیانیان را که در پی محاکمه وی پس از بازداشت و بدون حضور وکیل، صادر شده بود، رد کرد. حکم برائت وی توسط دیوان عالی کشور خلاف شرع دانسته شد و حکم دادگاه بدوی به اجرا گذاشته شد. تبیانیان در روز ۲۰ مهرماه از زندان آزاد شد. [۲۴]
این احکام، که با توجه به معیارهای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، احکام سبکی محسوب میشوند، به روشنی بیانگر آن است که این افراد از نظر مقامات ایران خطری برای جامعه ندارند. بنابراین به چه دلیل مقامات ایرانی اصرار دارند این افراد را به زندان روانه کنند و در شرایطی که ویروس کرونا در زندانها شایع شده، آنان را همچنان در حبس نگاه دارند؟ و اگر هدف مقامات از عدم اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی و مدافعان حقوق بشر (مرخصیای که به موجب بخشنامههای قوه قضاییه، الزامی است و این زندانیان اکثراً متهم به ارتکاب جرائم مبهم امنیتی شدهاند) آن نیست که آنان را در معرض بیماری و مرگ قرار دهند، پس چه هدفی را دنبال میکنند؟
با توجه به این تحولات نگران کننده، و در حالی که سیستم زندانهای ایران، همچون سیستمهای زندانهای سراسر جهان، با مشکلات مربوط به ویروس کرونا روبروست، مقامات ایران باید اجرای احکام حبس را به تعلیق درآورده و کلیه زندانیان سیاسی، مدافعان حقوق بشر، و دیگر افرادی را که به اتهام اعمالی دستگیر شدهاند که به موجب قوانین بین المللی جرم شمرده نمیشوند، تا زمانی که ویروس کووید ۱۹ جان و سلامت آنها را تهدید میکند، آزاد نمایند. مقامات ایران باید از زندانی کردن افراد متهم به ارتکاب جرایم جزئی نیز خودداری کنند تا زندانها انباشته نشوند و زندانیان بتوانند فاصله لازم را بین خود رعایت کنند و از ابتلای همگانی به ویروس کرونا جلوگیری شود. کشورها در قبال حفظ سلامتی و جان افراد محروم از آزادی، مسئولاند و ایران نیز طبق معاهدههای بینالمللی، متعهد به حفاظت از حقوق زندانیان است. جامعه جهانی باید همچنان به مقامات ایران فشار آورند و آنان را از بازی با جان افرادی که اساساْ جایشان در زندان نیست بازدارند و خواهان برخورداری زندانیان از مرخصی و خدمات مناسب پزشکی شوند.
منبع: بنیاد عبدالرحمان برومند
#آزادشان_کنید
[۱] مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند، ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۹.
[۲] بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در تاریخ ۲۹ مهر ماه ۱۳۹۹، آمار کرونا در ایران با یک رکورد وحشتناک به مرگ ۳۳۷ نفر در ۲۴ ساعت رسید و این به این معناست که در هر ۴ دقیقه یک نفر از این بیماری جان خود را از دست داده است.
خانم سیما سادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت گفت که در طول ۲۴ ساعت در روز ۲۹ مهر ماه ۱۳۹۹، تعداد ۵ هزار و ۶۱۶ بیمار جدید شناسایی شدهاند که دو هزار و ۳۴۰ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران کووید در کشور به ۵۴۵ هزار و ۲۸۶ نفر رسید. چنین آماری از بهمن ماه گذشته تا به حال اعلام نشده بود. تا روز ۳۰ مهر ماه ۱۳۹۹، ۲۷ استان از ۳۱ استان کشور از نظر همهگیری بیماری کووید ۱۹ در “وضعیت قرمز” قرار دارند.
[۳] اطلاعات دریافتی توسط بنیاد برومند، ۷ مهر ماه ۱۳۹۹.
[۸] ایران وایر، ۵ تیر ماه ۱۳۹۹
[۹] صدای معلم، ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
[۱۰] ایران وایر، ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۹
[۱۱] صدای معلم، ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۹
[۱۲] هه نه گاو، ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۹
[۱۳] باشگاه خبرنگاران جوان، ۴ مهر ماه ۱۳۹۹
[۱۵] مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با یک منبع مطلع از شرایط زندان وکیل آباد، ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۹.
[۱۶] ایلنا، ۱۴ شهریور ماه ۱۳۹۹
[۱۷] عصر ایران، ۴ شهریور ماه ۱۳۹۹
[۱۸] ایران وایر، ۱۰ مهر ماه ۱۳۹۹
[۲۰] هه نه گاو، ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۹
[۲۴] صدای آمریکا، ۳۰ مرداد ماه ۱۳۹۹/ ؛ هرانا، ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۹
موهبتی با ویروس کرونا برحکومت آخوندی عجم تباران و عجم زاده گان و عجم پرستان ضد ایرانی نازل شد که بدون هزینه و بدون کمک سپاه و بسیج و اتش به اختیاران به منقرض کردن نسل ایرانی بپردازند چه دردرون زندان ها و چه بیرون اززندان ها …جمعیت ایران در دوران کودتای خارجی ها و به اصطلاح انقلاب اسلامی بالغ بر 25میلیون نفر بود ولی درزمان حال بالغ برهشتاد میلیون است ..حکومت عجم های عبابردوش که تاکنون ازدرآمدهای هیولائی نفتی وغیره لاعلاجانه چندرغازی برای مردم هزینه کرده بود با بروز ویروس کرونا درصدد منقرض نسل مردمی و چپاول انچه که برای مردم ایران هزینه کرده بود می باشد …فرستادن داروها دراین شرایط بهرانی درایران به عراق وسوریه و لبنان که برحسب اتقاق چند کانتینرش درعراق کشف شده است چه معنی و چه اهداف خامنه وعبابردوشان برعلیه مردم ایران دنال می کند؟ بگذارید بمیرند خرج ما کم شود…دارو صرفشان کنید که چه بشود؟ نارضایان و مخالفان درخیابان ها برعلیه ما ؤژه بروند؟ اسللام را باید حفظ کرد که خودمان باشیم !!!جالب تر آنکه سازمان بهداشت جهانی و کشورهای اهدا کننده داروهای برای مردم ایران ازآنچه خامنه ای درحصرمردم ازدارو ودرمان و جمع آوری داروها و فرستادن به عراق سکوت کرده اند!!!!!
حقیقتگو / 23 October 2020