اهمیت به رسمیت شناختن فضای چند قطبیِ جامعهی ایران، توجه به ریشههای گوناگون انقلاب ۵۷، بحران حرکتهای اجتماعی در ایران، نقش کاتالیزوری جنبش زنان در مسیر به سوی دموکراسی و پارادوکس روحانیت در حفظ خویش و حفظ نظام از جمله نکاتی بودند که در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» به آنها پرداخته شد.
این کنفرانس از سوی مؤسسهی «ایران آکادمیا» و با همکاری دانشگاه لایدنِ هلند و «انجمن پژواک» فرانسه در شهر لایدن هلند برگزار شد و شماری از اساتید دانشگاه و پژوهشگران حوزههای مختلف در آن سخنرانی کردند.
منبع متنهای این مطلب: آسو
عکسها از پریسا اکبرزاده
لینک سخنرانیها بطور مستقل:
پنل اول:
تداوم و دگرگونی در سیاست – جلیل روشندل
جلیل روشندل، استاد علوم سیاسی و امنیت بینالملل دانشگاه کارولینای شمالی، در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» به «پارادایم سیاست خارجی ایران» پرداخت.
او در پنل «سیاست و روابط بینالملل» این کنفرانس که محمدرضا نیکفر آن را اداره کرد، گفت: «شعار “نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی ایران” به صورت یک فلسفهی سیاسی و تغییر ماهوی در پارادایم روابط خارجی ایران ظاهر شد، اما این شعار بدون چارچوب اجرایی و فاقد فلسفهی بنیادین بود.»
به گفتهی او «در زمان جنگ ایران با عراق، انقلابیون با شعار نه شرقی–نه غربی به ظاهر روی پرچم آمریکا لگد میکوبیدند، اما در خفا از آمریکا و حتی اسرائیل قطعات جنگی تهیه میشد، و به طور علنی در بالاترین سطح با مقامات عالیرتبهی شوروی ملاقات و معامله میکردند.»
چنانکه این استاد علوم سیاسی میگوید در واقع سیاست اعلام شدهی جمهوری اسلامی ایران، «نه شرقی، نه غربی» بود، سیاست عملیاش: «نه غربی، نه غربی» و سیاست نهفتهاش: «هم شرقی، هم غربی» بود.
به گفتهی روشندل «رهیافت سیاست خارجی ایران در ۴۰ سال گذشته به وضع فعلی رسیده که چیزی جز بنبست و انتظار برای انفجار ناشی از سرسختی نیست.»
جلیل روشندل، دلیل تغییرنکردن این پاردایم را تمامیتخواهی، محوریت رهبر در تصمیمگیریهای سیاست خارجی و همچنین اصل قرار دادن حفظ موجودیت نظام به عنون شرط ابدی و ازلی عنوان کرد.
بررسی گرایشها و جریانات سیاسی در ایران امروز ۴۰ سال بعد از انقلاب – عمار ملکی
عمار ملکی، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تیلبرگ هلند، در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» بررسی گرایشها و جریانات سیاسی در ایران امروز را موضوع سخنرانیاش قرار داده بود.
او در پنل «سیاست و روابط بینالملل» این کنفرانس با مدیریت محمدرضا نیکفر سخنرانی، تنها راه پیشرو را دیدن و پذیرفتن فضای چند قطبی موجود در جامعهی ایران دانست. ملکی در توضیح اهمیت این موضوع گفت: «دیدگاههای موجود در ایران فقط طرفداران اصلاحطلبان و اصولگرایان نیستند و دیدگاههای دیگری هم هستند که نمایندگانش نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند و باید دیده شوند.»
او با اشاره به اصرار بر دو قطبی دیدن جامعه، اضافه کرد: «این دو قطبی دیدن فقط از طرف دیدگاههای داخل حکومت نیست. حتی در بین اپوزیسیون خارج از نظام هم گفتن اینکه طرفداران پادشاهی در بین مردم رأی و طرفدار دارند، اشاره به اینکه فدرالیسم میتواند یک راهحل باشد یا برخی هم تحولخواهی را راهی برای تغییر میدانند، منجر به واکنشهای شدید مخالفان این دیدگاهها میشود.»
پنل دوم:
روایتهای داستان و شعر از چگونه بودن ما، ۴۰ سال بعد از انقلاب ۵۷ – نسیم خاکسار
نسیم خاکسار، نویسنده و نمایشنامهنویس در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» از روایتهای داستان و شعر از «چگونه بودن ما در ۴۰ سال بعد از انقلاب ۵۷» میگوید.
او با مروری بر داستانها و شعرهای منتشر شده در این چهار دهه، گزارشی مختصر از انعکاس روایت زندگی مردم در ادبیات ارائه میدهد و بازتاب دیدگاههای آنها از انقلاب و واقعیت برخواسته از دل آن را در شعر و داستانهای منتشر شده در این ۴۰ سال بررسی میکند.
به گفتهی او: «در بررسیِ ادبیات این سالها، باید از حضور چشمگیر نویسندگان زن در ادبیات ایران، در شعر و داستان نام برد و کارهای درخشانی که کردهاند. میتوان گفت حضور چشمگیر زنانِ نویسنده با توجه به شمار قابل توجه آثارشان در این سالها، نشان از بیداری زنان ما در جامعه دارد، آنهم وقتی که حکومت مردسالار برخاسته از این انقلاب با تمام قوا سعی کرد آنها را خانهنشین کرده و از حضور مستقلشان در اجتماع جلوگیری کند.»
بیشتر بخوانید:
روایتهای داستان و شعر از چگونه بودن ما در ۴۰ سال بعد از انقلاب ۵۷
بازنمایی روابط زن و مرد درسینمای ایران بعد از انقلاب – عسل باقری
عسل باقری، دکترای زبانشناسی و نشانهشناسی و مدرس دانشگاه سوربن پاریس در کنفرانس «انقلاب ایران، پس از ۴۰ سال: گسستها و پیوستگیها» بررسی گرایشها و جریانات سیاسی در ایران امروز را موضوع سخنرانیاش قرار داده بود.او با بیان اینکه در ژانر «فیلمفارسی» در پیش از انقلاب، زن «ابژه»ای بود که هم سناریو و هم میزانسن با او بدرفتاری میکردند، گفت: «تعداد کمی از فیلم هایی که پیش از انقلاب اسلامی ساخته شدهاند تصویری غیرکلیشهای از شخصیت زن ارائه دادهاند که در بین آنها میتوان به فیلم خشت و آینه (۱۳۴۳) ساختهی ابراهیم گلستان اشاره کرد.» به گفتهی او: «در سالهای نخست بعد از انقلاب، شخصیت زن تقریباً از فیلمهای سینمایی حذف شد و بعد از مدتی، کمکم زن در نقشهایی فرعی مانند مادری دلسوز و مقدس در فیلمها ظاهر شد. در اواخر دههی شصت، زنان در نقطهی طلایی دوربینها قرار گرفتند و امروز شخصیتهای زن سینمای ایران – در نقشهایی مثل مادران بیهمسر، زنان طلاقگرفته و یا زنانی که به هر دلیلی دنبال احقاق حقوق خود هستند- به موضوعاتی معمولی و فراگیر تبدیل شدهاند.»
ادبیات تبعید: تاثیر انقلاب ایران در ادبیات معاصر فرانسوی-فارسی، اسفندیار دانشور
پنل سوم:
بویش، تن، زمین : پدیده شناسی انقلاب ایران – رضا رکوئی
تحولات روحانیت شیعی در آزمون انقلاب ۱۳۵۷ – حسن فرشتیان
حسن فرشتیان، پژوهشگر دینی که دکترای حقوق و مطالعات سیاسی دارد به «تحولات روحانیت شیعی در آزمون انقلاب ۱۳۵۷» پرداخت.
به گفتهی این پژوهشگر دینی، «با پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، روایتی خاص از اسلام سیاسی قدرت را به دست گرفت و آن خوانشی که در حوزههای علمیهی شیعی در اقلیت بود تبدیل به گفتمان غالب شد.»
به گفتهی او قبل از انقلاب، غالب روحانیون جزو طبقات فرودست جامعه بودند، پناهگاه فرودستان بودند و در حاشیهی قدرت و برضد قدرت بودند. اما پس از انقلاب روحانیون تبدیل به فرادستان شدند، پناه بودن روحانیون از بین رفت و میبینیم که مردم حتی به امام جمعه پشت میکنند. از سوی دیگر روحانیون در رأس قدرت، محور قدرت و حامی و توجیهگر قدرت هستند.
او با دستهبندی روحانیون به دو گروه سنتی و مترقی، ادامه داد: «اگر قبل از انقلاب، ویژگی اساسی روحانیون مترقی، مبارزهی سیاسی و تلاش برای حاکمیت اسلام سیاسی بود، در دوران پساانقلاب، شاخصهی اصلی آن، در نفی اسلام سیاسی و در نفی ضرورت حکومت دینی و در همگامی با معیارهای جهانشمول حقوق بشری تعریف میشود.»
فرشتیان با اشاره به اینکه روحانیت بین پارادوکس حفظ خویش و حفظ نظام گیر کرده است، گفت: «روحانیت قبل از انقلاب پاسدار حریم مرزهای سنت بود، ولی الان پاسدار حریم نظام و سپس حریم خودشان شده است.»
انقلاب دو بُنی – محمد رضا نیکفر
محمدرضا نیکفر، فیلسوف و سردبیر زمانه، سخنانش درباره «انقلاب دو بُنی» را با بیان اینکه انقلاب ۵۷ را ارتجاعی میداند شروع کرد.
او گفت: «من هم مثل بسیاری از همنسلانم، انقلاب را مثبت ارزیابی میکردم. فکر میکردم اصل انقلاب خوب بوده، اما گرفتار یک رهبری بد شده است. در همان سالهای اول، زمانی که به خارج آمدم و فرصت مطالعه و بازبینی یافتم به آن گرایش پیدا کردم که انقلاب را ارتجاعی بدانم و از این فکر بگسلم که انقلاب همواره مترقی است.»
او گفت: «انقلاب دارای دو ریشهی اجتماعی متفاوت، دو تاریخ متفاوت و همچنین دو دسته نماد و رفتار و ژست و زیباییشناسی بوده و از چشمانداز این دو بُنِ متفاوت، دو نتیجهی متفاوت به بار آورده است.»
او در رد نظریهی کسانی که انقلاب ۵۷ را یک بنی و آن هم بن و ریشهی اسلامگرا میدانند، گفت: «رخدادها چنین نظریهای را تأیید نمیکنند. در پیشامدهای نمادین آغازین نامی از خمینی و اسلام در میان نیست. با تحرکاتی در قم نام خمینی مطرح میشود، اما هنوز تا نیمهی ۱۳۵۷ سروَری بیرقیب او بر جریان عمومی انقلاب قطعی نیست. قطعی هم که میشود، بیمنازع نمیماند، حتی پس از انقلاب. کشتار ۶۷ پایان قطعی این ستیز بود که یک خط، خط دیگر را در خاوران به خاک سپرد و پس از آن فصلی دیگر آغاز میشود.»
پنل چهارم:
روشنفکران مسلمان در آزمون انقلاب ایران – محسن متقی
روشنفکری چپ ایران: دگردیسی در پی گذار از طوفانها – سعید پیوندی
پنل پنجم:
کوچ علم از دانشگاه و بحران اعتماد در علوم پزشکی – ایرج سبحانی
پنل ششم:
گونه شناسی کنشگران و جنبشهای اجتماعی – فرهاد خسروخاور
جنبش زنان ایرانی در چهل سالی که گذشت – نیره توحیدی
لینک این مطلب در تریبون زمانه
منبع: آگورا