هفته گذشته خبری به نقل از یک روزنامه‌نگار زندانی به نام “امیرعلی علامه‌زاده” مبنی بر شکنجه وی در زندان، در برخی سایتهای خبری منتشر شد. علامه‌زاده در ملاقات با پدرش تنها توانست همین جمله را بدون توضیح بیشتر بگوید.
 
“رادیو زمانه” با “زینب علامه‌زاده”، خواهر این روزنامه‌نگار مصاحبه کرده است.
 
 
خانم علامه‌زاده، می‌شود در مورد وضعیت برادرتان که گفته شده تحت شکنجه بوده‌اند کمی توضیح دهید؟
 
سه ماه پیش بدون احضاریه و بدون هیچ خبری، یک روز صبح که داشتند از خانه بیرون می‌رفتند، آمدند و جلوی‌شان را گرفتند و ریختند داخل خانه. بعد هم ایشان را با خودشان بردند. الان سه ماه است که ما از وضعیت و شرایط برادرم هیچ اطلاعی نداریم. در این مدت هم ایشان سه ملاقات داشتند که در این ملاقات‌ها هم به ایشان و هم به پدر و مادرم گفته‌اند که نه چیزی از او راجع به اتهام و بازجویی‌هایش می‌پرسید و نه خودش حق دارد راجع به این قضیه صحبت کند.
 
ما هیچ اطلاعی از نوع بازداشت او، وضعیت‌ و شرایطش نداریم. فقط می‌دانم که سه ماه است به صورت غیر قانونی در انفرادی هستند. نه از اتهامش خبری داریم و نه این که برای چه الان سه ماه است ایشان در انفرادی هستند. اگر قرار بازداشت موقتی هم برای ایشان صادر شده، همه این‌ها غیرقانونی است و در آخرین ملاقات‌شان هم فقط در همین حد توانسته است به پدرم بگوید که مرا شکنجه کرده‌اند. همین. یعنی هیچ توضیح بیشتری نداده است و ما هیچ اطلاعات بیشتری از این نداریم که بخواهم به شما بگویم.
 
آیا ایشان  وکیلی دارند که پرونده را ببیند یا نه؟
 
ایشان در تمام این مدت و در بازجویی‌ها و در ملاقات با بازپرس‌هایش اصلاً وکیل نداشته و از داشتن وکیل محروم بوده است. اجازه‌ داشتن وکیل را نداشته است. تازه ما دیروز توانستیم بعد از سه ماه برای ایشان وکیل بگیریم.
 
او در موقعی که بازداشت شد، دبیر سرویس دیپلماسی خبرگزاری ایلنا بود. آیا ایلنا در این زمینه پیگیری کرده است؟
 
نمی‌دانیم چرا در این مدت اجازه نداشته است که وکیل داشته باشد. پرونده‌اش را هم که بعد از دوماه و نیم از دادسرای کارکنان دولت که اصلاً محل اصلی رسیدگی به پرونده‌های مطبوعاتی است، منتقل کرده‌اند به دادسرای اوین که خود این کار هم غیر قانونی است

نه ایشان دبیر سرویس دیپلماسی ایلنا نبودند. قبل از این که ایلنا توقیف شود، ایشان دبیر دیپلماسی بودند. در این مدت اما نه، دبیر ایلنا نبودند.
 
آیا موقعی که دستگیر شدند فعالیت مطبوعاتی داشتند ؟
 
به طور رسمی جایی کار نمی‌کردند. نه.
 
خودتان در صحبت با مسئولان پرونده متوجه نشده‌اید که اتهام برادرتان چه بوده و به چه دلیلی بازداشت شده‌اند؟
 
الان سه ماه است که ایشان را برده‌اند. هیچکس به ما پاسخگو نیست. یعنی هیچکس به ما نمی‌گوید که به چه اتهامی ایشان را برده‌اند. در صورتی که حق قانونی و حق طبیعی ما است که این رابدانیم. ما هنوز نمی‌دانیم که اتهام ایشان چیست و اصلاً با چه مستند قانونی ایشان را که روزنامه‌نگار هستند با خود برده‌اند. سه ماه است که در انفرادی هستند و همه هم می‌دانند که انفرادی خودش نوعی شکنجه است. سه ماه بودن در انفرادی، بدترین شکنجه است.
 
نمی‌دانم با چه هدفی ایشان را برده‌اند که بعد از گذشت این همه مدت هیچ اطلاعی راجع به پرونده‌اش به ما نمی‌دهند. اصلاً ما نمی‌دانیم چرا در این مدت اجازه نداشته است که وکیل داشته باشد. پرونده‌اش را هم که بعد از دوماه و نیم از دادسرای کارکنان دولت که اصلاً محل اصلی رسیدگی به پرونده‌های مطبوعاتی است، منتقل کرده‌اند به دادسرای اوین که خود این کار هم غیر قانونی است. برای چه پرونده را از روند قانونی خودش خارج کرده‌اند؟ این برای همه‌ ما جای سئوال است.
 
آیا برادر شما وبلاگ‌نویس بودند و پیش از بازداشت در جای خاصی مطالبی می‌نوشتند، یا کار مطبوعاتی می‌کردند؟
 
نه، هیچکدام از این‌ها نبوده است.
 
آیا در ایام دهمین انتخابات ریاست جمهوری فعالیتی داشتند؟
 
خیر، اصلاً در این مدت کار نمی کرد.
 
آیا شما در خصوص روال پرونده، در خصوص نوع برخورد با برادرتان حرف دیگری دارید که بخواهید در این فرصت مطرح شود؟ فکر می‌کنید این شکنجه‌ای که برادرتان از آن در ملاقات با پدرتان گفته‌اند چه شکنجه‌ای بوده است؟ شکنجه‌ روحی بوده یا واقعاً شکنجه‌ جسمی صورت گرفته است؟
 
اولاً که من می‌دانم، همه هم می‌دانند که سه ماه در انفرادی بودن خودش شکنجه است. خودش شکنجه‌ روحی است. من نمی‌دانم که شکنجه‌ جسمی هم در کار بوده که ایشان بعد از این همه مدت گفته است یا نه. من واقعاً اطلاعی ندارم. تمام مدت هم من از وضعیت ایشان نگران و ناراحت بودم. می‌دانستیم که شرایطش عادی نیست. چون این‌همه مدت نگه‌اش داشته‌اند و آن هم در این وضعیت، و با این برخوردها…  اصلاً هیچ کدام از این روال‌ها قانونی نبوده است. برای ما هم واقعاً سئوال است که با چه هدفی ایشان را برده‌اند؟ چرا از پرونده‌اش هیچ اطلاعی نمی‌دهند؟ چرا تا به حال اجازه نداشته وکیل داشته باشد؟ چرا در انفرادی نگهش داشته‌اند؟ با چه هدفی، برای چه پرونده‌اش را از دادسرای کارکنان دولت منتقل کرده‌اند به دادسرای اوین؟ اصلاً اینجا کسی جوابگوی ما نیست. پدر من از صبح می‌رود دم در اوین می‌ایستد تا آخر وقت، ولی کسی جوابگو نیست.
 
آیا می‌دانید قاضی شعبه‌ مربوطه در دادسرای اوین چه کسی است؟ آیا به آنجا مراجعه شده است؟
 
نه، ما هیچ اطلاعی نداریم. هیچ اسمی و هیچ اطلاعی نداریم. گفتم، کسی اصلاً جوابگوی ما نیست آنجا.
 
در پایان اگر نکته خاصی دارید لطفا مطرح کنید.
 

خواسته‌ی خانواده‌ من آزادی بدون شرط امیرعلی است که بدون گناه و به صورت غیر قانونی او را برده‌اند و بازداشتش کرده‌اند. همین بازداشت هم که مسلماً بازداشت موقت است، به صورت غیر قانونی است. خانواده‌ من خواستار این است که او حداقل از حق دادرسی عادلانه برخوردار باشد که تا به‌حال از آن محروم بوده است.