مسئله کردها فقط دولتهای ستمگر نیست بلکه انتخاب رهبران کرد است که همپیمان قدرتهای امپریالیستی، به ویژه ایالات متحده میشوند. کشورهایی که بر اساس منافعشان کردها را تنها میگذارند. در این میان این مردم کُردستانند که همچنان رنج میکشند.
در خاورمیانهای که رنجور از سلطه امپریالیسمِ غربی است، کُردها از جمله بزرگترین قربانیها بودهاند. تقریبا یک سده پیش هنگامی که بریتانیا و فرانسه، امپراتوری عثمانی را تجزیه کردند، کُردها از حقِ خود، برای خودسامانی{۱} -حق تعیین سرنوشت- محروم شدند. در عوض آنها میان چندین دولت -ترکیه، سوریه، عراق و ایران- که همواره به آنها ستم روا داشتهاند تقسیم شدند.
در وضعیت کنونی این رنج همچنان تداوم دارد. آخرِ همین هفتهای که گذشت، ارتش ترکیه به مناطق تحت کنترل کُردها در شمال سوریه -که به روژئاوا شناخته میشود- حمله کرد. اما مسئله فقط دولتهای ستمگر نیستند، بلکه انتخاب رهبران کُرد است که گاهی اوقات خودشان را همپیمان قدرتهای امپریالیستی، به ویژه ایالات متحده میسازند.
دیر هنگامی است که -همپیمانی با امپریالیسم- استراتژیِ دو حزب ناسیونالیست کُرد -حزب دموکرات کُردستان (PDK) و حزب اتحادیه میهنی کُردستان (PUK)- در شمال عراق بوده است. آنها در سال ۱۹۹۱ از جنگ خلیج فارس علیه عراقِ صدام حسین به رهبریِ آمریکا، از حفاظت قدرت هواییِ آمریکا به منظور ایجاد یک «درونبوم محافظتشدهی بینالمللی»{۲} بهرهمند شدند.
دیر هنگامی است که -همپیمانی با امپریالیسم- استراتژیِ دو حزب ناسیونالیست کُرد -حزب دموکرات کُردستان (PDK) و حزب اتحادیه میهنی کُردستان (PUK)- در شمال عراق بوده است.
هجوم ایالات متحده و بریتانیا در سال ۲۰۰۳ به عراق، به کُردهای تحت محاصره فرصت تحکیم -درونبوم محصورشان- را بخشید؛ بهگونهای که این خودمختاری به جزیره نسبتا آرامی میمانست که گویی در بحبوبه برآشفتگیِ دیگر مناطق عراق، ظهور کرده باشد.
ظهور داعش و تصرف موصل از جانب آنها، به معنای فرا رسیدن فرصتهای بیشتری برای کُردها بود. کُردها از هرجومرج در بغداد در راستای پس گرفتن مناطق مورد مناقشه{۳} و بیشتر از همه میدانهای نفتیِ شهر کرکوک استفاده کردند. کُردها همچنین به خاطر مبارزه همپای نیروهای دولتی عراق برای بیرون راندن داعش از مواضعاش؛ حمایتهای گستردهای را از جانب ایالات متحده دریافت کردند.
در سپتامبر سال گذشته مسعود بارزانی رئیس کُردستان عراق، بهعنوان یکی از حاضران ائتلافِ تحت رهبری آمریکا در اطرف موصل، اعلام رفراندوم برای استقلال کرد. اگر چه او اکثریت قریب به اتفاق آراء را بهدست آورد، اما بهطور ناخوشایندی دستِ خود را بسیار بالا میدید.
دولت عراق – نه فقط با حمایت آمریکا بلکه همچنین با حمایت ایران- توانست دوباره موصل را بازپس بگیرد. شبه نظامیان شیعه تحت حمایت ایران، نقش قاطعی در شکست داعش ایفا کردند. در ماه اکتبر، پس از سقوط موصل و بازپسگیری این شهر از دست داعش، حیدرالعبادی نخستوزیر عراق، نیروهایی را برای بازپسگیری مناطقی که کُردها در سال ۲۰۱۴ گرفته بودند، روانه منطقه کرد. کُردها احتمالا بهخاطر معامله ایران با حزب اتحادیه میهنی کُردستان/رقیب بارزانی، به سرعت از این مناطق عقبنشینی کردند.
روسیه همچنین از یگانهای مدافع خلق حمایت کرده است. اما، پس از مذاکرات هفته گذشته در مسکو، نیروی نظامی روسیه که در عفرین مستقر بود، از این شهر خارج شدند.
ممکن است چنین چیزی در سوریه هم دوباره روی دهد. هنگامی که رژیم اسد بعد از خیزش سال ۲۰۱۱ برای برجاماندن خودش مناطق کُردنشین را رها کرد، روژئاوا توسط نیروهای مدافع خلق (YPG) برپا شد. یگانهای مدافع خلق رابطه نزدیکی با حزب کارگران کُردستان (PKK) دارند، حزبی که چندین نسل است که با دولت ترکیه مبارزه میکند.
همانند مورد کُردهای عراق، واشنگتن به یگانهای مدافع خلق بهعنوان متحد، دو دستی چسپیده است. نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کُردها، نقش مهمی در مبارزهای که نهایتا منجر به بیرون راندن داعش از پایتختش شهر رقه شد، ایفا کردند. این نیروها از طرف دو هزار تکاور آمریکا پشتیبانی میشوند. آنها هم اکنون کنترل ۲۵ درصد خاک سویه را در دست دارند.
مشکل برای ایالات متحده اینجاست که شکست داعش باعث تقویت ایرانی میشود که هم از اسد حمایت میکند و هم از حیدر العبادی. از اینرو هفته گذشته واشنگتن اعلام کرد که نیروهایش را در سوریه نگه خواهد داشت. هدف صوریِ آمریکا این بود که آموزش نیروهای دموکراتیک سوریه را به دست ۳۰ هزار نیروی مرزیِ قدرتمند، در شمال شرقی سوریه واگذار کند.
ولادیمیر پوتین به اردوغان برای حمله چراغ سبز داد و اردوغان هم حمله کرد. ایالات متحده در حالیکه همپیمانان کُردش در عراق تحقیر شده بودند، همچنان کاری نکرد و ناظر باقی ماند. آیا در سوریه هم چنین عمل مشابهی را انجام خواهد داد؟
در واقع، این حرکت آمریکا ایران را نشانه میگیرد، جایی که دونالد ترامپ در حال اتخاذ رویکرد هر چه بیشتر خصمانهای است. اما در این بازیِ چند بعدیِ پیچیده -همچون شطرنج، این سیاست خاورمیانه است که ترکیه را ناگزیر اینگونه متخاصم میکند. دولت رجب طیب اردوغان، در طول دو سال گذشته، جنگ علیه حزب کارگران کُردستان را تشدید کرده است و نمیخواهد شاهد تقویت دشمن خود -کُردها- در خاک سوریه باشد.
یکی دیگر از عوامل در این مسئله، روسیه است که از ماه سپتامبر ۲۰۱۶ به طور قاطعانه، در راستای یِکبَرکردن تعادل در جنگ داخلی سوریه به نفع اسد، اقدام کرده است. روسیه همچنین از یگانهای مدافع خلق حمایت کرده است. اما، پس از مذاکرات هفته گذشته در مسکو، نیروی نظامی روسیه که در عفرین{۴} مستقر بود، از این شهر خارج شدند.
در نتیجه، ولادیمیر پوتین به اردوغان برای حمله چراغ سبز داد و اردوغان هم حمله کرد. ایالات متحده در حالیکه همپیمانان کُردش در عراق تحقیر شده بودند، همچنان کاری نکرد و ناظر باقی ماند. آیا در سوریه هم چنین عمل مشابهی را انجام خواهد داد؟
پاسخ به این پرسش هر که چه باشد، این مردم کُردستانند که همچنان رنج میکشند. بیایید امیدوار باشیم که رهبران سیاسی بیاموزند که از اتحاد خودشان با هیولاهایِ امپریالیستی همچون ترامپ و پوتین، چیزی عایدشان نمیشود.
منبع: میدان
پینوشتها:
{۱} self-determination
{۲} enclave
{۳} disputed areas
{۴} Afrin
* متن اصلی در SOCIALIST WORKER
کردهای سوریه سعی کردند سیاست موازنه مثبت بازی کنند، تا حدی موفق بوئدندف اما شمکل اینجاست اینها نمیتواند دست از پان کردیسم بردارند همان مرضی که کردهای عراق داشتند و اخر سر کار دستشان داد. عکس علم کردن پ پ ک و اوجلان در سوریه کار احمقانه ای بوده. منتها کردها خودشان نزاد برتر می دانند و هر کسی ازشان انتقاد کند دشمن فرض می کنند. اقای جناب کرد این پان کردی بلای جانت شده. با یک دست چندتا هندوانه ی می خواهی بردرای. اخر یک دشمن، دو دشمن چهار تا دشمن؟!
آمیز منتشر / 01 February 2018
1.سرزمین کردنشین عثمانی بین سه کشور سوریه ترکیه و عراق تقسیم شد ، به ایران ربطی نداشت.
2.بخشی از کردها صد سال با عملیات چریکی و گروهک سازی و راه حل های مسلحانه نه تنها نتیجه ای نگرفتند و زندگی را بر مردم کرد سخت تر کردند و بیشتر و بیشتر حقوق مردم کرد پایمال شد، بلکه امکان حمایت مردم ودولتهای ازاد رو هم از کردها نابود کردند.
3. هر زمان بخش روشنفکر و مسالمت جو به کمترین موفقیتی در توانمند سازی مردم و امکان تعامل با دولتها یا دیگر مردمان دست یافتند ، این سران گروههای مسلح که موجودیتشون رو در خطر دیدند با تمام توان به تنش افرینی پرداختند.
4.هیچ نهادی (چه دولتهای همسایه، چه امپریالیسم توهمی ایشان، چه نهادهای غیر دولتی، …)تمایلی به پرداخت هزینه در حمایت از یک تفکر برآمده از لوله تفنگ را ندارد، جز زمانهای استثنایی و کوتاه مدت.
frd / 01 February 2018
در میان تمام اقوام فلات ایران هیچ قومی ایرانیتر از قوم کرد نیست و زبان کردی از لری هم به فارسی نزدیکتر است و شاید هم مادر زبان فارسی باشد. هر کس که بخواهد که وضعیت کردهای ایران را با کردهای عراق و ترکیه و سوریه مقایسه کند و آنرا یکسان بداند جاهل است. در ایران سرزمین های اقوام همیشه نام این قوم ها را داشته است و مردم کردستان، بلوچستان، لرستان، آذربایجان ووووووو…با لباس و زبان و فرهنگ خود آزادانه زیسته اند. تبعیض و ستم مذهبی نسبت به اقوام و افراد سنی تنها نکته ی اساسی ی واقعی در سده های اخیر تاریخ ایران بوده است. ما بقی تنها حرفهای دکان های سیاسی می باشد. سنی بودن در ایران باید در تمامی قوانین کشوری مساوی شیعه بودن شود و زشت بودن توهین به امامان سنی در ذهنیت اکثریت شیعه بایستی نهادینه گردد.
یولدوز / 01 February 2018
در پاسخ به کامنت “آمیزمنتشر”
آیا برافراشتن پرچم احزاب سیاسی در خاک خود جرم است؟ آیا برافراشتن عکس رهبران سیاسی در خاک خود نشانه نژآدپرست بودن است؟
اگر چنین است چرا تمام عکس و پرچم های اردوغان و ترامپ و آمریکا و ترکیه را از سراسر این 2 کشور جمع نمیکنید؟
آیا کوچکترین آشنایی با عقاید، کتب و مانیفست های احزابی چون” پ ک ک” یا “ی پ گ” دارید که میگویید آنها خود را نژادبرتر میدانند؟ یا اطلاعات شما از آنها خلاصه شده به دیدن اخبار صدا و سیما؟
فرمودید ” با یک دست چندتا هندوانه ی می خواهی بردرای. اخر یک دشمن، دو دشمن چهار تا دشمن؟!”
آیا مقصر آنها بوده اند که سرزمین هایشان در بین 4 حکومت متفاوت تقسیم شده که هیچکدام اجازه داشتن حقوق اولیه را به آنها نداده اند؟
miiim / 03 February 2018
در پاسخ به دیگر کامنت ها/
دوستان عزیز در مورد همین مناطق کردستان ایران که شامل 4 استان میباشد کدام یک از احزاب سیاسی تا به حال حتی یکبار حرفی از جدایی زده است یا چنین قصدی داشته که چنین جبهه میگیرید؟ اگر اسنادی دارید منتشر کنیدتا همگی بدانیم. در کدام یک از سخنان یا مانیفست های 4 حزب کودار (پژاک سابق)،کومله، و دو حزب دمکرات تا کنون چیزی جز رسیدن به حقوق برابر برای مردم کورد در قالب بخشی از ایران آمده؟
مگر دکتر شهید قاسملو همواره نمیگفت “دموکراسی برای ایران،خودمختاری برای کردستان” و همواره تاکید میکرد “به هیچ قوم یا گروهی اجازه نمیدهیم خود را ایرانی تر از ما بداند”
و اما نتیجه چه شد جز حمله مسلحانه و خشونت از طرف دولت مرکزی؟
احزاب مرتبط با اوجالان نه تنها جدایی طلب نبوده حتی به خودمختاری نیز اعتقادی نداشته و همواره خواهان اجرای “کنفدرالیسم دموکراتیک” در هر 4 منطقه بوده اند. و باز نتیجه چه شد جز حمله نظامی دولت مرکزی ترکیه؟
کدام عقل سالمی دراین بین “نژادپرست” بودن را بجای دولت ترکیه به کردها نسبت میدهد
miiim / 03 February 2018
بهمن جان، ناراحت نباش مردم ایران نخواندە قضاوت می کنند. از اوایل ١٣٠٠ تا بە اکنون ادعا می کنند کردها جدایی طلب هستند بدون اینکە حتی بە قول شما یک مدرک ارائە کردە باشند. تزی کە ٩٦ غلط از آب در آمدە باشد قاعدتا باید کنار گذاشتە شود . قضیە خیلی سادە بە این شکل است کە: هر حکومتی در تهران سر کار می آید با ادعای تمامیت ارضی در خطر است وکردها می خواهند از ایران جدا بشوند عقب ماندە ترین قوانین عصر را بە اینها تحمیل می کند و این خیل تمامیت خواهان را برای چند دهە وادار بە سکوت می کند. داعیە تمامیت ارضی بیش از اینکە بە کردها ضربە وارد کردە باشد مرکز نشینان را هدف قرار داە است ولی انگار نە انگار چون هنوز کردها بخشی از ایران هستند. تا زمانی کە ایدە تمامیت ارضی بە درستی نقد نشود نظام دیکتاتوری در ایران بر چیدە نخواهد شد. برای بخش وسیعی از ایرانیان ، آنچە اهمیت دارد ،ایران است نە ایرانی . اینکە چە بلایی بر سر زن ایرانی اعم از کرد یا فارس چە می آید مهم نیست مهم این است کە خلیج فارس هنوز مال ایران است.
آکو کردستانی / 04 February 2018