درحالی که روس‌ها بر این باورند که تنها راهکار برون‌رفت از بحران سوریه گفت‌وگوی مستقیم بین رژیم اسد ومخالفان آن است، روزنامه “نیویورک تایمز” اطلاعاتی را منتشر کرد که حاکی ازبرنامه‌ریزی دولت آمریکا برای دوران پسا اسد است. بر‌این‌اساس سوریه به کدام سمت می‌رود؟

 
واقعیت امراین است که بنابر تجربه‌های گذشته‌ای که با حکومت صدام حسین و معمر قذافی در لیبی ومواضع مشابه مسکو با آن دو رژیم داشتیم، می‌توان گفت که جهان اندک اندک باید خودش را برای مرحله پسا اسد مهیا کند. دید و برداشت روسها نسبت به منطقه ما، وبویژه مواضع این کشور در قبال دیکتاتورهای منطقه، هیچ وقت دقیق وحساب شده نبود. ناگفته نماند که [گاه] در دقیقه نود مواضع روس‌ها سراپا عوض می‌شود؛ البته بعد از اینکه این دیکتاتورها کاملا در تنگنا قرار می‌گیرند.
 
عراق صدام حسین نمونه آشکار این مواضع روس‌ها است. اگر روسها وفرانسویها در آن زمان قاطعانه با رژیم صدام حسین برخورد می‌کردند و این پیام را به وی می‌رساندند که هیچکس توانایی آن را ندارد که از رژیم وی دفاع کند، در آن زمان شاید ـ می‌گوییم شاید ـ امکان داشت که این رژیم موضع دیگری در پیش بگیرد.
 
اگر روسها وفرانسویها قاطعانه با رژیم صدام حسین برخورد می‌کردند و این پیام را به وی می‌رساندند که هیچکس توانایی آن را ندارد که از رژیم وی دفاع کند، امکان داشت که این رژیم در آن زمان موضع دیگری در پیش بگیرد
 
حکایت در واقع مربوط به صدام حسین نیست، بلکه بستگی به تکرار اشتباهات گذشته وامید بستن به مواضع روس‌ها دارد که انقلاب مداوم مردمی سوریه بهترین دلیل این داستان است. پس مسلما بحران رژیم سوریه خارجی نیست وبحران رادیکال‌ها نیز نمی‌تواند باشد. بحران قانون شکنان مسلح، همانطوری که رسانه‌های دولتی سوریه ادعا می‌کنند، نیز نیست.  بلکه در واقع یک بحران داخلی ودر عین حال واقعی در سوریه در حال جریان است. اگر چنین نبود هرگز انقلاب تا این مدت با وجود سرکوب وحشیانه رژیم سوریه مقاومت نمی‌کرد.
 
روسیه، مسکن بی‌هوش‌کننده
 
می‌توان گفت که مواضع روسها بمثابه مسکن بی‌هوش‌کننده‌ای است که به رژیم اسد داده می‌شود وتا سرنگونی بزرگ هرگز این رژیم به حالت به هوش کامل بر نخواهد گشت واین سرنگونی قطعا نزدیک است. بر اساس شواهد‌ و قراینی که آمریکایی ها ارایه می‌دهند وبویژه ترکها که رژیم اسد را به دروغگویی متهم می‌کنند، زیرا به هیچ یک از قول وقرارهایی که در نشست شش ساعته در دمشق با آنها داشت وفادار نبود .
 
به این خاطر می‌گوییم مواضع روسها شبیه بی حس کننده است چونکه عمر بحران سوریه را به درازا می‌کشاند به این صورت که امید را به رهبران سوریه می‌دهند  که در جهان علیه شما خبری نیست.
 
می‌توان گفت که مواضع روسها بمثابه مسکن بی‌هوش‌کننده‌ای است که به رژیم اسد داده می‌شود وتا سرنگونی بزرگ هرگز این رژیم به حالت به هوش کامل بر نخواهد گشت واین سرنگونی قطعا نزدیک است
 
در حالیکه واقعیت چیز دیگری است وتمام نشانه‌ها دلالت بر تشدید فشارهای بین المللی وعربی بر ضد رژیم سوریه می‌کند. حتی ملت سوریه نیز فشارها وتظاهرات را بیشتر کردند وتعداد بریده‌های ارتش دوچندان شدند.
 
ایران، پشتیبان نامطمئن
 
در مقایسه با روزها وماههای گذشته فشارهای دیپلماتیک نیز بیشتر شده است این امر باعث شده تا تنها متحد دمشق که رژیم تهران است دچار تناقض گویی شود. این تناقض گویی‌های رژیم ایران نیز دلیل آشکاری است بر عدم اطمینان ایرانی‌ها از بقای متحدشان بر سر حکومت. کافی است نگاهی بیندازیم به خبری که خبرگزاری فارس منتشر کرد و در آن به نقل از نماینده حسن نصر الله ، رهبران حزب الله اتهام‌های کمک به دولت سوریه را به طور قاطع رد و آن را تکذیب کردند.
 در حالی‌که چند هفته قبل حسن نصر الله در خطبه هایش با افتخار از داشتن روابط با دمشق سخن می‌گفت. با ابن وجود آیا وجود این روابط را دروغهای بی اساس دانستن، نشانه ناامیدی تهران وحزب الله از بقای خاندان اسد بر سر قدرت نیست؟
 
خلاصه اینکه روس‌ها ودیگران هرچه می‌خواهند بگویند. تمام نشانه‌ها حکایت از این دارد که تمام منطقه خود را برای دوران پسا اسد آماده می‌کند.