* مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
بنا به گزارش «سازمان های حقوق بشری» و برخی رسانه های خارج از کشور در ماههای گذشته بیش از ۶۰ نفر از زندانیان سیاسی-ـ عقیدتی در ایران برای به دست آوردن حقوق از دست رفته خود دست به اعتصاب غذا زده اند. اعتصاب غذای های انجام شده گاهی روزها و در برخی موارد ماه ها به طول انجامیده است.
افرادی که جان خود را در معرض خطر می گذارند تا شاید بتوانند، توجه دستگاه قضایی و مسئولان زندان را به خواسته های قانونی و به حق خود جلب کنند.
عدم رسیدگی درمانی، اصل تفکیک جرائم محکومان سیاسی، بازداشت های خودسرانه و همچنین صادر کردن احکام سنگین در دادگاه های ناعادلانه و یک طرفه از عوامل اعتصاب غذا و اعتراض زندانیان سیاسی می باشد.
مصاحبه با دکتر حسن نایب هاشم
در همین رابطه به سراغ «حسن نایب هاشم» فعال حقوق بشر و نماینده سازمان غیر دولتی «سودویند»، رفته تا نظرات و دیدگاه های ایشان را دررابطه با این موضوع جویا شویم.
■ اعتصاب غذا به چه معنی است و تاریچه آن به عنوان یک حرکت اعتراضی به چه زمانی باز می گردد؟
اعتصاب غذا، به این معنی است که فرد در اعتراض به یک مسائله، برای رسیدن به یک خواسته، از خوردن و گاه از نوشیدن دست میکشد و این عمل را ادامه میدهد تا سرانجام به خواسته ی خودش در پایان با احتمال معین برسد.
درواقع، بسته به این که فرد چه خواسته ای را دارد و بسته به اینکه در چه مدت به آن خواسته ی موردنظر خودش میخواهد برسد، سعی میکند که از این روش اعتراضی که به عنوان یک روش دادخواهی در جوامع حقوق بشری از آن نام برده میشود، استفاده کند.
فلسفه ی اعتصاب غذا برای اولین در ایرلند مطرح شد و بعدها این حرکت اعتراضی جنبهی سیاسی و اجتماعی به خودش گرفت، اگر به تاریخچه درست از اعتراض غذا یا بست نشینی بخواهیم اشاره کنیم، این مسئله بر میگردد به زمانی که بدهکاران نمی توانستند، قرض خودشان را به طلب کاران باز گردانند به همین علت در مقابل منزل فرد طلب کار بست مینشستند و اعتصاب غذا میکردند که فرد طلب کار و همچنین اعضای خانواده فرد خاطی را رو به شرایط بحرانی خودشان آگاه سازند. همچنین به این نکته، که قادر به پرداخت طلب خود نیستند، این عمل اعتراضی را ادامه میدادند تا اینکه طلبکار از طلب خودش بگذرد به هر حال مسلم است که فردی که دست به اعتصاب غذا می زند، انتظار دارد که کسانی که نقض حقوق آنها را انجام دادهاند درجهای از انسانیت در وجودشان باشد و این عمل را ببینند وبه آن پاسخ بدهند.
■ اعتصاب غذاهای متداول در جهان به چند نوع است و کدام نوع بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؟
میتوان گفت که سه نوع عمده از اعتصاب غذا وجود دارد؛اعتصاب غذای خشک، اعتصاب غذایی است که فرد اعتصاب کننده لب به هیچ چیز نمیزند. این شیوه اعتصاب غذا به شدت خطرناک می باشد و ظرف مدت یک هفته تا دو هفته فرد معترض را که به این شیوه خطرناک اعتصاب غذا، دست زده است را به کام مرگ میکشاند.
یک نوع اعتصاب غذا، اعتصاب غذایی است که فرد آب و چای را فقط می نوشد. در واقعی یعنی هیچ مادهای که بشود، گفت خاصیت غذایی معینی رو داشته باشد، دریافت نمیکند و خوب این اعتصاب غذا از سه هفته به بعد به تدریج مسمومیت رو در فرد ایجاد میکند. مسمومیت در فرد به این دلیل میباشد که چربی و عضلات در شرایط بسیار بدی میسوزند و از بین میروند و یا به زبان علمی «متابولیزه» میشوند این عمل باعث میشود که «استون» در بدن ایجاد شود و این استون ایجادشده به تدریج میتواند باعث تورم درمغز شود.
اعتصاب غذای دیگری که معمول ومتداول است، به این معناست که فرد اعتصاب کننده به مقدار خیلی کمی مواد «هیدروکربن» را دریافت میکند، برای مثالً میتوان از «ماهاتما گاندی» در اعتصاب غذاهایی که داشت نام برد که یک لیوان شیر در روز در شرایط اعتصاب غذا مصرف میکرد.
در زندان های ایران، نیز در برخی مواقع مقدار کمی قند همراه با چای استفاده میشود، چون به یک حداقلی از مواد «هیدروکربن »و قندی نیاز است. در واقع برای اینکه چربی و عضلات بدن، فرآیند سوخت و ساز را درست انجام دهند به مقدار ۷۵ گرم ماده«هیدرو کربن » و یا ۳۰۰ کالری ماده «هیدروکربن» لازم است،این حداقل باید وجود داشته باشد که بدن بتواند در واقع چربی و عضلات و اعضای داخلی بدن درست بسوزاند و باعث نشود که مسمومیت ایجاد شود. برای سوخت و ساز درست و یا نادرست بدن میتوان از سوختن نادرست بنزین و یا نفت نام برد و آن را تشبیه کرد که میتواند در این حالت بدسوزی 2co و co تولید کند.
■ اعتصاب غذا چه فشاری به دستگاه قضایی می تواند اعمال کند و چه دستاوردهایی می تواند در پی داشته باشد ، آیا اعتصاب غذا یک راه کار درست و مدنی می باشد؟
در مواقع مختلف می تواند اعتصاب غذا راه گشا باشد. به شرایط معینی بستگی دارد. گاهی مواقع اشخاص و قوه قضایی و دیگر دستگاه مربوطه در شرایطی هستند که میخواهند، اعمال فشار بسیار شدیدی را به افراد ایجاد کنند در آن صورت باید زندانیان سیاسی و عقیدتی از این امکان اعتصاب غذا استفاده بهینه بکنند. البته باید، قبل از دست زدن به این عمل کاملاً برنامه ریزی کرده و فکر کنند و اگر قادر به انجام آن نیستند از این روش استفاده نکنند، چون بشدت هزینه زا است، ولی در هر حال در مقاطع معین، وقتی که اعتصاب غذا کنند، هدف خودش رو تنظیم بکند، زمانی را که به آن هدف میخواهد برسد در نظر بگیرد میتواند راه گشا باشد. اعتصاب غذا به رقم اینکه هزینه بسیار زیادی دارد؛ میتواند دستاوردی خوبی نیز داشته باشد به هر حال همیشه باید فرد اعتصاب کننده محاسبه هزینه و فایده را انجام بدهد.
اعتصاب غذا یک ریسک است و باید حساب شده باشد،ریسکی که اعتصاب کننده به آن دست می زند تا به حقوق از دست رفته خود برسد. در ایران، اعتصاب غذاها، بیشتر در محیط زندان انجام میشود و این عمل به دلیل این انجام میگیرد که دستگاه قضایی «جمهوری اسلامی ایران»، بشدت ناقض حقوق بشر میباشد. از دلایل اعتصاب غذای زندانیان میتوان، دستگیریهای خودسرانه، عدم دادرسی صحیح و منصفانه در پرونده و اصل تفکیک جرائم نام برد ه هر حال فرد زندانی به این امید دست به اعتصاب غذا می زند تا شاید افراد و دستگاههای ناقض حقوق بشر درجهای از واقع گرایی را داشته باشند و پاسخ درست و به حقی به خواسته فرد معترض بدهند.
اعتصاب غذا، در واقع یک نوع خشونت به فرد اعتصاب کننده تلقی میشود، ولی این خود بالاترین دارایی هر فردی است و صاحب به حق و بی قید و شرط آن دارای و به هر حال شخص تمایل دارد برای رسیدن به حقوق خود خشونت شخصی بر خودش بورزد و کسی نمیتواند به دلیل اینکه این خشونت را به خودش ورزیده فرد خاطی را محاکمه کند. مثلاً خودکشی هم به این منوالاست که هیچ جای دنیا جرم تلقی نمیشود، فقط آیین های مذهبی هستند که آن را جرم تلقی میکنند ولی در واقع باید شرایطی مهیا شود که شخص به این حالت روحی و روانی دچار نشود تا از بالاترین دارایی خودش در زندگی بگذردو برای رسیدن به مطالبه ی خودش آن رو به گرو بگذارد. از این زاویه می شود از لحاظ درستی و نادرستیاش صحبت کرد و چون خشونت به فرد دیگری نیست، میتواند یک حرکت مدنی به حساب آید.
■ اعتصاب غذاهایی که فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی خارج از زندان در حمایت از زندانیان و یا اقشار دیگر انجام می دهند، از نظر شما می تواند راه گشا باشد؟
مسائله حمایت در خارج زندان حتماً میتواند راه گشا باشد حتماً میتواند این موضوع در افکار عمومی مضاعف کند. درواقع می تواند، بازتاب اعتصاب غذا را بیشتر جلوه گرسازد و این حمایت و پشتیبانی میتواند با اشکال حمایتی گوناگون، صورت بپذیرد که لزوم نباید به صورت تنها اعتصاب غذا در خارج از زندان برای حمایت از این افراد باشد.
حمایت به این معنی، که بتوان بازتاب حرکت فرد یا افرادی را که در حال اعتصاب غذا هستند را نشان دهد و این عمل بسیار خوب است. البته این حمایت میتواند به اشکال مختلف صورت پذیرد. همچنین اگر آن حق و آن خواسته، خواستهی درستی باشد و با موارد حقوق بشر مطابقت داشته باشد ، پشتیبانی از آن فرد خاص و افراد خاص میتواند بهتر صورت بگیرد.
■ آیا این خطر نیز وجود دارد که “عادی” شدن موضوع اعتصاب غذا در سطح افکار عمومی به امر پیش پا افتاده ای تبدیل شود. برخی کارشناسان معتقدند اگر اعتصابهای غذا تکرار شود ولی صاحبان قدرت تحت فشار قرار نگیرند و ناچار به عقبنشینی نشوند، تأثیر این شکل مدنی اعتراض کم خواهد شد، نظر خود را در این رابطه بیان کنید؟
من فکر میکنم که اعتصاب غذا از آنجایی که خیلی موضوع خطیری است، خیلی راحت هم به امری عادی تبدیل نشود، البته به این موضوع نیز می توان اشاره کرد که گاهی اوقات آنچنان مسائل نقض حقوق بشر گسترش پیدا میکند که بعضی از نقصها نسبت به بعضی از نقضهای دیگر عادیترو طبیعی تر تلقی میشود. ولیکن خود موضوع اعتصاب غذا بسیار حاد است و هیچ کس نیست که از آن تاثیر نپذیر چه کسانی که صاحب قدرت هستند و ناقض حقوق بشری میباشند و چه کسانی که حامی خواستههای منطبق بر حقوق بشری اعتصاب غذا کنندگان هستند به هر حال من فکر نمیکنم که همچین چیزی عادی تلقی بشود. ولی خوب به هر حال با دوتا عامل ما مواجه هستیم یکی این که مسائل خطیرتردیگری به وجود آید و این موضوع تاثیر گذار به حد و اندازهی کافی در راس نباشد و موارد موردی باشد که پایان بپذیرد، جرقههایی که خاموش بشود. همیشه این گونه خطرات وجود دار ولی اگر کسی دست به اعتصاب غذا می زند، چه درداخل زندان و یا غیره بر مبنای یک ریسک، یک خطر حساب شده دست به این کار می زند و عمدتاً چارهای نمیبیند که این عمل را انجام دهد تا فرد و یا افراد و سازمانهای ناقض حقوق خود ر از این موضوع آگاه سازد. و امیدوار است این حرکت اعتراضی تأثیر گذار باشد.
■ اعتصاب غذا چه آثار مخربی می تواند از لحاظ جسمی و روحی بر فرد اعتصاب کننده داشته باشد؟
در همان روزهای اول در اعتصاب غذای خشک کلیهها آسیب میبینند و خوب ممکن حتی در روزهای اول تغییرات که هست غیر بازگشت باشد در اعتصاب غذای تر هم با شیوههایی که گفتم می تواند اثرات عصبی غیر بازگشت به وجودآورد.
از چند هفته اولی که از اعتصاب غذا تر میگذرد فرد اعتصاب کنند باید در بیمارستان بستری شود و تحت نظارت باشد. در غیر این صورت ممکن است آسیب های جبران ناپذیری در وی به وجود آید که غیر قابل جبران می باشد.
در اعتصاب غذایی نوع سوم که کم خطرتر میتواند باشد، در این مدل اعتصاب غذا ، آبی کافی همراه با الکترولیتهای کافی و ویتامینهای کافی همراه حداقل مواد هیدرو کربن استفاده میشود در آن صورت نیز بازهم بدن فرد مورد نظر تحلیل میرود و این تحلیل رفتن علاوه بر تحلیل رفتن چربیها و همچنین از بین رفتن عضلات ، می تواند عضله قلب را نیز شامل شود و احتمال لطمات برگشت ناپذیری به فرد اعتصاب کننده وجود دارد. هنگامی که ذخیره چربی تمام میشود چیزی که ما در مورد «اکبر گنجی » شاهد آن بودیم در آن موقع بدن شروع میکند بهسرعت به سوی تحلیل نهایی رفتن، چیزی که در نهایت «بابی ساندز» داشت. وقتی چربی تمام میشود، استخوان و مغز و استخوان و اعضای داخلی بدن خرده شده و فرد به سرعت به سمت مرگ میرود.
در اعتصاب غذای کنترل شده رو به تحلیل هم شاید فرد اعتصاب کننده بتواند صد روز را دوام بیاورد و یا بیش از صد روز ولی در نهایت هیچگاه نمیتواند به ۲۰۰ روز برسد .
در اعتصاب غذا، از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روانی فرد به سمتی میرود که جان خودش رو به گرو می گزارد و تا حد زیاد از آن وضعیت موجود نگران است و دنیا را ناچیز میشمارد و این اثر روحی نامناسبی میتواند در فرد ایجاد کند.
پی نوشت
اکبر محمدی، فعال دانشجویی که در جریانات کوی دانشگاه سال ۷۸ بازداشت شده بود در سال ۸۵ در اعتراض به دستگیری مجدد و توقف درمان دست به اعتصاب غذای نامحدود می زند که به دلیل عدم توجه مسئولان زندان در زندان اوین جان خود را از دست میدهد. همچنین هدی صابر، روزنامه نگار، فعال ملی و مذهبی در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی دست به اعتصاب غذا می زند که پس از گذشت ۱۰ روز در بیمارستان مدرس تهران به علت نارسایی قلبی از دنیا میرود.