مبارزهی زنان برای بازپسگیری حق انتخاب پوشش به طور خستگیناپذیری ادامه دارد، اما جبههی مقابل هم برای تحمیل حجاب اجباری از پای ننشسته است. پس از شکست طرحهای گشتارشاد و حجاببانی، جمهوری اسلامی حالا به طرح تازهای رویآورده است: بیماریانگاری مخالفان حجاب اجباری و تاسیس کلینیکی برای «درمان علمی و روانشناختی بیحجابی».
البته اجرای هیچیک از این طرحها رایگان نیست. پشت هر یک از اقدامات تبلیغی و تنبیهی، آنچه امر به معروف و نهی از منکر خوانده میشود و ستاد و دمودستگاه مخصوص به خودش را دارد، ردیفهای بودجه به صف شدهاند. نگاهی بیاندازیم به آخرین گزارش منتشرشده از اقتصاد «امر به معروف و نهی از منکر»:
«اعتماد» در گزارشی انتقادی، از قول مهری دارستانی، رئیس اداره زنان ستاد امر به معروف آورده است که طرح «کلینیک ترک بیحجابی» با «همکاری متخصصان و دغدغهمندان در ستاد امر به معروف و نهی از منکر» تدارک دیده شده، طرحی که در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه از ردیف بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است.
روزنامه «جمهوری اسلامی» نیز در یادداشتی با عنوان «کلینیک تقابل» به این طرح انتقاد کرده است و نوشته است «چاه به آب نرسید اما برای گروهی تا دلت بخواهد نان داشت» و گفته است که ضررهای چنین طرحی حتی از هزینههایش هم بیشترند.
خبرگزاری «ایسنا» هم به ابعاد مالی چنین طرحهایی پرداخته بود: «البته این کلنیکها میتوانند بودجههای خوبی بگیرند و اشتغالزایی کنند و اگر از این جنبه به این ماجرا نگاه کنیم میشود برای آن توجیهی پیدا کرد. بالاخره به بهانه این تصمیم میشود کار تولید کرد و کمی آمار اشتغال را بالا برد!»
با اینحال، انتقادها از این طرح تازه برای تحمیل حجاب اجباری به زنان، از بودجهی قابل توجهی که به آن اختصاص داده شده هم فراتر میرود: اعتبار روانپزشکی بیش از هر وقت دیگری در معرض تهدید است. درست زمانی که افکار عمومی از خبر خودکشی دو دختر دانشآموز به نامهای آرزو خاوری و آیناز کریمی آزرده است که پس از تحقیر بر سر تخطی از لباس فرم مدرسه جان خود را گرفتهاند؛ به نظر میرسد پاسخ مبلغان حجاب بیماریانگاری این نوجوانان خشونتدیده باشد.
زمانی که خبرهای زنکشی بیوقفه به گوش میرسد؛ نهادهای روانپزشکی و سلامتِ روان بازیچهی سیاستگذاریهای ایدئولوژیک مذهبی و سیاسی شدهاند و به جای چارهجویی برای رشد خشونتورزی فاجعهآمیز علیه تن و جان زنان، به خدمت سرکوب مضاعف آنها گرفته شدهاند.
بخشی از بیانیه مشترک انجمن روانشناسی ایران و انجمن علمیرواندرمانی ایران با عنوان «سوء استفاده از روانشناسی و روانپزشکی را متوقف کنید»:
داشتن یا نداشتن حجاب پدیدهای اجتماعی و فرهنگی است و نه یک بیماری که نیاز به درمان داشته باشد. استفاده از واژههای «کلینیک» و «ترک»، بهطور ضمنی «حجاب متفاوت از قوانین کشور» را بهعنوان یک اختلال یا بیماری معرفی میکند که از نظر علمی کاملا مطرود و مصداق بارزی از سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی است.
استفاده ابزاری از روانپزشکی در جمهوری اسلامی بیسابقه نیست، درست پیش از اعلام چنین طرحی، آهو دریایی در پی اقدام اعتراضیاش در دانشگاه علوم تحقیقات تحت درمان اجباری قرار گرفته است. گروههای همبستگی سلامت درباره وضعیت او ابراز نگرانی کردهاند:
با توجه به سابقه حکومت در استفاده ابزاری از پزشکی و روانپزشکی، ضروری است که وضعیت او توسط متخصصان مستقل و بیطرف مورد بررسی قرار گیرد تا صحت و سقم ادعای بیماری روانی او بهدرستی روشن شود.
در جامعهای که خشونت افسارگسیخته در آن نشان از مختل شدن سلامت عمومی روان دارد، اعتبارزدایی از نهادهای درمانی میتواند به تنهاماندن هرچه بیشتر مردم در مواجهه با مشکلات هرروزه دامن بزند.