پنج دهه از اینکه دانستیم می‌توان سرعت اوج‌گیری گرمایش جهانی را به‌تدریج کند و سپس معکوس کرد می‌گذرد. اگر همین امروز اقدام کنیم تا نگذاریم از آستانه مشخص دمایی بگذریم و در بیست‌ونهمین سالی که حکومت‌های جهان دور هم جمع شده‌اند (اجلاس کاپ ۲۹ در شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان) تا راه عدم گذر از این آستانه را مشخص کنند، بر اساس نخستین داده‌های رسمی، در آستانه ۱٬۵ درجه سانتی‌گراد زندگی می‌کنیم.

خدمات تغییرات اقلیمی کوپرنیک که داده‌های علمی حکومت‌های عضو اتحادیه اروپا را منتشر می‌کند، ساعاتی پیش از شروع اجلاس اقلیمی باکو همزمان با انتشار داده‌های گرمایش جهانی مرتبط به ماه اکتبر ابتدا گفت این ماه پس از اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی، گرم‌ترین اکتبر تاریخ معاصر بشر و یکی از ۱۶ ماه پیاپی است که دمای میانگین سطح کره زمین در خشکی به فراتر از ۱٬۵ درجه سانتی‌گراد رسیده است.

کوپرنیک افزود در ۱۲ ماه گذشته ـ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی تا پایان اکتبر ۲۰۲۴ میلادی ـ و در مقایسه با میانگین دمای ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰ میلادی، دما ۰٬۷۱ سانتی‌گراد گرم‌تر و در مقایسه با دوران پیش از عصر صنعتی‌ شدن، ۱٬۶۲ درجه سانتی‌گراد گرم‌تر است. این موسسه می‌گوید به قطع ۲۰۲۴ میلادی گرم‌ترین سال ۱۲۵هزار سال اخیر خواهد بود.

تصویر خدمات تغییرات اقلیمی کوپرنیک از افزایش فزاینده دمای میانگین زمین در چند دهه اخیر

همزمان با انتشار این خبر، عمده قاره اروپا در پاییز شاهد موج گرما بود. در آمریکا، آتش‌سوزی پاییزی در جنوب کالیفرنا، در گذر چند دقیقه بیش از نیم کیلومتر را سوزاند و به ۱۰ هزار نفر فرصت نداد تا بخشی از زندگی‌شان را همراه خودشان نجات دهند. در شرق این قاره و در ایالت نیویورک، یک نفر در تلاش برای خاموشی جنگل‌سوزی کشته شد.

در جنوب این قاره و در محدوده جنگل‌ آمازون، پس از موج‌های گرمای پاییزی و زمستانی نیم‌کره جنوبی، در بهار این قاره، این جنگل‌ها شاهد یکی از بدترین، متعددترین، قدرتمندترین و طولانی‌ترین جنگل‌سوزی‌ها هستند و بخشی‌های مختلفی از این قاره، عمده بهار را زیر لایه‌ای از دود می‌گذرانند.

زمانی که رسانه‌های فارسی‌زبان اجلاس اقلیمی باکو را محدود به حضور یا عدم حضور مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی کردند، مجله علمی نیچر یک داده تازه در اختیار سیاستمداران جهان گذاشت:

زمان میانگین برای حذف یک ذره دی‌اکسید کربن از اتمسفر زمین یک هزار سال است.

جدول خدمات تغییرات اقلیمی کوپرنیک از افزایش فزاینده دمای میانگین ماه‌ها در چند دهه اخیر

زندگی و گذر در آستانه ۱٬۵ درجه سانتی‌گراد برای امتداد حیات ما چه معنایی دارد؟

Ad placeholder

گذشته دیگر پیشگوی امروز و آینده نیست

برای بیش از ۱۱ هزار سال، تمدن بشری در تعادل اقلیمی پس از پایان آخرین عصر یخبندان زندگی کرده بود و اگر مصرف فزاینده سوخت‌های فسیلی شامل زغال‌سنگ، نفت و گاز نبود، احتمالا تا حدود ۵۰ هزار سال و عصر یخبندان بعدی در این تعادل زندگی می‌کردیم. با گرمایش جهانی کنونی می‌دانیم که احتمالا عصر یخبندان بعدی شکل نخواهد گرفت مگر اینکه گازهای گلخانه‌ای به سطوح مورد نظر طبیعت برگشته باشند. همچنین می‌دانیم احتمالا تا حدود نیم میلیون سال دیگر شاهد شکل‌گیری عصر یخبندان نخواهیم بود.

عدم تعادل یعنی داده‌های گذشته دیگر پیشگوی امروز و آینده نخواهند بود. اگر در فلات ایران می‌توانستیم چهار فصل مشخص را از همدیگر مجزا کنیم و برای زندگی در هر فصل، از جمله برای تولید غذا، برنامه‌ریزی کنیم، دیگر نمی‌دانیم که آیا باران در زمان قدیم خودش خواهد بارید یا نه؛ یا نمی‌دانیم زمستان به اندازه قدیم سرد خواهد بود یا نه.

آنچه گذر از آستانه ۱٬۵ درجه سانتی‌گراد را غریب می‌کند، ناشناخته بودن وضعیت پیش رو است. همین اکنون هم پیش‌بینی وضعیت آب‌وهوایی به‌تدریج از پیش‌بینی فصلی به پیش‌بینی چند روز تبدیل شده و در وضعیت کنونی، در مسیر آن هستیم که شاید بتوانیم چند ساعت، یا چند دقیقه پیش رو را پیش‌بینی کنیم تا درنهایت به کل امکان پیش‌بینی را از دست بدهیم.

در این وضعیت عدم تعادل، پیش‌بینی وضعیت امروز و فردا رفته‌رفته ناممکن خواهد شد. یعنی اگر امسال هنوز می‌دانیم که کشت محصول در فضای باز ممکن است، برای فردا فقط می‌توانیم حدس بزنیم که تولید غذا به فضای سرپوشیده حفاظت شده از رویدادهای شدید آب‌وهوایی ممکن محدود خواهد شد.

در دروغ غرق شده‌ایم و رسانه‌ها آماده نیستند

جمهوری اسلامی مانند دیگر حکومت‌های جهانی، دهه‌ها فرصت داشت تا خود را برای مدیریت گرمایش جهانی آماده کند ولی این کار را نکرد؛ حالا ما در وضعیتی هستیم که به‌جای مبارزه با تغییر اقلیم، باید حیات خودمان را با آن انطباق بدهیم. مانند ایران، حکومت‌های جهدن به دروغ اجازه و فضای رشد فزاینده‌ای داده‌اند. برای دهه‌ها، حامیان حکومت گسترده می‌گفتند گرمایش جهانی حقیقت ندارد اما رودرروی تغییر اقلیم، راه را در قبول واقعیت یافتند.

با وجود این، جمهوری اسلامی همچنان از جمله انگشت‌شمار کشورهای جهان است که به‌طور رسمی به پیمان پاریس ملحق نشده است. نماینده دولت این پیمان را امضا کرد، مجلس شورای اسلامی آن را تصویب کرد، شورای نگهبان گفت منبع هزینه‌های آن مشخص نیست و آن را رد کرد. سپس کل فرآیند الحاق ایران به این پیمان به کل فراموش شد.

فارغ از این، پیمان‌های اقلیمی موثر نخواهند بود مگر اینکه هر حکومت برای سرزمین خود برنامه‌ریزی کند، سپس این برنامه‌ها را رسما تصویب و واقعا اجرا کند. جمهوری اسلامی برنامه‌ای برای مدیریت گرمایش زمین یا تطبیق زندگی با تغییر اقلیم ندارد. همزمان، رسانه‌ها هم خودشان را برای تغییرات اقلیمی آماده نکرده‌اند.

مدیریت رسانه‌های فارسی‌زبان از درک واقعیت اقلیمی غافل است و این را در شیوه خبررسانی آنها می‌توان یافت: مشکلات زندگی در ایران مرتبط به محیط‌زیست را نمی‌فهمند، مخاطب هم بی‌اعتنایی آنها را نمی‌فهمد. نتیجه این می‌شود که رسانه‌ها دیگر برای دریافت اطلاعات در شرایط اضطراری ابزاری قابل اعتماد نیستند. اگر منطقه زندگی شما در معرض بارندگی شدید و سیل، آتش‌سوزی، طوفان، خشکسالی شدید یا موج گرما باشد، رسانه جایی نیست که برای دریافت اطلاعات به آن مراجعه می‌کنید.

Ad placeholder

خطر نخست گرماست، به‌خصوص در شب‌ها اما دیگر خطرها در کمین‌اند

با برخی از خطرهای ناشی از تغییر اقلیم آشنا هستیم. مثالش امواج گرماست، آنچه در سال‌های اخیر عجیب شده، ناتوانی بدن در به آرامش رسیدن در ساعت‌های شب است. شب به واسطه گرمایش زمین و به شکل میانگین، دو برابر سریع‌تر از روز گرم می‌شود. برای همین احتمال این بالاتر می‌رود که در خواب، آدمی دچار سکته در پی گرما بشود و جان ببازد. وضعیتی که هم‌اکنون برای کودکان، سالمندان و افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن وجود دارد، می‌تواند همگانی شود.

ولی خطرهایی هم همراه گرمایش زمین می‌آیند که ما به آن آگاهی نداریم. به‌عنوان مثال، امواج گرما همراهش خشم می‌آورد. انسان در هوای نامتعادل و گرم‌تر، عصبانی‌تر است. همزمان، خشم در کودکان شدیدتر می‌شود و حتی می‌تواند آنها را به اقدام به خودکشی وادار کند. امواج گرما نشان‌مان داد که شانس خودکشی کودکان در هوای خیلی گرم‌تر بالاتر است.

شبیه به همین، خطرهای دیگری به‌همراه گرمایش زمین و تغییر اقلیم می‌آیند ولی ما آنها را هنوز نمی‌شناسیم.

پاسخ در تکیه به قدرت محلی خودمان است

در مواجه به خطرهایی که بعضی از آنها را می‌شناسیم، رودرروی رسانه‌هایی که دیگر نمی‌توانند منبعی قابل‌اعتماد تلقی نشوند، راه‌حل چیست؟ چگونه از زندگی خودمان در مواجه با گرمایش زمین مراقبت کنیم؟

پاسخ، در تکیه به قدرت محلی است. در مثال یک رویداد شدید آب‌وهوایی مانند سیل یا آتش‌سوزی، ارتباط بخشی از جامعه با بقیه قطع می‌شود و آنها ابزارهای موجود در آن لحظه را در کنار همدیگر دارند. اگر به هم کمک کنند، نجات می‌یابند. وگرنه سیل آنها را می‌برد یا آتش همه‌چیز را می‌سوزاند.

دموکراسی، عدالت، برابری اقتصادی و اجتماعی، از جمله ابزارهایی است که با گسترش تغییر اقلیم، ناپدید می‌شوند. با وجود این می‌توان دوست و همسایه را شناخت. اسم‌شان را دانست، با آنها گفت‌وگو کرد و مد نظر داشت به احتمال قوی یک روز به آنها نیازمند خواهی شد. شاید سیل بیاید و طناب نجات از سیل در دست همین همسایه باشد.

قدرت محلی هر بخشی از جامعه را بایستی بالا برد و این تنها به‌دست اعضای همان بخش از جامعه ممکن خواهد شد.

Ad placeholder