لوایح اسرائیل علیه اونروا
کنسه (پارلمان) اسرائیل روز دوشنبه ۲۷ نوامبر با تصویب لوایحی فعالیتهای اونروا، «آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آورگان فلسطینی در خاور نزدیک» را در اسرائیل ممنوع اعلام کرد.
یکی از لوایحی که کنسه اسرائیل تصویب کرده است مقامات اسرائیلی را از هر گونه تماسی با اونروا منع میکند. لایحه دوم فعالیتهای اونروا را درون مرزهای اسرائیل ممنوع میکند. این لوایح در سه ماه به اجرا در خواهند آمد.
اجرای این لوایح کسب مجوز ورود این آژانس به کرانه باختری و غزه را غیرممکن میکند و باعث کاهش شدید امکانهای امدادرسانی در غزه میشود.
در صورت اجرای این لوایح، مقر اصلی اونروا در بیتالمقدس شرقی که اسرائیل با نقض قوانین بینالمللی از سال ۱۹۶۷ تصرف کرده است بسته خواهد شد.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل قدرت آن را دارد که جلوی اجرای لوایح اخیر را بگیرد. اما بعید است که به رغم فشار بینالمللی چنین اقدامی کند.
سازمانهای حقوق بشری فلسطینی میگویند که مصوبات اخیر در راستای مقاصد و الگوهای نسلکشی به دست اسرائیل است.
اونروا یک آژانس امدادرسان است که در هفت دهه گذشته به پناهندگان فلسطینی در غزه و کرانه باختری، نواحی اشغال شده بیتالمقدس شرقی و کشورهای همسایه (اردن، سوریه و لبنان) خدمات اولیه بشردوستانه، آموزشی و بهداشتی ارائه کرده است.
این نهاد اکنون بیش از هر زمان دیگری زیر حملات دولت اسرائیل است.
ممنوعیت فعالیت اونروا با بمباران مناطق غیرنظامی قابل مقایسه است. اسرائیل با این بهانه که نیروهای حماس از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند، به جنایتهای جنگی خود در غزه ادامه میدهد.
در خصوص ممنوعیت فعالیت اونروا نیز اسرائیل توجیهی کاملاً مشابه ارائه میدهد. دنی دانون نماینده اسرائیل در سازمان ملل به شورای امنیت این سازمان گفته است که نیروهای حماس پشت اونروا در غزه کمین کردهاند.
این اقدام اسرائیل در راستای یک سیاست قحطی است، سیاستی که هدفش چیزی نیست جز خالی از سکنه کردن غزه و کشتار ساکنانش. اسرائیل با نقض قوانین بینالمللی و بیاعتبار کردن سازمان ملل نسخههایی بهروز از جنایت جنگی و نسلکشی به جهان ارائه میکند.
اونروا چه اهمیتی دارد؟
اونروا در سال ۱۹۴۹ به دست شورای عمومی سازمان ملل تاسیس شد. بعد از نکبه ۱۹۴۹، این اقدامی حداقلی برای حمایت از فلسطینیها بود که با پاکسازی نژادی و کوچ اجباری مواجه شده بودند. اونروا از اول مه ۱۹۵۰ فعالیتهایش را آغاز کرد و در طی هفت دهه به چند نسل از فلسطینیها که بسیاری از آنها هنوز در اردوگاه زندگی میکنند، خدمات ارائه داد.
اونروا بیشترین ردپای بشردوستانه را در غزه و کرانه باختری دارد و یکی از بزرگترین کارفرماها در اراضی اشغالی فلسطین است.
در نبود هیچ گونه نهادی که خدمات شبهدولتی ارائه دهد، ممنوعیت کامل اونروا موجب خواهد شد که بیش از ۶۶۰ هزار کودک در غزه از تحصیل باز بمانند.
علاوه بر این اونروا در سرتاسر اراضی اشغالی فلسطین ۱۴۴ کلینیک دارد که سالانه ۸.۵ بیمار را ویزیت میکنند.
بیش از ۳۳۰۰ کارمند بخش بهداشت در اونروا فعالیت میکنند که باعث میشود این آژانس یکی از بزرگترین کارفرماها در بخش بهداشت در اراضی فلسطینی باشد.
گروههای حقوق بشر فلسطینی ارزیابی کردهاند که بیش از ۲/۴ میلیون آواره فلسطینی در کرانه باختری و غزه از خدمات اساسی شامل آموزش و بهداشت محروم خواهند شد.
منع فعالیتهای اونروا فقط یک نمونه از تلاشهای اسرائیل برای محدود کردن فعالیتهای آژانسهای امدادرسان در غزه، حمله به کارمندان بخش بهداشت و امدادرسانان است.
از زمان شروع جنگ اسرائیل در غزه در اکتبر سال گذشته ۲۲۳ تن از کارکنان این آژانس کشته شدند و دو سوم زیرساختهای آن در غزه آسیب دید یا تخریب شد. علاوه بر این دهها عضو این آژانس دستگیر و شکنجه شدهاند.
سیاست قحطی چیست؟
وابستگی غزه به کمکهای بشردوستانه خود نتیجه نابودگری اسرائیل است. این کمکها التیامی است و به سختی حداقل شرایط زیستی را برای مردم تحت محاصره فراهم میکند.
در شرایط جنگی و خلا حاکمیتی، آژانس امدادرسانی اونروا خدماتی اساسی به مردم ارائه داده که در شرایط ثبات بر عهده دولتها یا نظامهای سیاسی حاکم است.
پیش از آنکه اسرائیل به نهادهای بشردوستانه حمله کند، زیرساختها و امکانهای خودکفایی غذایی را از بین برده است.
چند روز پیش از تصویب لوایح علیه اونروا در کنسه اسرائیل، یوسف ابو ربیع جوان ۲۴ ساله فلسطینی در حمله پهپادی در بیت لاهیا کشته شد. داستان زندگی او و سایر کشاورزان غزه نشان میدهد که اسرائیل چگونه در جهت یک سیاست قحطی تمامعیار قدم برداشته است.
بعد از مرگ ابو ربیع ویدیویی از او در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. او در این ویدیو به قدرت و تابآوری مردمش افتخار میکند که به رقم محاصره و تخریب شمال غزه «بر ماندن، کاشتن و ساختن دوباره» پافشاری میکنند.
یوسف ابو ربیع همچون بسیاری کشاورزان دیگر در غزه در سالیان اخیر ناچار شدند که زمینهای کشاورزی را به خاطر بمبارانها و دستورهای پیاپی تخلیه مناطق غیرنظامی رها کنند. در نتیجه آنها نه تنها دیگر نتوانستند غذای خود را تولید کنند بلکه مثل بسیاری دیگر در غزه به کمکهای اندک بشردوستانهای که اسرائیل اجازه ورودش را به اراضی فلسطینی میداد وابسته شدند.
از سال ۱۹۴۸ که فلسطینیها از خانهشان بیرون رانده شدند، کشاورزان فلسطینی سرنوشت مشابهی داشتهاند. زمینداران سابق دههها در چادرها و اردوگاهها با کمکهای بشردوستانه زندگی کردند.
منطقه غزه در فلسطین پیش از ۱۹۴۸ شامل ۵۴ روستا بود که بیشتر آنها در ۱۹۴۸ نابود شدند. این منطقه از یک هزار و ۱۰۰ کیلومتر مربع به ۳۶۵ کیلومتر مربع فروکاسته شد. این منطقه اکنون «باریکه غزه» نام دارد.
در طی سالهای اولیه قرن ۲۱، ارتش اسرائیل زمینهای کشاورزی پیرامون غزه را تخریب و سمپاشی کرد تا ناحیهای حائل به وجود بیاورد و میدان دید سربازان خود را افزایش دهد.
قبل از آغاز دور جدید جنگ، مردم در غزه به روشهای بدیل تولید غذا مثل کشتوکار روی پشتبام روی آوردند.
غزه در کنار دریای مدیترانه قرار دارد و ماهیگیری نیز یکی از صنایع سنتی تولید غذا در فلسطین بوده است. به خاطر محاصره غزه از زمین و هوا به دست ارتش اسرائیل در سال ۲۰۰۷، پرورش ماهی یکی دیگر از روشهای تولید غذا در غزه است که البته در شرایط جنگی کنونی غیرممکن به نظر میرسد.
مثالهای تاریخی متعددی از سیاست قحطی و گرسنگی و تاثیرهای کوتاهمدت و بلندمدت این سیاستها در از هم گسیختن نظم اجتماعی و حاکمیت سیاسی وجود دارد. روشهای سیاست قحطی و گرسنگی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. اول، سیاست «تحریم» از طریق منع ارتباط مالی و اقتصادی با حاکمیت یا سازمان تحریمشده، دوم سیاست «محاصره» از طریق بستن شاهراههای مبادله با حاکمیت یا سازمان تحریمشده، چهارم سیاست ممنوعیت شامل منع فعالیت.
اسرائیل و کشورهای غربی حامی آن از همه این حربهها برای تحمیل گرسنگی و قحطی به فلسطینیها و تخریب امکانهای تولیدگر غذا استفاده کردهاند.
حق غذا به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر در بند ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. حق غذا یعنی حق مردم برای اینکه آبرومندانه تغذیه کنند، به این معنا که غذای کافی داشته باشند، که ابزارهای لازم برای دسترسی به غذا را داشته باشند، که غذایی که مصرف میکنند احتیاجهای آنها را برآورده کند.
حق فلسطینیها برای تولید و خودکفایی غذایی سالهاست که نقض میشود اما عادیسازی این شرایط و تروریستی خواندن مقاومت فلسطین موجب شده که اکنون در میانه مناقشات اساسی کمتر مورد توجه قرار بگیرد.
اما ممنوعیت ارسال کمکهای بشردوستانه و فعالیت اونروا موضوعی است که امروز توانسته است توجه دولتها و نهادهای مدنی جهانی را بیشتر از هر چیزی جلب کند.
حمله به سازمان ملل
مقامات سازمان ملل، نهادی که سیاستهای قدرتمندترین کشورهای جهان آن را به مقامی فرمایشی، بیاثر و بیمقدار فرو کاسته است در طی ماههای گذشته بارها هشدار دادهاند که همه این اقدامها در جهت نسلکشی و نابودی کامل فلسطینیها است.
جیمز الدر سخنگوی آژانس کودکان سازمان ملل، یونیسف، هشدار داد که تصمیم اسرائیل برای منع اونروا به معنای آن است که «راهی جدید برای کشتار کودکان» فلسطینی پیدا شده است.
داد آژانسهای سازمان ملل از خصومتورزی آشکار اسرائیل علیه آنها در آمده است.
آژانس حقوق بشر سازمان ملل میگوید: تاریکترین لحظات جنگ غزه رخ مینماید.
آژانس هماهنگکننده أمور بشردوستانه سازمان ملل: همه جمعیت شمال غزه در خطر مرگ هستند.
گزارشگر سازمان ملل در خصوص حق غذا: این تلاشی برای محو کردن فلسطینیها از تاریخ است.
با این همه، دادها به جایی نمیرسد تا وقتی آمریکا قدرت حاکم و تصمیمساز در این نهاد باشد.
ریاض منصور فرستاده فلسطینی در سازمان ملل در جلسه روز سهشنبه سازمان ملل گفت: «اسرائیل هر خط قرمزی را رد کرده است، هر قاعدهای را نقض کرده است، هر تابویی را شکسته است. کی کاسه صبرتان لبریز میشود؟ کی قرار است دست به عمل بزنید؟ شما شورای امنیت هستند. باید به هر فرد دردمند فلسطینی رسیدگی کنید. این وظیفه شما است.»
او افزود: «با پایان دادن به مصونیت و درخواست مسئولیت، با پایان دادن به این بیعدالتی وحشتناک بگذارید عملتان با حرفتان همراستا باشد. یا این نسلکشی را پایان دهید یا تا ابد ساکت شوید».