وریشه (جوانا) مرادی، زن کُرد زندانی که به بغی متهم شده است و احتمال میرود دادگاه انقلاب او را به اعدام محکوم کند، در نامهای از زندان اوین خطاب به «جامعهی آزاد و نهادهای بینالمللی» نوشت:
جهت به بارنشستن اعتراض و موضعگیری صریح و شفاف کمپینهای نە بەاعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمانهای بینالمللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداختهاند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد.
او پیشتر همزمان با روز جهانی نه به اعدام گفته بود که اعتصاب غذا خواهد کرد.
وریشه مرادی در این نامه که یک نسخه از آن در اختیار «زمانه» قرار گرفت، با اشاره به تحولات اخیر منطقه، زنان و کودکان را قربانیان اصلی جنگ و درگیری دانست و نسبت به تکرار دهه ۶۰ خورشیدی که شمار زیادی از زندانیان سیاسی اعدام شدند، هشدار داد. او نوشت:
در جنگ قدرتهای رقیب در منطقە، جامعە و بەویژە زنان و کودکان قربانیاند. یا بە حریم آنها تجاوز می شود یا مجبور میشوند زادگاهشان را ترک کرده و یا آنان نیز به خدمت اربابان این جنگ درآورده میشوند. در این میان موضوع مهمی کە باید بە آن پرداخت این است که افزایش مسائل و مشکلات داخلی و در عین حال سرکوب آزادیخواهان در جامعە هم راستا و بە موزات جنگهای فرامرزی صورت میگیرد. بەعبارتی هر دو مسئلە در ارتباطی تنگاتنگ بایکدیگر قرار دارند. این یک معادلهی شوم در منطقه بوده و حاکمیت ایران نیز از این قاعدە مستثنی نیست و بالعکس همان راە دهەی شصت هجری را میرود کە همزمان با جنگ در خاج از مرزها، کشتارهایی را در زندانها و در میان آزادیخواهان را از آن شاهد بودیم. مهم این است که هماینک که این دوران تداعیگر همان دوراه دههی شصت است، باید اجازە ندهیم تاریخ تکرار شود.
متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:
آتش جنگ سراسر خاورمیانە را فرا گرفتە است، آتشی کە دهەهاست در بخشهای مختلف این سرزمین کهن بە قصد طرح و نظمی بە اصطلاح نوین نفس جامعە را بریده و هربار بخشی از این حیات زیبای انسانی را میسوزاند. سیاستهای نئولیبرالیستی نظام سرمایەداری جهانی برای تحکیم حاکمیتش در خاورمیانە و در کنار آن قدرتطلبی مواضع قدرتهای سنتی منطقە موجب شدە کە این جنگ عریانتر از همیشە رخ بر جهان بنمایاند. از سویی غرب بەدنبال تغییر چهرەی خاورمیانە است و برای این تغییر چهرە نه از در صلح، کە از راە جنگ آمدە و علیرغم اینکە سیاستهایش با هدف یکدستسازی و هموژن کردن خاورمیانە و بر مبنای نابودی تاریخ و فرهنگ جامعە شکست خوردە، همچنان ادامه میدهد. از سوی دیگر دول محافظهکار منطقە با تشدید ملیگرایی و دینگرایی آتش این جنگ را شعلهور مینمایند. این جنگهای بازتابهای مختلفی داشته و شدت تهاجمات و حملات خطر تشدید فاشیسم در منطقە را با خود به همراه آورده است.
پیداست که جنگ مذکور همچنان ادامە خواهد داشت و بخش مهمی از منطقه را در بر خواهد گرفت. در میانهی این چالشها و درگیریها جمهوری اسلامی کە تا سالها قبل در پی ایجاد هلال شیعی بود، اکنون از ناتوی عربی و اتحاد امت سخن بە میان میآورد. ترافیک دیپلماتی اخیر بە کشورهای عربی نشاندهندەی این طرح است. در حالی کە این تضادها، چالشها و رقابتها تنها و تنها سکانس دیگری از ویرانی خاورمیانە را رقم خواهد زد. خلقها و زنان که بیشترین آسیب را از حاکمیتهای تمامیتخواه منطقه دیدهاند، اکنون با خطر آسیبهای ناشی از این جنگ نیز رودررو میباشند.
در یک کلام اگرچە نظام سرمایەداری درصدد مینیمالیزە کردن و بەکنترل درآوردن دولت-ملت های منطقە است اما این بە معنای حمایت از خلقها و بەویژە زنان نیست. در جنگ قدرتهای رقیب در منطقە، جامعە و بەویژە زنان و کودکان قربانیاند. یا بە حریم آنها تجاوز می شود یا مجبور می شوند زادگاهشان را ترک کرده و یا آنان نیز به خدمت اربابان این جنگ درآورده میشوند. در این میان موضوع مهمی کە باید بە آن پرداخت این است که افزایش مسائل و مشکلات داخلی و در عین حال سرکوب آزادیخواهان در جامعە هم راستا و بە موزات جنگهای فرامرزی صورت میگیرد. بەعبارتی هر دو مسئلە در ارتباطی تنگاتنگ بایکدیگر قرار دارند. این یک معادلهی شوم در منطقه بوده و حاکمیت ایران نیز از این قاعدە مستثنی نیست و بالعکس همان راە دهەی شصت هجری را میرود کە همزمان با جنگ در خاج از مرزها، کشتارهایی را در زندانها و در میان آزادیخواهان را از آن شاهد بودیم. مهم این است که هماینک که این دوران تداعیگر همان دوراه دههی شصت است، باید اجازە ندهیم تاریخ تکرار شود!
در طول چند سال گذشتە نظام جمهوری اسلامی چنان وانمود کرد کە در میان همسایگانش تنها جزیرهی آرام بوده و دامنهی گرداب و طوفان خاورمیانە به آن نمیرسد، لیکن دیدیم کە چگونە سیاستهای خارجی و داخلیاش در این مدت با شکست مواجە شدەاند. در داخل اوضاع بر حاکمیت توتالیتر تنگ گشته و اگر به آخرین شانسها در جهت بازگشت از جباریت وقعی نهاده نشود، قطعا به دروی طوفانی خواهد رسید که در پایان کشت باد در انتظارش میباشد. این در حالیست که نشانهای از بازگشت و ایجاد بهبودی در اوضاع را نمیبینیم، در کنار دشوارتر گشتن اوضاع معیشتی، سیاسی، اجتماعی، روانی، هماکنون وضعیت حقوق بشری در ایران روز بە روز در حال بدتر شدن است. از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون آمار اعدام ها بە ٥٣١ تن رسیدە است. در سال گذشتە نیز ٨١١ تن اعدام شدەاند و آمار اعدامها حاکی از آن است کە اعدام زنان نسبت بە سال گذشتە ٣٥ درصد افزایش یافتە است. این آمارها نشان میدهند کە حاکمیت نە تنها برنامەای برای بهبودی وضعیت کنونی جامعە ندارد، بلکە با اجرای سیاستهای انکارگرا و حذف «دیگران»ی که خود ساخته است، جامعە را بە سوی نابودی سوق میدهد. با اینکه این امر بسیار عیان است، اما لازم است این واقعیت تلخ مدام به گوش جهانیان رسانده شود. بخشی از تلاش علیه این وضعیت و در مقابله و مخالفت با حاکمیت جبار نیز همانند همگان بر عهدهی ما زندانیان نیز میباشد.
بەعنوان کسی کە برای تغییر وضعیت جامعە و معنامندتر کردن حیات گام در این راە نهادە و خود را همدرد و هم صدا با زنان و همەی آحاد درد کشیدە میداند، تصمیمهایی کە اتحاذ می کنم و اقداماتی که انجام میدهم برای مطرح کردن وضعیت موجود و در عین حال اعلام موضع در برابر ستم های تحمیل شدە بە آزادیخواهان میباشند و نه رسیدن بە مطالبات فردی. شروع اعتصاب غذای نامحدودم نیز در روز جهانی مبارزە با اعدام با همین هدف است. اگر کشتارهای ناشی از جنگ را میبینید و برای مخالفت با آن فریاد نە بە جنگ سر میدهید، کشتارهای داخلی و اعدامهایی کە روزانە تحت لوای اسلام سیاسی صورت میگیرند را نیز باید ببینید. اجازە ندهید جنگهای فرامرزی بر موضوع سرکوبهای داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستادهاند در هیاهوی جنگها و ماجراجوییهای بیفرجام گم شود. با این هدف اعلام میدارم که جهت به بار نشستن اعتراض و موضعگیری صریح و شفاف کمپینهای نە بە اعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمانهای بینالمللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداختهاند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد.
وریشه مرادی (جوانا سنه)، عضو جامعه آزاد زنان شرق کردستان مرداد ۱۴۰۲ به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. او برای مدتها در مکان نامعلوم حبس شد و از تماس با خانواده و دسترسی به وکیل تعیینی محروم بود. دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی، یکی از بدنامترین قضات جمهوری اسلامی، مرادی را به بغی متهم کرده است. دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده او در نیمه نخست مهر ۱۴۰۳ برگزار شد. به گفته شبکه حقوق بشر کردستان قاضی به مرادی اجازه نداد در دادگاه از خودش دفاع کند.