هشت ماه پس از هفت اکتبر و در سایه کشتار بیرحمانه مردمان غزه، سه کشور اروپایی به صورت رسمی دولت فلسطین را به رسمیت شناختند. نروژ به صورت رسمی ۲۸ مه/ ۸ خرداد اعلام کرد کشور فلسطین را به صورت مستقل به رسمیت میشناسد. چند ساعت بعد اسپانیا و ایرلند هم از نهایی شدن وعدهای که پیشتر داده بودند، خبر دادند تا شمار کشورهایی که دولت مستقل فلسطین را به رسمیت میشناسند به ۱۴۳ کشور برسد. در میان کشورهای اروپا، علاوه بر سوئد که سال ۲۰۱۴ این راه را در پیش گرفت، بلغارستان، قبرس، جمهوری چک، مجارستان، لهستان و رومانی کشورهایی هستند که دولت مستقل فلسطین را به رسمیت شناختهاند. فلسطین در حال حاضر عضو ناظر مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.
هریس، استری و سانچز نخست وزیران ایرلند، نروژ و اسپانیا پیشتر در یک کنفرانس مشترک گفته بودند به رسمیت شناختن کشور فلسطین گام اساسی برای حل بحران، پایان دادن به جنگ در غزه و همچنین اجرای راه حل دو دولتی است که برای آیندەی ساکنان هر دو کشور ــ فلسطین و اسرائیل ــ مفید خواهد بود.
۲۲ مه ۲۰۲۴ سیمون هریس، نخست وزیر ایرلند در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک همزمان اسپانیایی و نروژی خود گفت: بە رسمیت شناختن کشور فلسطین حاوی یک «ارزش سیاسی-نمادین است». او که دولت متبوعش از معدود دولتهای اروپایی منتقد اسرائیل و حامی فلسطین است، افزود:
ما کشور فلسطین را به رسمیت می شناسیم زیرا آرزوهای مردم فلسطین برای زندگی آزاد را به رسمیت می شناسیم اما مایل هستیم روابط دیپلماتیک مناسب خود را با اسرائیل نیز حفظ کنیم.
هریس تلاش کرد با با بیان اینکه «حماس مردم فلسطین نیست» و «ما می دانیم که چگونه است وقتی یک سازمان تروریستی سعی می کند هویت شما را بدزدد»، پیشاپیش راه را بر حملات حامیان اسرائیل که به رسمیت شناختن فلسطین را «باج دادن» به حماس توصیف میکنند، ببند. با این حال واکنش اسرائیل و حامیان آن نشان داد این «مرزگذاری»ها کارساز نیستند.
همراه با هریس، پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا که از مارس روشن کرده بود در حال مذاکره با دولتهای اروپایی برای به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان یک دولت مستقل است، گفت:
ما باید از تمام منابع سیاسی در اختیارمان استفاده کنیم تا با صدای بلند و واضح بگوییم که اجازه نمیدهیم امکان راهحل دو کشور با زور از بین برود، زیرا این تنها راه عادلانه بودە و آنچە کە عیان است.
برای خواندن آخرین رویدادهای مهم جنگ اسرائیل ــ فلسطین و تحلیلها و نظرها دربارهی آن، به صفحهی ویژهی زمانه رجوع کنید:
جنگ اسرائیل ــ غزه: گذشته، حال، آینده
او با انتقاد از نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو،که به گفته او «هیچ طرح صلحی برای فلسطین نداشتە و ندارد»، اعلام کرد: «پس از گفتوگو با دو حزبی که این دولت ائتلافی مترقی را تشکیل میدهند – و مطابق با احساسات اکثریت مردم اسپانیا – کابینه اسپانیا به رسمیت شناختن دولت فلسطین را تصویب خواهد کرد».
یوناس گار استر، نخست وزیر نروژ نیز به رسمیت شناختن دولت فلسطین را پیام روشنی به دیگر کشورها توصیف کرد «تا از نروژ الگو بگیرند و کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند». او راهحل دو دولت را «تنها راهحل سیاسی» دانست که میتواند زندگی ساکنان دو کشور را در صلح و امنیت تضمین کند و گفت: باید این راه حل را زنده نگه داریم.
استر همچنین به رسمیت شناختن دولت فلسطین را موجب قدرتمند شدن «نیروهای میانه رو در فلسطین و کسانی که برای راه حل دو دولتی تلاش می کنند»، دانست و افزود: این راهکار «حتی ممکن است نیروهای میانهرو در سمت اسرائیل را تقویت کند.»
واکنش اسرائیل و فلسطین چه بود؟
واکنش اسرائیل قابل پیشبینی بود. پیش از آن در مجمع عمومی سازمان ملل اسرائیل قطعنامه این سازمان در حمایت از عضویت کامل دولت فلسطین در سازمان ملل را مضحک و جانبدارانه خوانده بود. وزیر خارجه اسرائیل در نخستین واکنش به تصمیم نروژ و ایرلند آنها را متهم کرد که میخواهند با به رسمیت شناختن دولت فلسطین، «به فلسطینیها و کل جهان پیام بدهند که تروریسم قابل دفاع است.»
اسرائیل سفرایش از نروژ و ایرلند را فراخواند و ادعا کرد این تصمیم «میتواند مانع تلاشها برای آزادی گروگانهای اسرائیلی شود و احتمال آتشبس را کاهش دهد». وزیر خارجه اسرائیل این تصمیم را «پاداش به جهادگران حماس و جمهوری اسلامی ایران» دانست.
در مقابل محمود عباس، رئیس دولت خودگران فلسطین که کنترل کرانه باختری را به صورت محدود در دست دارد، از تصمیم سه کشور اروپایی استقبال و سایر دولتها را به پیروی از آنها دعوت کرد.
وزارت خارجه تشکیلات دولت خودگردان فلسطین در کرانه باختری، به رسمیت شناختن فلسطین را «دفاع از حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خود» خواند و گفت که از تلاشها برای دستیابی به راه حل دو دولت حمایت میکند.
حماس که غزه را کنترل میکند هم تصمیم سه کشور اروپایی را «گام مهمی در احقاق حق فلسطینیها در کشور خود برای تشکیل کشور مستقل فلسطین به مرکزیت قدس» دانست و از سایر دولتها خواست «حقوق ملی و مشروع فلسطینیها را به رسمیت بشناسند و از مبارزه ملت فلسطین برای آزادسازی و استقلال کشورشان و پایان دادن به اشغال آن» حمایت کنند.
یک مقام ارشد حماس هم پیش از این گفته بود: اگر اسرائیل «کشور فلسطینی کاملاً مستقل در کرانه باختری و نوار غزه در محدوده مرزهای قبل از سال ۱۹۶۷ اسرائیل و بازگشت آوارگان فلسطینی براساس قطعنامههای بینالمللی» را بپذیرد، این گروه اسلحه را زمین میگذارد و عنوان یک حزب سیاسی به فعالیت ادامه میدهد.
حامیان اسرائیل چه گفتند؟
نروژ، اسپانیا و ایرلند همانطور که گفته بودند ۲۸ مه تصمیم خود را عملی کردند تا گام نخست را در مسیر دشوار راهحل دو دولتی برای پایان دادن به جنگهای مستمر و سرکوب فلسطینیها بردارند.
اقدام سه دولت اروپایی از همان آغاز با مخالفت حامیان سرسخت اسرائیل، از جمله آمریکا، انگلیس و آلمان روبرو شد. در آمریکا جو بایدن و جان کربی، سخنگوی شورای امنیت کاخ سفید به صورت علنی با این اقدام سیاسی مخالفت کردند. جان کربی در گفتوگو با سیانان، در حالی که بایدن را «مدافع سرسخت راه حل دو دولتی» توصیف کرد، گفت:
او معتقد است دولت فلسطینی باید از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفها به رسمیت شناخته شود، نه یکجانبه.
کاخ سفید نیز در بیانیهای همین موضع را تکرار کرد. آمریکا با قطعنامه حمایت از عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل مخالفت کرد و چند مرتبه با وتو قطعنامههای شورای امنیت این سازمان برای توقف حملات اسرائیل، مانع تصویب آنها شد. دولت بایدن همچنین حکم دیوان بینالمللی دادگستری را که اسرائیل را به توقف فوری اقدام نظامی در غزه مکلف کرده است، مخالف است و اتهام «نسل کشی» به اسرائیل را قابل قبول نمیداند.
آلمان، فرانسه و اتریش هم همسو با آمریکا همزمان با اعلام حمایت کلامی از راهکار دو دولت، گفتند به دلیل اینکه «اکنون زمان مناسبی برای اجرای آن نیست و نمیتواند در این مقطع زمانی مفید باشد»، با آن مخالف هستند. آلمان حامی نخست اسرائیل در اروپا به شمار میرود و پس از آمریکا، بیشترین تسلیحات نظامی را به آنجا صادر میکند.
فرانسه پیش از این گفته بود به رسمیت شناختن دولت فلسطین را «تابو» نمیداند و به آن فکر میکند.
انگلیس نیز موضعی شبیه به متحدانش دارد؛ حمایت کلامی از راهکار دو دولت و ارجاع آن به آیندهای نامعلوم. با این حال در صورتی که حزب کارگر بتواند در انتخابات پیروز شود، ممکن است سیاست دولت انگلیس تغییر کند.
ابهامهای یک اقدام نمادین
راهکار دو دولت سالها است از سوی نهادهای بینالمللی و دولتهای غربی به عنوان راهحل مساله فلسطین مطرح است. حتی در توافق ۱۹۹۳ اسلو که یاسر عرفات برای نجات سازمان خود آن را پذیرفت هم هیچ نشانی از «حق» فلسطینیها دیده نمیشود. این توافق که قرار بود پس از پنج سال، دائمی و جزئیات آن شفاف شود، تنها به اسرائیل این امکان را داد که سرزمینهای بیشتری را اشغال کند، شهرکهایش را در مناطق اشغالی افزایش دهد و سلطه امنیتی و نظامی را بر کرانه باختری گستردهتر کند؛ آنگونه که دولت خودگردان محمود عباس در کرانه باختری به همکاری امنیتی با اسرائیل برای سرکوب فلسطینی متهم و اعتبار و مشروعیتاش را برای نمایندگی فلسطینیها باخته است.
۳۰ سال پس از توافق اسلو که نه تنها به صلح و پایان منازعه ختم نشد بلکه دست اسرائیل را برای خشونت و اشغالگری بازتر کرد، و همچنین فراموش شدن «نقشه راه» به عنوان راهحل جایگزین پس از ۲۰ سال، به رسمیت شناختن دولت فلسطین ــ و نه تشکیلات خودگردان ــ از سوی سه کشور اروپایی سرنوشتی بهتر از این دو نخواهد داشت.
جدای از مخالفت سرسختانه حامیان اسرائیل با این اقدام، نامشخص بودن مرزهای فلسطین از سوی دولتها و سازمانهای بینالمللی و سرنوشت میلیونها فلسطینی رانده شده از زادگاههاشان که خواهان «حق بازگشت» هستند، از ابهامهای جدی و بدون پاسخ در طرح به رسمیت شناختن فلسطین هستند. همینطور نامعلوم بودن وضعیت شهرکهای اسرائیلی در سرزمینهایی که طبق توافق اسلو به فلسطینیها تعلق دارند.
دو پاره بودن جغرافیای تحت کنترل گروههای فلسطینی در غزه و کرانه باختری و تسلط اسرائیل بر مسیرهای ارتباطی این دو، و همینطور انرژی و آب، کنترل اسرائیل بر عبور و مرور ساکنان مناطق تحت کنترل دولت خودگردان در کرانه باختری و سیاست امنیتی و نظامی اسرائیل که به نظامیان آن اجازه میدهد هرگاه که اراده کردند به مناطق تحت کنترل دولت خودگردان وارد شوند، از دیگر مواردی است که حتی به فرض پذیرش دولت فلسطین در سطح بینالمللی، مانع حکمرانی یک دولت مستقل بر این کشور خواهد شد.
علاوه بر این، وضعیت کنونی اسرائیل که قدرت را نیروهای مذهبی/ ملیگرای افراطی در دست دارند و به صراحت «نابودی فلسطینیها» را به عنوان یک هدف ایدهآل بیان میکنند، و بدون توجه به مخالفت سازمانهای بینالمللی مدافع گسترش شهرکهای جدید در مناطق اشغالی هستند، واقعی شدن اقدام دولتهای اروپایی را ناممکن کرده است.
در بیرون از جغرافیایی که از ۱۹۴۸ تا به حال شاهد خشونت، کشتار و اخراج مردمان بسیاری بوده است، در سطح بینالمللی نیز به رسمیت شناختن فلسطین با موانع بزرگی روبرو است. علاوه بر حمایت سرسختانه آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه از اسرائیل، قدرت گرفتن راستگرایان افراطی سوار بر موج اسلامهراسی که منطبق با سیاست نتانیاهو در اسرائیل است، گسترش کمپین به رسمیت شناختن فلسطین را ناممکن میکند.
صلح مهمتر است یا دولت
واقعیت این است که دولتهای اروپایی و سازمانهای بینالمللی سالهای زیادی فرصت داشتند تا به چرخه تکرار شونده خشونت در فلسطین پایان دهند؛ از همان توافق اسلو و پس از آن که نمایندگان ساف به مرزهای ۱۹۶۸ رضایت دادند و سالهای پس از آن. آنها اما ارادهای برای حل مساله فلسطین به صورت دائمی نداشتند و ندارند، چرا که پایان این نزاع راه را بر مسابقه تسلیحاتی در منطقه میبندد.
آنها از آغاز حمله اسرائیل به غزه که با خشونت بیرحمانه، حمله به بیمارستانها، مدارس، مکانهای متعلق به سازمانهای بینالمللی همراه بود، میتوانستند با مداخله و اعمال سیاستهای تنبیهی راه را بر پیشروی ماشین جنگی اسرائیل ببندند، اما مانع تصویب قطعنامهها شدند و سلاح و پول بیشتری برای دولت نتانیاهو فرستادند.
دولتهای حامی اسرائیل در رویکردی دوگانه، در حالی که از حکم دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان بینالمللی کیفری علیه روسیه و ولادیمیر پوتین استقبال کردند، حکم دیوان بینالمللی مبنی بر توقف فوری حملات اسرائیل در رفح را نکوهش کردند و دیوان بینالمللی کیفری را تهدید کردند اگر حکم به بازداشت بنیامین نتانیاهو بدهد، تحریم خواهند کردند.
آنها در حمایت از اسرائیل که به تایید سازمان عفو بینالملل یک حکومت آپارتاید به شمار میرود و به نسلکشی و جنایت جنگی در غزه متهم است، تا آنجا پیش رفتند که معترضان به اسرائیل را سرکوب کردند. همزمان با نتانیاهو اطمینان دادند از او پشتیبانی خواهند کرد.
پیامد این سیاست جنگ افروزانه کشته شدن حداقل ۳۶ هزار فلسطینی در غزه، ویرانی بخش بزرگی از این منطقه، آواره شدن تمامی ساکنان آن و از بین رفتن زیرساختها در این جغرافیای محاصره شده است که به روایت سازمانهای بینالمللی بازسازی آن بیش از ۸۰ سال زمان میبرد. در وضعیتی اینگونه اولویت نخست باید توقف ماشین جنگی اسرائیل و خروج آن از غزه باشد؛ آنچه که در مذاکرات بینتیجه تا کنون جنگ طلبان اسرائیلی نپذیرفتهاند. توقف تجهیز نظامی اسرائیل و فشار بر او برای پذیرش توافق تنها از حامیان او برمیآید.
به رسمیت شناختن فلسطین، پیش از توقف ماشین جنگی اسرائیل همانگونه که نخست وزیر ایرلند توصیف کرد اقدامی است نمادین و به همین میزان هم امیدبخش، به ویژه برای فلسطینیهایی که ۷۶ سال است به رسمیت شناخته نمیشوند، اما در شرایط کنونی نمیتواند به خشونت نظامی علیه آنها پایان بدهد. خشونت و نظامیگری علیه فلسطینیها هنگامی متوقف خواهد شد که اسرائیل مطمئن باشد جنایتهایش بدون عقوبت نخواهد بود، و این وقتی ممکن است که ساکنان جغرافیای تقسیم شده نه بر اساس مذهب و ملیت، که برابر دیده شوند و حقوقی برابر داشته باشند.
سلام و احترام
از نظر من اطلاع رسانی به مردم جهان لازم و ضروری است ٪٪
Ka / 31 May 2024