سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد یکشنبه ۲۶ فروردین به وقت تهران با صدها پهپاد، موشک کروز و موشک بالستیک به اسرائیل حمله کرد.
بنا به گزارشها بخش اعظم این موشکها و پهپادها از قلمروی ایران و بقیه از عراق، جنوب لبنان، سوریه و یمن به سمت اسرائیل شلیک شدند.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که شمار قابل توجهی از این موشکها و پهپادها را ردگیری و منهدم کرده است. ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و اردن هم به اسرائیل در این راه کمک کردند.
به گفته اسرائیلیها، حملهی ایران خسارت اندکی در یک پایگاه نظامی بر جای گذاشت و یک دختر هفت ساله از روستایی بدوی را هم به شدت مجروح کرد.
چه واکنشی باید انجام داد؟
تحلیلگران رسانهای درباره نحوهی پاسخدهی آمریکا و اسرائیل به حملهی هوایی ایران دو دسته اند.
دستهی اول میگویند که ایران علیرغم ظاهر گستردهی حملهاش، آن را به شکلی انجام داد که سنجیده باشد، کمترین تخریب را ایجاد کند و تنها نشان دهد که ایران توانایی هدایت یک عملیات پیچیدهی موشکی و پهپادی را دارد.
به باور آنها، اگرچه تهران برای حفظ آبرو و نفوذ در نزد حامیان داخلی و شبهنظامیان تحت حمایتاش و پیشگیری از حملههای مشابه اسرائیل در آینده باید دست به تلافیجویی میزد، جمهوری اسلامی کماکان علاقهای به جنگ ندارد و بنابراین حالا بار دیگر توپ در زمین دیگر است.
بسیاری از آنها خواهان کاهش تنشها هستند.
در همین راستا تحریریهی «آبزرور» روزنامهی گاردین مینویسد:
آنچه اکنون بیش از همه بدان نیاز داریم، سرهای خونسرد است. نتانیاهو و ائتلاف افراطگرایش در حکومت، به خونسردی شهره نیستند. این موضوع بر اهمیت ضرورت استفاده ایالات متحده و بریتانیا از تمام قدرتهای اقناعی و تمام ابزارهای ممکن دیپلماتیکشان برای تلاش در جهت معتدلکردن پاسخ اسرائیل و توقف حملههای بیشتر از سوی ایران میافزاید.
دستهی دوم که اغلب جمهوریخواهان آمریکایی و حامیان جنگطلبتر اسرائیل هستند، میگویند که پاسخ محکم ندادن به تهران، جمهوری اسلامی را برای بیثبات کردن بیشتر منطقه جسور خواهد کرد.
آنها خواهان حمله به ایران هستند. به باور این دسته، جمهوری اسلامی سالهاست در منطقه به نیروها و منافع آمریکا و اسرائیل آسیب زده اما پاسخ ضعیف واشنگتن و متحدانش باعث شده تهران در این کار هزینهای نبیند.
اما در میان آنها هم کسی طرفدار جنگ گسترده نیست. مارک مونتگومری، دریابان بازنشسته و عضو اندیشکده تندرو و محافظهکار «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در گفتوگو با شبکهی خبری محافظهکار «نیوز نیشن» حمله ایران را پاسخی نامتناسب و شدید به حمله اسرائیل به دمشق دانست اما گفت که امیدوار است اسرائیل بسته به میزان تخریب حمله ایران ــ که ناچیز بود ــ پاسخ متناسب نشان دهد.
فرضیهی «پاسخ سنجیدهی ایران»
تحلیلگرانی که پاسخ ایران را سنجیده و حسابکارانه میدانند، بر این نکتهها پای میفشرند:
- اگر ایران به دنبال تخریب جدی بود، میتوانست از موشکهای بالستیک بیشتری در این حمله استفاده کند.
- حملهی ایران به دلیل حفظ آبرو در میان حامیان داخلی و شبهنظامیان موسوم به «محور مقاومت» ضروری بود اما تهران به دنبال درگیری بزرگی با اسرائیل نیست.
- پیام نمایندهی ایران در سازمان ملل و دیگر پیامهای مقامهای جمهوری اسلامی که میگویند مسأله از نظر آنها تمامشده است، نشانهای برای خواست کاهش تنش تعبیر شده است.
- حملهی جمهوری اسلامی بیش از هر چیز نمایشی بود برای نشاندادن توان انجام عملیات هوایی هماهنگ و پیچیده، و نه برای نشان دادن توان تخریب موشکهایش. به عبارت دیگر ایران در حال نشان دادن توان تکنولوژیکاش در مسیریابی، زمانبندی، و هماهنگی چندلایه و ترکیبی در حمله بود.
- هیچ کدام از شبهنظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی به حمله گسترده علیه اسرائیل دست نزدند.
- هرچند شمار پهپادها و موشکهایی که ایران به سمت اسرائیل پرتاب کرد زیاد بود، اما جمهوری اسلامی از بیش از یک هفته پیش گفته بود قصد حمله دارد و خبر شلیک پهپادها را ساعتها قبل از رسیدن آنها به قلمروی اسرائیل منتشر کرد تا وقت زیادی به سیستم دفاعی اسرائیل و متحداناش بدهد.
بدین ترتیب به باور بسیاری، وضعیت شبیه پاسخ ایران به ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در بغداد در ۲۰۲۰ است. حمله ایران به پایگاه عینالاسد کشته بر جای نگذاشت و هرچند دونالد ترامپ پیش از آن گفته بود پاسخ حمله احتمالی ایران را خواهد داد، پس از حمله سپاه به عین الاسد هر دو طرف از افزایش تنش پرهیز کردند.
آمریکا چه میخواهد؟
شماری از تحلیلگران رسانهای میگویند بیانیه جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده پس از حمله ایران به اسرائیل و دیدار او با شورای عالی امنیت ملیاش، به نوعی نشاندهندهی خواست آمریکا برای جلوگیری از هرگونه جنگ بزرگتر است.
بایدن در این بیانیه از سیستم پدافند هوایی و دفاع ضدموشکی اسرائیل تجلیل میکند، به کمک ایالات متحده در رهگیری پرتابههای ایرانی اشاره میکند و در نهایت میگوید که با دیگر رهبران گروه هفت برای «پاسخ متحد دیپلماتیک» به حمله ایران هماهنگ خواهد کرد.
از منظر برخی تحلیلها، بایدن به دنبال شیفت تمرکزها به سمت قابلیت دفاعی اسرائیل و توانایی واشنگتن و متحداناش در دفاع از اسرائیل است. او میخواهد نشان بدهد که همانطور که پیش از حمله گفته بود، «ایران موفق نخواهد شد».
از سوی دیگر، تأکید او بر «پاسخ دیپلماتیک»، به معنای تمایل آمریکا به تنشزدایی است.
روبرت ساتلوف، مدیر اجرایی انستیتو واشنگتن دراینباره در ایکس (توئیتر سابق) نوشت:
رویهمرفته پیام جو بایدن به نحوی طراحی شده است که به آرامی اسرائیل را قانع کند از تشدید بیشتر تنشها دست بردارد.
مقامهای آمریکایی به روزنامهی نیویورکتایمز گفته اند که تیم بایدن درصدد نشان دادن دفاع موفق اسرائیل از خودش به عنوان «یک پیروزی استراتژیک عمده» است تا به این ترتیب اسرائیل را از حملهی تلافیجویانه بر حذر دارد.
اسرائیل چه میخواهد؟
مقامهای اسرائیلی قبل و پس از حمله لحن تندی اتخاذ کرده بودند. آنها پیش از حمله گفته بودند که اگر ایران از خاک خود مستقیم به اسرائیل حمله کند، اسرائیل نیز پاسخ خواهد داد.
کابینه جنگ اسرائیل پس از حمله اختیار تصمیمگیری بر سر پاسخ به ایران را به بنیامین نتانیاهو، یوآف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل و بنی گانتس، فرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش اسرائیل داد.
نتانیاهو نیز پس از تماس تلفنی با بایدن گفت که اسرائیل پاسخ خود را با متحدان غربیاش هماهنگ میکند.
با اینوجود به گزارش نیویورکتایمز مقامهای اسرائیلی در تماسهای بامداد یکشنبه با همتایان آمریکایی گفته اند که باید به این حمله پاسخ داد. آنها با مقاومت واشنگتن روبرو شده اند.
امروز یکشنبه کابینه جنگ اسرائیل بار دیگر تشکیل جلسه میدهد و بر سر نحوه پاسخگویی به تهران تصمیم خواهد گرفت.
بهنوشته روزنامه نیویورکتایمز در جلسه شب گذشته بنیامین نتانیاهو پس از تماس با بایدن حمله تلافیجویانه به ایران را لغو کرده است.دو مقام اسرائیلی به این روزنامه گفته اند که شماری از اعضای کابینه جنگ اسرائیل خواهان پاسخ نظامی به ایران بودند، اما در پرتوی خسارت اندک حملهی سپاه پاسداران به اسرائیل و مخالفت بایدن با حملهی تلافیجویانه، این برنامه لغو شده است.
دولت اسرائیل اما با مشکلات زیادی رویاروست. جنگ در غزه تمام نشده و اعتراضها علیه نتانیاهو بیشتر شده اند. فشار بینالمللی برای آتشبس در غزه نیز افزایش یافته است. هرچند حملهی ایران به اسرائیل کمی از این فشارها خواهد کاست، آنها را به طور کامل از بین نخواهد برد.
به علاوه، شماری از تحلیلگران اسرائیلی کماکان نتانیاهو را در بروز تنش جدید با جمهوری اسلامی مسئول میدانند.
گیدون لوی، روزنامهنگار سرشناس اسرائیلی ساعاتی پیش از حمله ایران در ستونی برای هاآرتص نوشت:
چرا ما تمایل داریم باور کنیم در حماس یا حزبالله یا ایران افسرهایی نظامی وجود دارند که حذف آنها به امنیت ملی ما کمک میکند؟ … این واقعیت که هرگز پیش از این اتفاقی در واکنش به ترورها اتفاق نیفتاده برای ما کافی است. ما هرگز برای این قتلها هزینهای نپرداختهایم. اکنون برای سالهاست که اسرائیل به تحریک ایران دست زده است: در لبنان، سوریه، و همچنین در خاک خود ایران و هیچ هزینهای نپرداخته است. احمقانه است باور کنیم طنابی که اسرائیل به آن چنگ زده، پوسیده نیست.
او سپس به یادداشت آموس هارل، تحلیلگر نظامی اسرائیلی اشاره میکند که جمعه پیش از حمله ایران نوشته بود حمله اسرائیل به سرکنسولگری ایران در دمشق و ترور محمدرضا زاهدی و نیز حمله به اعضای خانوادهی اسماعیل هنیه در ۱۰ آوریل در غزه، «بدون درنظرگرفتن کافی پیامدهای آن» رخ دادهاند: «میزان جنونآمیزی از تکبر لازم است که تصور کنیم ایران به این اقدامهای تحریکآمیز پاسخی نشان نخواهد داد.»
گیدون لوی چنین نتیجه میگیرد:
باید با صدای بلند و صریح گفت: اگر این هفته جنگی با ایران آغاز شود، یا ایران حملهای جدی علیه اسرائیل ترتیب دهد، مسئولیت آن با کسانی است که ترور در دمشق را تأیید کردند.