میخواهیم بدانیم نویسندگان زن از سه نسل سال ۱۴۰۱ را چگونه درک کردند. از نظر آنان شعار «زن، زندگی، آزادی» به چه معناست و چه چشماندازی را در ۱۴۰۲ مقابل ما قرار میدهد؟ آیا به لحاظ فرهنگی از جمهوری اسلامی عبور کردهایم؟
پرتو نوریعلا، شاعر، منتقد ادبی و داستاننویس که در سالهای قبل از انقلاب در مرکز رویدادها و تحولات سیاسی و فرهنگی قرار داشت و اکنون سالیان درازیست که در تبعید در لسآنجلس در ایالت کالیفرنیا زندگی میکند، فرهنگ را یک مجموعه بسیط از انواع گرایشها در نظر میگیرد و میگوید با توجه به آنکه فرهنگ یک امر یکدست نیست، بلکه پسندیده و ناپسندیده در کنار هم در یک بستر رشد میکنند، گذار از فرهنگ اسلامی، از لمپنیسم و زنستیزی که در چهار دهه گذشته در جامعه رشد کرده کار آسانی نیست، اما انقلاب ژینا (مهسا) نشان داد که میتوان از فرهنگی که جمهوری اسلامی آن را رشد داده و به ما تحمیل کرده عبور کرد.
این مصاحبه را میبینید:
پرتو نوریعلا سالها قبل (در سال ۱۳۸۳) با انتشار «مثل من» یکی از مهمترین آثار در زمینه ادبیات داستانی زنان و «خودیابی» یک زن را پدید آورده است. نوریعلا در «چهار رویش» چهار مرحله زندگی یک زن از بلوغ تا عشق و زایمان و سرانجام یائسگی را به زبان شعر در بیان آورده است. آریا فانی، پژوهشگر ادبی درباره این شعر نوشته است
در شعر “چهار رویشِ” نوریعلا، احساس ژرفی از پویایی وجود دارد که چشمانداز یگانه و تَر و تازه ای بر تمام مراحل زندگی زن، میافکند؛ مراحلی که هرکدام بالندگی و دانائی خویشتن را با خود دارد.
در چهار ولگرد دیوث او نخستین تجربه خود با حجاب اجباری را به زبان داستانی بیان کرده است.