رابطه ایران و جمهوری آذربایجان در سی سال گذشته و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دچار فراز و نشیب‌های بسیاری بوده، ولی شاید بتوان ادعا کرد هرزمانی که روابط دوکشور سرد بوده، موضع ایران در مورد مناقشه قره باغ کوهستانی، آشکارا یا پنهان، در کانون این سردی روابط قرار داشته است. حالا به نظر می‌رسد این وضعیت عوض شده باشد.

به نظر می‌رسد که پیش‌روی جمهوری آذربایجان در قره باغ بدون نوعی چراغ سبز ایران، و البته حمایت همه جانبه ترکیه، ممکن نبوده است. بر خلاف سی سال قبل که ارمنستان، به سبب حمایت روسیه و غرب دست بالا را در نبرد قره باغ داشت، امروز این کشور در موضع ژئوپولتیک ضعیف‌تری قرار دارد و مجبور به قبول این آتش بس شده است.

رئیسان جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان سرانجام بعد از شش هفته درگیری‌ بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی با امضای توافقی تاریخی با وساطت روسیه به درگیری‌ها پایان دادند. این توافق برای هیچ‌کدام از دوطرف برد صددرصدی نیست، ولی با خواندن بندهای آن متوجه می‌شویم برنده نهایی این آتش ‌بس آذربایجان است، و البته روسیه که مطابق این توافق قدرت اصلی حافظ صلح در منطقه اعلام شده. بر اساس متن توافق آتش‌بس قره‌باغ، نیروهای ارمنی بدون درگیری شهرستان‌های آغدام، کلبجر و لاچین را به جمهوری آذربایجان پس می‌دهند.

هرزمانی که روابط دوکشور ایران و جمهوری آذربایجان سرد بوده، موضع ایران در مورد مناقشه قره باغ کوهستانی  در کانون این سردی روابط قرار داشته است. حالا به نظر می‌رسد این وضعیت عوض شده باشد.

پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان گفته قبول شرایط این آتش بس برای او بسیار سخت بوده است، به تعبیر خمینی هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در پایان جنگ ایران و عراق، احتمالا بشود گفت همچون نوشیدن یک جام زهر. حالا، معترضان مقابل پارلمان ارمنستان در ایروان تجمع کرده‌اند و خواهان استعفای پاشینیان هستند. به نظر می‌رسد فشار ملی‌گرایان افراطی ارمنی آینده سیاسی پاشینیان را با ابهام‌های زیادی روبرو خواهد کرد. ولی آنچه موضوع این نوشتار است، موضع اخیر ایران در مناقشه قره باغ است.

محمود واعظی، در توییتر نوشته جمهوري اسلامي از ميانجگيري روسيه ميان آذربايجان و ارمنستان و پذيرش آتش‌بس از سوي طرفين استقبال مي‌كند. رئیس‌ دفتر حسن روحانی نوشته جمهوری اسلامی بر پايبندي آذربایجان و ارمنستان به مرزهاي بين‌المللي و حفظ حقوق شهروندي همه اقشار تاكيد دارد و اظهار امیدوارم کرد توافق به دست آمده اجرایی گردد و تنها روی کاغذ نماند.

رابطه ایران و جمهوری آذربایجان در سی سال گذشته و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دچار فراز و نشیب‌های بسیاری بوده، ولی شاید بتوان ادعا کرد هرزمانی که روابط دوکشور سرد بوده، موضع ایران در مورد مناقشه قره باغ کوهستانی، آشکارا یا پنهان، در کانون این سردی روابط قرار داشته است. حالا به نظر می‌رسد این وضعیت عوض شده باشد.

تماشای جنگ قره‌باغ از مرز خداآفرین (ایران)

ماجرای سخنان بهروز محرم اف

کمیسیون انضباطی پارلمان جمهوری آذربایجان روز ۱۷ آبان بهروز محرم‌اف نماینده پارلمان ملی این کشور را به خاطر اظهاراتش در مورد روابط ایران و ارمنستان توبیخ و اعلام کرد که این اظهارات منعکس کننده نظرات پارلمان نیست. در این موضع‌گیری که در رسانه‌ها، و از جمله در حساب توییتری عباس موسوی سفیر جمهوری اسلامی در آذربایجان هم انعکاس یافت آمده بود سخنان محرم‌اف با روح روابط دوستانه و حسن همجواری میان ایران و آذربایجان در تضاد است. کمیته انضباطی مجلس گفته بود محرم‌اف، به عنوان نماینده مجلس، وظیفه دارد در موضع‌گیری هایش مسئولانه سخن بگوید و منافع ملی آذربایجان را همه جا درنظر آورد.

 حکمت حاجی‌اف دستیار رئیس‌جمهور آذربایجان هم در توییتی خطاب به سفیر ایران در آذربایجان از قول الهام علی‌اف نوشته بود رئیس‌جمهور آذربایجان اهمیت بسیاری برای روابط با ایران قایل است و آذربایجان قدردان حمایت اخیر جمهوری اسلامی از تمامیت ارضی آذربایجان در سطح عالی‌ترین مقامات است.

نتیجه این فشارها عذرخواهی محرم‌اف از موضع‌گیری اولیه‌اش بود. او در یک عقب‌نشینی آشکار گفت که تعهد می‌دهد در موضع گیری‌هایش در خط رئيس‌جمهور علی‌اف حرکت کند و از این راه، که راه قدرتمند شدن آذربایجان به تعبیر اوست، منحرف نشود.

محرم اف چه گفته بود؟

جرم محرم‌اف موضع‌گیری در برابر مواضع رهبر ایران بود. علی خامنه‌ای در بخشی از سخنرانی ۱۳ ام آبان خود، بر «آزادی سرزمین‌های آذربایجان» از تصرف ارمنستان تاکید کرده بود و در عین حال گفته بود «امنیت ارامنه در این سرزمین‌ها و رعایت مرزهای بین‌المللی از جانب دو طرف باید حفظ شود.» این سخنان، که البته یادآور مواضع قبل‌تر نمایندگان ولی فقیه در چهار استان ترک‌کشین ایران بود، از سوی بسیاری به عنوان حمایت از پیش‌روی جمهوری آذربایجان در قره باغ تلقی شد، تا جایی که لیلا عبدالله‌ یوا، سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان در توییتی از آن قدردانی کرد. رهبر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنانش در ۱۳ آبان گفته بود: «اگر چه بعضی‌ها حضور تروریست‌ها را انکار می‌کنند اما گزارشهای قابل اطمینان وجود دارد که یکسری از تروریست‌ها از مناطق مختلف وارد این ماجرا شدند. اگر این تروریست‌ها در نزدیک مرز ایران باشند و احساس خطر شود با آنها برخورد قاطع خواهد شد.» علی خامنه‌ای اشاره‌ای به تروریست‌های مورد نظرش نکرده بود، ولی به نظر می‌رسد منظور او گزارش‌ها در مورد حضور جنگجویان سوری مخالف بشار اسد برای نبرد در حمایت از جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ بود.

محرم‌اف که حقوق خوانده در اجلاسی در حاشیه مجلس آذربایجان در ۱۶ آبان در واکنش به سخنان خامنه‌ای گفته بود اینکه رهبر جمهوری اسلامی می‌گوید قره باغ متعلق به خاک آذربایجان است، کار شاقی نکرده، چون قره باغ طبق حقوق بین الملل متعلق به آذربایجان است و اینرا همه می‌دانند. او همچنین ایران را متهم به حمایت از ارمنستان در نبرد قره باغ کرده و گفته بود امیدواراست جمهوری اسلامی که به وجود تروریست‌ها در مرزش حساس است، جلوی ورود “تروریست‌های پ ک ک” از خاک خود به ارمنستان، برای کمک به جدایی‌طلبان ارمنی را هم بگیرد.

جمهوری آذربایجان و ایران: از تخاصم تا همکاری نسبی

به نظر می‌رسد که پیش‌روی جمهوری آذربایجان در قره باغ بدون نوعی چراغ سبز ایران، و البته حمایت همه جانبه ترکیه، ممکن نبوده است. بر خلاف سی سال قبل که ارمنستان، به سبب حمایت روسیه و غرب دست بالا را در نبرد قره باغ داشت، امروز این کشور در موضع ژئوپولتیک ضعیف‌تری قرار دارد و مجبور به قبول این آتش بس شده است.

ایران با حداقل ۲۵ میلیون ترک آذری همیشه متهم بوده به حمایت از ارامنه در مناقشه قره باغ. حالا به نظر می‌رسد بنابر مجموعه‌ای از دلایل از جمله فشار مطالبات سی ساله فعالین مدنی و هویت‌طلب آذربایجان جنوب ارس، حاکمان ایران در مواضع سنتی خویش قدری تجدید نظر کرده‌ باشند.

جمهوری اسلامی که همیشه ادعای حمایت از شیعیان در سراسر جهان را داشته به تدریج متوجه شده بدون همدلی با بازپس‌گیری قره باغ بدست آذربایجان شانسی برای گسترش نفوذ خود در میان قشر مذهبی جمهوری آذربایجان ندارد. بسیاری طلاب ترک آذری از شمال ارس در این سال‌ها ساکن ایران و قم بوده‌اند و درعین حال با سئوالات جدی در مورد چرایی سکوت مقام‌های مذهبی جمهوری اسلامی در مورد بازپسگیری قره باغ داشته‌اند و به نظر می‌رسد این ابهامات در طول این سال‌ها به طرق مختلف به گوش مقام‌های جمهوری اسلامی، از جمله سید علی خامنه‌ای، رسیده است.

در طرف جمهوری آذربایجان هم سیاست ایده آلیستی و رمانتیک ابوالفضل الچی‌بیگ، نخستین رئیس‌جمهور آذربایجان پس از استقلال، درمورد یکپارچگی آذربایجان‌های دو سوی ارس جای خود را به سیاست پراگماتیستی‌تر الهام علی‌اف در مورد روابط با همسایگان داده است. گفتمان ترک‌گرای الچی‌بیگ در دل ملی‌گرایان فارس‌گرا در ایران ترس می‌انداخت و باعث دور شدن بخش مهمی از افکار عمومی ایران در همدلی با جمهوری آذربایجان درمسئله قره با‌غ می‌شد. به نظر می‌رسد که گذر زمان و تحمیل شرایط رئال پولتیکی منطقه قفقاز نگاه سیاست‌مداران دوکشور در رابطه باهم را قدری پخته تر کرده است. البته بحث در مورد کارنامه تاریک علی خامنه‌ای و الهام علی‌اف (و البته سیاستمداران ارمنی و روس) در مورد دموکراسی و سیاست داخلی مجال‌های دیگری می‌طلبد.

از همین نویسنده

در همین زمینه