کنون که با گسترش همهگیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جملهها را از رسانهها بسیار میشنویم «همهی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهدهی آن برمیآییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله میدانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکنندههای سلامت، بار مسئولیتها، تجربهها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.
با شیوع این بیماری شاهد درخواستهای فوری برای کسانی بودهایم که با پیامدهای متفاوتی از ویروس مواجهند. مثلا آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، در مقابله با کووید ۱۹، خواستار رسیدگی به نیازهای زنان شده است. برخی دیگر نیز به رویکرد جنسیتخنثی در واکنش به این همهگیری -از جمله عدم کارشناسی جنسیتی در برنامهریزی برای مقابله با آن، مهار و مدیریت بیماری و جبران آسیبها در مرحله پسا کرونا- انتقاد کردهاند. برخی هم تأکید کردند که باید در تمام مدیریت بحرانهای سلامت جهانی، تحلیل جنسیتی داشته باشیم. از سویی درخواستهای رقابتی برای رسیدگی به نیازهای مهاجران و افراد ناتوان وجود دارد. از آنجایی که باید در پاسخ به بحران کرونا نیازهای افراد اولویتبندی شوند، سیاستگذاران با وضعیت پیچیدهای مواجه هستند.
با این حال، تمرکز صرف بر جنس و جنسیت، تصویر کاملی از پیامدهای کووید ۱۹ به ما نشان نمیدهد تا پاسخ مناسب و کاملی به آن داشته باشیم.
چرا تمرکز بر تفاوتهای جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟
وقتی با پیامهای سادهشدهای مثل «تأثیر همهگیریهای جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگنسازی و تقلیلگرایی تحلیلی به وجود میآید. تحلیل تقلیلگرایانه نسبت به تفاوتهای جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ میتواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی همچون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنشهای سیاسی و محیطی بینجامد.
برای شناخت و پاسخ به همهگیری کرونا به تحلیل پیچیدهتری نیاز داریم. این تحلیل باید دربرگیرندهی تجربههای گروههای مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راههایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقشهای جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دورهی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل میشوند. اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابریهای ساختاری متقاطع و درهم تنیدهی گستردهتر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیرهای و منفکشده برای مقابلهی تکبعدی با آسیبپذیریهای ناشی از ویروس.
تقاطعیافتگی (اینترسکشنالیتی[۱]) چیست؟
در اندیشهی تقاطعیافتگی، انسانها از تعامل موقعیتهای اجتماعی گوناگون همچون نژاد/ قومیت، بومی بودن، جنسیت، طبقه، گرایش جنسی، جغرافیا، سن، ناتوانی/ توانایی، وضعیت مهاجرت و دین برساخته میشوند. این تعاملات در بافتار نظامها و ساختارهای بههمپیوستهی قدرت مانند قانون، سیاست، حکومتها، نهادهای مذهبی، و رسانهها روی میدهند. از طریق چنین فرآیندهایی، پایههای به هم بسته و نظامیافتهی امتیاز و ستمِ ناشی از استعمار، امپریالیسم، نژادپرستی، همجنسگراهراسی، تواناییگرایی و مردسالاری به وجود میآید.
رویکرد تقاطعیافتگی در سلامت جهانی به عنوان روشی برای تحلیل تأثیر متقابل نقاط آسیبپذیری و امتیازات مختلف -از جمله موارد مرتبط با جنسیت- شناخته میشود و برای کشف عوامل پیچیدهی اجتماعی و ساختارهای قدرتی تلاش میکند که این عوامل را برمیسازند و تداوم میبخشند.
تقاطعیافتگی میتواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیتمحور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی و سلامت افزایش یابد.
شیوع کووید ۱۹ -با درنظر گرفتن یک سوم جمعیت جهان که به نوعی در قرنطینهاند- مستلزم اتخاذ یک رویکرد آگاهانهی تقاطعیافتگی در سیاستگذاری و تصمیمسازی در حوزهی سلامت عمومی است. تحلیل تقاطعیافتگی باعث میشود بهتر بفهمیم چگونه درهمتنیدگی و تقاطع عوامل و فرآیندهای قدرت در سراسر بافتارهای ژئوپلیتیکی تهدیدها، نیازها، تجربهها و تواناییهایِ زنان و مردان را در موقعیت ناهمسان شکل میدهد.
پراکنش تهدیدهای کووید ۱۹ اهمیت رویکرد تقاطعیافتگی را نشان میدهد
وضعیت سن/ سلامت
دادههای اولیه نشان میدهند سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای، آسیبپذیرترین افراد در برابر این بیماری هستند و احتمال بهبودی آنها کمتر است. این موضوع، نشان میدهد که چطور وضعیت سنی بر سلامت تأثیر میگذارد. وضعیت سلامت توسط مجموعهی گستردهتری از عوامل اجتماعی از جمله درآمد، تحصیلات و دسترسی به تغذیه تعیین میشود.
ناتوانی
افراد دارای ناتوانی که غالباً شرایط زمینهای سلامت را دارند و احتمالاً فقیر هم هستند، در صورت مواجهه با کووید ۱۹ بیشتر در معرض بیماری جدی یا مرگ قرار میگیرند.
جنس/ جنسیت
اگر چه هر دو جنس به یک اندازه در معرض خطر ویروس هستند، اما تا به امروز مرگ و میر مردان به نسبت زنان بیشتر بوده است. فرضیههای جدید آن را ناشی از تفاوتهای ایمنیشناسی مبتنی بر جنس، و همچنین الگوی سیگار کشیدن و نوشیدن و سلامت عمومی ضعیف میدانند که در کشورهای با درآمد کم و متوسط تقویت هم میشود. باید به این نکته هم توجه کنیم که غالباً در خط مقدم ارائهی خدمات درمانی و اجتماعی زنان حضور دارند (۷۰ درصد در سطح جهان)، ارائهدهندگان خدمات عمومی نیز بیش از همه با تهدید ابتلا به عفونت و انتقال بیماری مواجهند.
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
جمعیت فقرا، بیخانمانها، افراد در مشاغل پرخطر (مانند خدمات و گردشگری) و بیکاران به ویژه در کشورها و جوامع کم درآمد، از این بیماری لطمهی بیشتری میخورند که شامل عدم توانایی تأمین نیازهای اولیه مانند غذا، سرپناه و خدمات اجتماعی و درمانی لازم است.
بومی بودن
زندگی در مکانهای دورافتاده با حداقل دسترسی به خدمات درمانی، ازدحام بیش از حد در خانهها، فقر و شرایط زمینهای سلامت مانند بیماریهای قلبی عروقی و دیابت، به ویژه جمعیت بومی را -چنانچه کووید ۱۹ به اجتماعاتشان وارد شود- در معرض تهدید بیشتر قرار میدهد.
وضعیت مهاجرت
مهاجران، پناهندگان و آوارگان بینالمللی شدیداً در خطر هستند. فاصلهگذاری اجتماعی و سایر اقدامات پیشگیرانه برای آنها به دلیل محیطهای پرازدحامی که در آن سکونت دارند، از جمله مناطق جنگی و اردوگاههای پناهندگی و بازداشتگاها با امکانات محدود ناممکن است و منابع پزشکی برای آنها ناکافی است.
موقعیت جغرافیایی
ساکنان مناطق پرجمعیت شهری، نزدیک به مراکز حملونقل یا مناطقی که سطح بالایی از تحرک جمعیت/ گردشگری را دارند ممکن است بیشتر در معرض [ابتلا] باشند. سطوح مختلف قدرت در نظامهای سلامت و حمایت اجتماعی بر درمان، نتایج آن و توانایی بهبودی تأثیر میگذارد. در مناطقی که از منابع کمتری برخوردارند و با نظامهای سلامت ضعیف و تحت تأمین بودجه مشخص میشوند، نتایج ممکن است بدتر هم باشد و پیامدهای شدیدتری داشته باشد.
نژاد/ قومیت
مطالعات نشان میدهند بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت و سایر بیماریهای مزمن در بین اقلیتهای نژادی و قومی شایعتر است. وجود برخی عوامل خطر – بیولوژیکی، اجتماعی و محیطی- این تفاوتها را تقویت میکنند و این افراد را در معرض خطر ابتلا به بیماری حادتری از کووید ۱۹ قرار میدهند. بهعلاوه، این فرض که کووید ۱۹به نژاد خاصی متعلق یا از نژاد خاصی ناشی شده است (مثلاً اشاره به «چینی» یا «ویروس ووهان» داشتن) به افزایش ننگ، تبعیض و خشونت علیه آنها منجر میشود.
عوامل خطر جدا از هم عمل نمیکنند بلکه در تلاقی و تعامل با هم به شیوههای متفاوتی تجربههای کووید ۱۹ را به بار میآورند. این عوامل درهمتنیده به نوبه خود در فرآیندهای سیاسی-اجتماعی و ساختارهای قدرت جای گرفتهاند که پیامدهای نابرابری را برای افراد مختلف به دنبال دارد. این فرایندها و ساختارها شامل جهانیسازی، شهرنشینیِ سرمایهداری، تغییرات آب و هوایی، مردسالاری، نژادپرستی و بیگانههراسی است.
پیامدهای ناهمسان
قرنطینه، خودقرنطینگی و فاصلهگذاری فیزیکی
ازدحام بیش از حد، مسکن نامناسب و سکونت در پناهگاهها، خودقرنطینگی را بهویژه برای فقرا، اقلیتها و ساکنان کشورهای با درآمد کم-متوسط، دشوار میکند. مهاجران در اردوگاهها و بازداشتگاهها، افرادی که در فقر به سر میبرند و بیخانمانها ممکن است نتوانند به منابع لازم برای اقدامات پیشگیرانه (مثلاً ضدعفونیکننده دست و آب برای شستن دست) یا قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی دسترسی داشته باشند.
بهعلاوه، قرنطینه برای زنان و کودکانی که با خشونت خانگی مواجهند، تهدیدات بسیاری به همراه دارد. گزارشها از چندین کشور از جمله استرالیا، چین، برزیل، آلمان و انگلیس حاکی از افزایش نرخ خشونت جنسی و آزار کودکان، نوجوانان و زنان است. برخی دیگر از گزارشها نیز به احتمال افزایش آزار ناتوانان و سالمندان به دلیل استرس و فشار کاری بیش از حد کارکنان مراقبت اشاره میکنند.
بیکاری
سازمان بینالمللی کار تخمین میزند که تا مرز ۲۵ میلیون شغل در سطح جهانی از بین خواهند رفت و گروههای خاصی از جمله جوانان، کارگران مسن، زنان، مهاجران، کارگران کم درآمد و کارگران خدماتی با بیکاری مواجه خواهند شد.
افزایش کار مراقبت
مسئولیتهای مراقبت عمدتاً بر دوش زنان است. با این حال، بسیاری از زنان به منابعی که به آنها در این مسئولیت کمک کنند دسترسی کمتری دارند. به عنوان مثال از پس انداز کمتر، مسئولیتهای بیشتر و حمایت کمتر در انجام کار مراقبتیای برخوردارند که به طور ناگهانی با آن مواجه میشوند.
براساس یک پیشبینی در کانادا، کووید ۱۹ «به افرادی که با اشکال در همتنیدهی تبعیض مواجهند لطمهی بیشتری میزند از جمله زنان بومی، زنان نژادهای در اقلیت، تازه واردان (مهاجر یا پناهنده)، زنان دارای ناتوانی، و والدین تنها.
تمرکز منابع [برکووید ۱۹] خدمات درمانی و دیگر خدمات حیاتی را برای گروههای آسیبپذیر به خطر میاندازد
از وقتی که دولت ها کووید ۱۹ را در اولویت قرار دادند، با تهدید خدمات و نیازهای مهم و حیاتی مواجهیم. مثلاً خدمات سلامت باروری و جنسی (SRH)، همچنین خدمات مربوط به مهاجران و پناهندگان، که در کشورهایی مانند لهستان و ایالات متحده مشهود است. به عنوان نمونه، ایالات تگزاس و اوهایو خدمات سقط جنین را به عنوان خدمات غیرضروری طبقهبندی کردهاند. (۲۲) با این حال، این تعلیقها تنها مربوط به خدمات SRH نیست. سایر خدمات نجاتبخش و حیاتی در بیمارستانها و اتاقهای اورژانس نیز به دلیل فشار ناشی از کووید ۱۹ با تهدید مواجهند.
اقدامات پیشنهادی
در حین به کارگیری یک دیدگاه جنسیتی، از دادههای تفکیکشده جنسی فراتر بروید
جمعآوری دادهها برای ثبت نرخهای متفاوت سرایت [بیماری] و پیامدهای ناشی از آن نباید محدود به دادههای تفکیکشدهی جنسی باشد. توضیحات زیستشناختی باید با عوامل اجتماعی دیگر از جمله هنجارها، نقشها و رفتارها در هم آمیزد (مانند مصرف تنباکو و الکل) اما محدود به اینها هم نماند. متحمل شدن بیماری نه تنها یک مسئلهی جنسیتی است بلکه با عوامل دیگر، از جمله سن، وضعیت سلامت، ناتوانی، شغل، وضعیت اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مهاجرت و موقعیت جغرافیایی نیز به هم پیوسته است.
دادههای متنوع و متمایز را جمع کنید
دادهها باید از منابع متنوعی (حکومتها، دستاندرکاران، جامعه مدنی) تهیه شوند تا تصویری واقعی و جهانی از همهگیری جهانی کووید ۱۹، فراتر از جهانشمال (کشورهای نیمکره شمالی) و کشورهای دارای نظام مراقبت پیشرفتهتر، به دست دهند. حکومتها و شوراهای تحقیقاتی در همهی کشورها برای تولید مطالعات موردی ملی و منطقهای با استفاده از روشهای کیفی و ترکیبی باید همکاری با محققان دانشگاهی و بخش سوم (جامعه مدنی) را در اولویت کار خود بگذارند. چنین کاری باید بتواند تجربههای زیستهی متفاوت، نیازهای سلامت و تعاملات اجتماعی را مستندسازی کند و دربرگیرندهی صدای افراد مبتلا و متأثر باشد.
اطلاعات مبتنی بر بافتار هر جامعه باشد
هنگامی که تاثیرات همهگیریهای جهانی گزارش میشود، تجربیات فردی و گروهی باید در درون بافتار هر جامعه دیده شوند. نیروهای اجتماعی -که شامل بافتار اجتماعی-اقتصادی و سیاسی، حکمرانی، سیاست و ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی است- بر موقعیت اجتماعی فرد در خانواده، اجتماع و نظام گستردهتر سلامت تأثیر میگذارند. باید توجه ویژهای شود به اینکه چگونه تاثیرات کووید ۱۹ با عواملی هم چون جهانیشدن، سرمایهداری، شهرنشینی، جنگ، درگیری، تغییرات آب و هوایی، نژادپرستی و بیگانهپرستی تقویت میشود.
یک تحلیل تقاطعیافتگی را در پاسخهای ملی و جهانی به کار گیرید
پاسخ به همهگیری در سطح ملی و بینالمللی (به عنوان مثال در سازمان جهانی بهداشت) و برنامههای حمایت مالی مرتبط با آن باید از دربرگیری ابعاد جنسیتی و کارشناسان مسائل جنسیتی فراتر برود. علاوه برآن باید شامل نگاه تخصصی حقوق بشری و تحلیل عوامل مختلفی از جمله ناتوانی، سن، نژاد / قومیت، وضعیت مهاجرت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی باشد.
برای اولویت دادن به افرادی که درمعرض تهدیدات حادتر هستند، بستههای حمایتی و انگیزشی را بیشتر کنید
ما به فراخوانهایی میپیوندیم که خواستار تعمیم قوانین عفو به مهاجران هستند -به عنوان مثال توسط انجمن سلامت عمومی اروپا، جنبش سلامت مردم و شبکهی اروپایی بدنهای برابر (ایکواینت)[۲]. با توجه به اینکه زنان از پایگاههای متفاوت اجتماعی-اقتصادی، تجربههای متفاوتی از تبعیض، خشونت خانگی و دسترسی به خدمات درمانی و حمایت اجتماعی دارند، اقدامات محافظتی ویژهای برای پاسخ به افزایش مراقبتهای بهداشتی و خشونت و کاهش دسترسی به خدمات سلامت باروری و جنسی لازم است.
پاسخهای سیاسی مقطعی ایجاد کنید
باید مطمئن شوید که سیاستگذاری همهی اجزا برای پیشبرد سلامت عمومی جهانی و دستیابی به بالاترین سطح ممکن سلامت به عنوان یک اصل حقوق بشر در هماهنگی با هم باشند. اجزای وابستهای که سلامت را فراتر از نظامهای سلامت شکل میدهند شامل آموزش، حمایت اجتماعی، مسکن، کار و خدمات حقوقی هستند. پیامهای سلامتی و ارتباطی باید برای هر بافتار اجتماعی معین تنظیم شوند و لازم است که زبان پیامها برای انتقال و تبادل اطلاعات به لحاظ فرهنگی پذیرفته شده باشد.
فراتر از مدل کمبود[۳] حرکت کنید
تصمیمگیرندگان باید بر تدبیر، انعطافپذیری، نمایندگی و قدرت تأکید کنند. آنها همچنین باید سازوکارهای تعامل با جمعیت آسیبدیده را در اولویت قرار دهند، به ویژه کسانی که علیرغم تهدیدات بسیار ممکن است آگاهی سیاسی و اجتماعی قدرتمندی داشته باشند و از تجربیات و بینشهای سازماندهی جمعی و ائتلافسازی برخوردار باشند.
به تنوع رهبری متعهد شوید
تا به امروز، سیاستگذاریها تحت سلطهی مردان ثروتمند سفیدپوست، مسیحی، همسوجنسیتی[۴]، دگرجنسگرا و سالم و توانا بوده است. زنان کشورهای با درآمد کم و متوسط، ۵ درصد از موقعیتهای رهبری در سازمانهای بهداشت و سلامت جهان را تشکیل میدهند. (۲۵) برای شکستن این رویه، و برای نمایندگی کردن واقعی فضاهای سیاسی ملی و بینالمللی، مشارکت پایدار زنان و مردم از پیشینهی اقلیتی، مذهبی، قومی و نژادی میتواند تأثیر مثبتی بر سلامت میلیونها نفر در آینده داشته باشد.
نویسندگان: اولنا هانکیفسکی، دکترا| دانشکده جمعیت و سلامت جهانی ملبورن، دانشگاه ملبورن و انوج کاپیلاشرامی، دکترا | مرکز سلامت عمومی جهانی، دانشگاه کوئین مری لندن
پانویس:
Hankivsky, Olena & Kapilashrami, Anuj (31 Mar 2020). Beyond sex and gender analysis: an intersectional view of the COVID-19 pandemic outbreak and response, The University of Melbourne.
[۱] Intersectionality
[۲] European Network of Equality Bodies
[۳] Deficit model
رویکردی که شکستهایی از قبیل عدم موفقیت، آموزش یا به دست آوردن شغل را به فقدان تلاش فردی یا کمبود شخصیتی نسبت میدهد نه شکست یا محدودیت در نظام آموزشی یا رویههای اجتماعی و اقتصادی.
[۴] Cisgender
یکی بودن هویت جنسیتی فرد با ویژگیهای جسمانی را اصطلاحاً همسوجنسیتی میگویند.
منبع ترجمه: بیدارزنی
لینک مطلب در تریبون زمانه: