سراجالدین میردامادی – وضعیت محمد صدیق کبودوند، فعال حقوق بشر کرد، رو به وخامت است. در روزهای اخیر، فعالان حقوق بشر و روزنامهنگاران برای رسیدگی به وضعیت آقای کبودوند، کمپینی به راه انداختهاند.
این کمپین روز شنبه دهم تیر (سیام ژوئن ۲۰۱۲) را «روز صدیق کبودوند» نامگذاری کرده است. از سامان رسولپور، روزنامهنگار کرد، پرسیدهایم: این کمپین چه اهدافی را دنبال میکند و چه برنامههایی را در دستور کار خود دارد؟
سامان رسولپور: با توجه به اینکه آقای کبودوند در وضعیت بسیار وخیمی به سر میبرد، اعتصابش ادامه دارد و هنوز به خواستهاش نرسیده است، ضرورت اینکه به شکل گستردهای از ایشان دفاع بشود، خیلی پررنگ بود و به همین دلیل در روزهای گذشته این پیشنهاد اولیه مطرح شد که جامعه کردستان و وجدانهای بیدار در ایران، یک روز را به عنوان روز محمد صدیق کبودوند و حمایت از او نامگذاری کنند. به این ترتیب روز شنبه دهم تیرماه، روز حمایت از کبودوند بود و به این عنوان نامگذاری شد.
پیشنهاد این بود که هرکسی که فعال است و در هر حوزهای که کار میکند، اعم از حوزه سیاسی، مدنی، هنری، فرهنگی، ادبی و… در این روز کاری را برای آقای کبودوند انجام بدهد یا اثری را برای ایشان تولید کند. این ایده خوشبختانه با استقبال بسیار چشمگیری مواجه شد و دهها یادداشت تولید شد و به آقای کبودوند اختصاص پیدا کرد. در چندین کشور اکسیونهایی برگزار شد، ازجمله در آلمان، دانمارک و جاهای دیگر. دهها فعال سیاسی، دانشجویی و مدنی در کشورهای مختلف جهان و حتی در داخل ایران اعلام کردند که در حمایت از آقای کبودوند، دست به اعتصاب غذای سیاسی خواهند زد و در کنار همه اینها، هنرمندان، روشنفکران و ادیبان کرد و غیر کرد از این مسئله و آقای کبودوند دفاع کردند.
خواسته همه آنها هم این بود که مسئولان جمهوری اسلامی لازم است وخامت و وضعیت بسیار نامساعد آقای کبودوند را درک کنند و با توجه به اینکه هم خود آقای کبودوند به بیماریهای زیادی مبتلا هستند و هم پسرشان به حضور ایشان در خارج از زندان بسیار احتیاج دارند، این اقدامات صورت گرفت و این پیام به مقامات قضایی و امنیتی ارسال شد.
وضعیت سلامتی آقای کبودوند چگونه است؟ او چه بیماریهایی دارد و چه نیازهای ضروری بهداشتی و درمانیای دارد که زندان آنها را تأمین نکرده است؟
روز گذشته (شنبه دهم تیرماه) شروع ششمین سال در بند بودن آقای کبودوند بود. یعنی پنج سال از حبس آقای کبودوند سپری شده و در این مدت ایشان متأسفانه به بیماریهای زیادی مبتلا شدهاند. ایشان به بیماری حاد ریوی و بیماری پروستات مبتلا شدهاند و چندبار هم در زندان دچار سکته شدهاند و پزشکان قانونی و پزشکان زندان بارها تأیید کردهاند که امکان تحمل حبس برای آقای کبودوند وجود ندارد و خیلی لازم و ضروری است که ایشان به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل بشود و تحت مراقبت و درمان قرار بگیرد.
وضعیت آقای کبودوند قبل از اعتصاب غذا به این شکل بود، اما بعد از ۳۵-۳۶ روز اعتصاب غذا، وضعیت جسمانی او به مراتب وخیمتر و دچار عفونت کلیوی شده است. خود آقای کبودوند هم طی یکی دو نامهای که اخیراً منتشر کرده، اعلام کرده که مهمترین انگیزهاش این است که باید در کنار فرزند بیمارش باشد و فرزندش به حضور او بینهایت احتیاج دارد.
فرزند آقای کبودوند به یک بیماری سخت و لاعلاج خونی مبتلا شده و امکان درمانش بسیار سخت است و پزشکان هم اعلام کردهاند که حضور آقای کبودوند در کنار فرزندش، میتواند به درمان او خیلی کمک کند. در واقع خواست اصلی آقای کبودوند این است، اما در کنار آن، خواستار آن هم شده است که از حق آزادی مشروط برخوردار باشد؛ با توجه به اینکه نیمی از مدت حبسش که ۱۱ سال است، سپری شده است.
همانطور که گفتم، وضعیت آقای کبودوند، به توجه به بیماریهای قبلیشان فوقالعاده وخیم و نگرانکننده است و هم بعد از ۳۵-۳۶ روز اعتصاب غذا حال ایشان رو به وخامت بیشتری گراییده است.
سابقه و پیشینه آقای کبودوند چیست؟ ایشان چه فعالیتهایی داشته و اتهامش هنگامی که پنج سال پیش محکوم شد، چه بود؟
آقای کبودوند سال ۸۴ اولین سازمان حقوق بشری را در مناطق کردنشین در کردستان ایران راهاندازی کرد. این سازمان بیش از ۲۰۰ عضو داشت و به سرعت توانست به سازمان معتبری در سطح کردستان، ایران و حتی منطقه تبدیل بشود و حتی به فروم نهادهای بینالمللی آسیا و اقیانوسیه دعوت شد و به عضویت این فروم درآمد.
به رغم اینکه جامعه کردستان با تمامی اجزای خود، نهادهای ایرانی، بینالمللی و بسیاری از وجدانهای بیدار در نقاط مختلف، خواستار آزادی هرچه سریعتر آقای کبودوند شدهاند، باز هم این روند ادامه دارد و باز هم مسئولان قضایی جمهوری اسلامی حاضر نیستند این درخواستها را ببینند و به خواسته آقای کبودوند که رفتن به مرخصی و دنبال کردن راههای مختلف درمان پسرشان است، هنوز تن ندادهاند.
میتوانم بگویم که آقای کبودوند و این سازمان در طی سالهای گذشته نقش زیادی در مستندسازی موارد نقض حقوق بشر داشتهاند و سعی کردهاند هم موارد نقض حقوقی را که در سطح جامعه وجود دارد و هم مواردی را که حکومت و حتی اپوزیسیون ناقض حقوق هستند، اعلام کنند.
بنابراین نقش آقای کبودوند، فوقالعاده نقش مهمی بوده است، از این نظر که حتی جامعه کردستان ایشان را به عنوان پدر حقوق بشر کردستان میشناسند و همین موضوع هم باعث شد نیروهای امنیتی و قضایی از آقای کبودوند بسیار عصبانی باشند، فوقالعاده به ایشان و سازمانشان حساسیت داشته باشند و روندی غیر قانونی و حتی غیرانسانی با بازداشت و محکومیت ایشان شروع شد.
اتهام آقای کبودوند صرفاً و صرفاً تأسیس یک نهاد حقوق بشری است. اتهامشان نامهنگاری به مثلاً کوفیعنان و نهادهای معتبر بینالمللی است. یعنی حتی در اتهام هم، غیر از اتهامهای انساندوستانه و حقوق بشری، هیچ اتهام دیگری به آقای کبودوند وارد نشده است.
به همین دلیل هم میبینیم که آقای کبودوند در طول پنج سال گذشته حتی یک روز هم امکان برخورداری از مرخصی را نداشتهاند، حتی امکان برخورداری از امکانات پزشکی در خارج از زندان را نداشتهاند و میبینیم یک روند غیر قانونی که بیشتر به یک انتقامجویی قضایی شبیه است، در مورد آقای کبودوند اعمال شده است.
اکنون هم به رغم اینکه بیش از یک ماه است که آقای کبودوند در اعتصاب غذا به سر میبرد، به رغم اینکه جامعه کردستان با تمامی اجزای خود، نهادهای ایرانی، بینالمللی و بسیاری از وجدانهای بیدار در نقاط مختلف، خواستار آزادی هرچه سریعتر آقای کبودوند شدهاند، باز هم این روند ادامه دارد و باز هم مسئولان قضایی جمهوری اسلامی حاضر نیستند این درخواستها را ببینند و به خواسته آقای کبودوند که رفتن به مرخصی و دنبال کردن راههای مختلف درمان پسرشان است، هنوز تن ندادهاند.