اکبر فلاح‌زاده − سایت اینترنتی هفته نامه آلمانی “دی تسایت” در آستانه دور تازه مذاکرات اتمی کشورهای گروه ۵+۱ با ایران کوشیده است در مقاله‌ای به قلم اولریش لادورنر تمام جوانب امر را برای جمهوری اسلامی روشن کند. به عبارتی آنها را قانع یا شیرفهم کند که چرا ساخت بمب اتمی صرف نمی‌کند و به زحمتش نمی‌ارزد.

 
تقریبا تمام طرف‌های درگیر در این ماجرا علی‌رغم اختلافاتی که در زمینه‌های مختلف با هم دارند، در یک چیز اشتراک نظر دارند: آنها به دلایل مختلف می‌خواهند از جنگ جلوگیری کنند.
 
 این که جنگ چیز بدی است و از آن به هر قیمتی که شده باید پرهیز کرد، نیاز به گفتن ندارد. مخالفت با جنگ در حال حاضر فقط به بشردوستان محدود نمی‌شود، چون حتی جناح‌های راست‌گرا وجنگ‌طلب سرمایه‌داری جهانی نیز نمی‌خواهند در حال حاضر جنگی در خلیج فارس راه بیافتد. آنها مستقیم یا غیر مستقیم به حد کافی در منطقه از جمله در عراق و افغانستان آشوب ایجاد کرده‌اند و خود نیز درگیر بحران‌های مالی شده‌اند و دل و دماغ جنگ ندارند و به لختی آرامش نیاز دارند تا خودشان را جمع و جور کنند. از این رو می‌کوشند صرفا با اعمال تحریم‌های اقتصادی جمهوری اسلامی را وادار به گفت‌وگو و پذیرش شرایط خودشان کنند.
 
توصیه‌های دی تسایت که به نوعی توصیه‌های دولت آلمان محسوب می‌شود، تلاشی در این جهت است. دی تسایت استدلال‌ها و توصیه‌های خود را در چهار طبقه دسته‌بندی کرده است:
 
 
۱-  تهدید جنگ:
 
آمریکا و اسراییل رک و سرراست گفته‌اند که ایران مجهز به بمب هسته‌ای را نمی‌پذیرند. اسرائیل آشکارا و مستقیم تهدید به جنگ کرده‌است. آمریکا هم با اظهار این که گزینه جنگ را کنار نمی‌گذارد، غیرمستقیم ایران را به جنگ تهدید کرده. شاید ایران دخالت نظامی را تاب بیاورد، اما ویرانی جنگ سنگین خواهد بود. ایران هیچ شانسی ندارد که چنین جنگی را ببرد. در صورت حمله به ایران، ایران احتمالا می‌تواند به حریفانش صدماتی بزند، اما بابت این صدمات خودش خیلی بیش از مهاجمان بها خواهد پرداخت.
 
 
۲- مصون ماندن از حمله در صورت داشتن بمب اتمی، خیالی بیش نیست: 
 
ایران مسلح به سلاح هسته‌ای حال و روزش مانند حال و روز زار کره شمالی می‌شود، یعنی از همه جا رانده و مانده و درمانده می‌شود. جناح‌های تندرو اگر ایران را به راه انزوا بکشند، با خود مردم هم مشکل پیدا می‌کنند، مردمی که می‌خواهند در تماس و تعامل با دنیا باشند
 
امید جناح‌های سر سخت تهران این است که با مسلح بودن به سلاح هسته‌ای، دیگر از حمله مصون و در امن و امان خواهند بود. این امید البته واهی نیست. اما نکته اینجاست که بهای رسیدن به چنین وضعی سنگین است. چرا که سبب انزوای مطلق ایران می‌شود. ایران مسلح به سلاح هسته‌ای حال و روزش مانند حال و روز زار کره شمالی می‌شود، یعنی از همه جا رانده و مانده و درمانده می‌شود. 
 
جناح‌های تندرو حاکمیت ایران فکر می‌کنند که ایران به دلیل وسعت، موقعیت جغرافیایی و نیز بهره‌مند بودن از ذخایر و منابع طبیعی و زیرزمینی نباید از منزوی شدن بیمی به دل راه بدهد. به نظر آنها چینی‌ها و هندی‌ها حاضرند از ایران مجهز به بمب اتمی هم نفت بخرند. اما باطل بودن این فرض درجا ثابت می‌شود، چون هر چند در پیش فرض این که چین و هند نفت لازم دارند تردید نیست، اما مسئله این است که آنها مجبور نیستند نفت مورد نیازشان را حتما از ایران بخرند. بازار نفت پر از نفت است. تازه از دید همین چین و هند هم ایران مجهز به سلاح اتمی منبع خطر و ناامنی است، چون تمام خاورمیانه را بی ثبات می‌کند. چنین چیزی با منافع چین و هند سازگار نیست. چین و هند به ثبات در منطقه نیاز دارند تا بتوانند با خیال راحت نیاز خود به انرژی را تامین کنند.
 
جناح‌های تندرو اگر ایران را به راه انزوا بکشند، با خود مردم هم مشکل پیدا می‌کنند، مردمی که می‌خواهند در تماس و تعامل با دنیا باشند. ایران به حق خود را یک تمدن چند هزار ساله می‌داند، اما این تمدن فقط در تماس آزاد با دنیای متمدن می‌تواند سرپا بماند. انزوا سبب مرگ او می‌شود.
 
 
۳- خطر مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای:
 
به محض این که ایران به بمب دست یابد، بساط مسابقه تسلیحاتی پهن خواهد شد. همین حالا که نه به بار و نه به دار است، عربستان که مهم‌ترین رقیب ایران در منطقه است، به طور گسترده شروع به تجهیز خود کرده تا در برابر ایران از تک و تا نیفتد و تعادل را حفظ کند. اگر ایران به بمب هسته‌ای دست یابد عربستان هم برای دستیابی به آن به آب و آتش خواهد زد و از همین حالا هم مقدمات کار را فراهم کرده. ترکیه و مصر هم احتمالا وارد این مسابقه می‌شوند. به این ترتیب برتری نظامی ایران مجهز به بمب اتمی به سرعت خنثی می‌شود و دیگران هم به ایران می‌رسند.
 
اگر ایران به بمب هسته‌ای دست یابد عربستان هم برای دستیابی به آن به آب و آتش خواهد زد. ترکیه و مصر هم احتمالا وارد این مسابقه می‌شوند. به این ترتیب برتری نظامی ایران مجهز به بمب اتمی به سرعت خنثی می‌شود و دیگران هم به ایران می‌رسند
این مسابقه تسلیحاتی برای همه کشورهای منطقه، همچنین برای ایران پرمخاطره خواهد بود، چون اینجا دیگر بحث بازدارندگی هسته‌ای چندان موردی ندارد. بازدارندگی در جریان جنگ سرد، آن هم بین دو ابرقدرت آمریکا و شوروی، تازه با اگر و اما کارکرد داشت، و خیلی شانس آوردیم که کار به جنگ نکشید. اما ایجاد تعادل بین چندین کشور کوچک مجهز به بمب اتمی کار دشواری است و هیچ معلوم نیست که بشود آنها را از جنگ بازداشت. بازدارندگی کارکردی پیچیده دارد. هر چه تعداد طرف‌های درگیر بیشتر باشد، حفظ تعادل میان آنها مشکل‌تر خواهد بود.
 
 
۴- ساخت بمب اتمی خیلی گران است:
  
یک شبه نمی‌شود صاحب بمب اتمی شد. سال‌ها طول می‌کشد و مبالغ کلانی پول، دانش و منابع لازم دارد. خیلی سازنده‌تر خواهد بود که ایران این پول‌ها را جاهای دیگر سرمایه بگذارد. تازه ساخت بمب اتمی فقط خرج ندارد و کلی هم برج دارد. از جمله مخارج کمرشکن برای مخفی کاری و حفاظت آن.
 
تازه ایران اگر بمب بسازد، باورپذیری خود را نیز نزد دیگران از دست می‌دهد. کشوری که پیمان‌نامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا کرده و با وجود آن بخواهد صاحب سلاح هسته‌ای شود، باید فقط به دروغ و کلک متوسل شود. این آبروی آن کشور را می‌برد. کشورهایی که بخواهند جدی گرفته شوند باید بتوانند اعتماد دیگران را جلب کنند. ایران چنین کشوری است. کشوری که می‌خواهد نقش شایسته خود را ایفا کند باید اعتماد دیگران را به خود جلب کند.