ایرج ادیب زاده – با وجود حملههای شدید طالبان به چند شهر از جمله کابل پایتخت افغانستان ؛ ناتو برای خروج از این کشور آماده میشود.
مشکل افغانستان پس از بیشتر از ده سال جنگ هنوز هم مهمترین نگرانی بیست وهشت کشور عضو ناتو را تشکیل میدهد. در نشست بیست ویک ماه می– نزدیک به یک ماه دیگر- در شیکاگو ؛ بار دیگر افغانستان و خروج برنامهریزیشده نیروهای بینالمللی از آن کشور – سال دو هزار و چهارده – مسئله مهمی خواهد بود.
در حالیکه استرالیا روز چهار شنبه هیجده آوریل اعلام کرد یک سال زودتر از دیگران افغانستان را ترک میکند، حملات ناگهانی و شدید طالبان به کابل همه این مسایل را درسایه خود قرارداده و افکار عمومی را با این پرسش روبهرو کرده که آیا حمله طالبان به کابل قابل پیشبینی بود ؟
آیا سرویسهای امنیتی افغانستان میتوانند از پیش آمدن دوباره چنین رویدادی جلوگیری کنند ؟
حملههای بیسابقه، انتحاری و هماهنگ طالبان در افغانستان، که طی ده سال اخیر بهویژه در کابل، پایتخت این کشور سابقه نداشته، بامداد روز دوشنبه شانزدهم آوریل، پس از ۱۷ ساعت جنگ و درگیری تنبهتن به پایان رسید.
حملههای شدید سنگربهسنگر که ۴۷ کشته برجا گذاشت ، ضربهای سخت برای دولت افغانستان و جامعه بینالمللی، بهویژه کشورهای عضو ناتو که نیروهایی در آنجا دارند. ۳۶ تن از کشتهشدگان از نیروهای طالبان بودند.
در این حملههای چریکی که طالبان آن را آغاز “حملههای بهاری سنتی” خود توصیف کردهاند، هشت نیروی نظامی افغان و سه غیرنظامی هم کشته شدهاند.
این حملههای گسترده که چند سفارتخانه خارجی در کابل را هم شامل شده، در حالی صورت گرفت که کمتر از یک ماه به نشست سران ناتو در شیکاگو باقی مانده که قرار است دولتهای غربی به مسنله پشتیبانی خود پس از خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان در سال ۲۰۱۴ بپردازند.
در این یورشها، دستکم شش حمله هماهنگ به مجلس ملی ، مقر معاون رییس جمهوری، مرکز نیروهای بینالمللی ناتو (آیساف) و سفارتخانههای غربی در پایتخت افغانستان انجام شد.
با توجه به تلفات انسانی کوچک از غیرنظامیان و همچنین نظامیان افغانستان و از بین بردن تعداد بیشماری از مهاجمان، فرماندهی ناتو واکنش سریع نیروهای ناتو را یک موفقیت دانسته است.
از سوی طالبان هم حملههای انتحاری و بمبگذاری در قلب کابل که به شهر امن معروف بود، به خودی خود یک موفقیت اعلام شده است.
در تماس با آقای نیکمحمد کابلی، روزنامهنگار در کابل، از ایشان میپرسم که این حملات چه تأثیری در وضعیت کنونی افغانستان، به ویژه در کابل داشته است؟
نخستین تأثیر آن روی نیروهای امنیتی افغانستان خواهد بود که عبرت بگیرند از آنچه اتفاق افتاد. مخصوصاً نیروهای کشفی و استخباراتی افغانستان . زیرا نقطه ضعف آنها را نمایان کرد.
ادامه این حملهها فقط یک خودکشی خواهد بود. طالبان هرگز این قدرت را نخواهند داشت تا چنین حملات و یا حملات گستردهتر دیگری را در طول امسال به پیش ببرند
از جانب دیگر، همانطور که فرماندهی پیمان ناتو گفتهاند، واکنش سریع نیروهای امنیتی افغانستان قابل تقدیر است و همینکه تلفات اندکی به نیروهای غیرنظامی و شهروندان کابل وارد شده، خود دستآورد بزرگی است.
اما این حادثه برای دولت افغانستان و مخصوصاً برای ارگانهای امنیتی بسیار سئوال برانگیز است که نیروهای طالبان چگونه توانستهاند در این حد وسیع، آن هم در قلب کابل و تقریباً در منطقه سبز، اینمقدار سلاح و جنگافزار و افراد را بهسادگی جابهجا کنند و ساعات متوالی پایتخت کشور را ناآرام بسازند.
البته بُعد جهانی این واقعه هم میتواند بر نشست شیکاگو و همینطور بر مذاکراتی که بین دولت افغانستان و حزب اسلامی از یک طرف و با عدهای از گروههای طالبها در سطح کشور وجود دارد، تأثیراتی بر جای بگذارد.
آقای نیکمحمد کابلی، شما در کابل روزنامهنگار هستید و خودتان این حملات را از نزدیک حس کردهاید. جدال مرگ و زندگی است برای طالبان، چون مذاکرات آنها با امریکاییها در قطر هم شکست خورده و امیدی به قدرتگیری از راه مذاکرات ندارند. فکر میکنید طالبان این حملهها را ادامه بدهند؟
ادامه این حملهها فقط یک خودکشی خواهد بود و دستآورد بزرگی برای طالبان نخواهد داشت. این حملهها به این حد و وسعت، آن هم در آغاز سال، جز یک نمایش قدرت، چیز دیگری نمیتواند بوده باشد.
طالبها هرگز این قدرت را نخواهند داشت تا چنین حملات و یا حملات گستردهتر دیگری را در طول امسال به پیش ببرند.
علت شکست مذاکرات قطر را در چه میدانید؟
علت شکست مذاکرات در امتیازگیریهایی است که دو طرف میخواهند از یکدیگر بگیرند و این امتیازات، (نه امتیازی که طالبها میخواهند)، برای امریکاییها قابل قبول است و نه امتیاز امریکاییها برای طالبها قابل قبول میتواند باشد.
تا وقتی که دو طرف یک سلسله گذشتهایی نداشته باشند و روی خواستهایشان تجدیدنظر نکنند، من فکر میکنم این بنبست مدت بسیار طولانیای دوام خواهد داشت.
یگانهچیزی که دلهره بسیاری در بین مردم ما، نسبت به خروج نیروهای خارجی خلق کرده، موضوع انتخابات ریاست جمهوری است. اگر این انتخابات به سلامت نباشد، آینده کشور هم به سلامت نخواهد بود
اما من به شکست قطعی این مذاکرات باور ندارم. فکر میکنم امریکاییها منتظر دو موضوع هستند؛ اول امضای پیمان راهبردی با دولت افغانستان و دیگر کنفرانس شیکاگو، که باز در پرتو هردوی این موضوعات، مذاکرات خود را با طالبان دوباره آغاز خواهند کرد.
پرسش پایانی من این است که چشمانداز شما به آینده افغانستان، بهویژه پس از خروج نیروهای بینالمللی و امریکا از این کشور، چیست؟
اولین چیزی که من امیدوارم به خیر بگذرد، این است که یک انتخابات آزاد، شفاف و عادلانهای که مورد قبول همه مردم افغانستان باشد، در سال ۲۰۱۴ صورت بگیرد و ما صاحب یک زعیم – رییس جمهور – آگاه و دلسوز باشیم.
یگانهچیزی که دلهره بسیاری در بین مردم ما، نسبت به خروج نیروهای خارجی خلق کرده، موضوع انتخابات ریاست جمهوری است. اگر این انتخابات به سلامت نباشد، آینده کشور هم به سلامت نخواهد بود و انتخابات ریاست جمهوری است که میتواند آینده افغانستان را رقم بزند.