اکبر فلاح‌زاده − بازدارندگی؛ بازداشتن دیگران است از دست زدن به اقدام، عمل یا رفتاری معین. بازدارندگی در زمینه‌های مختلف معانی و کاربردهای مختلف دارد.

در زمینه قضا و جزا به مجموعه مجازات‌ها و تحریم‌هایی اطلاق می‌شود که اعمالشان مجرمان احتمالی را از ارتکاب جرم بر حذر بدارد. برخی حکومت‌ها اعدام در ملاءعام را به عنوان عملی عبرت‌برانگیز و بازدارنده توجیه ‌می‌کنند.

 
در جریان جنگ جهانی دوم بازدارندگی به عنوان وسیله زهره‌چشم گرفتن در موارد متعدد به کار گرفته شد: یکی از این موارد عملیات انتقامی و کشتن اسیران بود.
 
روز ۲۲ ماه اوت ۱۹۴۱ هجده نفر از ساکنان شهر پانچو (Pančevo) یوگسلاوی به طور اتفاقی توسط نازی‌ها دست‌چین شدند تا به‌ تلافی ترور دو افسر نازی به دست پارتیزان‌ها اعدام شوند. اجساد این هجده نفر برای زهره‌چشم گرفتن از مردم سه روز تمام در میدان شهر به تماشا گذاشته شد.
 
ممنوعیت استفاده از سلاح‌های شیمیایی در میان کشورهای اروپایی درگیر جنگ جهانی دوم رعایت شد. روس‌ها و آلمانی‌ها بدون اینکه هیچ قول و قراری، این معاهده را صرفا از روی ترس اقدام متقابل رعایت کردند
 
رسیدن به نقطه تعادل متقابل وحشت هم از جنبه‌های مهم بازدارندگی است؛ در همین جنگ جهانی دوم به ویژه در جبهه بین نازی‌ها و روس‌ها هیچ سلاح شیمیایی به کار گرفته نشد، هر چند که هم روس‌ها و هم آلمان‌ها سلاح شیمیایی در اختیار داشتند.
 
اما از ترس اقدام تلافی‌جویانه حریف، هیچ‌کدام جرات استفاده از سلاح شیمیایی را به خود نداد. ممنوعیت استفاده از سلاح‌های شیمیایی دست کم در میان کشورهای اروپایی در گیر جنگ رعایت شد، هر چند که بعضی کشورهای اروپایی معاهده ممنوعیت استفاده از چنین سلاح‌هایی را هنوز امضا نکرده بودند.
 
روس‌ها و آلمانی‌ها بدون اینکه هیچ قول و قراری با یکدیگر گذاشته باشند، این معاهده را صرفا از روی ترس اقدام متقابل رعایت کردند.
 
تعادل وحشت
 
در سیاست و روابط بین‌الملل، بازدارندگی بازداشتن حریف از حمله است، با این استدلال که حمله به زحمت و به خرجش نمی‌ارزد.
 
تعادل وحشت نوعی تعادل قدرت بین دو قدرت اتمی زمان یعنی آمریکا و شوروی بود. در این تعادل، جنگ اتمی نه از روی صلح‌خواهی، که از ترس مرگ و نابودی صورت نمی‌گیرد.
 
این وضع وقتی پیش می‌آید که قوای اتمی طرفین به قدری گسترده و نابودگر هستند که هرگونه حمله حتی در صورت نابود کردن طرف مقابل، متقابلا تلافی می‌شود و به نابودی طرف حمله‌کننده خاتمه می‌یابد. یعنی هرکه ضربه ویران‌گر نخست را بزند بی‌بروبرگرد ضربه تلافی‌جویانه را خواهد خورد و نابود خواهد شد.
 
فرض اساسی این نظریه “عاقل” فرض کردن طرفین است. منظور از”عاقل” بودن این است که هیچکدام از طرفین صاحب سلاح‌های اتمی، هر چقدر هم که دیوانه باشد، آنقدر دیوانه نیست که دست به جنگی بزند که در نهایت به نابودی خودش منجر خواهد شد.
 
در زبان عامیانه به این تعادل وحشت بنا به حروف اختصاری آن تعادل جنون (mutually assured destruction =MAD) نیز می‌گفتند.
 
چاقوکش‌های محلات یک بار چاقو می‌کشند، عده‌ای را لت و پار می‌کنند و یک عمر نانش را می‌خورند. چیزی شبیه همین منطق اراذل و اوباش در سطح بین‌المللی هم دیده می‌شود
 
در همین زمینه یکی از سلاح‌های بازدارنده زیردریایی‌های اتمی مجهز به موشک‌های قاره‌پیما بود. محل استقرار این زیر دریایی‌ها غالبا ازچشم حریف دور می‌ماند . این زیر دریایی‌ها در آب‌نمک خوابانده می‌شوند برای روز مبادا.
 
یعنی روزی که کشور خودشان در اثر “ضربه نخست” حریف نابود شود. در چنین وضعی آنها به اقدام تلافی‌جویانه دست می‌زنند و کشور مهاجم را نابود می‌کنند. این زیر دریایی‌ها تهدید بالقوه‌اند و می‌توانند به کمک عوامل بازدارنده دیگر حریفان را از حمله باز بدارند.
 
*

چاقوکش‌های محلات یک بار چاقو می‌کشند، عده‌ای را لت و پار می‌کنند و یک عمر نانش را می‌خورند. چیزی شبیه همین منطق اراذل و اوباش در سطح بین‌المللی هم دیده می‌شود.
 
حریفانی که دشمن خونی هم هستند وقتی متقاعد شوند که سلاح‌های طرف متقابل واقعا ویران‌گرند، واقع‌گرا می‌شوند و به صرافت می‌افتند دنبال راه‌های مشترک عدم استفاده از این سلاح‌ها بگردند.
 
تعادل وحشت فقط بین ابرقدرت‌ها نیست، بلکه آن را در سطحی محدودتر بین هند و پاکستان هم مشاهده می‌کنیم؛ این دو کشور دشمن خونی هم هستند و اختلاف‌شان فقط بر سر کشمیر نیست و شامل خرده‌حساب‌های مختلف می‌شود که جنبه‌های ملی، قومی و دینی دارند. هر دو کشور صاحب سلاح اتمی هستند و از وقتی اتمی شده‌اند هیچ جنگی بین‌شان درنگرفته است.
 
عبدالقادرخان، که از او به عنوان پدر بمب اتمی پاکستان یاد می‌شود، در مقاله‌ای که سال گذشته در نیوزویک نوشت از اتمی کردن پاکستان دفاع کرد. او بمب اتمی را سپر دفاعی کشورش در مقابل تجاوزات خارجی می‌داند.
 
به نوشته او کشورهایی که قدرت اتمی دارند در مقابل خطری مانند حمله و اشغال شدن توسط دیگران بیمه‌اند. به نوشته او اگر عراق و لیبی قدرت اتمی می‌بودند، هرگز اشغال نمی‌شدند. او سلاح اتمی پاکستان را مانعی برای باج‌گیری اتمی هند می‌داند.
 
سال‌ها از جنگ هند و پاکستان می‌گذرد و هنوز معاهده صلح بین دو کشور امضا نشده. عبدالقادر خان امیدواراست با اتکا به قدرت اتمی و ایجاد تعادل روزی چنین معاهده‌ای امضا شود.
 
پاکستان زرادخانه اتمی‌اش را با سرعتی بسیار بیش از دیگران توسعه می‌دهد. امریکا پاکستان را به قطع کمک‌های اقتصادی خود تهدید کرده است. مهم‌ترین نگرانی این است که دانش اتمی پاکستان به تروریست‌ها انتقال یابد
 
هند سال ۱۹۷۴ یک بمب اتمی را با موفقیت آزمایش کرد و دو سالی نگذشت که علی بوتو، عبدالقادرخان را رئیس برنامه اتمی پاکستان کرد.
 
بنا به گزارش‌ها هفتاد هزار نفر در مجموعه اتمی پاکستان کار می‌کنند. سال ۱۹۸۸ پاکستان بمب اتمی‌اش را با موفقیت آزمایش کرد. عبدالقادرخان بعدها متهم شد که دانش ساخت بمب اتمی را به کشورهای دیگر هم فروخته است.
 
به نوشته روزنامه آلمانی “زود دویچه” پاکستان زرادخانه اتمی‌اش را با سرعتی بسیار بیش از دیگران توسعه می‌دهد و به همین دلیل آمریکا پاکستان را به قطع کمک‌های اقتصادی خود تهدید کرده است. مهم‌ترین نگرانی آمریکا این است که دانش اتمی پاکستان به تروریست‌ها انتقال یابد.
 
*
 
عصر بازدارندگی اتمی در روز ششم ماه اوت ۱۹۴۵ با انداختن دو بمب اتمی بر شهرهای ناگازاکی و هیروشیما و کشتن ده‌ها هزار انسان آغاز شد. آمریکا مدعی بود در ساخت بمب بر آلمان نازی پیش‌دستی کرده.
 
مدت کوتاهی آمریکا قدرت بلامنازع اتمی بود و باج‌گیری می‌کرد، اما چند سالی نگذشت که شوروی نیز بمب اتمی ساخت. آمریکا و شوروی در اوج جنگ سرد هر کدام چهل هزار کلاهک اتمی در زرادخانه‌هایشان آماده شلیک داشتند.
 
از ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۷ یکی از استراتژی‌های ناتو عملیات تلافی‌جویانه انبوه بود. پیش‌گرفتن این استراتژی دو علت عمده داشت؛ یکی جنگ کره که دو بلوک شرق و غرب را را در فاصله سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ مقابل هم قرار داد.
 
یکی هم تفوق سلاح‌های غیر متعارف شوروی در اروپا که غرب را وامی‌داشت برای حفظ برتری به زرادخانه‌های اتمی تکیه کند. چیزی نگذشت که این استراتژی به بازدارندگی با هدف جلوگیری از درگیری تغییر کرد.
 
 با این حال آمریکا از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد که زیر بار بازدارندگی نرود و برتری نظامی خود را به کرسی بنشاند. در دهه هشتاد با استقرار موشک‌های مدرن میان‌برد در اروپا پای کشورهای دیگر نیز به میان کشیده شد.
 
پیمان منع تولید موشک‌های ضد موشک بالیستیک در سال ۱۹۷۲ بین آمریکا و شوروی امضا شد. بر اساس این پیمان هر دو کشور اجازه یافتند یک سامانه ضد موشکی برای مقابله با شلیک موشک‌های بالستیک احداث کنند.
 
این پیمان طرفین را از دستیابی به توانایی ایمن‌سازی در مقابل حمله متقابل اتمی باز می‌داشت و نوعی تعادل استراتژیک بین دو ابرقدرت شرق و غرب تلقی می‌شد.
 
دولت اوباما هم با وجود ادعاهای صلح‌خواهانه‌اش سیاست بازدارندگی اتمی را ادامه می‌دهد. چین و روسیه و فرانسه و انگلیس نیز سلاح‌های اتمی خود را حفظ کرده‌اند و سیاستی مشابه را دنبال می‌کنند
 
جیمی کارتر در سال ۱۹۸۰ کوشید در تعادل وحشت با تکیه بر برتری‌های تکنولوژیکی آمریکا برنده جنگ احتمالی باشد. او این نکته را مطرح کرد که هدف سلاح‌ها نباید نابودی مردم کشور مقابل، بلکه رهبران و مراکز رهبری و اتاق‌های فرماندهی و تاسیسات حساس نظامی باشد.
 
بنا بر طرح او نابودی این مرکز به تسلیم فوری حریف می‌انجامید و کار یک‌سره می‌شد. رونالد ریگان، طرح کارتر را گسترش داد تا با یک دفاع ضد موشکی گسترده جلوی حمله متقابل گرفته شود.
 
با این حال اشکالات تکنیکی جلوی عملی شدن این طرح را گرفت . رونالد ریگان تا آنجا پیش رفت که حتی احتمال پیروزی در یک جنگ محدود در اروپا را مطرح کرد.
 
 به علت بی‌اعتمادی طرفین به یکدیگر و محیط پرتنش بین‌المللی مسابقه تسلیحاتی ابعاد حیرت‌انگیزی به خود گرفت. زیر فشار جنبش صلح‌خواهی بین‌المللی از یک سو و فشار سنگین بودجه نظامی بخشی از موشکهای کوتاه‌برد و میان‌برد طرفین نابود شد.
 
با این حال نابودی محدود این سلاح‌ها و پایان جنگ سرد و ازهم‌پاشیدن اتحاد شوروی نیز پایان عصر اتمی نبود و دو طرف سلاح‌های استراتژیک خود را همچنان آماده شلیک نگه داشته‌اند.
 
در دسامبر سال ۲۰۰۱ جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری آمریکا خروج یک‌جانبه از پیمان منع تولید موشک‌های ضد موشک (Anti-Ballistic Missiles, ABM) را با هدف اجرای طرح دفاع ملی موشکی و یا آنچه در محافل سیاسی به عنوان طرح سپر دفاع موشکی از آن یاد می‌شود اعلام کرد و به دفاع موشکی علیه کشورهای کوچکی که بخواهند باج‌گیری هسته‌ای کنند تاکید کرد.
 
حادثه تروریستی یازده سپتامبر ۲۰۰۱ بهانه به دست دستگاه جرج دبلیو بوش داد تا نظریه ضربه پیشگیرانه را در مقابل کشورهای کوچک‌تر به کرسی بنشاند.
 
نظام‌های توتالیتر که زبانی به جز زبان زور نمی‌فهمند، آنقدر سرشان می‌شود که با سلاح اتمی به خیلی چیزها می‌شود دست یافت و با سرکوب مردم در داخل و ترساندن کشورهای خارج، بر سر قدرت باقی ماند
 
دولت اوباما هم با وجود ادعاهای صلح‌خواهانه‌اش سیاست بازدارندگی اتمی را ادامه می‌دهد. چین و روسیه و فرانسه و انگلیس نیز سلاح‌های اتمی خود را حفظ کرده‌اند و سیاستی مشابه را دنبال می‌کنند.
 
*
 
سلاح اتمی اساسا سلاحی است برای شلیک نکردن. با این حال برای دست یافتن به آن سرو دست می‌شکنند.
 
ترساندن دیگران به منظور بازداشتن آنها از حمله یا باج گرفتن از آنها و در مواردی باج ندادن به آنها، یک انگیزه قوی است که کشورها را به ساخت بمب اتمی می‌کشاند.
 
کشورهایی با نظام‌های توتالیتر که زبانی به جز زبان زور نمی‌فهمند، آنقدر سرشان می‌شود که با سلاح اتمی به خیلی چیزها می‌شود دست یافت و با سرکوب مردم در داخل و ترساندن کشورهای خارج، بر سر قدرت باقی ماند. کره شمالی به قیمت گرسنگی دادن به مردمش به آزمایشهای اتمی دست می‌زند.
 
دو روز پیش آزمایش موشکی کره شمالی که تحت پوشش ارسال ماهواره هواشناسی انجام شد و با شکست روبرو شد، تازه‌ترین تلاش برای رسیدن به بمب اتمی بود.
 
کره شمالی از آمریکا کمک‌های غذایی دریافت می‌کرد که دیگر به این گونه آزمایشها دست نزند. منتهی کره‌ای‌ها خوب می‌دانند که کمک‌های بیشتر را وقتی دریافت می‌کنند که تهدیدشان موثرتر و سمبه‌شان پر زورتر باشد. این است که به هر قیمتی هم که شده، دنبال سلاح هسته‌ای هستند.
 
چین هم که از حامیان اصلی کره شمالی بود، این بارصدایش در آمد و آزمایش موشکی را هم‌صدا با کشورهای غربی محکوم کرد، منتهی کره شمالی کله‌شقی کرد و هیچ بعید نیست باز به آزماش دیگری دست بزند؛ چون هستی چنین حکومت‌هایی به هسته اتم بسته است، نه به مردم.