برگرفته از تریبون زمانه *  

کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه چه می‌خواهند؟ اسماعیل بخشی، نماینده کارگران جزئیاتی از آخرین خواسته‌ها و اعتراضات کارگران این کارخانه را در گفتگو با مهسا شمس‌کلائی روزنامه‌نگار گزارشگر «فرهیختگان» طرح کرده است. این گفتگو روز پنجشنبه انجام شده و اسماعیل بخشی روز یکشنبه همراه با تمامی اعضای مجمع نمایندگان کارگری هفت تپه بازداشت شدند. اظهارات بخشی را به نقل از «فرهیختگان آنلاین» می‌خوانید:

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اسماعیل بخشی، نماینده‌ی کارگران نیشکر هفت تپه معلوم بود آنقدر دلش پر است و به اصطلاح درد دل دارد که نمی‌داند از کجا شروع به صحبت کند. چندبار از من پرسید دقیقا چه چیزی باید بگویم؟ از بدبختی‌های خودم و بقیه کارگرها بگم یا از بی‌وجدانی مسئولانی که ما را مرتب سر می‌چرخانند تا جایی که الان چهارماه است که حقوق نگرفته‌ایم و همچنان دربه‌در این اداره و آن اداره هستیم. ترسی ندارم، اسمم را منتشر کنید، فقط حرف‌هایم را سانسور نکنید.

اما ماجرای کارخانه نیشکر هفت‌تپه چیست؟ شرکت کشت‌وصنعت نیشکر هفت‌تپه در محدوده باستانی هفت‌تپه بنا شده است. این شرکت دارای اختیار انجام عملیات کشاورزی برای تولید نیشکر و ایجاد صنایع و فرآورده‌های وابسته ثبت شده‌است. کارگران مجتمع کشت‌و‌صنعت نیشکر هفت‌تپه، حرکت‌های اعتراضی خود را طی سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، با شعار «ما کارگر هفت‌تپه‌ایم، گرسنه‌ایم، گرسنه‌ایم» آغاز کردند. نخستین دلیل اعتراض کارگران، عدم دریافت دستمزد به مدت سه ماه متوالی بود. اما در ماه‌های فروردین، خرداد، شهریور، مهر و اسفند ۱۳۸۶، این اعتصاب‌ها و حرکت‌های اعتراضی به اشکال گوناگون، همچون بست‌نشستن در کارخانه، تحصن مقابل اماکن دولتی از جمله استانداری، راهپیمایی در نقاط مختلف شهر و بستن جاده اندیمشک به اهواز نمایان شد. اصلی‌ترین اعتراض کارگران این کارخانه در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷ بود که مهم‌ترین خواسته‌هایشان شامل پرداخت سه ماه دستمزد عقب‌افتاده، پایان‌دادن به پرونده‌سازی‌های دروغین و پایان‌دادن احضار فعالان کارگری به دادگاه، برکناری مدیرعامل و اعضای هیات‌مدیره شرکت، برکناری رئیس حفاظت و ایجاد سندیکای مستقل کارگری بود. اما بعد از این هم، کارگران همچنان اعتراض داشتند و از سال ۱۳۹۴ به بعد، به گفته کارگران این کارخانه باید برای اخذ حقوق‌های ماهانه هم اعتراض می‌کردند.

درحالی‌که یکی از خواسته‌های کارگران معترض شرکت نیشکر هفت‌تپه، لغو قرارداد خصوصی‌سازی این شرکت است، سازمان خصوصی‌سازی اعلام کرده تا زمانی که خریدار به تعهدات خود در قبال دولت عمل کند قرارداد خصوصی‌سازی این شرکت پابرجاست و لغو قراردادی اتفاق نخواهد افتاد. سازمان خصوصی‌سازی در حالی همچنان بر موضع خود پافشاری می‌کند که امید اسد بیگی مدیرعامل و صاحب شرکت کشت‌و‌صنعت نیشکر هفت‌تپه در حال حاضر به صلاحدید قوه قضائیه در دسترس نیست و می‌گویند متواری شده است.

گفتگو با اسماعیل بخشی نماینده‌ی کارگران نیشکر هفت تپه

اسماعیل بخشی، نماینده‌ی کارگران نیشکر هفت تپه
اسماعیل بخشی، نماینده‌ی کارگران نیشکر هفت‌تپه

از آخرین جزئیات اعتراضات کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه بگویید.

حدود چهارماه حقوق ما عقب‌افتاده است. تقریبا ۱۵ سالی است که اوضاع شرکت نابسامان است ولی نه به آن صورت که شرکت به گل بنشیند اما از زمستان ۹۴ که دولت، این شرکت را رسما به بخش خصوصی واگذار کرد، روزبه‌روز این کشتی در گل فرو رفت و درحال حاضر اصلا تکان هم نمی‌خورد.

مسئولیت شرکت به دو جوان سپرده‌ شده که کار آنها تولید نیست، آنها بازرگان بودند و با زدوبندهای دولتی به چین سفر می‌کردند و کار واردات انجام می‌دادند. همچنین شرکت‌های ورشکسته را با قیمت ارزان می‌گرفتند و با برند آنها (شرکت‌ها) که به اصطلاح می‌خواهند آن شرکت‌ها را سرپا و احیا کنند، تسهیلات مجدد دریافت می‌کردند ولی باز واردات خودشان را انجام می‌دادند. آنها هفت‌تپه را گرفتند و متوجه شدند که نمی‌توانند آن را اداره کنند.

منظورتان از این دو نفر کیست؟

«م-ر» و «الف-الف» [ مهرداد رستمی چگنی و امید اسدبیگی] هستند. این دو نفر شرکت را با چه رانتی دریافت کردند، که شرکت را فروختند، واگذار کردند یا اجاره دادند؟ نمی‌دانم. دولت اصلا و ابدا این موضوع را فاش نکرده است و با آمدن آنها کارگران هم دچار مشکلات زیادی شدند؛ به‌طور مثال کارگران بیش از آنچه که حقوق می‌گرفتند، کار می‌کردند.

این موضوع برای چه سالی است؟

از سال ۹۴ تاکنون؛ از سال ۹۴ تا به الان حقوق‌هایمان را بدون اعتصاب نتوانستیم دریافت کنیم و همه کارگران از نظر روحی و روانی دچار آسیب‌های زیادی شده‌اند. چند آدم‌ بی‌سواد و لات از تهران آورده بودند و مسئولیت کارگرها را به آنها سپرده بودند. آنها به کارگرها فحاشی می‌کردند و به‌طور کلی کار را نابود کردند. واقعا این شرکت یک صنعت طلاست و هر قسمت از این شرکت که کسی بخواهد کار کند باید سال‌ها در این حرفه تخصص داشته باشد، چون کاملا فنی است.

آنها با فامیل‌بازی شرکت را به فنا داده و باعث کاهش تولیدات شدند، حقوق را سر موقع نمی‌دادند و درنهایت معلوم شد میلیون‌ها دلار ارز دولتی را گرفتند و در بازار به قیمت گزاف فروختند و راحت ویزا گرفتند و در نهایت یکی از آنها به چین و دیگری به ایتالیا رفته است.

یعنی فرار کردند؟

بله. دولت هم در این مورد هیچ چیزی نمی‌گوید و ما خودمان این موضوع را فهمیدیم.

شما از کجا متوجه شدید؟

دیدیم آقایان حضور ندارند و گوشی‌ها را جواب نمی‌دهند و بعد شایعه شد که یکی از آدم‌هایشان را بازداشت کرده‌اند، بعد متوجه شدیم که اختلاس کرده‌اند و تا الان به مدت چهارماه حقوق معوقه طلب داریم و کارگران خون‌شان به جوش آمده است و رسما جلوی فرمانداری اعتصاب کردیم.

امروز این اتفاق افتاد؟

نه. ما دو روز است جلوی فرمانداری اعتصاب می‌کنیم. چرا؟ به دلیل اینکه استاندار و فرماندار تمام‌قد، هرموقع که ما اعتصاب می‌کردیم جلسه شورای تامین برگزار می‌کردند و ضامن‌ها را جمع می‌کردند و آنها به ما تعهد می‌دادند که حقوق یا هر مشکلی که بود را برطرف کنند. ما به همین دلیل سراغ فرمانداری رفتیم چرا که فرمانداری همیشه ضامن آنها (دو نفر) می‌شد و حالا با وعده و وعیدهای داده شده، باید امروز به ما پاسخ بدهند، آنها (فرمانداری) که ما را در گذشته سرکوب می‌کردند و با شعار حمایت از سرمایه‌دار، حمایت از کارآفرین و تولید ملی و داخلی، همیشه رضایت ما را فراهم می‌آوردند.

آقایان مدیر اینقدر بی‌خیال بودند که پنج، ۶ ماه یک‌بار هم به شرکت نمی‌آمدند و معلوم بود که هفت‌تپه را به بهانه دیگری گرفته‌اند. در هفت‌تپه، نان نداشتیم بخوریم و صنعت متوقف شده بود ولی آنها میلیاردها بابت تبلیغ برند هفت‌تپه هزینه کردند.

سه، چهار میلیارد پول به استقلال اهواز پول داده بودند که اسم‌شان را روی پیراهن بازیکنان بزنند و ما اینجا برای گرفتن حقوق سروکله می‌زدیم، این تبلیغات برای چه بود؟ با تبلیغ برند هفت‌تپه سازمان خصوصی‌سازی را فریب بدهند که ما تولید می‌کنیم و هر روز هم می‌گفتند ما چندین صنعت را می‌خواهیم به دورود بیاوریم و به نام آن صنایع وام می‌گرفتند و الان هم فراری هستند. جالب اینجاست که بعد از چهار سال بازرسان خصوصی‌سازی می‌گویند به ما مدرک بدهید که آیا می‌توانیم آنها را خلع ید کنیم یا نه؟

آقایان دزدی کرده و از کشور فراری شدند، تازه اینها دنبال مدرک هستند که آیا لیاقت دارند یا ندارند؟ افراد سازمان خصوصی‌سازی از تهران می‌گفتند می‌خواهند شرایطی را مهیا کنند که ما مجددا با آنها کار کنیم.

آخرین جلسه‌ای که برای بهبود این شرایط داشتید با چه کسی بود و چه نتیجه‌ای برای شما داشت؟

با مهندس رضامددی، قائم‌مقام شرکت که قبلا معرفی کرده بود و مسئولیت تام‌الاختیار به او داده بودند، جلسه داشتیم. آقای مددی چندماهی مریض بودند و حالا آمده‌اند و شخص کاردان و باتجربه‌ای هستند. ایشان می‌گوید با اینکه آنها مرا به‌عنوان قائم‌مقام تعیین کرده‌اند ولی هیچ پولی در حساب ندارم که جوابگوی شما باشم.

ما اعلام کردیم که بعد از گرفتن مطالبات‌مان کار را شروع می‌کنیم و آقای مددی قرار شد به استانداری برود و تمام مطالبات ما را روی میز استانداری بگذارد، اگر استانداری قبول کرد من کار را ادامه می‌دهم و اگرنه، استعفا می‌دهم.

مطالبات‌تان را یک‌بار دیگر به صورت کامل اعلام می‌فرمایید؟

چهارماه حقوق معوقه داریم و هشت‌ماه بن کاری به کارگران روزمزد پرداخت نشده است و ۱۱ ماه بیمه کارگران روزمزد از سال ۹۵ طلب دارند، جیره ماه رمضان و سه سال پاداش کشت را طلب داریم و حدود دو ماه بیمه‌هایمان را پرداخت نکردند که اینها مطالبات ریالی ماست. مطالبه دیگر ما آینده شرکتی است که از آن ارتزاق می‌کنیم و آنها نباید در این شرکت حضور داشته باشند و ما با شرکت خصوصی‌سازی، دیگر کار نمی‌کنیم. مطالبه بعدی اینکه برای هیچ‌یک از کارگران نباید پرونده امنیتی و قضایی ایجاد کنند.

تا الان چنین پرونده‌ای ایجاد شده است؟

تا دل‌تان بخواهد. خود من یک سال است که از پله‌های دادگاه بالا و پایین می‌روم.

حکمی هم تا حالا برایتان صادر شده؟

نه، زرنگ هستند. پرونده را باز نگه می‌دارند تا صدای ما در نیاید.

در رابطه با بحث دفترچه بیمه‌هایتان، آیا بیمه‌هایتان پرداخت شده است؟

بیمه‌ها را یک هفته یا ده روز پیش در ماه مرداد پرداخت کردند و حدود یک ماه بعضی کارگران دفترچه نداشتند ولی با واریز آن، دفترچه‌ها را تمدید کردند و تا قبل از آن داروهایشان را به صورت آزاد تهیه می‌کردند، ما بیماران ام.‌اس، قلبی و… داریم که برای همه مشکلات زیادی را به بار آورده‌ است.

مقامات استانی یا حتی کشوری که از تهران آمدند قول صددرصد برای رفع مشکلات شما ندادند؟

هیچ قولی به ما ندادند حتی آقای جهانگیری که به خوزستان آمد تمام هنرش این بود که به اتحادیه برود و بعد در جلسه تا توانست از خصوصی‌سازی تعریف کند. انگار‌نه‌انگار فولاد هفت‌تپه در خوزستان دچار مشکل شده‌ است.

تا قبل از اینکه شرکت‌ به بخش خصوصی واگذار شود، این مشکلات هم وجود داشت؛ مثلا حقوق‌تان را دیر پرداخت می‌کردند؟

نه، این‌طور نبود. با خصوصی‌سازی شدن، شرکت باید رونق بیشتری پیدا می‌کرد اما در عوض نابود شد. قبل از خصوصی‌سازی نهایت ما یک ماه حقوق عقب بودیم ولی به دروغ می‌گویند هفت‌ماه حقوق عقب بودند و سازمان اداری هفت‌تپه خیلی منسجم‌تر بود اما الان سازمان اداری هم نداریم. در حال حاضر نیشکر هفت‌تپه، پنج هزار کارگر دارد و مثل یک شهر می‌ماند. اداره کارگزینی هفت‌تپه در گذشته به اندازه یک شهرداری، آدم در آن کار می‌کرد و الان به هم ریخته است. فقط آمدند که از هفت‌تپه برای منافع خودشان استفاده کنند و این کار را هم کردند.

یگان ضد شورش، تماما مسلح، گیت های خروجی شرکت هفت تپه را به تصرف خود در آورده و اجازه خروج از شرکت را به کارگران نمی دهد. کارگران می خواهند به هر طریق از شرکت خارج شوند و به تظاهرات هر روزه ی خود جلوی فرمانداری ادامه دهند.
یگان ضد شورش، تماما مسلح، گیت های خروجی شرکت هفت تپه را به تصرف خود در آورده و اجازه خروج از شرکت را به کارگران نمی دهد. کارگران می خواهند به هر طریق از شرکت خارج شوند و به تظاهرات هر روزه ی خود جلوی فرمانداری ادامه دهند.

مسئله کارگران هفت‌تپه صرفا دستمزد نیست

فرشاد اسماعیلی، حقوق‌دان و پژوهشگر حقوق کار، درباره مطالبات کارگران شرکت هفت‌تپه به «شرق» می‌گوید: مطالبات کارگران هفت‌تپه قابل سطح‌بندی است و از حداقلی‌ترین سطوح تا عالی‌ترین مطالبه که به نحوه اداره محل کارشان برمی‌گردد، قابل دسته‌بندی است. در سطوح اولیه تأمین‌نبودن منظم و قانونی لباس مناسب و ابزار کار طبق قانون کار را شاهد هستیم و سپس مشکلاتی مانند نداشتن امنیت شغلی و مسئله قراردادها نیز اتفاق افتاده است. برای مثال با کارگرانی که سال‌ها در آنجا سابقه کار دارند پیوسته قراردادهای کوتاه‌مدت یک‌ماهه و سه‌ماهه منعقد شده است درحالی‌که این کارگران نیروی دائم شرکت هستند، از این طریق امکان اخراج آنها از سوی کارفرما تسهیل و به عنوان یک اهرم فشار نیز استفاده شده است. مثال دیگری از این نبود امنیت شغلی، اعلام پایان کار قبل از پایان مدت قرارداد به کارگرانی است که سال‌ها در این شرکت سابقه فعالیت دارند یا در مثالی دیگر سپردن مشاغل غیرمرتبط با تخصص کارگران یا طبقه‌بندی‌نکردن مشاغل برای پرداخت کمتر دستمزد به این کارگران که همگی جزء همان موارد منجر به نبود امنیت شغلی قابل دسته‌بندی هستند. این پژوهشگر حقوق کار اضافه می‌کند: پس از مسئله قراردادها، بحث پرداخت حقوق و مزایاست که حتی در همین قراردادهای کوتاه‌مدت و همچنین درباره کارگرانی که قراردادهای بلندمدت‌تری دارند، پرداخت‌نشدن دستمزد به مرحله بحرانی رسیده است. ماه‌ها حقوق معوقه در کنار پرداخت‌های نامنظم و سلیقه‌ای و بدون ترتیب که به عنوان اهرم سیاستی کارفرما مورد استفاده قرار می‌گیرند، نیز در این شرکت دیده می‌شود. به نظر می‌رسد کارفرما در موارد مختلف با پرداخت حقوق بخشی از کارگران و پرداخت‌نکردن بخشی دیگر در تلاش بوده است میان کارگران شرکت تفرقه ایجاد کند تا از طرح مطالبات آنها به شکل متحد جلوگیری کند. یکی از مطالبات دیگر کارگران هفت‌تپه حقِ داشتنِ فضای امن برای پیگیری مطالبات و اعتراض به عملکرد مدیریت بوده است که در این مدت شاهد بودیم با انجام شکایات کیفری و بعضا واهی علیه کارگران تلاش شده این فضای امن از کارگران گرفته شود. بنابراین با کیفری‌سازی فضای کارگاه و برخوردهای کیفری پلیسی با کارگران سعی کرده‌اند تا کارگران و به ویژه نمایندگان کارگری را درگیر راهروهای دادسرا کرده و از فعالیت‌های جمعی اعتراضی‌شان جلوگیری کنند. اسماعیلی در ادامه به «شرق» می‌گوید: مسئله دیگر حق تأمین امنیت کارگران برای برگزاری انتخابات سندیکاست که بارها از آنها سلب شده درحالی‌که طبق مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی بنیادین که برای همه اعضا از جمله ایران الزام‌آور است، حق تشکیل سندیکا برای کارگران به رسمیت شناخته شده است.

مطالبه فراتر کارگران هفت‌تپه مطالبه اداره شورایی کارگاه است که به نحوه مدیریت کارگاه و حق کارگران در مشارکت آنان در مدیریت کارخانه برمی‌گردد. کارگران پس از شکست سیاست‌های مدیریتی کارفرمایان در قبال بهبود وضعیت معیشتی کارگران در طول سال‌های متوالی در هفت‌تپه، امروز از مطالبه صنفی و سطوح اول فراتر رفته‌اند و مسئله‌شان صرفا دستمزد نیست و به این مطالبه رسیده‌اند که می‌خواهند در مدیریت هفت‌تپه شریک باشند و این کارخانه به شکل شورایی اداره شود و کارگران از مازادهای تولیدی این شرکت سهم داشته باشند.

لینک مطلب در تریبون زمانه

لینک منبع اصلی: اخبار روز