تبعید

این به این معناست به طریقی نا مطلوب و با شرایطی همچون پای بر لب تیغ داشتن مجبور به سفرهستی که اواقبی همچون سر در گومی در کوچ دارد.
و اینکه با دست دست خالی و  چمدانی پراز هیچ راهی سفری سراسر خطر میشوی…

وای که چقدر درست…خیلی وقتا این اپوزوسیون بر خلاف منافع مردم و نه دولت حرف می زنن از رو ناچاری و بدبختی. اون که همیشه راست گفت زنده یاد فرخزاد بود ولی کی جرات داره فرخزاد شه.

رفتن هميشه مانند كمي مردن است…

گرچه قصد مهاجرت بوده (و نه تبعید چون خود خواسته بوده )ولی چنان چوب به اعضاء و اسافلش کرده اند که عبارت”تا کور شود هر آنکه نتواند دید ” را هم نتونه بگه..! شاید ماندن در برکه و زیستن کنار یاران از رویای دریای دور قابل هضم تر باشه,شاید هم با هر سختی رفتن و خلاصی از برکه مانداب برای همه ساکنین بهتر باشه..